مواجهه امامین صادقین با زید و زیدیان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «مواجهه امامین صادقین (ع) با زید و زیدیان» پژوهشی از «حسین عرب نژاد زرندی» به بررسی احوال زید بن علی و دیدگاههای فرقه زیدیه و موضع امامین صادقین نسبت به افکار و رفتار آنان اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:
چکیده:
زید بن علی فرزند گرانقدر امام سجاد (ع) در سال (75 هـ ـ ق) دیده به جهان گشود و در دهههای نخست قرن دوم هجری به قصد اصلاح امر امت و انتقام خون به ناحق ریخته شده جدش حضرت امام حسین (ع) در زمان حکومت هشام بن عبدالملک بن مروان در کوفه دست به قیام زد و سرانجام در ذیالحجه سال (122 هـ ـ ق) به شهادت رسید. قیام ایشان در شمار مهمترین قیامهای علوی در اواخر دولت امویان و قتل او نیز از جمله فجایعی بود که پس از حادثه دلخراش کربلا، توسط حکومت جبار اموی صورت گرفت. وی پس از پدر بزرگوارش از برادر خود امام باقر (ع) دانش و ادب آموخت و یکی از یاران امام صادق (ع) و مطیع فرمان ایشان بود. روایات زیادی در مدح زید نقل شده که دلالت بر برخورد صمیمانه ایشان با امامان صادقین (ع) و رضایت ایشان از قیام او دارد که با توجه به آنها میتوان روایات حداقلی ذم و نواهی صادر شده را حمل بر تقیه، ارشادی و شفقت آمیز نمود. امامان معصوم (ع) و دانشمندان امامیه به طور اتفاق زید را به جهت دانش، تقوا و شجاعت ستوده و قیامش را مورد تأیید قرار دادهاند. از نظر آنها زید مدعی امامت نبود و به امامت پدر، برادر و پسر برادرش اعتقاد داشت و با رضایت امام صادق (ع) و به جهت واگذاری امر حکومت به ایشان قیام نمود؛ بنابراین از نظر علمی و اعتقادی میتوان زید را یک شیعه امامی دانست. در این میان عدهای با توجه به همزمانی قیام زید و عدم قیام از سوی امام صادق (ع) گمان بردند میان آنها اختلاف وجود دارد و این در حالی است که زید خود معتقد به امامت حضرت صادق (ع) بود و عدم قیام امام به جهت رعایت نوعی تدبیر و مصلحت بوده است. پس از شهادت زید فرقهای به نام زیدیه به وجود آمد که خود را منسوب به ایشان و زید را امام پنجم خود میدانند و این در حالی است که زید اصلاً ادعای امامت نداشت. این افراد به خاطر اعمال و کردار خود که دلالت بر انحراف فکری و عقیدتی آنها داشت، ممدوح اهل بیت (ع) و مورد قبول شیعیان امامیه نبودند؛ لذا باید حساب این فرقه را از شخص زید بن علی جدا نمود.
پیدایش زیدیه:
در خصوص چگونگی پیدایش زیدیه باید گفت، نهضت زید در اصل مورد تأیید امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بود. بدین جهت آن دو امام به شیعیان خود به طور مخفیانه توصیه میکردند که با زید بیعت کنند و عهد و پیمانی هم میان امام (ع) و زید منعقد شده بود که مسلماً اگر زید پیروز میشد به آن عهد وفا و حکومت را به امام معصوم (ع) میداد. ولی بسیاری از شیعیان خیال میکردند رهبر نهضت زید بن علی است که با شمشیر قیام و خروج کرده است، و مردم را به رضا از آل محمد (ص) فرا میخواند و مقصود از آل محمد (ص) هم خودش است. بدین جهت برخی از شیعیان که از ظلمهای امویان به تنگ آمده بودند زید را امام واجب الاطاعه میدانستند و در مقابل این فکر انحرافی که به شدت گسترش مییافت، کاری ساخته نبود چون صادقین (ع) واقع امر را به خاطر رعایت تقیه علناً نمیتوانستند بگویند، زید هم به خاطر حفظ جان امام عهد و پیمانی را که با امام بسته بود نمیتوانست بگوید؛ بنابراین جلوی این فکر انحرافی گرفته نشد و باعث شد که زیدیه پدید آید. خود زید در پیدایش آن کوچکترین نقشی نداشته و بعید نیست که عقیده به امامت او بعد از شهادت دلیرانهاش پیدا شده باشد چون جایی دیده نشده که زید خود را امام نامیده باشد .
