راه نجات امت در گرو پیروی از ولایت فقیه و روحانیت
به گزارش خبرگزاری رسا، در پگاهی دلانگیز، در اول مرداد سال 1348، در کوچه پس کوچههای روستایی کوچک، ولی زیبا، در خلسهای جاودانه، میهمان حوریان و ملائکی بود که نوزادی از تبار آسمان را هدیه خانواده اکبری میکردند، کودکی زیبارو که گریههای کودکانهاش، زیباترین جلوههای حضور را، به تصویر میکشید.
نورسیده، رحمان نام گرفت و بیش از پیش، لطف و رحمت خداوندی را بر خانواده اکبری عیان ساخت.
دوران سر خوش کودکی را در زادگاه خویش به سر برد و آنگاه به رسم ادب، نزد معلمان و آموزگاران، زانوی تلمذ زد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در بابل طی میکرد که روح تشنه و حقیقتجویش به چشمه الطاف اهل بیت (علیهم السلام) رسید و او را به حوزه علمیه مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) بابل کشاند.
سالی از حضور رحمان در آن مدرسه نگذشته بود که دریای بیکران فقه و فقاهت، «شهر مقدس قم» آغوش گرم خود را بر این، بابلی پاک نهاد گشود و او را در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه (سلام الله علیها) رحل اقامت افکند.
رحمان علاقه بسیاری نسبت به امام (رحمت الله علیه) و روحانیت داشت و بر همین بینش، طلبگی را انتخاب کرده بود، از مادیات دل برید و به انوار ملکوتی خاندان وحی، دل بسته بود.
جگر شیر، نماز شب، آرزوی شهادت
او که طعم شیرین نیمه شبهای عاشق را چشید و زمزمه «العفو، العفو شبانهاش، دل از ملائک ربوده بود، پس از چندی تحصیل، عازم جبهههای نبرد شد تا آموختههای روزهای حجره و مدرسه را در بازار عمل به کار گیرد.
وی پایبندی بسیاری نسبت به انقلاب و ارزشهای اسلامی داشت و در همین راستا، گام در خاک خطر خیز جبهه نهاد، سه مرتبه به جبهههای آتش و خون اعزام شد و خطر کرد.
جگر شیر داشت و از گلوله و مرگ نمیهراسید، شهادت، آرزوی دیرینهای بود که نوجوان شانزده ساله بابلی همراه با اشکهای نیاز خویش از خدا طلب میکرد و سرانجام، این والفجر هشت بود که سعادت کوچ دادن این پرنده سبکبال عاشق را یافت.
دهم اسفند سال 64 بهار زندگانی کوتاه رحمان و آغاز خزان خاطرات شیرین ما است، پیکر پاک شهید اکبری چند روز بعد به زادگاه بازگشت و در روستای «گنبد کلا» به خاک سپرده شد تا در سالیان پس از جنگ، مرهم دل خسته ما بازماندگان و چراغی روشن فراروی ما غفلت زدگان باشد.
لذت مناجات و صدای شیون همسایه
روزی یکی از همسایهها به منزل ما آمد و گفت:«راستی دیشب منزل شما خبری بود؟» گفتم:«نه، چطورمگر؟» گفت:«صدای شیون و گریه زیادی از منزل شما میآمد، ما نگران شدیم، گفتیم شاید ناراحتی، مشکلی و اتفاقی افتاده است » مسئله را پیگیری کردیم، برای خودمان هم سؤال بود که آن گریهها چه بوده است.
پس از پرس و جو متوجه شدیم که رحمان مشغول دعای توسل و ناله و تزرع با خدای خویش بود. و آن گریه و شیونها، مناجات او با پروردگارش بوده است. «به نقل از خانواده»
نگفتم خدا میرساند؟!
رحمان به مسائل دنیوی و مادیات اهمیتی نمیداد و از طرف دیگر از یاد فقرا و مستمندان غافل نبود و در کمک رسانی به ایشان کوتاهی نمیکرد، در سال 1362 همراه رحمان در شهر بودیم، کل پولمان پنجاه تومان بود که در جیب رحمان بود.
