ویژهنامه «دستان پنهان یهود در تفاسیر اسلامی» در فضای مجازی منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژهنامه «دستان پنهان یهود در تفاسیر اسلامی» شامل موضوعاتی همچون آیا اسرائیلیات در قرآن وارد شده است، راه های نفوذ اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، اسرائیلیات و خلقت آدم و حوا(ع)، اسرائیلیات و نحوه فریب آدم و حوا از سوی ابلیس و وارد کنندگان اسرائیلیات در قرآن در پایگاه اینترنتی تبیان منتشر شد
اسرائیلیات در داستان حضرت ابراهیم(ع)، شخصیت یونس پیامبر از نگاه قرآن و تورات، زندگی حضرت سلیمان در نگاه جاعلان و خرافه پردازان، شهوت از سر انگشتان او خارج شد، نگاهی به اسرائیلیات در سرگذشت حضرت شیث(ع)، سکانس هایی از داستان حضرت طالوت در قرآن و تورات، داستان ازدواج حضرت داوود با زن اوریا، مقایسه داستان حضرت آدم و فرزندانش در تورات و قرآن، کاش از مادر زاده نمی شدم و پیامبر و دروغ از موضوعات دیگر این ویژهنامه است.
مقصود از اسرائیلیات قصه ها، افسانه ها و روایاتی است که از تورات و منابع یهودی گرفته شده و از سوی علمای مسلمان شده یهود(البته اسلام ظاهری و منافقانه)، وارد فرهنگ اسلامی شده است،علمای اسلام، گاهی اصطلاح علمای اسلام گاهی اصطلاح اسرائیلیات را به نصرانیات و همه مجعولاتی که رنگ یهودی دارد تعمیم می دهند.
آیا اسرائیلیات در قرآن وارد شده است؟
در ذیل این مقاله از ویژه نامه می خوانیم: متأسفانه در اثر خوشباوری برخی از مفسران و مورخان مسلمان، بیشترین روایات اسرائیلی به منابع تفسیری و تاریخی اهل سنت نفوذ کرده و در اثر غفلت و سهلانگاری دانشمندان شیعی، به بعضی از منابع تفسیری شیعه نیز راه یافته است.
دانشمندان و محققان به نام شیعی، به دلیل توجه خاص و اعتماد به سیره معتبر قولی و عملی اهلبیت پیامبر علیهم السلام به ندرت در دام راویان اهل کتاب و روایات آنان گرفتار آمده، واز این رو کمترین روایات اسرائیلی را در تفاسیر خود آوردهاند.
با مطالعه دقیق در اسناد روایات تفسیری و نمونههای اسرائیلیات ارائه شده، این حقیت آشکار میگردد که در تمامی کتب، کم و بیش رد پای برخی از دانشمندان اهل کتاب یا متأثر از آنان دیده میشود، به عنوان نمونه میتوان به تفسیر الدرالمنثور جلالالدین سیوطی، و جامعالبیان طبری مراجعه کرد.
ضمناً برای یافتن مصادیق اسرائیلیات در تفسیر آیات می توان به کتابهای نظام حقوق زن در اسلام استاد شهید آیتالله مطهری، جنایات و تاریخ استاد سید جعفر شهیدی و تفسیر المیزان در تفسیر سورههای ابراهیم و صافات پیرامون ذبیحالله که اسماعیل است نه اسحاق مراجعه کرد.
واردکنندگان اسرائیلیات در فرهنگ اسلامی
در مقاله دیگری با عنوان واردکنندگان اسرائیلیات در فرهنگ اسلامی آمده است: منشأ اصلی ورود روایات اسرائیلی به فرهنگ اسلامی ، تازه مسلمانانی از یهود و نصاری و پیروان ادیان دیگر بودند که در میان مسلمانان موقعیت ویژه ای یافته بودند و مسلمانان به آنها به دیده احترام نگاه می کردند و این درحالی بود که برخی از آنان در ادعای خود صداقت نداشتند و عملکرد آنها شاهد خوبی بر سوء نیت آنان بود، ولی مسلمانان از سوء نیت آنان ناآگاه بودند و فقط افراد اندکی از آن خبر داشتند.
