تقید به واجبات حداقل وظیفه بندگی است

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب «نسیم هدایت، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صدها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.
با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب به ویژه طلاب جوان و تازهوارد به حوزههای علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.
در فصل بیست و دوم این کتاب، در بخش پیوستها میخوانیم:
شرایط دعا
آیتالله بهجت:
چگونه میشود کاری بدون مقدمات و شرایط انجام میگیرد؟! اگر میخواهید دعا کنید و واقعا دعا و خواستن از خدا باشد، دعا تشریفاتی دارد، اگر میخواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هرچه خواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم.
آیا با این حال خدا ما را به دست گرگ میدهد؟! او میتواند تمام مصیبتهای اهل ایمان را تدارک و جبران کند، ولو خراش و خدشهای باشد. در صورت روشنایی (راه و تکلیف) راه بروید، و اگر روشن نبود عصا را به زمین بکوبید و احتیاط کنید.
سؤال:
برای رفع تنبلی و کسالت در عبادات چه باید کرد؟
آیتالله بهجت:
در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شوید؛ و در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات نمایید.
سؤال:
در نماز شب و سحر خیزی قدری کسل هستم، لطفا راهنمایی فرمایید؟
آیتالله بهجت:
کسالت در نماز شب به این رفع میشود که بنا بگذارید هر شبی که موفق به خواندن آن نشدید، قضای آن را به جای بیاورید.
سؤال:
استاد بزرگوار! از محضر شما تقاضامندم که بیان بفرمایید که بهترین ذکر یا عملی که انسان بعد از نماز صبح و نیز نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا انجام میدهد، چیست؟
آیتالله بهجت:
تمامی آنچه که از تعقیبات در کتابهای معروف و معتبر ذکر شده، چه تعقیبات مشترک و چه تعقیبات مخصوص به هر نماز واجب، چه به صورت مفصل و چه به صورت مختصر، نمازگذار میتواند با در نظر گرفتن گنجایش وقت، آنها را به جا آورد. پس برترین آ>، صحیح و ثابت از آنهاست؛ و غیر آن را به امید مطلوب بودن به جا میآورد و در میان ادعیه صحیح، آنهایی را انتخاب کند که حضور قلب در آن بیشتر باشد یا با حال نمازگزار و نیازهای ویژه او سازگاری بیشتری داشته باشد.
پیروی از اهلبیت(ع)
آبتالله مجتهدی:
طلبهها باید مقید به تعقیبات بعد از نماز باشند. طلبهای که حداقل 10 دقیقه تعقیبات نداشته باشد به درد طلبکی نمیخورد. طلبه باید مقدسیاش به قدری باشد که مزاحم درس و علمش نباشد.
طلبهای که به فکر اصلاح خود نباشد، و روز به روز به فکر تقوی و پرهیز از محرمات و مکروهات نباشد، نمیتواند مردم را بسازد و اگر منبر هم برود، گفتارش در مردم تأثیر نمیکند و مردم در اثر عدم رعایت موازین شرعی توسط گویندگان مذهبی، دین خود را از دست میدهند.
زیرا میبینند که مثلا فلان خطیب، خود در کوچه و خیابان، به زنان نامحرم نگاه میکند و یا مرتکب غیبت میشود، چطور باور کنند از چنین خطیبی که غیبت، حرام است. مردم که نمیدانند تنها این آقا عمل به گفتههای خود نمیکند، بلکه عمل او را به حساب همه روحانیت میگذارند و میگویند آخوندها در منبر چیزهائی را میگویند که خود در پایین منبر به آن عمل نمیکنند.
اگر ما طبق روش اهلبیت(ع) عمل نکنیم مردم هم نسبت به اعتقادات مذهبیشان سست میشوند. باید از خودمان بپرسیم که چرا ما نماز میخوانیم، ولی این نمازهایمان، ما را به اوج نمیبرد؟ پس معلوم میشود که موانعی در ما وجود دارد که نمیگذارد حقیقت نماز را درک کنیم. تا این رذائل اخلاقی در وجود ما هست، نه خود به جائی میىسیم و نه دیگران میتوانند در کنار ما به مقامات عالیه برسند.
تهجد و شب زنده داری
آیتالله حسینی همدانی:
استاد آیتالله میرزا حسن نایینی به حالات شاگردان خود کاملا توجه داشت. خواندن نماز شب و اهل تهجد و شب زنده داری از شرایط اولیه شرکت در درس بود، او مراقب بود کسانی که درس میآیند، اینگونه باشند. خود استاد نیز، مجسمه زهد و تقوی و اخلاص بود.
