تا روحانیت هست هیچکس نمیتواند به اسلام ضرر وارد کند
به گزارش خبرگزاری رسا، سالهای طولانی است که مأوای دلتنگیهایم سنگ مزاری است در امامزاده که عقدههای زمانه را با او می گشایم و لبریز از اشتیاق، مرهم زخمهای شبهای جمعهام می شود.
هر هفته که چشمانزیبایت را درون قاب می بینم، بلور خاطراتم آغشته به شبنم احساس زیباترین روزهای بودنت را برایم زنده می کند.
آن روز که تو رفتی، باغچه دلم دیگر گل نداد... گلواژههای فوق، قالی است برای چندین سال دلتنگیهای مادری دل خسته که روزگاری فرزندش در راه آزادی من و تو در خون خود غلتید روزهای زندگانی خاکیاش را با هم مرور می کنیم تا یادمان نرود فرزندان روح الله از چه روی در تاریخ این مرز و بوم جاودانه شدهاند.
آغاز یک رویش
علیرضا الماسی در سال 1347 در آران متولد و در طبیعت زیبای آن دیار رشد و نمو یافت، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه طی کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.
وی که در پیروزی انقلاب کودکی ده ساله بود، خوب و بد روزگار را می فهمید و از همان کودکی دریافت که رادمردی از نسل حسین (علیه السلام) میلیونها مرد و زن را به اشارتی به مبارزه علیه دژخیم زمان جمع کرد و قیامی بزرگ و شگرف در دنیا به وجود آورد، پس دل به مرامش سپرد و در سلک طلاب در آمد.
به حوزه علمیه قمصر کاشان رفت، چندی در آن گلزار زییای طبیعت زندگی کرد، دروس مقدماتی را فرا گرفت، گل و گلستان بسیار دید؛ ولی دانست که زیبایی هیچ گلزاری به گل روی مهدی فاطمه (سلام الله علیها) نخواهد رسید پس نیمه شبها در هجر رویش بسی سوخت و به طلب ناز یک نگاهش آوازها سر داد.
پس از چندی به مدرسة «امام خمینی» کاشان کوچ کرد و به صف دانشپژوهان آن دیار گروید، نزد «آیتالله یثربی» کسب علم و راه و رسم عمل را ادامه داد.
علیرضا نیز همچون دیگر طلاب آن دیار آن گاه که حضور خود را در جبهههای حق علیه باطل لازم دید، از پدر و مادر رخصت طلبید و از دوستان حلالیت، عازم میدان عمل شده و در آن سرزمین عشقبازی را ادامه داد تا مگر در صحراهای جنوب و دامنهای سترگ غرب معشوق دیرینه، مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را بیابد.
دوبار با نام بلند بسیجی و از سوی سپاه عازم جبهه شد و قاسم وار در کسب مرگ «احلی من العسل» کوشید.
شهید الماسی مقدم، سر انجام در دومین اعزام آنگاه که در خاک تفتیدة شلمچه کربلای پنج را حماسه می کرد، در 12/11/1365 با اصابت ترکش به سر غلتید و نغمه «یا لیتنی کنت معک» را به میهمانی نشست.
پیکر نازنین جوان آرانی پس از بازگشت در جوار امامزاده محمد (علیه السلام) در آران به رسم امانت سپرده شد تا فردای قیامت، سندی جاودان از قداست رزمندان این مرز و بوم و شفیعی برای رهروان راه سرخ خویش باشد.
وصیت نامه
«ولنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین» (بقره-155) خداوند در این آیه شریفه، به مؤمنین آگاهی میدهد و میفرماید: هر آینه حتماً شما را آزمایش میکنیم با شکلهای گوناگون، از ترس و گرسنگی و کم شدن اموال و از بین رفتن جانها و میوهها، پس هنگامیکه اموال ما و جانهای عزیزانمان به نابودی کشیده میشود، باید متوجه این موضع باشیم که در حال آزمایش هستیم.
«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون» (توبه-20) ما باید اتحادی مستحکم داشته باشیم که داریم و بزرگترین اتحاد نماز جمعه است.
