۰۶ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۷
کد خبر: ۱۶۸۶۹۵
معرفی پایان‌نامه‌های حوزوی؛

ترجمه بخشی از کتاب عرفانی در یهودیت، مسیحیت و اسلام

خبرگزاری رسا ـ پایان نامه «ترجمه بخشی از کتاب: mystical union in Judaism, Christianity and islam an ecumenical dialogue پژوهشی از «سید علی قنادیان» به بررسی و ترجمه سه مقاله اختصاص داده شده به موضوع وصال عرفانی در ادیان ابراهیمی و مقاله‌ای نظری که این موضوع را از دیدگاهی فلسفی می‌نگرد می‌پردازد.
پايان نامه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «ترجمه بخشی از کتاب: mystical union in Judaism, Christianity and islam an ecumenical dialogue (وصال عرفانی در یهودیت، مسیحیت و اسلام: گفتگویی جهانی) به همراه مقدمه تحلیلی» پژوهشی از «سید علی قنادیان» به بررسی و ترجمه سه مقاله اختصاص داده شده به موضوع وصال عرفانی در ادیان ابراهیمی و مقاله‌ای نظری که این موضوع را از دیدگاهی فلسفی می‌نگرد اهتمام ورزیده است.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:

چکیده:

در نظر بسیاری از عارفان و متفکران سه دین توحیدی یهودیت، مسیحیت و اسلام، وصال عرفانی و وحدت با خدا، اندیشه‌ای والا، اساسی و پر از ابهام بوده است. عارفانی که از وصال خود با خدا سخن می‌گفتند در هر سه سنت دینی تحت سوء ظن قرار گرفته بودند، که حداقل در مسیحیت و اسلام گاهی تا حد محکومیت و اعدام بود. بسیاری از بزرگان معنوی در این سه دین، کسب وصال عرفانی را به عنوان هسته باورها و اعمال خویش نگریسته‌اند. وصال عرفانی، علی رغم اهمیتش، صرف نظر از مطالعه گسترده عرفان، به ندرت به طور مجزا بررسی می‌شده است، و حتی از جنبه مطالعات تطبیقی بسیار نادرتر بوده است.
پروفسور موشه ایدل، برنارد مک گین و مایکل سلز، تنها راه مواجهه با این پدیده محوری در عرفان را از طریق ارائه مجموعه مقالات مجزایی دانسته‌اند که به نحو کاملی ویژگی متمایز هر کدام از فهم‌های ادیان توحیدی از وصال عرفانی را مورد ملاحظه قرار می‌دهند و در بحث و گفتگویی جهانی به موضوعات گسترده‌تری راه می‌یابند که به طور ضمنی از وصال با خدای یگانه فهمیده می‌شوند. با توجه به تنوع و گاهی فنی، بحث این سه مقاله، و نیز این واقعیت که آن‌ها با سه سنت متمایز دینی سر و کار دارند، مقدمه‌ای خوب که بتواند شرایط را برای انجام مطالعات دقیق‌تر، در داخل مجموعه فراهم نماید، به طور حتم کار فشرده‌ای بوده که پروفسور لوئیس دوپری آن را در مقاله‌ای فلسفی ارائه نموده است. نویسندگان بحثی علمی را مطرح کرده‌اند تا از یکدیگر یاد بگیرند، نه لزوماً به توافق برسند. آن‌ها ابراز امیدواری می‌کنند که وصال عرفانی، پس از اتمام این مقالات غنی‌تر، پیچیده‌تر و مرموزتر از ابتدا برای خواننده ظاهر شود، آن‌ها گفتگویی را آغاز نموده‌اند که امیدوارند توسط همه کسانی که علاقه‌مند به آن امکان متعالی هستند، ادامه پیدا کند.

این رساله تلاش دارد تا ضمن ترجمه سه مقاله اختصاص داده شده به موضوع وصال عرفانی در ادیان ابراهیمی و مقاله‌ای نظری که این موضوع را از دیدگاهی فلسفی می‌نگرد و علاوه بر آن، مقدمه‌ای تحلیلی، به بررسی موضوع بپردازد.

عرفان:

به طور خلاصه می‌توان گفت واژه عرفان که معادل «Mysticism» است به معنای معرفت شهودی به کار می‌رود و در اصطلاح، عرفان همان «تجربه و تبیین شهودی حقیقت مطلق» است که تنها حاصل سیر و سلوک باطنی و قلبی می‌باشد و عارف کسی است که سعی می‌کند با کشف، شهود و اشراقی که در اثر ریاضت و مجاهده و سیر و سلوک قلبی پیدا نموده به حقیقت مطلق برسد. عرفان امری فرا عقلی است که از مرتبه علم الیقین فراتر رفته و در وادی عین الیقین و حق الیقین قدم می‌گذارد و از این طریق عارف می‌تواند جنبه‌های متعالی هستی را مشاهده کند. در اهمیت عرفان همین بس که در زندگی انسان نقش بسیار والایی داشته و دارد. عرفان یعنی معرفت و بازشناخت خود و خدا و واقف شدن به رموز زندگی و جهان. اگر انسان به شناخت محیط اطراف خود و درون و بیرون ذات خود و دیگران و حتی معرفت خدا نرسد، جاهل و بی ارزش بوده و حتی به تعبیر قرآن کریم، از حیوانات نیز پست‌تر خواهد بود، و او که اشرف مخلوقات نامیده شده باید برای رسیدن به مقامات بالای مادی و معنوی در این جهان تلاش نموده و خود را به بالاترین مراتب و مدارج برساند تا اینکه به وحدت الهی برسد. آرمان صوفیه نیز که وصال و رسیدن به خداست، جز با طی مقامات و احوال قابل حصول نیست و حیات معنوی صوفیه نیز بر اساس نیل به آن‌ها بنیاد نهاده شده است.

