آیتالله سبحانی: باید تمام سنتهای حوزوی را حفظ کنیم

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب«نسیم هدایت، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صدها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.
با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب بهویژه طلاب جوان و تازهوارد به حوزههای علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.
در بخشی از این کتاب، حضرت آیتالله سبحانی به این پرسش که« ممکن است بازنگری در دروس حوزوی و روش تدریس، از نظر کمی و کیفی لازم باشد، اما با همین وضع موجود، طلاب و فضلای جوان، چگونه عمل کنند که با استفاده از فرصتها، بیشترین بهره را ببرند؟» اینگونه پاسخ داده است:«این سؤال در واقع به دو سؤال تقسیم می شود. یکی این که بازنگری در کتابهای درسی حوزه و روش تدریس از نظر کمی و کیفی لازم است یا نه. دیگر این که برفرض لزوم این کار، در حال حاضر، طلاب چه کنند تا از این فرصت ها بیشترین استفاده را ببرند.
اما بازنگری در کتابهای حوزوی:
شکی نیست که وقتی شرایط عوض می شود، کتابها هم باید عوض شود. مثلا در قرن دوم و سوم و چهارم، کتابهایی که در نحو و صرف می خواندند، عین کتابهایی بود که در زمان ابنهشام می خواندند، ولی بعدا مغنی ابنهشام، جایگزین آنها شد، گروهی به صرف و نحو رضی روی آوردند، و برخی صرف نظام الدین نیشابوری را برگزیدند، بنابراین جای شک نیست که در کتابهای درسی باید تجدید نظرشود. ولی تجدید نظر به این معنی نیست که آنها را بنیادی عوض کنیم، بلکه به مقداری که مشکلات آنها رفع شود. یعنی اگر ما بتوانیم همین کتابهایی را که مدتها خوانده شده و تجربه خوبی هم داشتیم، شکلش را تغییر دهیم و مشکلاتشان را رفع کنیم، خیلی از کارها حل می شود. ما به تجدید تألیف، نیازنداریم، بلکه همین مؤلفههای فعلی را می شود با فهرست بندی و ویراستاری جدید، تقدیم و تأخیر و افزودن و کم کردن پاره ای از مطالب، به اصطلاح، به حد کمال است رساند. اما اگر بخواهیم بنیادی عوض کنیم، کاری بدون تجربه کرده ایم وممکن است نتیجه خوبی نداشته باشد. هیچ گاه نباید موضوعی را که مدتها تجربه شده است، به خاطراحتمال بهتر شدن، کاملا کنار گذاشت. همین کتابها این همه مجتهد و محقق برای ما تربیت کرده است. البته احساس می کنیم که مشکلاتی در این زمینه هست، چون محصلین سابق در مکتبها درس می خواندند و با همان روش هم دوره مقدمات را می گذارندند. اما حالا که در دبستان، دبیرستان و دانشگاه درس می خوانند و بانوع ویژه ای از کتابها آشنا می شوند، باید روش حوزه نیز تا حدی با اینها هماهنگ گردد. البته اصالت درسها همان طور که قبلا اشاره شد باید حفظ شود. اخیرا شنیدم کتابهای صرف و نحو را عوض کردهاند. نحو مبتدی، نحو منتهی و... که اینها هم خالی از اشکال نیست. اما این که با برنامهها را عوض نکرده اند چه باید کرد؟ نظر ما این است که باید ازهمان سنت سابق استفاده کنیم. سنت سابق این بود که:
اولا پیش مطالعه را بر درس مقدم می داشتند. طلبه قبلا درس را مطالعه و مرور می کرد، در نتیجه بخشی ازمسائل را خودش حل می کرد، بخش دیگر هم پیش استاد حل می شد.
ثانیا مباحثه بعد از درس، اهمیت خاصی داشت. طلاب وقتی درس می خواندند، پس از جلسه درس، با هم مباحثه می کردند، لذا مطالب به اصطلاح ملکه می شد.
ثالثا یکی از سنتهای حوزوی این بود که: مواد کمتر، تکرار بیشتر. مثل حالا نبود که مواد درسی زیاد و تکرار کمتر است. بسیاری از این علومی که می خوانند برای طلبه ملکه نمی شود، یعنی جزء عقل و فکر او نمی گردد، بلکه یک موضوع گذری است، امروز چیزی را یاد گرفته و فردا فراموش می شود. الان روش حوزه این است که مثلا هر روز پنج جلسه درس در مواد مختلف داشته باشند، مسلما هیچ کدام از اینها ملکه نمی شود و ریشه نمی دواند. خلاصه مطلب این که ما معتقد به بازنگری در کتابها هستیم، ولی نه تغییر بنیادی، بلکه به شکلی که مشکلات آن حل بشود. اما این که در حال حاضر، چگونه از این فرصتها بهترین استفاده را ببریم، همان طور که گفتیم باید تمام این سنتهای حوزوی را حفظ کنیم»./971/د102/ن