۰۴ تير ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۸
کد خبر: ۱۳۱۵۰۱
یاد یاران سفر کرده(31)؛

چراغ‌های هدایت خودتان را نشکنید

خبرگزاری رسا- شهید احمدی در وصیت‌نامه خود نوشت: حالا که بعد از قرن‌ها خداوند مشعل و چراغ هدایتی خدا به شما عنایت کرده است آن را نشکنید.
ياد ياران سفر کرده
 به گزارش خبرگزاری رسا، باران آفرینش از کرانه‌های ملکوت بر زمین می‌بارید و اهالی توحید در شکوه آفرینش، نظاره‌گر کودکی از تبار آفتاب بودند که در سال 1347 دیده به جهان گشود. نامش علی بود و هاله‌ای از نجابتی آسمانی به چهره داشت. در آن باران معصومیت، رایحه ‌حضورش شور و شعفی وصف‌ناپذیر برای مادر داشت. از کودکی ترنم صوت فرح‌بخش قرآن بر دلش نشست. وقتی در باغ ایمان قد کشید، قدم به مدرسه نهاد و ترنم آوای ملکوتی‌اش در هر صبحگاه، جان را نوازش می‌داد.
پس از گذراندن دوران ابتدایی به علت فقر مالی خانواده از تحصیل بازماند و مشغول کار شد. در کنار کار از محضر روحانی محل بهره‌مند شد و دروس مقدماتی حوزه را فرا گرفت. او از چشمة فیض سخنان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) ـ که در نهج البلاغه جاری بود ـ سیراب شد. بعد از چند سال با اوج‌گیری قیام مردمی علیه حکومت شاهنشاهی، به صف مبارزان پیوست و همزمان با حوادث انقلاب در مدرسه علمیه ولی‌عصر (عجل الله تعالی فرجه) تبریز مشغول به تحصیل شد. «شهید احمدی» در جریان اغتشاش حزب خلق در منطقه تبریز به مقابله با آنان می‌پرداخت و با سخنان حکیمانه‌اش آنها را منکوب می‌کرد.
سرنوشت عشاق را با خون رقم زده‌اند
خورشید حقیقت در پس پرده غیبت جلوه‌نمایی می‌کرد و علی که هویت عشقش را از آن خورشید می‌دانست، دل به کوی دوست سپرد و با پوشیدن لباس طلبگی، دلدادگی‌اش را به امام عشق نشان داد. «شهید احمدی» تا سطح دو حوزه تحصیل کرد. او به فرحناکی صبح و در ترنم نسیم، دل به افلاک می‌سپرد و به خوبی می‌دانست که سرنوشت عشاق را با خون رقم زده‌اند، و شهادت سند افتخاری برای عشاق می‌باشد. بلندای ماووت جایی بود که او به نمازی ابدی ایستاد و در عملیات «بیت‌المقدس سه» وقتی نوای جنونش آسمان را درنوردید حرارت عشق را به نمایش گذاشت.
خاطره‌ای از برادر شهید
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب منحله خلق مسلمان و سازمان رسوا شدة مجاهدین، فعالیت‌هایی را در جهت تضعیف انقلاب انجام دادند. در همان روزها شهید در مغازه پدرش عکسی از امام داشت و از طرفداران حزب خلق به مغازه هجوم می‌آورند و تلاش می‌کنند تا عکس امام را از روی دیوار پایین بیاورند؛ ولی برادرم سینه خود را سپر کرده؛ به آنها می‌گوید: « هرگز عکس امام را پایین نمی‌آوریم » و با درگیری شدید در مقابل آنها مقاومت می‌کند. او جان خودش را به خطر انداخت، اما حاضر نشد عکس امام را از دیوار مغازه پایین بیاورد. این عمل نشانه ارادت او به امام بود.
دست از دامان محمد و آل‌محمد(ص) نکشید
وقت نیست وصیتی مفصل بنویسم، شما ملت بزرگ ایران را وصیت می‌کنم به این که حالا که بعد از قرن‌ها یک مشعلی یک چراغ هدایتی خدا به شما عنایت کرده است این را نشکنید. مثل هزاران پیامبر و امام و وارث آنها را نشکنید این چراغ را و البته که شکستن تنها به تبر و سنگ نیست تنها گذاشتن بدترین تخریب است همانطور که باوفا بودید با وفا باشید 50 میلیون ذلیل به درد نمی‌خورد 45 میلیون باشید، آزاد باشید. تن به ذلت و تجاوز ندهید هیهات من‌الذله را عینیت ببخشید. اگر از جانتان گذشتید؛ از حوزة علمیه و روحانیت نگذرید. دین و دنیای شما منوط بالا است. دست از دامن محمد و آل محمد تنها پناه دنیوی و اخروی را از دست ندهید. تسلیم جنگ نشوید.
سال‌های جنگ و کمبود شما را خسته نکند، شما باید قرنها را خسته کنید. طبق قرائن غیر قابل انکار (تفسیری روایی فلسفی) ظهور آقا امام زمان منوط به تداوم انقلاب اسلامی می‌باشد. شما را به خدا مقلد باشید، تحلیل نکنید. استنباط نکنید.
هوس دنیا شما را از رسالت تاریخی‌تان غافل نکند
شما باید مقلد باشید. دنبال امام جانانه و مردانه بروید، چند روز هوس دنیا و ماده شما را از رسالت شرعی تاریخی غافل نکند. ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم. پدر و مادر همسر برادر و خواهرانم ثابت باشید. محکم باشید. استقامت کنید که پیروزی نزدیک است مرا حلال کنید و از دوستان و آشنایان حلالیت بگیرید. پدر گرامی تو که همواره سعی کردی من گم نشوم پوچ نشوم من به تو افتخار می کردم ..../919/د101/ن
ارسال نظرات