۰۴ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۴
کد خبر: ۱۸۱۸۰۴
معرفی پایان‌نامه‌های حوزوی؛

بررسی وحی به مثابه پدیده بشری با تأکید بر آرای شبستری و سروش

خبرگزاری رسا ـ پایان نامه «بررسی وحی به مثابه پدیده بشری با تأکید بر آرای شبستری و سروش» پژوهشی از «مجتبی بیدقی» به بررسی نظریه وحی به مثابه پدیده‌ای بشری با تأکید بر آرای سروش و شبستری می‌پردازد.
پايان نامه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «بررسی وحی به مثابه پدیده بشری با تأکید بر آرای شبستری و سروش» پژوهشی از «مجتبی بیدقی» به بررسی نظریه وحی به مثابه پدیدهای بشری با تأکید بر آرای سروش و شبستری اهتمام ورزیده است.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:

چکیده:

در این رساله به بررسی نظریه وحی به مثابه پدیدهای بشری با تأکید بر آراء سروش و شبستری پرداختهایم. مباحثی همچون تصورات سهگانه درباه ماهیت وحی و تبیین دیدگاههای گزارهای تجربه دینی و افعال گفتاری مقدماتی هستند که برای پرداختن به چنین بحثی لازم اند که فصل ابتدایی پایان نامه به آنها اختصاص یافته است. نظریات اندیشمندان درباره ماهیت وحی را میتوان ذیل سه عنوان وحی گزارهای و تجربه دینی و نظریه افعال گفتاری دسته بندی کرد. گروه اول کسانیاند که الفاظ قرآن را الهامی نمیدانند. گروه دوم کسانیاند که معتقدند نه الفاظ و نه معانی، هیچ کدام وحی نیست بلکه هر دو از نتایج وحی هستند.

گروه سوم برخلاف دو گروه پیشین علاوه بر محتوا و مفاهیم، واژهها را نیز الهامی میدانند. فصل دوم به تبیین نظریه وحی به مثابه پدیدهای بشری اختصاص دارد. موضوعاتی هم چون زمینههای پیدایش نظریه «مبانی اساسی نظریه»، «ادله سروش و شبستری برای اثبات نظریه» و «لوازم و پیامدهای نظریه» از جمله مباحث این فصل هستند. حامیان نظریه درباره ماهیت وحی مبانی اتخاذ کردهاند که در ابتدای فصل دوم توضیح داده شدهاند. روش فلسفی، رویکرد تاریخی و طبیعی به دین و انسجام گرایی در توجیه، مبانی معرفی شده برای این نظریه بودند. در ادامه به بررسی استدلالهای سروش و شبستری برای اثبات نظریه «وحی به مثابه پدیدهای بشری» پرداختهایم. از آنجا که معتقدان به نظریه هر کدام به نحوی به «نامعقول بودن سخن گفتن خداوند» معتقدند، استدلالهای آنان را به تفکیک و تفصیل مطرح و توضیح دادیم.

فصل سوم پایان نامه با عنوان «بررسی و ارزیابی نظریه» به بررسی نظریه «وحی به مثابه پدیدهای بشری» میپردازد. برای بررسی این نظریه به یک معیار نیاز است تا بتوان بحث را حول آن بررسی کرد. این معیار با توجه به دلایلی برون دینی انتخاب شد. با توجه به این معیار فصل سوم را به سه قسمت عمده روش نقد و نقد مبنای معرفت شناسانه و نقد دلایل تقسیم کردهایم. تبیینها و استدلالهای سروش و شبستری نقاط قوت و ضعفی دارد که در این فصل به صورت مفصل به آنها پرداختهایم.

ضرورت و اهداف پژوهش:

در واقع ضرورت پژوهش درباره این موضوع به اهمیت تبیین چگونگی ارتباط خدا با انسان در ادیان با همان پدیده وحی در ادیان ابراهیمی به خصوص در اسلام بر میگردد زیرا از یک سو وحی یکی از بنیادی ترین مسائل ادیان نبوی است. حتی میتوان آن را به وجهی بنیان اصلی دین برشمرد. به نظر برخی دین شناسان دین سه رکن اصلی دارد:1ـ وحی یا تجربه دینی 2ـ نظام اعتقادات دینی 3ـ عمل یا سلوک دینی. میتوان وحی را بنیان اصلی دین شمرد؛ زیرا وحی به عنوان یک منبع شناخت موجد نظام اعتقادات دینی (یا دست کم اعتقادات اساسی آن) است. از نظر دینداران نیز وحی یکی از منابع شناخت بلکه مهمترین منبع است.

در معرفت شناسی منابع شناخت منابعی هستند که میتوانند موجه بودن یک باور را نشان دهند. به عنوان مثال حواس پنجگانه یکی از منابع شناخت است چرا که شخص میتواند بگوید دیروز در فلان خیابان تصادفی اتفاق افتاد و در پاسخ به این پرسش که چگونه به این باور رسیده است؟ بگوید چون شاهد آن تصادف در آن خیابان بودم. اهمیت وحی نیز در همین است که فرد دیندار با تکیه بر وحی به عنوان منبع شناخت میتواند باور خویش به آموزههای دینی مانند باور به روز قیامت را موجه سازد.

