آیتالله جوادی آملی مطرح کرد؛
نقش حوزه در تحول علوم انسانی و اسلامی شدن دانشگاهها/ ویژگی های هنر و سینمای اسلامی
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی با تبیین نقش حوزه های علمیه برای تحول در علوم انسانی تاکید کرد: مهمترین مسأله روز اسلامی شدن دانشگاههای و تحول علوم انسانی است، وقتی بر اساس مادیگرایی و جهانبینی مادی دین فسون و فسانه شود دیگر علم دینی نداریم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی امروز دوشنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، از حضور پرشور اقشار مختلف مردم در راهپیمایی حماسی یوم الله 22 بهمن تجلیل کرد.
وی در ادامه تفسیر سوره مبارکه روم گفت: برخی علوم ابزاری است و برخی علوم عملی است، علم اصول و مانند آن برای عمل است و ذاتا مطلوب نیست، برخی علوم خود اصالت دارند و دست یافتن به آن مطلوب است.
وی با اشاره به «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» بیان داشت: مهمترین مسأله روز اسلامی شدن دانشگاههای و تحول علوم انسانی است، وقتی بر اساس مادیگرایی و جهانبینی مادی دین فسون و فسانه شود دیگر علم دینی نداریم، اما باید توجه داشت ما علم غیر دینی نداریم، جهان خلقت است و معلوم، فعل خدا است، ما در فعل خدا غرق هستیم، مگر میشود کسی فعل خدا را بشناسد و آن را دینی نداند، بحث درباره فعل و قول معصوم(ع) دینی است، پس به طور حتم بحث درباره فعل خداوند دینی میشود، اکنون درصدد تحول علوم انسانی هستیم، حوزه باید مبانی را تنظیم کرده در اختیار کسانی قرار دهد که میخواهند علوم انسانی را بر اساس دین طراحی کنند، دیگران که جهانبینی توحیدی ندارند مبنای بیمنبع دارند، تنها از فکر خودشان استفاده میکنند و این فکر با هوا آمیخته است بنابراین بر اساس فکر خودشان مبانی استخراج میکنند و بر اساس این مبانی مواد درمیآورند، اکنون سازمان ملل حق وتو را به برنده جنگ جهانی داده است، این حق وتو بر اساس «وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ» است، چون اینها اسلحه کشندهتر داشتند و بیشتر توانستند بکشند، حق وتو دارند و این را به عنوان قانون پذیرفتند، حالا آن فلسطینی بیچاره 60 سال آواره باشد حقی برای او در نظر نگرفتند، چون منبع ندارند روی هوس و میل مبنا درست میکنند و از این مبنا موادی در همه امور ارائه میکنند.
مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: اگر بخواهد کسی مبانی علوم انسانی را متحول کند باید بررسی کند که در جهان چند تا منبع داریم، برخی تفکر باطل الحادی دارند و میگویند همه چیز در ماده خلاصه میشود، برخی افراد مشرک هستند، این مشرکان بتها را به عنوان شفیعانی که میتواند وضع اقتصاد آنان را درست کنند میدانند، و برخی نیز توحید دارند، در توحید جهانبینی و پیوند انسان و جهان بر اساس توحید است، باید سیاست، جامعه، اقتصاد، فرهنگ، هنر و مانند از منبع وحیانی گرفته شود، اگر ثابت شد انسان مبدأی به نام خدا دارد و یک منتهایی به نام خدا دارد و یک بدنی دارد که با نظام خلقت مادی هماهنگ است و روحی دارد که با ساختار نظام ملکوتی هماهنگ است، آن گاه بر این اساس میتوان علوم انسانی تولید کرد، اگر سیاست و اقتصادی و جامعهشناسی و مدیریت و هنر و فرهنگ است، بر اساس این مبانی تولید میشود.
