چرا باید نفس خود را در مقابل خدا ذلیل کنیم؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در بیست و ششمین جلسه سخنرانی خود با موضوع «راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین با اشاره به این که داروهای روحی برخلاف داروهای جسمی، برای اثرگذاری به «معرفت» و «نیّت مخلصانه» نیاز دارند، گفت: برای اینکه دارو بر جسم انسان اثرگذار باشد، نیازی به «معرفت» و «نیّت» ندارد؛ یعنی اولاً نیازی نیست بدانیم یک قرص در سیستم بدن ما چه کاری انجام میدهد و ثانیاً لازم نیست قرص را به نیّت خوب شدن گلودرد مصرف کنیم. زیرا در هر صورت قرص یا دارو اثر خودش را بر جسم انسان خواهد داشت؛ چه معرفت و نیّت داشته باشیم و چه نداشته باشیم. اما داروهایی که برای روح انسان هستند، برخلاف داروهای جسمی، برای اثرگذاری، هم به «معرفت» و هم به «نیّت مخلصانه» فوقالعاده نیازمند هستند. به عنوان مثال نماز برای درمان بسیاری از بیماریهای ما بلکه برای همۀ فحشاء و منکرها درمان و پیشگیری محسوب میشود (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ؛ عنکبوت/45) اما نماز با این عظمت، اگر بخواهد بر روح ما اثر بگذارد، هم نیاز به معرفت ما دارد و هم نیاز به نیّت مخلصانۀ ما دارد.
وی افزود: اگر ما به طور دقیق بدانیم و معرفت داشته باشیم که نماز چه اثری بر روح ما دارد، و نیّت ما هم در جهت همین اثرگذاری باشد، در این صورت است که نماز ما واقعاً مؤثرتر خواهد بود. یعنی به طور مشخص باید بدانیم که نماز دارد در ما «تذلل» و فروتنی ایجاد میکند و انانیّت و تکبّر ما را تضعیف میکند، و بعد هم موقع نماز خواندن نیّت کنیم که «خدایا! من میخواهم با این نماز، فروتنی و تواضعم افزایش پیدا کند و تکبّرم ضعیف شود». اگر این معرفت و نیّت را در نمازهای خود داشته باشیم، تقرّب به خدا تحقق پیدا میکند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: انسان وقتی میتواند در این مسیر حرکت کند که اولاً بفهمد دارد چه کار میکند و ثانیاً آن چیزی را که فهمید واقعاً اراده کند. اصلاً اینطور نیست که بگوییم: «تو نیکی میکن و چشم بسته در دجله انداز / که ایزد در صحرای محشرت دهد باز!» اگر دین ما اینقدر به تدبر، تعقل، معرفت نفس و تفقه و فهم دقیق دین دعوت میکند به خاطر این است که واقعاً این فهم و این معرفت، فایده و اثر وضعی دارد. نباید از کنار مفاهیم کلیدی دین که در دین به آنها اهمیت داده شده است، راحت رد شویم بلکه باید فکر کنیم که چرا دین ما اینقدر به این موضوع اهمیت داده است؟ خیلی بد است که انسان قدرت فهم خود را برای درک دقایق دینی مصرف نکند و آن را در سرگرمیها دیگر نماید.
همانطور که از سرطان میترسیم باید از نفهمیدن عمیق مفاهیم کلیدی دین بترسیم
وی بیان داشت: باید همانطور که از سرطان میترسیم، از نفهمیدن عمیق مفاهیم کلیدی دین بترسیم و وحشت کنیم، چون در این صورت انسان به اشتباهات وحشتناکِ ناخواسته دچار میشود. متاسفانه بعضی از مذهبیها یا حزباللهیها هستند که عمق معرفتی ندارند و در یک فهم سطحی از معارف دینی متوقف شدهاند و تصور میکنند که همۀ مفاهیم دینی را میدانند. مثلاً بعضیها یک فهم سطحی نسبت به مفهوم کلیدی و عمیق تقوا دارند و فکر میکنند که این مفهوم باعظمت در «پرهیز از گناه» محدود میشود و به دنبال فهم عمیقتری از آن نیستند.
