ترجمه و نقد کتاب edith stein

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایاننامه «ترجمه و نقد کتابedith stein » پژوهشی از «محمد حیدرپور» به بررسی و ترجمه و نقد کتاب edith stein اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایاننامه میخوانیم:
چکیده:
با توجه به این که علاقه فیلسوفان معاصر نسبت به بهرهمند شدن از دو جنبه دینی و عرفانی اندیشهها به حدی کم رنگ شده است که سعی در حذف و کنار گذاشتن آنها دارند، سه وجه فلسفی، دینی و عرفانی آثار و حالات اشتاین چنان جذابیتی مییابد که میتواند در کنار بیان مسحورکننده مک اینتایر عاملی تعیینکننده در انتخاب این اثر برای ترجمه باشد. اشتاین به مثابه یک پدیدار شناس در جست و جوی حقیقت وارد ساحت علمی میشود. سپس بر اثر عواملی از یهودیتی که چندان بدان عقیده نداشت به مسیحیت تغییر آیین میدهد. اندکی بعد میان ایمان مسیحی خود و عقلانیت فلسفی تقابلی آشکار میبیند، لذا فلسفه را کنار میگذارد، اما با مطالعه آثار آکوئیناس بدین معنا متفطن میشود که میتوان میان فلسفه و دین سازگاری ایجاد کرد. از این رو سعی میکند از آموختههای فلسفی، ایمان دینی و یافتههای عرفانی خود آمیزهای از اندیشههای ژرف تر را به دست دهد که شاید بتوان از ورای آنها نظاره گر حقیقت شد. بحث از این مسیر پرفراز و نشیب که بخش ابتدایی آن در این کتاب به وصف کشیده شده است، در جهان فارسیزبان سابقهای نداشته است که این خود میتواند انگیزه دیگری برای پرداختن به آن باشد.
مک اینتایر:
مک اینتایر در 1929 در گلاسکو اسکاتلند متولد شد، به مطالعه رشته ادبیات یونان و روم باستان در دانشگاه لندن پرداخت و سپس دو کارشناسی ارشد از دانشگاه منچستر و از دانشگاهی در آکسفورد اخذ کرد. علایق وی به مارکسیسم و مسیحیت که آموزههای این دو نظام فکری حاکی از تنشها و ناسازگاریهایی بودند در پارهای از تصنیفات وی به طور ضمنی و در پارهای دیگر به طور صریح جلوه گر شده است. در نگاه مک اینتایر فلسفه تحلیلی به ما درباره زبانی که به کار میبندیم اطلاعاتی میدهد، اما در خصوص نابسامانی و سردرگمی که در خارج از ساحت نظام زبانی، ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است توان ارائه شناختی درخور توجه را ندارد. او متفکری است که در زمینههای متنوعی از قبیل فلسفه اخلاق، فلسفه دین، فلسفه سیاست و فلسفه علوم اجتماعی علائق علمی و فلسفی خود را نشان داده است. او نه تنها دارای آثار زیادی است که شمارگان آن به بیش از بیست کتاب و دویست مقاله میرسد، بلکه با دانشگاههای متعددی همچون دانشگاه آکسفورد، پرینستون و نتردیم نیز همکاری علمی و تدریسی داشته است. اثر پیش رو یکی از کوششهای ارزشمند و اخیر مک اینتایر است که غنای فکری وی را نه تنها در آراء فلسفیاش بلکه حتی در نحوه به نگارش در آوردن آنها نیز نمایان میکند. او در این اثر سعی میکند که ادیت اشتاین را به مخاطبین خود در کسوت یک فیلسوفی که شایان توجه فلسفی و دینی است و از چشم جامعه فلسفی انگلیسیزبان پنهان و مغفول مانده است را معرفی کند.