در خیابان که بودیم، خانمی مستمند دست نیاز به سوی ما دراز کرد، رحمان هم او را دست خالی نفرستاد و آن پنجاه تومان را به آن زن داد، من که متعجب او را نگاه میکردم گفتم:
« چرا پول را به او دادی؟! حالا باید خودمان تا شب گرسنه بمانیم، اصلا فکر کردهای که برای نهار؟ اوگفت:«نگران نباش خدا بزرگ است،میرساند» و من با ناراحتی پاسخ دادم:
«من گرسنهام، نهار میخواهم، آن وقت تو میگویی خدا میرساند؟!» در همین اثناء یکی از دوستان رحمان رسید و به او گفت:
«من برای فلان کار از تو پول قرض گرفتم، این دویست تومان را بگیر.» رحمان نگاهی به من کرد. لبخندی زد و گفت: «نگفتم خدا میرساند؟!» و چیزی جز خجالت برای من نماند.... «به نقل از پسر عموی شهید»
وصیت نامه
«وَلا'تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْو'اتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَلکن لا تَشْعُرُونَ»(بقره/154) به آنهاییکه در راه خداکشته میشوند نگوئید مردگانند بلکه زندگانند و شما در نمی یابید. (همه شما و ما در راه اسلام باید فدا شویم) «امام خمینی»
خدایا! یا صورت حضرت مهدی را نشان من بده یاشهادت نصیب منکن.«ازسخنان شهید علیاکبری»
با درود و سلام بر شهیدان اسلام، حسین بن علی (علیهما السلام) و شهید مظلوم دکتر بهشتی و شهید مظلوم علی اکبری و عارف دانا و با درود و سلام بر رزمجویان اسلام وپیکارگران ودلیران وجانبازان روح الله ومعلولین و مجروحین انقلاب اسلامی.
و درود و سلام همه ما پیروان ولایت خدا و اسلام و فقاهت به رهبر کبیر انقلاب و بازماندگان شهدای انقلاب اسلامی وسلام بر مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) منجی عالم بشریت وبا التماس دعا برای طولانیتر شدن عمر امام عزیز و نزدیک شدن فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
مرا در شناختن خود یاری کن تا تو را بهتر بشناسم
ای خدای مهربان! تو ندای«أُدْعُونی أسْتَجِبْ لَکُمْ» مرا اجابت کن، ای آن که از همه بی نیازی و همه به تو نیازمندند! توخود برما رحمت آور، ای رب العرش! ای معشوق و ای مولای من! مرا در شناختن خود یاری کن تا تو را بهتر بشناسم و آنچه انجام میدهم، برای رضای تو باشد.
ای خداوند کریم! این بنده حقیر ومسکین و ذلیل چه داند که بگوید؟ آفریننده و داننده تو هستی و هر چیزی را که خود دانی به ما عنایت کن، ای خدای مهربان! بنده حقیر دل شکسته آمرزش میطلبد و امروز بیش از هر روز دیگر محتاج رحمتهای بیکران تو است.
پس رحمت خود را به جان من فزونی بدار، ای صاحب عرش! گناه من بزرگ است ولی تو از آن بزرگتری وچشم من دیدش وسیع است ولی دید تو عالمگیرتر است، پس مرا به آن راه هدایت کن که مورد پسند تو باشد نه بنده حقیر مسکین.
ای مولا و ای سرور من! تو را سپاس میگویم که مرا جان دادی، از نیستی به هستی آوردی و از گمراهی به راه راست، از تاریکی به روشنایی و از ذلت به سعادت و رستگاری هدایت فرمودی.
ای خداوند منان! تو به من آنچنان نیرو ده که فقط در مقابل تو سرتعظیم فرود آورم به من آن قدرت را بده که با برادران وخواهران مؤمن خود تواضع و خضوع و خشوع داشته باشم و سرمشق من باشند و در مقابل کفر آنچنان برخورد کنم که مورد پسند تو باشد.
راه نجات امت در گرو پیروی از ولایت فقیه و روحانیت
ای امت حزب الله! اگر میخواهید رستگار شوید، اگر میخواهید در آخرت نجات پیدا کنید، از دژ محکم اسلام یعنی ولایت فقیه و روحانیت مبارز پیروی کنید؛ در غیر این صورت، روز قیامت در آتش جهنم عذاب خواهید شد.
