عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:
معرفت بدون محبت پاسخگو نیست
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: دین بعد از معرفت با عاطفه پا میگیرد و اساساً هر دینی چنین است به ویژه در دین اسلام که این معنا بیش از حد توجه شده است، از اینرو در روایات از دین به عنوان تبری و تولی یاد میشود.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، حجت الاسلام سعید بهمنی عضو هیأت علمی پژوهشگاه با اشاره به اینکه بعد از معرفت به خدای تعالی بحث ایمان وجود دارد که در درون آن علاقه و عشق نهفته است؛ معرفت بدون عاطفه را معرفت پاسخگویی ندانست و تأکید کرد: چه بسا کسانی به اموری یقین دارند اما آن را انکار میکنند و دوست نمیدارد. مثل جریان ابلیس و فرعون؛ ابلیس به آنچه خداوند خلق کرده بود یقین داشت اما انکار کرد، پس وقتی محبت نباشد، معرفت یقینی به کار نمیآید.
وی درباره تأثیر و تأثر دین و محبت گفت: اصولاً محبت یک خصلت انسانی است و یکی از عواطف است؛ عاطفه صرف نظر از کفر و ایمان یک خصلت انسانی است؛ خداوند متعال انسان را با عاطفه آفریده است و یکی از شعب عاطفه محبت است چنانکه نفرت و غضب هم یکی از شاخه های عاطفه هستند؛ بنابراین دوست داشتن و یا تنفر داشتن از چیزی برای هر انسانی پدید میآید که این مسأله ممکن است در درون انسان به یک خصلت تبدیل شود. محبت پیش از آنکه دینی باشد؛ یک خصلت انسانی است و خداوند همه انسانها را با این خصلت آفریده است و در آیه ای از قرآن سلطان همه محبتها، محبت خداوند ذکر شده است؛ «والذین آمنوا اشد حبّا لللّه».
وی تأکید کرد: محبت یک امر اضافی است و باید به چیزی تعلق پیدا کند یعنی انسان همنوع خود را دوست بدارد و دوستان و ارحام خود را دوست بدارد. عواطف انسانی چون از ابعاد وجودی انسان هستند به طور کلی دین برای تمام ابعاد انسانی برنامه دارد و نسبت به شکوفایی انسان در همه ساحات وجودیاش برنامه دارد بنابراین دین باید عاطفه را هم شکوفا کند. اتفاقاً ساحت لذتبخش برای انسان ساحتی است که باعث خوشی و شادمانی انسان میشود و این دوست داشتن است. همانطور که اگر در مجاورت آنچه که دوست دارد اعم از موجودات زنده و غیر از آن قرار گیرد حالت نفسانی پسندیده ای خواهد داشت و اگر از آنها دور باشد حالت ناخوشایندی بر انسان ایجاد میشود.
این پژوهشگر علوم قرآن افزود: ابعاد وجودی انسان را معمولاً به سه بُعد: معرفتی، عاطفی و ملکوتی تقسیم میکنند و محبت خوشایندترین ابعاد عاطفی انسانی است. این بعد خوشایند به قدری در دین مهم است که در برخی روایات آمده است « الدین کله محبّه». اصولاً بعد از معرفت به خدای تعالی بحث ایمان به خدا بیان شده است.
حجت الاسلام بهمنی تصریح کرد: در درون ایمان، گرایش و علاقه و عشق وجود دارد یعنی معرفت بدون عاطفه، معرفت پاسخگویی نیست چه بسا کسانی به اموری یقین دارند اما آن را انکار میکنند و دوست نمیدارد. در مورد فرعون قرآن میفرماید: « وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ». طبق شهادت قرآن، فرعون بعد از آیاتی که حضرت موسی(ع) بر او ظاهر کرد؛ یقین پیدا کرد اما با وجود یقین، انکار کرد؛ چنانکه ابلیس چنین کرد. ابلیس یقین داشت نسبت به آنچه خداوند خلق کرده اما انکار کرد. وقتی محبت نباشد، معرفت یقینی به کار نمیآید.