بررسی و ارزیابی نظریه وحی به مثابه پدیدهای بشری:

بررسی و ارزیابی دلایل سروش:

1ـ نقد ادعای نخست:

سخن گفتن خداوند خرد پسند و دفاع پذیر نیست. از نظر سروش قرآن هم از جهت لفظ و هم از جهت معنا سخن پیامبر است زیرا سخن گفتن خداوند خرد پسند و دفاع پذیر نیست. اما در این استدلال چند ملاحظه را باید در نظر داشت:

الف) این حکم که باید خداوند را از تمامی اوصافی که با بی صورتی و بی شکلی او و به طور کلی با اطلاق او منافات دارد، تنزیه کرد. تنها به فعل تکلم و وصف متکلم اختصاص ندارد بلکه افعال دیگری همچون خلقت و تربیت که ناشی از خالقیت و ربوبیت خداوندند هم نمیتوان به خدای فلسفی نسبت داد.

ب) استدلال سروش در تحلیل ماهیت وحی متضمن مغالطه ایهام انفصال است. مراد از این مغالطه آن است که در بیان حکم موضوعی خاص، قضیهای منفصله ذکر گردد که به ظاهر منفصله حقیقیه مینماید و تمام شقوق حکم را در بر میگیرد ولی در واقع شقوق دیگری در کار است که احکام دیگری را در بردارند ولی ذکر نشده اند.

2ـ نقد ادعای دوم:

وحی تجربه دینی است. وی وحی را گاه تجربه دینی، گاه کشف پیامبر، گاه سخنان پیامبر و گاه همان الهام عارفانه میداند. آن چه درباره این ادعا میتوان گفت این است که اولاً سروش به مدد استدلال از راه بهترین تبیین بر این باور است که با نظریه تجربه دینی تبیین بهتری میتوان از شواهد و قرائن فوق ارائه داد ولی باید توجه داشت که دو نظریه رقیب یعنی نظریه وحی گزارهای و افعال گفتاری نیز از قدرت تبیین بالایی برخوردارند.

بررسی و ارزیابی دلایل شبستری:

1ـ نقد دلیل زبان شناختی اول:

از دیدگاه شبستری زبان از جمله ابداعات عالم انسانی است و کسی جز انسان نمیتواند آن را به استخدام گیرد. اگر فرض کنیم که خدایی وجود دارد که عالم و قادر مطلق و متشخص انسانوار است در آن صورت چیزی مانع از آن میشود که این خدای عالم و قادر از شناخت قواعد زبان بشری و نحوه کاربرد آن قواعد ناتوان باشد. ظاهراً دلیلی بر امتناع این امر وجود ندارد.

2ـ نقد دلیل زبان شناختی دوم:

شبستری در این دلیل بیان میکند که زبان پدیدهای انسانی و تاریخی است. به همین دلیل احکام فرا تاریخی در قالب آن بیان پذیر نیست؛ لذا اگر کلام وحیانی کلام خداوند باشد میتواند متضمن احکام فرا تاریخی باشد ولی قرآن از جنس زبان انسانی است بنابراین کلام وحیانی یعنی قرآن کلام انسانی نبی است. پیش فرض اساسی ادعای شبستری این است که شرایط صدق و اطلاق یک حکم تابع زبانی است که آن حکم در قالب آن بیان میشود اما این پیش فرض نادرست است زیرا هیچ رابطه معناداری میان ماهیت تاریخی زبان از یک سو و قابلیت زبان در بیان احکام فرا تاریخی از سوی دیگر وجود ندارد.

3ـ نقد دلیل هرمنوتیکی:

از دیدگاه شبستری، فهم، پدیدهای همگانی است. یعنی معرفتی است که میتوان آن را با مؤمن و غیر مؤمن در میان نهاد. اگر فهم متنی (وحیانی) منحصر به مؤمنان باشد و غیر مؤمنان از فهم آن متن در بمانند در آن صورت آن فهم همگانی نیست و لذا هیچ گفت و گو، مباحثه، موافقت و مخالفتی هم میان پیامبر و مخاطبان نمیتواند صورت گیرد. اما میدانیم میان پیامبر و مخاطبان گفت و گو، مباحثه، موافقت و مخالفت صورت گرفته است بنابراین گوینده آن انسان است نه خدا. از این توضیحات دو اشکالی که بر وی وارد است، روشن میشود:

1ـ این که زبان مخلوق انسان است دلیلی بر ناتوانی دیگران برای استخدام آن نیست.

2ـ صرفاً با تکیه بر عدم امکان استخدام زبان انسانی برای غیر انسان نمیتوان استناد قرآن به خداوند را نادرست دانست چرا که میتوان خدا را غیر انسان دانست.  

شایان ذکر است، پایاننامه «بررسی وحی به مثابه پدیده بشری با تأکید بر آراء شبستری و سروش» پژوهش پایانی «مجتبی بیدقی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر محمدرضا بیات» و استاد مشاور آن «دکتر علی موحدیان عطار» است. /9193/پ202/ی

ارسال نظرات