ای خدای متعال! تو مرا بر نفسم پیروز گردان ومرا در زمره مقربان درگاهت قرار ده، ای خداوند مهربان! ازتومیخواهم که به پدر ومادرم صبر جمیل و اجر عظیم و ایمانی خالص، قلبی پاک عطا بفرما و آنان را در ردیف دوستان مخصوص خود قرار ده.
ای خدای رحیم! ای پروردگارم! توخود شاهد باش که من در راه تو از هیچ ایثاری دریغ نکردم وجانی را که به من امانت داده بودی در راهت نثار خواهم کرد تا راهت همیشه پر رهرو باشد.
خدایا! تو به تمام بندگانت آموختی که در برابر ظلم وستم سکوت نکنند؛ من هم برحسب وظیفه سکوت نکردهام تا آنچه را که تو به من آموختی انجام وظیفه کنم، امیدوارم که مورد پسند تو قرار گیرد.
ای خدای من! زبانم را طوری کن که جز حقیقت نگویم وگوشم را طوری کن که جز سخن حق چیز دیگر را نشنوم و چشمم را طوری کن که فقط آن چهره را که حلال است ببیند و قلبم را طوری کن که دیگر شیطان جرأت راه یافتن به آن را نداشته باشد و دست و پایم را طوری کن که جز در راه تو و رضای تو گام دیگری برندارد.
مناجات بصیران
خدایا! به دوستان و خانوادهام فکری بلند و ایمانی قوی، قلبی پر از مهر ومحبت ،انتخابی درست، راهی مستقیم و زندگی پر برکت عطا بفرما.
خدایا! مرا ببخشکه غیبت کردم و به دیگران بد گفتم وخودم را اینگونه جلوه دادم. خدایا! مرا ببخش که به والدینم بیاحترامی کردم و برای برتری خودم دیگران را خوار جلوه دادم و تعهدهایی را که با خدا بستم شکستم.
خداوندا! مرا ببخش ازاینکه همواره از مردم عیبجویی کرده وعیوب خود را فراموش نمودم، سخنانی را که میگفتم عمل نکرده و قولی را که میدادم عمل نکرده و یا بد عمل میکردم.
ای پروردگارم! تو مرا ببخش از اینکه برای مقابله با دشمنان به جای بینش مکتبی، بر اساس خودخواهی قضاوت کرده و سنجیده و حساب شده و با فکر سخن نمیگفتم.
ای جان جانان! تو بر من رحمت آور و مرا ببخش از این که از انجام عمل خیر خودداری کردم به خاطر این که به ضرر خودم و پدر و مادرم و یا دوستان و بستگانم بود.
دست از بیعت با رهبر انقلاب بر ندارید
ای خانوادهام و ای بستگان و دوستانم! به شما سفارش میکنم که هیچ وقت دست بیعت از رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و روحانیت مبارز برنداشته و آنها را در زندگی خود الگو قرار دهید.
ای امام حسین (علیه السلام) ای سرور شهیدان! ما جنگیدنمان همانند تو است و بیرون آمدن از میدان همانند تو سربلند میآییم.
ای امام و روحانیت عزیز! من برای چه شما را تنها بگذارم، به خدا سوگند از شما دور نخواهم شد وبا جان خود شما را پاسداری میکنم تا در راه شما که الله است، کشته شوم و مانند معلمان صدر اسلام، امام علی(علیهالسلام) و امامحسین(علیه السلام) و مانند معلمان انقلاب اسلامی رجایی، باهنر، شهید مظلوم دکتر بهشتی، محمد منتظری، علی اکبری و شهدای محراب به درجه شهادت نایل گردم .
ای خواهران و ای مادرانم! حجاب باعث عزت و سربلندی یک خانواده است و این حجاب است که انسان را به درجه عبودیت وتقرب به خداوند نزدیک میسازد وحجاب یکی از مسائلی است که همه ائمه وپیامبر اسلام وعلمای بزرگ و همه شهیدان تأکید برحفظ آن دارند و اثر آن را بیشتر از خونهاییکه درجبههها ریخته میشود، دانستند.