حجت الاسلام پناهیان گفت: متاسفانه خیلیها هستند که زحمت فهم عمیق دین را به خودشان نمیدهند و این خیلی بد است. رسول گرامی اسلام(ص) میفرمایند: «اُف بر هر مسلمانى که در هفته یک روز را قرار ندهد که در آن روز، امر دین خود را بفهمد و بیاموزد، و دربارۀ معارف دین خویش سؤال کند؛ أُفٍ لِکُلِ مُسْلِمٍ لَا یَجْعَلُ فِی کُلِ جُمْعَةٍ یَوْماً یَتَفَقَّهُ فِیهِ أَمْرَ دِینِهِ وَ یَسْأَلُ عَنْ دِینِهِ»(محاسن/1/225) متاسفانه بعضیها وقت چندانی برای فهم دین خود نمیگذارند و به همان فهم سطحی و عوامانهای که از دین دارند اکتفا میکنند. و این سطحینگری یا موجب دین گریزی خود فرد میشود و یا موجب رفتاری میشود که دیگران را از دین گریزان میکند. در حالی که خداوند از آنها خواهد پرسید که «این هوش و فهمی که به تو دادهام در چه راهی صرف کردی؟!» بعضیها این هوش و استعداد را فقط صرف کنکور میکنند، بعضیها صرف سرگرمی و امور دیگر کنند ولی صرف دین خودشان نمیکنند.
دین بیشتر یک مقولۀ روشنفکری و برای آدمهای باهوش و فهمیم است
وی خاطرنشان کرد: دین بیشتر یک مقولۀ روشنفکری و برای آدمهای باهوش و فهمیم است. به عنوان مثال بررسی جالبی در یکی از کشورها انجام شده بود که نشان میداد، کسانی که در سالهای اخیر به تشیع مشرف شدهاند اکثراً افراد تحصیلکرده و لیسانس به بالا هستند. بیدینی یعنی حماقت، نفهمی و عوامیگری. هر کسی با دین مخالفت میکند یک نوع حماقت در وجود او دیده میشود. خداوند در مورد اینها میفرماید: «برای اینکه آنها مردمى بىخرد و نادان هستند؛ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُون»(مائده/58)
آنقدر که مذهبیهای جاهل بلای جان دین هستند، افراد بیدین نیستند
استاد حوزه علمیه با اشاره به این که در واقع درگیری اصلی بین دیندار و بیدین نیست، بلکه نزاع نادانها و باشعورهاست، گفت: نزاع میان انقلابی و غیرانقلابی نیست بلکه نزاع میان شعور و عدمشعور است. نزاع اصلی همانطور که قرآن هم اشاره میکند، بر سر فهم و شعور است؛ و دین چه دردی را تحمل میکند از جانب برخی از مذهبیهایی که اهل فهم و شعور نیستند. این افراد گاهی در کنار گرایشهای خوبی که دارند با نادانی خود به دین ضربه هم میزند.
وی بیان داشت: برخی مذهبیها هستند که مفاهیم دینی به گوششان خورده و کمانه کرده و الان این احساس و ادعا را دارند که همۀ دین را بلد هستند! گاهی اشتباهات این افراد مذهبی جاهل آنقدر بلای جان دین میشود که افراد بیدین تا این حدّ نمیتوانند به دین لطمه بزنند.