پدرم میگفت: گاهی یک ساعت به اذان صبح مانده میرفتم حرم، هنوز درب حرم را باز نکرده بودند؛ اما مرحوم آیتالله نایینی، پشت در مشغول نماز و دعا بود. بعد از نماز و دعا بر میگشتم منزل تا به درس و بحثهایش برسد.
نماز جماعت
محدث قمی مینویسد: من رسالهای دیدم که در آن از مرحوم حاج محمد ابراهیم کلباسی برای پسرش آقا محمد دو اجازه بود. در آخر یکی از آنها در حاشیه نوشته بود:
اعلام برادران دینی و اخلای ایمانی میدارد که به عالی جناب نور چشم مکرم آقا محمد، مواجهتا گفتم: «راضی نیستم که ترک جماعت کرده باشید، بلکه مبالغتا گفتم: یک نماز به غیر جماعت نکنید».
تقید بزرگان به مستحبات
طلبه از هنگامی که در مسیر کسب معارف الهی قدم میگذارد، باید با توجه به خداوند متعال و انجام عبادات مستحبی و تلاوت قرآن و تدبر در آن، مدد و یاری آفریدگار را بهره خود سازد.
یکی از ویژگیهای مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی ـ پدر بزرگوار آیتالله سید موسی شبیری زنجانی ـ عبادت و تهجد زیاد بود. ایشان با چنان شوقی نماز شب میخواند و دعاهای آن را قرائت میکرد که انسان را زیر و رو مینمود.
آن موقع بود که انسان میفهمید معانی عمیق این ادعیه، در ایشان حلول کرده است. روزها بسیار قرآن میخواند، البته نه به جای کارهای علمی و برآوردن نیازهای مردم، بلکه در وقتهای کوتاهی که معمولا تلف میشود.
بنابر اعتراف کسانی که با امام خمینی(ره) نیز برخورد و ارتباط مستقیم داشته اند، سکینه و آرامش روحی و توکل به ذات اقدس الهی از جمله صفات شاخص و انکار ناپذیر ایشان بوده است. این روحیه قوی سبب شده بود که ایشان در سختترین شرایط و حساسترین لحظهها، خود را نبازد و در مقابل شدائد و ناگواریها هم چون کوهی استوار پابرجا بماند و هیچگونه تری و دلهرهای به خود راه ندهد.
اهمیت نافله شب
آیتالله مجتهدی:
در میان نمازهای نافله، به نافله شب سفارش شده است. اگر هیچ نافله نمیخوانی، لااقل نافله شب را ترک مکن، سحر بلند شود، مانند خروسها که برای ذکر خدا بیدار میشوند. اگر حال نداری یازده رکعت بخوانی لااقل یک رکعت آخر را بخوان، اگر باز هم حال نداری، بلند شو، و یک با رب بگو و بخواب،سحرها بلند شو و استغفار کم و قرآن بخوان.
جوانی در مسجد گوهرشاد به من رسید و پرسید: اگر لباس چربی بگیرد با صابون یا مواد پاک کننده آن را پاک میکنیم، اگر قلب ما زنگار گرفت چگونه آن را جلا بدهیم. گفتم سحرها قرآن بخوان و استغفار کن.
حضرت رسول اکرم فرمودند: به درستی که قلبها زنگ میزند، همانطور که آهن زنگ میگیرد، و همانا جلای آنها قرائت قرآن است.
اگر شما را برای نماز صبح بیدار کنند به درد طلبگی نمیخوری، جسمانی هم نمیشود به تو گفت، چه رسد به روحانی.
وقتی ما طلبه بودیم هر شب چند بار برای نماز شب از خواب میپریدیم. یک بار ساعت را که اشتباها به پهلو بر روی زمین قرار داشت نگاه کردم و بلند شدم، و با عجله نماز شب خواندم و کارهایم را کردم و به مسجد رفتم ولی دیدم در بسته است، از شخصی پرسیدم درب مسجد چرا بسته است؟ گفت: آقا یک ساعت و نیم به اذان صبح مانده است. آن قدر در خیابان قدم زدم تا درب مسجد را باز کردند.
از خدا بخواه لذت عبادت و نماز شب را به تو بچشاند، آن وقت دیگر ساعت لازم نداری که کوک کنی. ما که ساعت کوک میکنیم مریض هستیم، روحمان مریض است. مگر خروس ساعت کوک میکند؟...
... قدیم هر طلبهای که اول اذان صبح بیدار میشد، با او مباحثه نمیکردند، میگفتند این طلبه بی بند و باری است. ولی الان چه؟ قدیم نماز شب خوانها خوب بوند، الان نماز صبح خوانها، انسانهای مؤمن و خوبی به حساب میآیند. بعد از ما هم عدهای میآیند میگویند: قدیم یک طلبههایی بودند نمازشان را تیغ آفتاب میخواندند و نمازشان قضا نمیشد، اینها از اولیاء خدا بودند.
