لحظههای ماندگار (62)؛
شهید باکری تبعیت فوقالعادهای از روحانیت داشت / حاج آقا عمامهات را بردار سفید است میزنندت
خبرگزاری رسا ـ به مرحوم آقای باکری گفتم که مدارس را گرفتهاید، بچههای مردم میخواهند درس بخوانند؛ وی در چند شب همه مدارس را تخلیه کرد و تحویل داد.

آیتالله حاج میرزا مسلم ملکوتی، استاد خارج فقه و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به سبب شخصیت و جامعیت علمى، همواره مایه افتخار و عظمت روحانیت و حوزههاى علمیه بوده است. در اوایل پیروزى انقلاب و پیش از امامت جمعه، وى با شهید آیتالله اللّه دکتر بهشتى در امر گزینش قضات و ساماندهى به دادگاههاى انقلاب در سطح آذربایجان شرقى و غربى همکارى تنگاتنگى داشت. همچنین حضور نافذ در دو دوره از مجلس خبرگان رهبرى با سمت نماینده مردم آذربایجان شرقى و از همه مهمتر، حضور مؤثر و حماسى در جبههها و در کنار رزمندگان، هنگام آغاز عملیاتهای مختلف، موارد دیگرى از فعالیّتها و رمز موفقیتهاى این فقیه خستگىناپذیر است.
به حق باید گفت خاطرات جبهه و جنگ آیتالله ملکوتی یک کتاب مستقل و قطور میطلبد؛ وی در بیشتر عملیاتهای لشکر 31 عاشورا و سایر عملیاتهای مهم در جبهههای جنوب و غرب حضور پرنشاط داشت. افزون بر حضور در خطوط مقدم جبههها، نقش وی در پشت جبهه به عنوان رییس ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل برای تأمین مایحتاج عمومی و سازماندهی نیروی انسانی و اعزام آنان به جبههها بسیار تعیین کننده بود.
شهید باکری تبعیت فوقالعادهای از روحانیت داشت
شهید باکری که خدا رحمتش کند، اهل ارومیه بود نه اهل طبس؛ فرماندهی لشکر عاشورا را به عهده داشت و یادم هست که در ابتدای امر تمام مدارس اهواز در دست لشکر عاشورا بود و در آنجا ساکن شده بودند. نزدیک باز شدن مدارس بود، وقتی به اهواز رفتم استاندار آنجا به من گفت که لشکر عاشورا مدارس را گرفته است، درسها هم در آستانه شروع شدن است و بچههای مردم جایی برای درس خواندن ندارند. من به مرحوم آقای باکری گفتم که مدارس را گرفتهاید، بچههای مردم میخواهند درس بخوانند؛ ایشان در چند شب همه مدارس را تخلیه کرد و تحویل داد.
رزمندگان لشکر عاشورا از آنجا به خانههایی رفتند که پیش از آن پرسنل نیروی هوایی آنجا ساکن بودند؛ پس از یک سال به آنجا رفتم و به شهید باکری گفتم این خانهها متعلق به پرسنل نیروی هوایی است، تابستان و هوا بسیار گرم بود با این حال آنجا را هم فورا تخلیه کردند و رفتند در بیابان چادر زده و مستقر شدند. شهید باکری تبعیت فوقالعادهای از روحانیت داشت.
ملت ایران به انقلاب معتقد و پشتیبان آن هستند
این را بگویم که دشمنان اسلام صدام را علیه ما تحریک کردند تا ایران به امروز نرسد. امروز اینها دیگر نخواهند توانست به کشور ما حمله کنند چراکه ملت ایران از حیث ایمان و عقیده به انقلاب معتقد و پشتیبان آن هستند و این به برکت روحانیت است.
حملهای از سوی لشکر عاشورا انجام نشد که من در جبهه حضور نداشته باشم؛ در جبهه و زمان حملهها نه تنها حضور داشتم بلکه وقتی میخواست عملیاتی آغاز شود به من خبر میدادند و هر جا که بودم فورا به آنجا میرفتم و نه تنها من بلکه اکثر روحانیان هم در آنجا حضور داشتند.
میخواهم شهید شوم مانند سایر شهدا
یادم میآید در تبریز بودم که دو طلبه پیش من آمدند و گفتند میخواهند به جبهه بروند و خداحافظی کردند و رفتند؛ پس از دو روز شنیدم موقعی که در منطقه عملیاتی داشتند وضو میگرفتند، صدام بمباران وسیعی کرده و هر دو به شهادت رسیدهاند. طلاب در همه عملیاتها حضور داشتند و آنها هم که در خط مقدم نبودند، مردم را دعوت به جبهه رفتن میکردند.
در عملیاتی که رزمندگان اسلام بیش از 20 هزار اسیر عراقی گرفته بودند من هم حضور داشتم. به من میگفتند: حاجآقا عمامهات را بردار، به دلیل اینکه سفید است از آن طرف دیده میشود و تو را با گلوله میزنند، گفتم: چه اشکالی دارد من هم آمدهام اینجا و میخواهم شهید شوم مانند سایر شهدا./919/د101/ن
ارسال نظرات