ویژگیها و خصوصیات اثر (جهت ترجمه به فارسی):
1- از آنجا که در جهان فارسیزبان، همانند جهان انگلیسیزبان، تقریباً هیچ شناخت حتی اولیهای از اندیشهها، باورها و زندگی ادیت اشتاین وجود ندارد، از رهگذر ترجمه این کتاب میتوان پنجرهای هر چند کوچک به سوی این قلمرو علمی بدیع و در خور توجه گشود.
2- رهیافت تاریخی مک اینتایر به سوی فهم هر چه بهتر افکار و احساسات اشتاین که در فصول هفده گانه این کتاب به وضوح متمثل شده است، طرح کلی الگویی فکری را به دست میدهد که با استفاده از آن میتوان هر اندیشهای را در بسترهای تاریخی و اجتماعی آن گونه که شکل گرفته است، فهم کرد، رهیافتی که اگر درست به کار گرفته شود میتواند تا حدودی مانع از رهزنیهای انتزاعی و کج فهمیهای مفهومی گردد.
3- با توجه به این که علاقه فیلسوفان معاصر نسبت به بهرهمند شدن از دو جنبه دینی و عرفانی به حدی کم رنگ شده است که سعی در حذف و کنار گذاشتن آنها دارند، سه جنبه فلسفی، دینی و عرفانی آثار و حالات اشتاین چنان جذابیتی مییابد که میتواند در کنار بیان مسحورکننده مک اینتایر عاملی تعیینکننده در انتخاب این اثر برای ترجمه باشد.
4- رشتههای فکری اشتاین که در مقاطع مختلف زندگیاش گسسته و جدا از هم به نظر میرسیدند، در پایان چنان در هم تنیدند که دست کم بنا بر یک تفسیر نشان از هدفی مشخص و همبستگی کامل داشتند. اشتاین به مثابه یک پدیدارشناس در جست و جوی حقیقت وارد ساحت علمی میشود. سپس بر اثر عواملی از یهودیتی که چندان بدان عقیده نداشت به مسیحیت تغییر آیین میدهد. اندکی بعد میان ایمان مسیحی خود و عقلانیت فلسفی تقابلی آشکار میبیند لذا فلسفه را کنار میگذارد اما با مطالعه آثار آکوئیناس بدین معنا متفطن میشود که میتوان میان فلسفه و دین سازگاری ایجاد کرد. از این رو سعی میکند از آموختههای فلسفی، ایمان دینی و یافتههای عرفانی خود آمیزهای از اندیشههای ژرف تر را به دست دهد که شاید بتوان از ورای آنها نظاره گر حقیقت شد. این مسیر پرفراز و نشیب که بخش ابتدایی آن در این کتاب به وصف کشیده شده است، خود به تنهایی می تواند گویای ضرورت پرداختن به ترجمه کتاب باشد.
ادیت اشتاین:
ادیت که آخرین فرزند خانواده پرجمعیتی یهودی بود در دوازدهم اکتبر1891 چشم به جهان گشود. او وقتی پدرش را از دست داد دو سال بیشتر نداشت، ولی مادر بسیار مهربان، سخت کوش و مؤمنی داشت که با به دست گرفتن مسئولیت تجارت الوار نه تنها مسائل داخلی خانه، بلکه امور اقتصادی خانواده را تدبیر و اداره می کرد. ادیت که دختری مستعد، سخت کوش، پرشور و حرارت و به لحاظ علمی برجسته بود، در سال1911 به منزله دانشجوی رشته روانشناسی وارد دانشگاه برسلاو شد که پس از دو سال به قصد بهره بردن از اندیشههای هوسرل از آنجا راهی دانشگاه گوتینگن شد. در آن زمان آراء هوسرل به سبب گشودن راهی نوین به سوی یک بینشی غیر کانتی و بدیع از تجربه اشیاء آن گونه که در آگاهی بر ما نمایان می شوند دانشجویان زیادی را مجذوب کرده بود.
شایانذکر است، پایاننامه «ترجمه و نقد کتابedith stein » پژوهش پایانی «محمد حیدرپور»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر محمدعلی شمالی» و استاد مشاور آن «دکتر محمد گلنهاوزن» است./9193/پ202/ی