زید بن علی و زیدیه:
نکته مهم در بررسی این فرقه آن است که باید حساب زید را از زیدیه جدا کرد. پس از زید، در بین پیروان او دانشمندانی پدید آمدند که به تنظیم عقاید و احکام زیدیه پرداختند و بدین ترتیب مذهب زیدیه پدید آمد. گرچه دانشمندان زیدیه به سیره عملی و نوشتههای زید توجه داشتند اما در عقاید از معتزله و در فقه از مکتب ابوحنیفه تأثیر پذیرفتند. فرقههایی از زیدیه گرچه امام علی (ع) را افضل مردم پس از پیامبر (ص) میدانند اما خلافت ابوبکر و عمر را نیز مشروع تلقی میکنند. دلیل آنها جواز خلافت مفضول با وجود افضل است. اما این اعتقاد را نمیتوان به زید نسبت داد. آنها به مهدویت اعتقاد ندارند و از این رو خروج با شمشیر را لازمه امامت میدانند.
فرقههای زیدیه:
1-جارودیه: پیروان ابوجارود زیاد بن منذر میباشند. او نخست از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بود و سپس از آنها جدا شد. از امام صادق (ع) روایت شده که او را لعن کرد و کور دل خواند.
2-بتریه یا صالحیه: نام بتریه و صالحیه را بر پیروان دو تن از رهبران زیدی یعنی ابو اسماعیل کثیربن اسماعیل بن نافع نواء و نیز حسن بن صالح بن حی همدانی نهادهاند.
3-سلیمانیه یا جریریه: پیروان سلیمان بن جریر رقی زیدی میباشند.
4-قاسمیه: این نام بر پیروان قاسم رسی نهاده شده است و مسلک قاسم رسی نماینده مذهب کنونی زیدی یمن است.
5-هادویه: این نام را بر پیروان یحیی بن حسین بن قاسم مشهور به الامام الهادی الی الحق نهادهاند و او همان کسی است که برای نخستین بار دولت زیدیان را در صعده پایه گذاشت.
6-ناصریه: این نام را بر پیروان ناصر اطروش که همزمان با یحیی در طبرستان قیام کرد، نهادهاند.
7-صباحیه: این نام از آنِ پیروان صباح بن قاسم مری یا مزنی است. آنها از ابوبکر و عمر برائت جسته و به رجعت عقیده دارند.
8-عقبیه: این نام را بر پیروان عبدالله بن محمد عقبی نهادهاند.
9-نعیمیه: پیروان نعیم بن یمان را به این نام خواندهاند.
10-یعقوبیه: این نام را بر پیروان یعقوب بن علی کوفی نهادهاند. آنان منکر رجعت بودند و با این که به برتری علی (ع) اعتقاد داشتند، ابوبکر و عمر را فاسق و کافر نمیدانستند.
مواجهه امام باقر (ع) و زید بن علی:
امام باقر (ع) برخلاف زید، هرگز به، متوسل شدن به شمشیر نمیاندیشید. در عوض مردم به خاطر دانش و علم وسیع او، که برایش لقب باقرالعلوم را به ارمغان آورده بود، به سوی او جذب میشدند. داشتن تباری بزرگ، فرزند ارشد بودن و شخصیت والای او نقش کمتری در تثبیت موضع وی و گرویدن مردم به او نداشت. گذشته از این، نظرهای وی درباره امامت تأثیر زیادی بر تعدادی از مردم داشت برخلاف زید و پیروانش. مکتب امام باقر بر آن بود که نهاد امامت بالطبع نهادی موروثی است و نیازی به خروج امام برای اثبات امامتش ندارد. امام باقر (ع) در مقام بیان حرمت خروج زید نبوده است بلکه از سر دلسوزی میخواست که زید را از وقایع آینده آگاه کند.
مواجهه امام صادق (ع) با زید و زیدیان:
امام صادق (ع) در برابر این حرکت انحرافی (زیدیه) به شدت موضع گرفت. در کلام نخست سران آن مانند ابوجارود را افرادی کذاب و دروغگو خواند. در کلام دوم اصل تشکیلات زیدیه را منحرف از خط امامت معرفی کرد و یارانش را از هرگونه همکاری با این گروه منع کرد.
شایان ذکر است، پایاننامه «مواجهه امامین صادقین (ع) با زید و زیدیان» پژوهش پایانی «حسین عرب نژاد زرندی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1390 دفاع شده است و استاد راهنمای آن«حجت الاسلام عزالدین رضانژاد» و استاد مشاور آن «سید علی موسوی نژاد» است. /9193/ پ201/ن