ای مادران و خواهران! شما خود را همانند فاطمه(سلاماللهعلیها) بسازید وخود را همانند زینب (سلاماللهعلیها) تربیت کنید، خودتان را از نامحرم بپوشانید و خودتان را از آرایشها و زینتهای مادی پاک کنید و با معنویات خود را آرایش دهید که خداوند هم این انتظار را از شما دارد.
شهادت در راه خدا، بهترین نوع مقاومت در مقابل ظلم
ای خانوادهام و ای دوستان وآشنایانم! من شهادت در راه خدا را بهترین نوع مقاومت در مقابل ظلم و ستم واختلاف ونفاق میدانم، گرچه شاید لیاقتش را نداشته باشم در صورتی که این فیض عظیم شامل حال من شد، برایم گریه نکنید
بلکه برای مظلومیت حسین(علیه السلام) در صحرای کربلا و برای مظلومیت شهید بزرگوارمان بهشتیمظلوم و یارانش و برای مظلومیت پسر عموی بزرگوارم که در واقع استادم بود گریه کنید که چه حرفهایی و چهتهمتهایی را برای رضای خدا تحمل کردند و عاقبت به درجه رفیع شهادت نایل گشتند.
ای خانوادهام و ای دوستان و بستگانم! در صورت به شهادت رسیدن من کلمه تبریک را بر لب داشته و هیچ وقت دست از خانواده شهدا برندارید، برای شادی روح من و تمام شهیدان و رفتگان اسلام شبهای جمعه قرآن و دعا بخوانید و هیچ وقت از هم جدا نشوید که قدرت و شوکت شما از بین میرود.
ای دوستان و خانوادهام! ما نباید از شهید دادن بترسیم، ما باید از زیر سلطه و زیر پرچم بیگانگان رفتن بترسیم و شعار ما باید در زندگی این باشد که
ای رگبار گلولهها و ای بمبهای آتش زا! با سرخی رنگتان و گرمی آتشتان بدرید بدنهای ما را، تکه تکه و بسوزانید جسم مان را، ولی ای جلادها، ابرقدرتها، جنایتکاران و غلامان زنجیر به گوشآمریکا!
باید بدانید که ما برای کشته شدن در راه مکتبمان آمادهایم و تنها شعارمان شهادت میباشد و سلاحمان الله اکبر و مولایمان علی(علیه السلام) و کتابمان قرآن و مکتبمان اسلام میباشد، ولی ما جوشیده از خونهای پاک صحرای کربلاییم.
ای دوستان و خانوادهام و بستگانم همه ما باید روزی از این دنیای فانی به آن جهان باقی برویم، چه بخواهیم و چه نخواهیم؛ پس چه بهتر است که در راه خدا بجنگیم و شهید شویم و من از خداوند منان میخواهم که اول مرا از گناهان پاک کند.
اول پاکم کن، بعد خاکم کن
ای خدا! اول پاکم کن، بعد خاکم کن، ای دوستان و ای خانوادهام! حتی یک لحظه هم که شده دست از توسل به ائمه (علیهم السلام) و امام حسین (علیه السلام) برنداشته و به همه که کلام مرا میشنوید، تقاضامندم و مخلصانه میخواهم که این دعا را در همه حال به خصوصوقت بجا آوردن نماز و دعاهای دست جمعی و جماعات بخوانید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی تو را به جان مهدی خمینی را نگهدار. از عمر من بکاه و بر عمر او بیافزا، به امید هر چه زودتر فرج آقا امام زمان، انشاءالله تعالی، یارب العالمین.... خداوندا! اگر قضا و قدر تو در این است که در راه تو کشته شوم و با بدن و لباس خون رنگ به لقای تو نائل آیم، افتخار میکنم.
شایان ذکر است، علاقهمندان به کسب آگاهی بیشتر از زندگینامه، وصیتنامه و خاطرات شهدای روحانی، میتوانند به پایگاه اینترنتی«جلوه ایثار، روایت حماسه شهدای روحانی» به نشانی http://www.jelveisar.ir مراجعه کنند./995/د101/ن