تفاوت جوهری احیای حقوق زنان در اسلام و جنبش فمینیسم
خانواده رکن اصلی پیشرفت و تکامل اجتماعی است و بسیاری از مناسبات اجتماعی در این کانون رقم می خورد. مقام معظم رهبری همواره بر نقش محوری خانواده و ضرورت حفظ بالندگی و شکوفایی آن تأکید دارند و در این بین برای زن نقش محوری قائل هستند. ایشان در نشست علمی موضوعات راهبردی که اخیرا برگزار شد، با تأکید بر اینکه مساله زن و خانواده از مسائل درجه یک کشور است افزودند: در خصوص زن و خانواده، منابع و تعالیم اسلامیِ برجسته و متقنی وجود دارد که باید پس از تئوریزه شدن، بصورت نظریه های قابل استفاده، در اختیار همه قرار گیرد.
ایشان در بخش دیگر از سخنان خویش، خاطرنشان کردند: در نگاه اسلام، خانواده پایه بسیار مهم و سلول اصلی جامعه است، به گونه ای که بدون بهره مندی از خانواده های «سالم، سرزنده و با نشاط»، امکان پیشرفت جامعه به خصوص پیشرفت فرهنگی وجود ندارد و اینگونه خانواده ها نیز بدون حضور زنان مؤمن و فهیم، شکل نمی گیرند و استمرار نمی یابند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به کارهای فراوان بر زمین مانده در موضوع زن و خانواده تأکید کردند: نظریه پردازی و گفتمان سازی در این زمینه، نیازی حقیقی است که باید مورد توجه روحانیون و اندیشمندان و صاحبنظران حوزه و دانشگاه قرار گیرد که البته نقش رسانه ها نیز در زمینه گفتمان سازی، بسیار مهم است.
در این راستا، خبرگزاری رسا گفت و گویی علمی را با حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ترتیب داده است که تقدیم خوانندگان خبرگزاری رسا می شود.
رسا – به نظر شما جایگاه زنان در نظام فکری جمهوری اسلامی ایران به چه نحو است و چه ضرورتی ایجاد شد که اندیشمندان حوزه و دانشگاه و صاحب نظران عرصه مطالعات زنان در حضور مقام معظم رهبری به برگزاری نشست علمی پردازند؟
زنان نیمی از پیکره اجتماعی هستند که نادیده گرفتن ظرفیت های آنان و مدیریت نادرست بر این ظرفیت ها و شکوفا نکردن این استعدادها، به همان میزان نظام اسلامی را به اهداف خویش نمی رساند، بنابراین اگر پذیرفتیم که جامعه ای اسلامی متشکل از زن و مرد است و این ها مکمل یکدیگرند و از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی ایران که در پی اصلاح مستمر خود است و قصد رشد و توسعه جدی دارد به طور طبیعی باید بحث و بررسی مساله زنان را در دستور کار خود قرار دهد، که برگزاری اجلاس بررسی مسائل زنان در محضر مقام معظم رهبری که عالی ترین رکن نظام دینی محسوب می شوند، نشان می دهد که مقام معظم رهبری تا چه اندازه به بررسی و تامل در این مساله توجه دارند و این مسائله شماره یک نظام اسلامی محسوب می شود.
اگر در آموزه های دینی تامل و دقت کنیم، قرآن و روایات به عنوان دو منبع برای بیان دین، در باب زنان موضع گیری روشنی دارد و رسیدن به حیات طیبه و زندگی پاک و جامعه وارسته از ناپاکی را محصول حضور زنان و مردانی شایسته است.
قرآن کریم تصریح دارد که اگر شما عمل صالح انجام دهید و مومن باشید، به شما حیات طیب می دهیم، پس حیات طیبه محصول تعامل درست است.
نگاه راهبردی اسلام در زمینه خانواده این است که یک جامعه صالح محصول خانواده هایی وارسته و فرهیخته است که زن و مردش دارای عقلانیت و عواطف بالا و بصیرت و روشنی زاید الوصفی هستند و روشن اندیشی مطلوبی دارند.
از نظر اسلام، نقش مادران در شکل گیری خانواده ها بی بدیل است و این همه احتیاطات و توصیه ها در انتخاب همسر و حتی دایه برای فرزند و این گونه احتیاط ها و شرایط برای احراز شیردهی و پرستاری و مادری که در گزاره های دینی است نشان می دهد، یک پایه اساسی خانواده متعالی، مادران سالم هستند.
زن در کانون تاثیر گذاری خانواده جای دارد و اسلام بر این امر محوری دور می زند که مرد مدیر خانواده است و زن قائم مقام و معاون ارشد او در شکل دهی خانواده سالم است، آیه «الرجال قوامون علی النساء» ناظر بر همه مسئولیت های اجتماعی نیست، بلکه مردان مسئول پشتیبانی از زنان هستند، تا زنان در خانه نقش مادری را به شکلی شایسته انجام دهند.
تفاوت اساسی اندیشه اسلامی با اندیشه های دیگر این است که در مکاتب غربی، زن را در حد یک کارمند و شاغل در جامعه نشان می دهد؛ اسلام خواسته است تمامی دغدغه های اقتصادی و معیشیتی را از دوش زنان بردارد، تا بتوانند با آرامش خیال، وظیفه اصلی که سامان دادن عواطف یک خانواده است را انجام دهد.
