دروغ سبب از بینرفتن اعتبار انسان در خانواده و جامعه میشود
آیتالله حیدرعلی جلالی خمینی، متولی مدرسه علمیه جلالی خمینی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در پاسخ به پرسشهای« آیا ما در معاشرتهاى روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوییم؟ و در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ » دروغ را بیان مطلبی که واقعیت و حقیقت ندارد دانست و اظهار داشت: گاهی اوقات از روی مصلحتی مانند عدم فروپاشی خانواده میتوان ساکت بود و راست نگفت.
وی با اشاره به اینکه در بین مردم معروف است که میگویند دروغگو دشمن خدا است ابراز داشت: در روایت داریم که از یکی از معصومین(ع) پرسیدند آیا مؤمن زنا میکند؟ فرمودند گاهی ممکن است سپس پرسیدند آیا مؤمن دزدی میکند؟ فرمودند بله ممکن است سپس پرسیدند آیا مؤمن دروغ میگوید؟ فرمودند خیر مؤمن دروغ نمیگوید.
آیتالله جلالی خمینی با بیان اینکه قرآن میفرماید دروغ را کسی میگوید که ایمان ندارد عنوان داشت: در روایات دروغ به شدت مذمت شده است و این رذیله با ایمان منافات دارد.
متولی مدرسه علمیه جلالی خمینی دروغ را بزرگترین هرجومرج، بینظمی و خطر برای اجتماع توصیف کرد و گفت: وقتی شخصی به دیگری میگوید فردا مقداری پول به حساب تو واریز میکنم اما این کار را نمیکند هرجومرج بهوجود میآید زیرا دیگری هم به اشخاص دیگر قول میدهد.
وی بیاعتبارشدن زندگی را از جمله آثار دروغ عنوان کرد و گفت: برخی از افراد سرمایه ندارند اما بهدلیلاینکه با صداقت کار کردهاند، دارای اعتبار هستند و درمقابل افرادی میلیاردر هستند اما بهدلیل نداشتن صداقت اعتباری هم ندارند.
آیتالله جلالی خمینی صداقت را بزرگترین اعتبار و دروغ را بزرگترین بیاعتباری برای انسان و جامعه ارزیابی کرد و عنوان داشت: امیرمؤمنان(ع) ما را به تقوا و نظم در کارها توصیه کردهاند و همچنین در روایت داریم که دروغگو دشمن خدا است.
وی تأکید کرد: کسی که دروغ میگوید زیربنای زندگی خود را خراب میکند زیرا اعتبار خود را در خانواده و جامعه از دست میدهد درحالیکه انسان باید مواظب اعتبار خود در خانواده و جامعه باشد.
متولی مدرسه علمیه جلالی خمینی خودسازی و درنظر داشتن خداوند را ازجمله راههای ترک صفت رذیله دروغ دانست و ابراز داشت: گاهی شخص برای اینکه بتواند به امرارمعاش بپردازد و زندگی خود را سامان بدهد دروغ میگوید.
وی با تأکید بر نقش مسؤولین و استعانت از خداوند برای توفیق دادن به آنها در رفع این صفت رذیله از جامعه تصریح کرد: همانطور که در زمان جنگ دست به دست هم داده و کشور را نجات دادیم، هماکنون هم باید با همکاری یکدیگر و دست به دست هم دادن مشکلات معیشت مردم و ازدواج جوانان را برطرف سازیم.
آیتالله جلالی خمینی، سستی ایمان، هوا و هوس را از عوامل دروغگویی عنوان کرد و بیان داشت: آفات و آثار سوء دروغگویی باید تبیین شود و همچنین رسانهها باید به این موضوع بپردازند.
متولی مدرسه علمیه جلالی خمینی جامعه ولایی را بهترین جامعه دانست و گفت: انقلاب اسلامی ما بهترین انقلاب در جهان است اما ما انقلاب فرهنگی نکردیم.
شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیبهای سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، دو پرسش از این پرسشها مربوط به موضوع دروغ بود.
چرا فرهنگ کار جمعى در جامعهى ما ضعیف است؟
علت کار گریزی چیست؟
چرا در روابط همسایگىمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟
چرا در زمینهى فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطى به طور کامل نیستیم؟
حد زاد و ولد در جامعهى ما چیست؟
الگوى تفریح سالم چیست؟
نوع معمارى در جامعهى ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهاى ماست؟
در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى در میان بعضى از ماها چیست؟
چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانون گریزی در برخى از مردم چیست؟
انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟
وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟
چرا برخى از حرفهای خوب، ایدههاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى میماند؟
چه کنیم که ریشهى ربا در جامعه قطع شود؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟
تجملگرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟
چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرایی رواج دارد؟
چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟
چرا صلهى رحم در بین ما ضعیف است؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟
طراحى لباسمان چقدر متناسب با نیازهاى ما و عقلانى و منطقى است؟
آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟
آیا ما در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگونیم؟
بعضىها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کار گریزی چیست؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى و نا بردباری در میان بعضى از ماها چیست؟
حقوق افراد را چقدر در رسانهها ، در اینترنت و... مراعات میکنیم؟
تولید کیفى در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟
چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههاى ادارى ما کم است؟
چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعهى ما نفوذ کرده است؟
چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟
چه کنیم که زن در جامعهى ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعیاش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند؟
چه کنیم حق همسر، حق فرزندان رعایت شود؟/956/ت302/ن