استاد حوزه علمیه افزود: امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: دو گروه کمر مرا شکستند: 1- منافق سرزباندار و آدم فاسقی که بلد است چگونه از زبانش استفاده کند و حرفهایی میزند که مردم خوششان بیاید ولی خلاف دین عمل میکند، 2- آدم مذهبی نفهم و جاهل. (قَطَعَ ظَهْرِی رَجُلَانِ مِنَ الدُّنْیَا رَجُلٌ عَلِیمُ اللِّسَانِ فَاسِقٌ وَ رَجُلٌ جَاهِلُ الْقَلْبِ نَاسِکٌ هَذَا یَصُدُّ بِلِسَانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذَا بِنُسُکِهِ عَنْ جَهْلِهِ فَاتَّقُوا الْفَاسِقَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْجَاهِلَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِینَ أُولَئِکَ فِتْنَةُ کُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ یَا عَلِیُّ هَلَاکُ أُمَّتِی عَلَى یَدَیْ کُلِّ مُنَافِقٍ عَلِیمِ اللِّسَان؛ الخصال/ج1/ص69 و نیز: قَطَعَ ظَهْرِی اثْنَانِ عَالِمٌ فَاسِقُ یَصُدُّ عَنْ عِلْمِهِ بِفِسْقِهِ وَ جَاهِلٌ نَاسِکٌ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى جَهِلِهِ بِنُسُکِه؛ غررالحکم/245 و مجموعۀ ورّام/ج1/ص82) متاسفانۀ به خطر گروه دوم یعنی افراد مذهبی جاهل کمتر توجه میشود، در حالی که در کلام اهلبیت(ع) این گروه به اندازۀ منافقین به جامعه ضربه میزنند. ما همواره از این دو گروه رنجهای زیادی متحمل شدهایم. الان شما فکر میکنید رنجهای جامعۀ ما در اثر چیست؟ الان هر چه رنج میکشیم به خاطر نفهمی و جهالت برخی افراد مذهبی است. همین نفهمی و جهالت آدمهای مذهبی کمکم جمع میشود و به انحراف و تشتّت تبدیل میشود.
وی ادامه داد: دین پدیدۀ بسیار پیچیدهای است و چنین نیست که صرفاً چند مفهوم ساده باشد که یک بار آن را بشنویم و یاد بگیریم و تمام شود و دیگر نیازی به تعمق و تفکر نداشته باشد. دین موضوعی است که نیاز به دقت و تعمق دارد. دین نه تنها نیاز به متخصصینی دارد که باید به آنها مراجعه نماییم بلکه تک تک ما هم برای درک عمیق دین باید کار کنیم.
حجت الاسلام پناهیان بیان داشت: مشکل ما این است که نفس ما اجازه نمیدهد فقط از خدا اطاعت کنیم، بلکه هم از نفس خود اطاعت میکنیم و هم از خدا اطاعت میکنیم و خداوند هم به ما میفرماید: «من شریک نمیگیرم! اگر همیشه و در همۀ اعمال نمیتوانی نیّت مخلصانه داشته باشی لااقل در برخی از اعمال و طاعات خودت نیّت مخلصانه داشته باش و فقط برای من باشد، یعنی جاهایی که نفست تمایل ندارد، آن طاعت را انجام بده و اینطور نباشد که فقط طاعتهایی را که نفست میپسندد انجام بدهی.»( سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا خَیْرُ شَرِیکٍ مَنْ أَشْرَکَ مَعِی غَیْرِی فِی عَمَلٍ عَمِلَهُ لَمْ أَقْبَلْهُ إِلَّا مَا کَانَ لِی خَالِصاً؛ کافی/2/295 و أَنَا خَیْرُ شَرِیکٍ فَمَنْ عَمِلَ لِی وَ لِغَیْرِی فَهُوَ لِمَنْ عَمِلَهُ غَیْرِی؛ وسائل الشعیه/1/72)
نتیجۀ طاعت باید ذلت بیشتر نفس دربرابر خدا باشد
وی اظهار داشت: اگر میخواهی ببینی که واقعاً طاعتی که انجام دادهای، طاعت خدا بوده و نفست در انجام آن شریک نبوده است، نفست را محاسبه کن و ببین که آیا بعد از انجام آن طاعت، نفست در برابر خدا ذلیلتر شده است یا نه. نفس وقتی ذلیل میشود چگونه میشود؟ همانطور که بعضیها در این دنیا ذلیل میشوند، (مثلاً به خاطر پول، خودشان را در مقابل دیگران خوار و ذلیل میکنند یا تکدّیگری میکنند) باید نفس ما در مقابل خدا ذلیل بشود. باید ببینیم که آیا حاضر هستیم واقعاً نفس خود را در مقابل خدا ذلیل کنیم یا اینکه ما در مقابل خواهشهای پست نفس خودمان ذلیل هستیم؟ چرا باید نفس خود را در مقابل خدا ذلیل کنیم؟ چون میخواهیم خدا را ملاقات کنیم و کسی که در مقابل خدا ذلیل نشده باشد امکان راه یابی به ساحت مقدس قرب الهی را ندارد.