وی افزود: بنابراین دین بعد از معرفت با عاطفه پا میگیرد و اساساً هر دینی چنین است به ویژه در دین اسلام که این معنا بیش از حد توجه شده است لذا در روایات از دین به عنوان تبری و تولی یاد میشود؛ تولی یعنی دوست داشتن و تبری یعنی بد داشتن چیزی و اینطور نیست که انسان نسبت به پدیده های اطرافش بی اعتنا باشد بلکه نسبت به آنها عاطفه نشان میدهد؛ یا گرایش و یا واگرایی دارد. بنابراین دین در درون خود محبت را لحاظ کرده و آن را پرورش میدهد. چنانچه در زندگی رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) نمونههایی از این محبتها را میبینیم.
وی در مورد علت تصویری خشونت آمیز از خاورمیانه با وجود اینکه این منطقه خاستگاه ادیان الهی است؛ گفت: ادعای ما این است که خداوند به عاطفه و این بعد وجودی انسان توجه کرده است و آن را به شایستگی هدایت میکند. اما چرا با وجود قرآن کریم و این همه گزارههایی که عاطفه را شکوفا میکند، این مسأله در جوامع اسلامی در سطح انتظار نیست؟ در دوره های اخیر به خصوص، بخشی از این تصویر مهندسی شده است و دشمن سعی کرده با اختلاف افکنی بین مسلمین چهره ای خشن از اسلام به نمایش بگذارد و بخشی دیگر از این فضای پر تنش به آموزه های بد خود ما برمی گردد، اگر هم از کشور فتنه گری مثل انگلیس بازی بخوریم به خصلتهای درونی خودمان برمی گردد چون از آموزه های اصیل دینی فاصله گرفتیم؛ قرآن میفرماید: «اشداء علی الکفار رحماء بینهم » شما با کفار بد باشید و با یکدیگر مهربان باشید؛ کفار هم نه اینکه هر کافری را دیدی یقهاش را بگیری بلکه کافری که میخواهد اندیشه خود را تحمیل کند و یا اقدام سوئی علیه شما بکند؛ اما این مسأله در مرحله بعدی است و آیه اولیه در این زمینه« ادخلوا فی السلم کافه» شما با هر کسی با صلح و سلامت باشید الا اینکه آنها بنای درگیری و آسیب به شما داشته باشند؛ زمانی که قصد درگیری و آسیب به شما را داشتند دیگر نمیشود دست بسته با استقبالشان رفت.
مدیر گروه علوم قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: در قرآن کریم آیاتی چون« ...یضل به کثیراً و یهدی به کثیراً و ما یضل به الا الفاسقین » ما کمتر به این مسأله توجه داریم که برخی با قرآن کریم هدایت میشوند و هم به وسیله قرآن گمراه میشوند؛ « ...و ما یضل به الا الفاسقین» فاسقین شامل هدایت قرآن نمیشوند و به وسیله قرآن گمراه میشوند. به طور مثال این افراد بدون اینکه به درستی نسبت آیات را فهم کنند؛ آن دسته از آیات متشابه را فقط میگیرند مثلاً «اشداء علی الکفار» را میگیرند اما « ادخلوا فی السلم کافه» را نمیگیرند و نمیدانند باید در کجا با دشمن درگیر شد و در کجا با دشمن مدارا کرد و وقتی همه کتاب قرآن را نمیگیرند دچار بیماری میشوند.
حجت الاسلام بهمنی در پایان یادآور شد: یا در قرآن آمده که برخی میگویند « نؤمن ببعض و نکفر ببعض» یعنی ما به برخی از آیات الهی ایمان میآوریم و عمل میکنیم و بخشی از آن را عمل نمیکنیم. قرآن کریم در مورد این افراد میگوید: «اولئک هم الکافرون حقا» نمیشود یک بخشی از آیات را گرفت و بخشی دیگر را رها کند وقتی چنین چیزی اتفاق بیفتد یک نوع اسلام بیمارگونه و ناقص از حل مشکلات خود خواهد شد و در این صورت آن توازن بین معرفت و عاطفه و عمل هم به هم میخورد اما آنهایی که محبت دارند و دینشان اصیل و درست است آنها از همه ابعاد اسلام به نحو تام استفاده میکنند./9191/د102/ی
ارسال نظرات