ای مردم! هر چه با شکوهتر این شعار شما باشد، هرگز هیچکس نمیتواند رخنهای به شما وارد کند و این وظیفه ماست که در جنگ شرکت کرده و رهبر عزیزمان هم تذکر دادهاند، شما به کمک کسانی که در جبهه میجنگند بروید.
شما ملت باید با شرکت خود در جبهه و نماز جمعه پشتیبانی خود را هر چه بیشتر از رهبر و انقلاب که ثمره خون هزاران شهید و معلول است، ثابت کنید و ثابت کردن شما فقط و فقط به جبهه آمدن نیست، بلکه در پشت جبهه به وسیله عمل به قرآن و فرمایشات پیامبر و امامان و رهبرمان میتوانید ثابت کنید، کسانیکه به قرآن عمل نمیکنند مسلماً مشرکند، و عمل به قرآن فقط نماز و روزه نیست، بلکه باید تمام جزئیات قرآن را عمل کرد.
اگر کسی در بازار کم فروشی کند اگر چه به جبهه هم برود باز مسلمان واقعی نیست و بدانید که ای کم فروشان! وای بر شما که قرآن میفرماید: «ویل للمطففین» و بدانید که کم فروشی به وسیله جنس نیست، بلکه هر کس از مسؤولیتی که به عهده او است سرپیچی کند کم فروش است.
ای جوانان شرافتمند ایران! شما باید به اسلام خدمت کنید، به جبهه بروید، در ارگانها شرکت کنید، مدارس علمیه را پر کنید و بدانید که تا روحانیت هستند، هیچ کس نمیتواند به شما ضرر وارد کند و کسانی که با روحانیت مخالفت میکنند با اسلام مخالفند، بدانید که احتیاج زیادی به مبلغ هست، باید شما هر کدام که میتوانید به مدارس علمیه بروید و همانطور که خدا و پیامبر میفرمایند: بر هر کس واجب عینی است که مسائل مورد احتیاج خود را یاد بگیرد و یاد گرفتنش به وسیله روحانیت است.
ملت شریف ایران! شما باید دنباله رو امام باشید و به اوامر او عمل کنید که قرآن میفرماید: «اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء-59) خدا و رسول و صاحب امر را اطاعت کنید.
وای بر کسانی که از گوشه و کنار نق میزنند و میخواهند عیب بگیرند، بدانید که هر کس اینطور باشد، دشمن اسلام و مملکت اسلامی است؛ با این افراد بجنگید، بعضیها به قول معروف خیلی خودشان را مقدس جلوه میدهند، به حساب، خیلی مسلمان هستند و از پشت به ما خنجر میزنند که این گروه از منافقین هستند؛ ولی آنها نمیدانند که قرآن درباره ایشان میفرماید: «صم بکم عمی فهم لایرجعون» (بقره- 18) آنها کر و لال و کور هستند.
پدر و مادرم! شما ناراحت نباشید، که میدانم نیستید؛ چون من روحیه شما را خیلی خوب میدانم، شما باید افتخار کنید که چنین سعادتی نصیب شما شده است.
مرا کسی به جبهه نبرده بود و دنبال من نیامدند، بلکه من خودم خواستم بروم؛ چون حالا مثل زمان امام حسین- علیه السلامـ است، من به «هل ناصر ینصرنی» حسین- ان شاءالله اگر خدا قبول کندـ جواب دادم و این سعادت نشان افتخاری برای شما است.
قرآن میفرماید: «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه» (توبه-11) آخر باید مرد، پس چرا در راه خدا نباشد؟ از شما میخواهم که برای من گریه نکنید، برای علی اکبر حسین که با لب تشنه او را کشتند گریه کنید.
انشاءالله همدیگر را در بهشت ملاقات خواهیم کرد که حتماً شما هم به بهشت خواهید آمد، در آخر باز از مردم میخواهم که فقط دنبالهرو خط امام باشند؛ چون فقط امام حق است و دعا کنید که تا انقلاب مهدی، خدا نگهدارش باشد.
شایان ذکر است، علاقهمندان به کسب آگاهی بیشتر از زندگینامه، وصیتنامه و خاطرات شهدای روحانی، میتوانند به پایگاه اینترنتی«جلوه ایثار، روایت حماسه شهدای روحانی» به نشانی http://www.jelveisar.ir مراجعه کنند./995/د101/ن