بواسحاق کعببنماتع حمیرى، معروف به کعب الاحبار از دانشمندان بزرگ یهود در یمن بود که در اوایل خلافت عمر به اسلام گروید و در سال 34 هجرى در شهر حمص درگذشت، صحابه از جمله عمر در آغاز براى اطّلاع از برخى معلومات به او مراجعه مىکردند، اما پس از مدتى بر اثر نقل روایات دروغ به سخنان او با دیده تردید نگریسته، او را تکذیب کردند در این مورد نیز روایت شده است که حضرت على(علیه السلام)او را دروغگو خواند.
وى در زمان عثمان نیز به نقل اسرائیلیات پرداخت، سپس به شام رفت و جزو مشاوران معاویه و تحت حمایت او قرار گرفت و از طریق نقل روایات اسرائیلى و دروغ، پایههاى حکومت وى را تثبیت کرد روایات فراوانى که درباره فضیلت شام و ساکنان آن از وى نقل شده، مؤید این معناست.
این یهودى به ظاهر مسلمان، توانست به کمک برخى صحابه از جمله ابوهریره که بیشترین نقش را در نقل و گسترش روایات کعب برعهده داشت، خرافات و داستان هاى دروغ و جعلى فراوانى را وارد معارف دینى مسلمانانکند.
ابومحمد عبداللّهبنعمروبنعاص از قبیله قریش کسی بود که پیش از پدرش اسلام آورد، 7 سال پیش از هجرت متولد شد و در سال 65 هجرى از دنیا رفت، او نخستین کسى بود که پس از وفات پیامبر، به نشر اسرائیلیات پرداخت، در جنگ یرموک به دو بار شتر از کتب یهود دست یافت و از آن، مطالب و داستانهایى نقل مىکرد و عمل خود را با حدیثِ «حدثوا عن بنیإسرائیل و لا حرج» که از پیامبر(صلى الله علیه وآله)نقل مىکرد و روایت خود ساختهاى که مدعى بود پیامبر در تعبیر خوابش به او اجازه قرائت تورات را داده بود، توجیه مىکرد.
چه شد که اسرائیلیات در تفاسیر قرآن وارد شد؟
در این مقاله چگونگی ورود اسرائیلیات به قرآن چنین بیان شده است: اسرائیلیات به روایت هایی اطلاق می شود که از طریق فرهنگ یهودى وارد حوزه اسلامى شده اند اما در یک معنای گسترده، به هر روایت و یا حکایتی که از منابع غیر اسلامى وارد قلمرو فرهنگ اسلامى شده «اسرائیلیات» گفته می شود.
حضور یهودیان در سرزمینی که بعدها اسلام در آن ظهور کرد و برتری فرهنگی آنان نسبت به فرهنگ جاهلی مشرکان آن منطقه سبب شده بود که آنها مرجع علمی مشرکان آن سامان به خصوص در مدینه قرار گیرند، این وضع تا ظهور اسلام ادامه داشت، با طلوع اسلام و درخشش آن در منطقه و بعد استقرار حکومت اسلامی در مدینه همچنان آن ارتباط و مراجعه علمی به یهودیان ادامه داشت و مشرکان و برخی نو مسلمانان برای پاسخ به سؤالاتی مربوط به خلقت، تاریخ ملتهاى گذشته و ... که گمان می کردند جواب آن در اسلام نیست به آنها رجوع کرده و پاسخ آنها را وارد فرهنگ جامعه اسلامی می کردند.
رجوع به اهل کتاب به همین منوال ادامه داشت، تا اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طور صریح مسلمانان را از مراجعه به آنان منع کرد ولى با وجود این نهى صریح ، گروهى از مسلمانان همچنان این کار را ادامه می دادند.
با رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و کنار گذاشتن جانشین عالم و دروازه علم آن حضرت یعنی، على علیه السلام و صحابیان دانشمندى همچون ابن عباس و ابن مسعود، از سوی عده زیادی از مسلمانان، راه برای سرازیر شدن اسرائیلیات به فرهنگ اسلامى بازتر شد، به همین جهت، ذهبى مىنویسد: داخل شدن اسرائیلیات در تفسیر از امورى است که به دوران صحابه بازمىگردد.
بخش فراوانی از اسرائیلیات ، خرافه هایی هستند که اهل کتاب در عهد صحابه ساختند و در پوشش تظاهر به اسلام آنها را وارد فرهنگ اسلامى کردند.
اسرائیلیات و نحوه فریب آدم و حوا از سوی ابلیس
در مقاله دیگری از این ویژه نامه می خوانیم: وهب داستان نحوه فریب آدم و حوا از سوی شیطان را با قالبی اسلامی نقش مجدد زده، با دخل و تصرفات خود در آن سعی داشته تا روح اسلامی در کالبد این خرافه بدمد، که از عالم نمایانی چون وهب، به کارگیری چنین شگردها و ترفندهایی دور از انتظار نمی نماید.
در تفسیر طبری از وهب بن منبه چنین روایات شده که: «زمانی که آدم و ذریهاش یا زوجهاش(شک از ناقل روایت است) در بهشت اسکان گزیدند، از درختی منع شدند، این درخت با شاخههای پیچ در پیچ خود میوهای داشت که ملائکه برای جاودان ماندن خود از آن میخوردند و این همان میوهای بود که خدا آدم و همسرش را از خوردن آن بر حذر داشته بود.
زمانی که ابلیس تصمیم گرفت تا آدم و حوا را بفریبد، در شکم مار وارد شد و مار در آن زمان چهار پا داشت و گویی از زیباترین حیواناتی بود که خداوند خلق کرده بود، وقتی مار وارد بهشت شد، ابلیس خارج شد و از درخت ممنوعه مقداری برگرفت و به سوی حوا آمد و گفت: به این درخت نگاه کن، چه خوشبو و خوش طعم و خوش رنگ است، حوا از درخت گرفته و مقداری از میوهاش را خورد و آنگاه نزد آدم رفته و همان را که از شیطان شنیده بود به او باز گفت، آدم نیز از آن خورد و به دنبال آن زشتی های آنها آشکار شد، آدم خجالت کشید و داخل درختی خود را مخفی کرد، پروردگارش وی را ندا داد که ای آدم کجایی، آدم گفت: پروردگارا اینجا هستم، خدا گفت : چرا بیرون نمیآیی، گفت : پروردگار، از تو خجالت میکشم.
خدا گفت : ملعون است آن زمینی که از آن خلق شدهای، چنان لعنتی که در تمام عمر از آن تیغ بروید… سپس فرمود : ای حوا تو بودی که بنده مر اغوا کردی، از این پس هیچ گاه باردار نخواهی شد مگر اینکه توأم با رنج و درد باشد! و چنانچه بخواهی وضع حمل کنی، چندین مرتبه مشرف به مرگ میشوی، به مار نیز گفت : تو این ملعون (ابلیس) را در شکمت جای دادی، تا آن که بنده مرا بفریبد، تو ملعون هستی به لعنتی که پاهایت در شکمت فرو میروند و برای تو رزق و روزی جز خاک نخواهد بود، تو دشمن بنی آدم هستی و آنان نیز دشمن تو، عمرو میگوید : از وهب پرسیدند چگونه چنین چیزی صحت دارد در حالی که فرشتگان غذا نمیخورند، وهب در پاسخ گفت : خدا هرچه بخواهد میشود، طبری همچنین به سند خود از این عباس، ابن مسعود و جمعی دیگر از صحابه همین داستان را نقل کرده است.
ویژهنامه« دستان پنهان یهود در تفاسیر اسلامی» با هدف آشنایی جوانان با مسائل انحرافی واردشده به فرهنگ اسلامی در پایگاه اینترنتی تبیان به نشانی www.tebyan.net منتشر شده است./907/ت302/پ