ویژگیهای سینمای اسلامی
وی اظهار داشت: یک وقت هنر سینما و فیلم است که از حس به خیال و از خیال به حس دور باطلی دارد، این هرگز هنر اسلامی نخواهد شد، این هنر نازل است و سرگرمی است، یک وقت هنرمندی معقولاتی عالیه دارد و این معقولات را در حوزه متخیله خود کارگردانی میکند، وقتی در حوزه متخیله کارگردانی شد خروجی آن را به عالم خیال میدهد، خیال آن را شفاف و گردگیری میکند و این میشود هنر اسلامی، یک وقت است که حرف، حرف نازل است مانند آنچه که در دیوان منوچهری دامغانی و امثال آن میبینید، کمتر کسی مثل ایشان بتواند بهاریه بیاورد، چندین طرح و درختها را در یک غزل ردیف میکند، اما وقتی به سراغ غزل حافظ میروید میبینید که این متنزل است و از جای دیگر آمده است، از شبزندهداری و از ملکوت خبر میدهد، از میخانه بهشت خبر میدهد، هنرمندانه آن معقول را به متخیله میآورد و بازسازی میکند و از متخیله به خیال میدهد و از خیال به حس میدهد، اگر سینما بخواهد و فیلم بخواهد اسلامی و عقلی شود ـ که شدنی است ـ اول باید آن معارف را هنرمند بداند که انسان از کجا آمده و به کجا میرود و اگر متخیله قوی ندارد وارد این کار نشود و اگر خیال سازنده ندارد وارد این کار نشود و اگر این دو را دارد لکن حس بازیگری خوبی ندارد وارد نشود، دستگاه متخیله همان است که صورت را از معنا میگیرد و صورت را از خیال میگیرد، این کاریکاتورها مال قوه متخیله است و بعد ورودی اش را میدهد به عالم خیال و از آنجا به عالم حس میدهد.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز داشت: اگر کسی معتقد شد انسان خدایی دارد و پیوند انسان جهان را خداوند تنظیم کرد و انسان مسافر است و مرگ را میمیراند رهتوشه میخواهد اگر سیاست است باید با این هستی هماهنگ باشد، اقتصاد هم همینطور، دنیا بر اساس ربا میچرخد، اما دین ربا را جنون میداند، همانطور که حق وتو به ابرقدرت خبط است، رباداری و رباگیری نیز خبط است، قرض الحسنه بالاتر از صدقه است، اگر چنانچه انسان حقیقت گسترده و دامنهداری است و رهتوشهاش باید از منبع الهی گرفته شود باید فطرت را شکوفا کرد و شناخت است، نه طبیعیت را، انسان مثل حیوان نیست که همه غذای و خوراک و پوشاک او در صحنه خلقت آماده باشد، انسان باید غذا و خوراک خودش را آماده کند، حیوان نه احتیاج به خیاط دارد، انسان در همه امور محتاج به دیگری است ناچار است با اجتماع هماهنگ باشد، نه اینکه او اجتماعی بالطبع و مدنی بالطبع است، او مستخدم است و میگوید دیگران باید برای من کار کنند، اما وقتی فطرت به کار افتاد، طبعا به عدل گرایش پیدا میکند.
طرح سفیران هدایت و هجرت انفاق در راه الهی است
وی بیان داشت: ظلم بر انسان تحمیل است، خدا به انسان نهال فطرت داده که بالنده است و انبیا را فرستاد که این نهال را شکوفا کند، اما ما با اغرض و غرایز روبرو هستیم، اگر فطرت باشد، منبع علوم را مشاهده علوم طبیعی و بررسی تاریخ گذشته میدانند، از تاریخ و از حوادث و از حس و تجربه استمداد میکنند، اما اگر ثابت شد انسان گذشته از بعد زمینی بعد آسمانی هم دارد،«نفخت فیه من روحی هم دارد، اگر کسی خواست برای او سیاست و اقتصاد و فرهنگی تعیین کند باید با مبنای او هماهنگ باشد، تا این چند اصل مشخص نشود تحولی در علوم اسلامی رخ نخواهد داد، هر کس هر جا رسید دیگری را به خدمت بگیرد برای این است که خویش خوی حیوانی است، اما اگر این را هدایت کرد برای اینکه فرمود چند چیز است که جزو سیدالاعمال است یکی ذکر خدا در همه زمانها و دیگری با مردم با عدل و انصاف رفتار کردن، چیزی را که برای خود میپسندیم برای دیگران بپسندیم، این عرب جاهلیت را به جایی رسانده که «وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» هیچ ممکن نیست که علوم انسانی را عوض کرد مگر اینکه جهانبینی عوض شود، انسانشناسی عوض شود و پیوند میان انسان و جهان بر اساس جهانبینی شکل بگیرد.
وی با قرائت آیه «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا»، اظهار داشت: ایستادن منظور مقاومت و قیام و ایستادگی است، معنایش ایستاده نیست، کسانی که ایستاده گناه میکنند به معنای واقعی نشستهاند، کسانی که نشستهاند و فکر توحیدی دارند به معنای واقعی ایستادهاند، احکام و دستورات الهی نیاز انسان است، مانند آبی است که خداوند به پای نهال انسان میریزد، «وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ» خداوند انفاق را برای تثبیت و ثابت کردن انسان ذکر میکند، این کار خیر همینطور است، اختصاص به مسأله صدقه ندارد، هر کاری که انسان پاکدلانه به سوی دین حرکت کند این تثبیت لانفسهم است، خود وضو گرفتن تثبیت لانفسهم است، انفاق تنها به مسائل مادی محدود نیست، این سفیران هدایت و طرح هجرت انفاق در راه الهی است، خیلی از بزرگان بودند که رساله عهد داشتند، این برای «وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ» است، انسان گاهی فراز و گاهی فرود دارد، اگر تثبیتا لانفسهم باشد برکات فراونی دارد، تنها بهشت رفتن منظور نیست، نلغزیدن هم هدف است، امیدواریم خداوند ملت ایران را که در راهپیمایی دیروز تلاش و کوشش کردند سعادت و سیادت دنیا و آخرت عنایت کند./914/پ201/ج
ارسال نظرات