شخصی بود همیشه میگفت: سحر خیز باش تا کامروا باشی. روزی شاه افرادی را مأمور کرد که وقتی او زود از خانه بیرون میآید، بر سر او ریخته و همه چیزش را ببرند و این کار را هم کردند. شاه او را خواست و گفت: چه شد؟ تو که میگفتی سحر خیز باش تا کامروا باشی! ولی امروز دیر آمدی؟ او گفت: آخر آن دزدها از من سحرخیزتر بودند، لذا آنها کامروا شدند.
سحر را از دست مده، یک ساعت مطالعه سحر، مطابق با چند ساعت مطالعه روز است. یک بار قسمتی از مطول را هر چه میخواندم نمیفهمیدم. سحر همین که بیدار شدم زیر کرسی هنوز وضو نگرفته، خواب آلود کتاب را باز کردم و مطلب را فهمیدم. یک بار هم دو طلبه را دیدم قبل از اذان صبح کنار حوض مدرسه فیضیه، مشغول مباحثه بودند.
استادی از شاگردش پرسید: صبحها چه ساعتی شروع به مطالعه میکنی؟ شاگرد گفت: یک ساعت مانده به اذان صبح. استاد گفت: خیلی کم است، باید زودتر بیدار شوی.
یک روز قبل از اذان صبح دیدم آیتالله بروجردی در حیاط مدرسه فیضیه قدم میزنند. فردای آن روز شیخ محمود اردکانی آمد و گفت: دیشب آقای بروجردی اینجا آمده بودند و شکایت داشتند که چرا برق چند حجره خاموش بوده و طلبهها برای نماز شب بیدار نشدهاند.
امام صادق فرمودند:
لا تدع قیام اللیل فان المغبون من حرم صلاة اللیل
نماز شب را رها مکن. به درستی که گول خورده کسی است که از نماز شب محروم شود.
شبی مقدس اردبیلی برای نماز شب بیدار شد و دید به غسل نیاز دارد لذا بر سر چاه رفت تا برای غسل، آب از چاه بکشد. وقتی سطل را بالا کشید دید درون سطل پر از طلا و جواهر است. آنها را در چاه ریخت و گفت: خدایا، مقدس از تو آب میخواهد تا به نماز شب برسدة، نه طلا
مردان خدا این چنین هستند...
اذا قام العبد من لذیذ مضجعه و الناس فی عیبه لیرضی ربه بصلاه لیله باهی الله به الملائکه و قال: اما ترون عبدی هذا د قام من لذیذ مضجعه الصلاه لم افرضها علیه، اشهدوا انی قد غفرت له
آنگاه که بنده از بستر گرم و خوشایند خود برمیخزد، تا خشنودی پرودگارش را با برپاداشتن نماز شب به دست بیاورد، در حالی که خواب آلودگی در چشمان او باقی است، خداوند متعال به خاطر او به فرشتگان مباهات میکند و میفرماید: آیا نمیبینید این بندة مرا! او از بستر گرم خویش برخاسته است تا نمازی را که بر او واجب نگردانیدهام، برپا دارد؛ شاهد باشید که من او را آمرزیدم.
نقش مستحبات
تقید به واجبات و تخلق به فضائلی که جنبه وجوب دارد، حداقل وظیفهای است که بندگان در قبال خداوند دارند. از طرفی، زندگی دنیوی و روابطی که لازمه حیات مادی است؛ کدورتها و زنگارهایی را در روح ایجاد میکند که درجه لطافت روحی و حساسیت جان انسان را کم کرده و نیل به خوبیها را در انسان تحت تأثیر قرار میدهد. گاه ممکن است کسانی در اثر همین تماس با امور معمولی زندگی مادی؛ ارزشهای والای اخلاقی را به فراموشی سپرده و انگیزهای برای رسیدن به آنها نداشته باشند.
عاملی که در غبار زدایی از روح و ایجاد رقت و لطافت در آن تأثیر فراوانی دارد؛ پرداختن به مستحبات و ارزشهای متعالی است که در سیره عملی پیشوایان دینی مطرح است. طرح این نکته،برای دفع و رفع آثار غفلتها، پاک سازی کدورتها و فراهم آوردن زمینهای بهتر و مناسبتر برای تحصیل فضائل حایز اهمیت میباشد. ضمنا مستحبات به عنوان محافظی برای واجبات بوده و سرعت رشد و تکامل معنوی را افزایش خواهد داد.
شایان ذکر است، علاقهمندان به تهیه این کتاب میتوانند به انتشارات شفق به نشانی قم ـ خیابان شهدا ـ کوچه 22 مراجعه کنند یا با شماره 7741028 پیش شماره 0251 تماس بگیرند./997/پ201/پ