چگونگی کسب حضور قلب از زبان بزرگان

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب«نسیم هدایت ، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صدها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است. با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب به ویژه طلاب جوان و تازهوارد به حوزههای علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است. در فصل بیست و دوم این کتاب، در بخش پیوستها میخوانیم: رونق و جلای روحانیت مقام معظم رهبری: امروز جوانان ما، آن کسانی که داعیه هم ندارند و عالم دین هم نیستند، مقید به نوافل و ذکر مستحباتند، ما باید بیشتر از آنها مقید باشیم. نماز با حال و با توجه، تقید به نوافل، تلاوت قرآن با تدبر و پرهیز از گناه، اینها عواملی هستند که روحانیت را رونق و جلا میدهد. رابطه عاشقانه بنده و معبود مقام معظم رهبری: یک بار از ایشان (امام خمینی) سؤال کردم که در میان دعاهای معروف، به کدامیک از آنها بیشتر انس یا اعتقاد دارید؟ ایشان بعد از تأملی فرمودند: «دعای کمیل و مناجات شعبانیه». وقتی که شما به این دو دعا مراجعه میکنید، با اینکه دعاهای دیگر هم مثل ابوحمزه ثمالی و یا دعای امام حسین در روز عرفه و دعاهای فراوان دیگر برقراری رابطه با خداست؛ اما در این دو دعا و مناجات، حالت استغفار و انابه و استغاثه و تضرع به پروردگار را به شکل عاشقانه آن مشاهده میکنید. دعای کمیل هم مناجاتی با خدای متعال است و رابطه محبت و عشق میان بنده و معبود را ترسیم میکند و این همان چیزی بود که امام بزرگوار ما، روح و دل خود را از آن روشن و منور میداشت. تأثیر و دعای شب آیتالله بهجت: به مرحوم حجتالاسلام سید محمد باقر شفتی گفتند: خانهای که بابت وجوهات به شما دادهاند، منحوس و محل سکونت جن است، و علت اینکه صاحبش آن را به شما داده، همین است زیرا نمیتوانسته از آن استفاده کند. ایشان فرمود: نحوستش را با دعای شب از بین میبرم. تا اینکه کار به جایی رسید که مردم برای تیمن و تبرک، عقدهای ازدواج را در آن خانه برگزار میکردند. نماز اول وقت فرزند امام میگفت: شبی در ماه مبارک رمضان من پشت بام خوابیده بودم. بلند شدم دیدم که صدا میآید، متوجه شدم آقاست که در تاریکی در حال نماز خواندن است و دستهایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه میکند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح بیدار بودند و بعد از نماز صبح استراحت میکردند. روزی که شاه رفت، ما نوفل شاتو بودیم. نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار، اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند. تمام دوربینها کار میکرد. قرار بود هرچند نفر خبرنگار، یک سؤال بکنند. از امام دو سه سؤال کردند که صدای اذان ظهر شنیده شد. بلافاصله امام آنجا را ترک کردند و فرمودند: «وقت فضیلت نماز ظهر میگذرد». حاضران از اینکه امام بدین جهت صحنه را ترک کردند متعجب شدند. کسی از امام خواهش کرد که چند دقیقهای صبر کنید تا حداقل چهار پنج سؤال دیگر بپرسند، امام با عصبانیت فرمودند «به هیچ وجه نمیشود» و رفتند. لذت نماز آیتالله بهجت: آقای میرزا حسن میرزا خلیل در سن نود سالگی میفرموده است: «غذا خوردن برای من مانند این است که انبان و کیسهای را پر کنم. من از خوردن غذا هیچ لذت نمیبرم، آن چه از آن لذت میبرم نماز خواندن است». شخصی میگفت: ایشان بعد از نماز صبح در بالا سر حضرت امیر(ع) در مصلی میایستاده و تا طلوع آفتاب به نماز مشغول میشد». سؤال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب چگونه حاصل میشود؟ آیتالله بهجت: اگر مقصود حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبه تحصیل میشود و از آن جمله، تبدیل فرادا به جماعت است. و تحصیل حضور قلب به این میشود که در اوقات غفلت به خودش فشار نیاورد و در اوقات حضور اختیارا آن را از دست ندهد. نماز شب، توشه دنیا و آخرت علامه طباطبایی: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، به لحاظ خویشاوندی، گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب میشدم، تا یک روز در مدرسهای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور میکردند. چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: «ای فرزند! دنیا میخواهی نماز شب بخوان، آخرت میخواهی نماز شب بخوان». این سخن آن قدر در من اثر کرد که از آن به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم، پنج سال تمام، در محضر قاضی به سر میبردم و آنی از ادراک فیض ایشان دریغ نمیکردم و از آن وقتی که به وطن مألوف بازگشتم تا وقت رحلت استاد، پیوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضی دستوراتی میدادند و مکاتبات از طرفین برقرار بود و ما هرچه داریم از مرحوم قاضی داریم. اصرار بر نماز شب آیتالله بهجت: آقا سید جمال گلپایگانی به آقازاده خود میفرمود: اگر نماز شب نخوانی، عادت میکنم! پسر ایشان خیلی ناراحت میشود و میگوید: برای ترک مستحب چرا عاقم میکنی؟ ایشان میفرماید: منظورم این است که تا میتوانی نماز شب را ترک نکنی. برای ترک مستحب، فرزندش را عاق میکند. در حقیقت با این کار آتیه فرزندش را تأمین میکرده است، زیرا هر راهی جز آن، چه مال و چه زمین و چه ملک و چه گوسفند و دام و... فناپذیر است. عبادت و تهجد آیتالله سید مصطفی خوانساری: کمتر کسی را سراغ دارم که مانند ایشان ـ امام خمینی ـ اهل عبادت و تهجد باشد. در اینجا صحنهای از عبادت ایشان را که مشهود خودم بوده است، نقل میکنم: (البته آقای بهاءالدینی هم در مدرسه بودند و شاید به یاد داشته باشند) یک سالی در قم خیلی برف آمده بود، قریب پنج ـ شش ذرع، که سیل آمد و نصف قم را برداشت. در همان موقع و در همان وضعیت، ایشان در نصف شب، از دارالشفاء میآمد مدرسه فیضیه و به هر زحمتی بود یخ حوض را میشکست و وضو میگرفت و میرفت زیر مدرس مدرسه، در تاریکی مشغول تهجدش میشد. حالا چه حالی داشت؟ نمیتوانم بازگو کنم. با حالت خوشی مشغول تهجدش میشد، تا اول اذان و اول اذان میآمد مسجد بالا سر و پشت سر آقای حاج میرزا جواد ملکی به نماز میایستاد و بعد برمیگشت و مشغول مباحثاتش میشد. میتوانم بگویم که ایشان در بین هم نوعانشان در امر عبادت و تهجد، اگر بی نظیر نبود، یقیناً کم نظیر بود. قهر استاد! آیتالله بهجت: زمانی سید بحرالعلوم درس را تعطیل نمود، آقا سید جواد از ایشان میپرسد: چرا درس را تعطیل کردهاید؟ میفرماید: آخر شب از مدرسهای میگذشتم دیدم طلاب خوابیدهاند و برای نماز شب و تهجد بیدار نیستند. آری، سید بحرالعلوم از شدت ناراحتی به اصطلاح قهر کرده و برای تنبیه، درس را تعطیل کرده بود که چرا مستحب به این مهمی را به جا نمیآورند. قدرت اراده آیتالله مجتهدی: یکی از ارادتمندان و مقلدین حضرت آیتالله سید احمد خوانساری میگوید: من و ایشان مسافرتی کردیم از تهران به ساوه، رفت و برگشت را با اتوبوس بودیم، در راه برگشت که من در کنار ایشان نشسته بودم، آقا خیلی آرام فرمودند: حاج میرزا حسن. عرض کردم: بله آقا جان. فرمودند: هوا نشان میدهد که به نماز مغرب نزدیک میشویم. این اتوبوس اگر بخواهد با همین سرعت حرکت کند، قریب یک ساعت و نیم از نماز مغرب میگذرد تا ما به تهران برسیم و از فضیلت نماز اول وقت محروم خواهیم شد. خداوند هم از ما نماز اول وقت خواسته است، اگر مقدور است شما بروید و از راننده تقاضا کنید که در گوشهای نگه بدارد تا ما نماز بخوانیم و دوباره سوار شویم. من نمیدانستم چه بگویم زیرا در آن زمان رانندهها کم بودند، و به همین دلیل دارای احترام خاصی بودند. وقتی که پشت فرمان مینشستند گویا پادشاهانی هستند که فرمان مملکتی را به دست گرفتهاند، خصوصاً بعضی از آنها انسانهای بددهن و بد زبانی بودند، و حرمت افراد را نگه نمیداشتند و به راحتی اهانت میکردند. به همین جهت به حضرت آیتالله خوانساری عرض کردم: آقا جان بعضی از اینها شخصیت ندارند، اگر هم بگویید گوش نمیدهند و بی خودی آبروی خودمان را میریزیم، چون نگه نمیدارند. ایشان فرمودند: شما بگویید اگر نگه نداشتند، ماشین که نگه میدارد. من هم قبول کردم و عرض کردم: چشم آقا جان. چون من مقلد ایشان بودم و حکمشان را بر خودم واجب میدانستم. از روی صندلی بلند شدم و با احترام به راننده گفتم: اگر ممکن است در هر کجا که صلاح میدانید لحظاتی نگه دارید که ما دو نفر میخواهیم نماز بخوانیم. راننده همانطور که حدس میزدم، نگاه تندی به من کرد و گفت: چه میگی آقا؟ نماز میخواهیم بخوانیم یعنی چه؟ یک ساعت دیگر برو خانهات بخوان، سپس گفت: برو بنشین سر جات. من هم برگشتم و جریان را به حضرت آیتالله خوانساری عرض کردم و گفتم راننده ماشین را نگه نمیدارد. ایشان فرمودند: مانعی ندارد، در عرض ماشین خودش نگه میدارد! تا این جمله را فرمودند، دیدم که ماشین ریپ میزند و لحظاتی بعد خاموش شد و راننده مجبور گردید که به کناری بزند، ایشان فرمودند: بلند شو برویم پایین تا نماز بخوانیم. ما نماز را خواندیم و برگشتیم و روی صندلی نشستیم. در این مدت، راننده مرتب استارت میزد و خیلی سعی میکرد که ماشین را روشن کند ولی نشد، راننده لحظاتی مأیوسانه به صندلی تکیه زده و در فکر فرو رفته بود که چه کند. خصوصاً وقتی که میدید که دو نفری نماز جماعت را برپا کردهایم و آقا بعد از نماز مغرب، نماز عشا را خواندند، سپس رو به من کردند و فرمودند: تعقیبات را برویم داخل ماشین بخوانیم و مردم را معطل نکنیم. از چهره راننده دریافتم که متنبه شده است ولی رویش نمیشود که عذرخواهی کند و همه افرادی که داخل اتوبوس نشسته بودند متعجبانه ما را نگاه میکردند، وقتی که برگشتیم و نشستیم، حضرت آقا به راننده فرمودند: بفرمایید حرکت کنید و تا این جمله را فرمودند یک دفعه ماشین روشن شد و راننده و بقیه مسافران از این عمل ایشان در تعجب فرو رفتند. تأثیر نماز اول وقت آیتالله بهجت: کسانی که ملتزم به نماز، در اول وقتش هستند و ملتزم به «صلات کامله» هستند، اگر قدری مواظب خودشان باشند و ببینند حال بعد از صلاتشان با حال قبل از صلاتشان فرق کرد و این فرق را اختیارا از دست ندهند، امید است به اینکه از «الذین هم علی صلاتهم دائمون» (همان کسانی که دائماً در حال نماز هستند) باشند؛ همیشه مصلی باشند؛ یعنی همیشه متذکر باشند. نمازی را که برای تذکر خوانده است تذکر در او ایجاد یک روحیه قوی میکند که با واسطه آن روحیه قوی، همیشه به یاد خدا میباشد و همیشه این قوت خودش را حفظ میکند. دو بال برای پرواز آیتالله رضا استادی: به سحر خیزی و خواندن نافله شب و یا خواندن دعا و قرآن در آن ساعتها بسیار سفارش شده است. اگر بتوانند به خواندن نوافل یعنی سی و چهار رکعت نافله شبانه روز، خود را عادت دهند، از بهترین اعمال مستحبه است. به خصوص از خواندن قرآن مجید ـ هر روز دست کم صد آیه ـ نباید غفلت کنند. البته لازم است بدانیم: طالب علم باید با تنظیم ساعات شبانه روز خود، طوری عمل کند که هم به این قبیل اعمال و ادعیه و مستحبات برسد، هم به درس و بحث و کارهای علمی او لطمهای نخورد و کوتاهی نشود. همانطور که درس بی دعا و توسل و نافله عاقبتی ندارد، دعا و مناجات و توسل هم بدون جدی گرفتن درس و بحث و کارهای علمی، کسی را به مقام علمی و روحانی نمیرساند. آسانی نماز نافله آیتالله بهجت: نیاز نیست نماز نافله رو به قبله باشد. حتی نمیخواهد (نافله خوان) تکبیر آن را هم رو به قبله بگوید. بلکه میتواند در همین حال که راه میرود، تکبیرش را هم بگوید. دیده میشد علما، همین نافلههای ظهر و عصر را هنگامی که میخواستند مسجدشان بروند، در بازار و خیابان مشغول به خواندنش بودند و شاید اگر کسی سلام هم میکرد جواب او را هم (در حال نماز) میدادند. تقید به اعمال عبادی و معنوی آیتالله مصباح یزدی: آیتالله بهجت نقل میکردند: شخصی در آن زمان (60 ـ 70 سال پیش) در صدد بر آمده بود که ببیند چه کسانی سحر ماه مبارک رمضان در حرم حضرت امیر(ع) در قنوت نماز وتر، دعای ابوحمزه ثمالی میخوانند. آن طور که خاطرم هست، اگر اشتباه نکنم، کسانی را که مقید بودند این عمل را هر شب در حرم حضرت امیر(ع) انجام بدهند، شمرده بود و بیش از هفتاد نفر شده بودند. به هر حال بزرگانی که تقید به جهات عبادی و معنوی داشتند در آن عصرها زیاد بودند. متأسفانه در عصر ما کمتر این نمونهها را مشاهده میکنیم. البته علم غیب نداریم، شاید آن کسانی که پیشتر در حرمها این عبادتها را انجام میدادند، حالا در خانههایشان انجام میدهند، ولی میشود اطمینان پیدا کرد که تقید به اعمال عبادی و معنوی، سیر نزولی داشته و این بسیار جای تأسف است. شایان ذکر است، علاقهمندان به تهیه این کتاب میتوانند به انتشارات شفق به نشانی قم ـ خیابان شهدا ـ کوچه 22 مراجعه کنند یا با شماره 7741028 پیش شماره 0251 تماس بگیرند./997/پ201/ن