هدف کلی «عبادت» و «مبارزه با هوای نفس» ذلّت نفس در برابر خداست
استاد حوزه علمیه در ادامه گفت: هدف کلی طاعت، عبادت و مبارزه با هوای نفس، ذلّت نفس است. نفس انسان باید در مقابل خدا ذلیل و فروتن بشود و این ذلیل شدن هر جای دیگر و در مقابل هر کس دیگری اگر زشت است، در مقابل خدا خوب است. یک نمونۀ عالی برای فهمیدن اهمیت ذلّت نفس این است که برای قبولی طاعات خود بیش از خود طاعت اهتمام داشته باشیم. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «برای اینکه خدا عملتان را قبول کند بیشتر از عملی که انجام دادهاید، برای قبولی آن تلاش کنید و زحمت بکشید؛ کُونُوا بِقَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ اهْتِمَاماً بِالْعَمَل»(مجموعۀ ورام/ج1/ص64)
• وی با اشاره به این که نفس انسان یک بیماری به نام «خودپسندی» و «خودخواهی» دارد که هر کاری انسان انجام میدهد تا او را ذلیل کند، اتفاقاً همان کار را سرمایۀ عُجب خودش قرار میدهد، گفت: این بیماری نفس انسان است به نام «عُجب» که جلوگیری از آن واقعاً سخت است. مثلاً وقتی به نفس خودت میگویی که در مقابل خدا سجده کن، ابتدا مخالفت میکند و نمیپذیرد، اما اگر بتوانی او را به سجده کردن وادار کنی، بلافاصله وقتی سرت را از سجده برداری مهم میزند و میگوید: «ولی عَجب سجدۀ قشنگی کردم!» یعنی خودپسندی میکند.
عذرخواهی از گناهان مهمتر از گناه نکردن است
وی در پاسخ به این سوال که چرا عذرخواهی کردن ما از بابت گناهان مهمتر از گناه نکردن است، گفت: چون عذرخواهی کردن در مقابل خدا انسان را خوار و ذلیل میکند و همین ذلیل شدن در مقابل خدا برای خدا مهم است نه اینکه «گناه نکنیم و از گناه نکردن دچار عُجب شویم.» اصلاً به همین خاطر است که گاهی خداوند بندهاش را رها میکند که گناه کند تا دچار عُجب نشود چون خدا میداند که گناه برای بندۀ مؤمن از عُجب بهتر است (إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ أَنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا ابْتُلِیَ مُؤْمِنٌ بِذَنْبٍ أَبَداً؛ کافی/ج2/ص313)
تذلل نفس هدف طاعت است
حجت الاسلام پناهیان ادامه داد: تذلل نفس هدف طاعت است و اگر طاعت کرده باشیم ولی به تذلل نرسیم، معلوم میشود که یک جایی از طاعت ما اشتباه بوده است. این تذلل در پیشگاه خداست که آدم را حفظ میکند. ضجه زدن و تمنای قبولی نماز کردنِ بعد از نماز است که آدم را حفظ میکند و الا اگر این تمنا نباشد چه بسا خود نماز آدم را فاسد کند. چون اگر این تمنا نباشد، عُجب خواهد آمد.
وی اظهار داشت: اکنون پس از ماه رمضان باید دو کار مهم انجام دهیم؛ نخست این که تمنا کنیم که خدا طاعتهای ما را قبول کند و دیگر این که از طاعتها و عبادتهایی که انجام دادهایم استغفار کنیم و بگوییم «خدایا! ببخش که این عبادتها و طاعتهای ما ناقص بود و اصلاً متناسب شأن تو نبود. اصلاً این عبادتهای ما را ندیده بگیر.» این حالت است که میتواند برای ما تذلل و فروتنی بیاورد./916/پ202/ع