در واقع می‌توان برای عرفان اهداف زیر را برشمرد:

1- ایجاد زمینه سیر و سلوک و ریاضت و مجاهدت در آدمی به منظور اشراق و مکاشفه و تصفیه نفس.

2- فراهم ساختن زمینه ظهور تجربه‌های عرفانی در درون انسان.

3- رسیدن به مرتبه عین الیقین و حق الیقین.

4- بیداری دل انسان و در نتیجه یافتن حقیقتی مقدس در درون و رسیدن به آرامش و اطمینان قلبی.

5- وصال عرفانی (Mystical Unuom) یا اتصال مستقیم به حقیقت مطلق و وصال و فنای در او.

وصال عرفانی:

از عرفان حداقل دو معنای اصطلاحی فهمیده می‌شود:                                                                                        

1- تجربه عرفانی: تجربه‌ای غیر متعارف، بی واسطه و مستقیم از حقیقتی متعالی که از آن با نام‌های دیگری مانند حقیقت روحانی حقیقت نهایی، حقیقت مطلق، وجود محض، صورت کامل و امر قدسی نیز نام برده شده است. این تجربه که از طریق شهود، بصیرت یا اشراق بی واسطه پدید می‌آید دارای مراتب مختلفی است.

2- عرفان نظری: عرفان نظری مبتنی بر این عقیده است که معرفت مستقیم به حقیقت مطلق، با هیچ یک از شیوه‌های متعارف، اعم از تجربی و عقلی حاصل نخواهد شد، بلکه از طریق شهود و اشراق باطنی و به نحوی متفاوت با استدلال و ادراک حسی متعارف، قابل حصول است. در این بین ادیان توحیدی در هر دو معنا مطالب بسیاری برای گفتن دارند و بالتبع در باب اتحاد یا وصال عرفانی قابل مقایسه با دیگران نیستند و البته بین خودشان علی رغم تفاوت‌های ناچیزی که موجود است اشتراکات بسیاری دیده می‌شود و همین امر باعث می‌شود تا بتوان بین آن‌ها گفتگویی سه جانبه را سامان بخشید، کاری که نویسندگان این کتاب به خوبی از عهده آن برآمده‌اند.                             

مقاله اول: وصال عرفانی، کیفیت و تجارب آن (لوئیس دوپری)

در این مقاله نویسنده تلاش دارد تا نظرات خویش را از دیدگاه فلسفی، نسبت به موضوع مطرح نماید. نویسنده اعتقاد دارد که هیچ کس منطق وصال و وحدت را به دقت «رویسبروک» بررسی نکرده است.                                                      

مقاله دوم: کلی شدن و وحدت، در وصف وصال عرفانی در عرفان یهودی (موشه ایدل)

در این مقاله تلاش می‌شود تاریخ و اهمیت دو اصطلاح متداول مربوط به تجارب عرفانی در عرفان یهودی توصیف شود. کلی شدن و وحدت هر دوی این‌ها اوصاف معرف اتصال فرد با خدا در یهودیت یعنی دو قوت است.                                                                       

مقاله سوم: عشق، معرفت و وصال عرفانی در سنت غرب مسیحی (برنارد مک گین)

مک گین موضوعات متنوع و قابل توجهی را در عرفان مسیحی بیان می‌کند. مقاله او شیوه‌های مختلفی را معرفی می‌کند که در آن‌ها الهی دانان عارف از نقشی که عشق و معرفت در نیل به وصال عرفانی بازی می‌کنند، سخن می‌گویند.                                                     

مقاله چهارم: زبان حیرانی، معنی شناسی وصال عرفانی در اسلام (مایکل سلز)

تلقی مایکل سلز از عرفان اسلامی، گویای فهم عمیق او از آن است. به نظر می‌رسد او درک هوشیارانه‌ای از این موضوع دارد. او با اشاره به پنج سبک بیان در آثار صوفیه، که پیرامون وصال عرفانی است، و راه‌هایی که سنت‌های ادبی عربی دیگر را منعکس می‌کند فهم زبان عرفانی را توسعه می‌دهد.                                                                                                                                                   

مقاله پنجم: تجارب وحدت بخش و حالت خلسه (دانیل مرکور)

این مقاله که آخرین مقاله کتاب را تشکیل می‌دهد در واقع مقاله‌ای نظری است که نویسنده در آن تلاش می‌کند تا موضوع وصال را از دیدگاهی روانکاوانه بررسی کند.

شایان ذکر است، پایاننامه «ترجمه بخشی از کتاب: mystical union in Judaism, Christianity and islam an ecumenical dialogue (وصال عرفانی در یهودیت، مسیحیت و اسلام: گفتگویی جهانی) به همراه مقدمه تحلیلی» پژوهشی پایانی «سید علی قنادیان»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1390 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر شهرام پازوکی» و استاد مشاور آن «دکتر محمد لگنهاوزن» است. /9193/پ201/ن

ارسال نظرات