اسلام توجه دارد که سامان دهی عواطف در دل خانواده و در سطح بالاتر در یک جامعه، وظیفه ای بزرگ است که اگر سایه حمایتی بر سر زن نباشد، دغدغه ها مانعی جدی بر سر راه او می شود.
به نظر می رسد مساله زنان هم در بعد اجتماعی و هم خانوادگی، یک امر راهبردی است؛ زن به عنوان یک فرد حقوق و استعدادی دارد و اسلام به عنوان یک نظام عادلانه اقتضا دارد که همان گونه که به مردان فرصت می دهیم به همین نسبت و در همین حد البته در مقیاس ظرفیت های خدادادی، به زنان فرصت دهیم .
نظام فکری اسلام که عدالت اجتماعی را آرمان خود می داند، نمی تواند نسبت به فرصت هایی که باید به زنان برای شکوفایی دهد و نسبت به ظرفیت های موجود جامعه زنان، بی تعهد باشد.
رسا - یکی از نهضت های فکری و رفتاری در دنیای معاصر که طرفداران زیادی را هم با خود همراه کرده است، جنبش حقوق خواهی زنان یا فمینیسم است، به نظر شما جنبش فمینسم دارای چه درون مایه هایی است و به صورت کلی چه شرایطی موجب شد که این جنبش سربرآورد؟
فمینیسم به عنوان یک جریان که در غرب طرفداران زیادی دارد، محصول بی انسجامی و به هم ریختگی فرهنگی و بینشی در غرب است. غرب از آغاز مساله زن را به عنوان وسیله تامین نیازهای اقتصادی جامعه نوبنیاد غربی در انقلاب صنعتی مطرح کرد، یعنی زنان را برای ایجاد تحرک در جامعه و به عنوان نیروی ارزان قیمت و رقبای مردان در صنعت و کار مطرح کرد؛ نگاه کنید به قرن هیجدهم که انقلاب صنعتی انگلیس چگونه مساله ورود زنان به بازار کار و لزوم کار اقتصادی مطرح شد.
در جامعه غرب هدف ورود زن به صحنه اجتماع و استفاده از ظرفیت های خدادادی و استعدادهای زنان نبود، بلکه برای تقلیل توقع مردان، زنان به جامعه راه یافتند تا عرضه نیروی کار زیاد و تقاضای کارفرمایان کاهش یابد و حق الزحمه روزانه و ماهنامه کارگران کاهش یاید.
همین مساله در عرصه های دیگر هم مطرح شد وبه همین تناسب زن با توجه به این فرصت های ظاهری که به دست آورد، به تدریج حمایت مردان را از دست داد که اگر قرار است زنی شریک زندگی او باشد باید شریک اقتصادی هم باشد یعنی به صورت نانوشته انتظار از زن شریک زندگی به زنی خانه دار و شاغل که بتواند باری را از دوش اقتصاد خانواده بردارد هم مطرح شد، در نتیجه زنان برای بدست آوردن موقعیت خانوادگی و اجتماعی مجبور شدند که در جامعه تولیدی، نقشی را بر عهده گیرند.
در این موقیعیت به وجود آمده که از زنان توقع وظایف ویژه خانوادگی و هم کار اقتصادی می رفت و از سوی دیگر محصول کار آنها استثمار می شد، در این فضای ظالمانه جنبش فمنیستی سربرآورد.
در دل این جنبش فمنیستی یک رویکرد رادیکالی به وجود آمد که باز برای تشدید وضعیت بر مردان و در راستای استثمار بیشتر زنان بود و این گزینه را مطرح کرد که نه تنها باید حق زنان را مطالبه کنیم بلکه باید آنان را بر مردان برتری دهیم.
در این گرایش رادیکال، زنان به دنبال تفوق بر مردان بودند و نه اینکه زن را مکمل مرد قرار دهند. همان گونه که مکتب اسلامی می خواهد؛ اگر فمنیسم به این معنا بود که در شرایط به وجود آمده به تناسب انتظارات مردان از زنان، در حقوق خانوادگی تجدید نظر کنیم این کار خوبی بود اما فمینیسم به دنبال ایجاد تقابل جنسیتی و تقابل بین مرد و زن است که با اسلام سازگاری ندارد.
در سیر نزول قرآن، هفتمین سوره نازل شده، سوره تکویر است که خداوند در این سوره یکی از بزرگترین دفاع ها در حوزه حقوق زنان را مطرح می کند که روز قیامت قبل از همه حساب ها و کتاب ها، به ظلمی که به دختران زنده به گور شده رسیدگی می شود یا در جای دیگری از قرآن آیه(تاکلون التراث اکلا لما) خداوند نسبت به مردانی که حق زنان و کودکان بی سرپرست را زیر سوال می برند، می گوید که اگر من نسبت به شما برخورد تنگ نظرانه ای می کنم، محصول عمل خودتان است که اموال این قشر را به نفع خود مصادره می کنید.
در فرهنگ قرآن از زنان دفاع شده است و در مقابل، ظلم به هر کدام از این دو جنس به یکدیگر نهی شده است، اما نمی خواهد این دو را در مقابل یکدیگر قرار دهد و جنبش احیای حقوق زنان در اسلام هم همین تئوری را ادامه می دهد و در صدد احیای نقش تکمیلی زن و مرد در قبال یکدیگر هستند، اما فمنیسم به دنبال تقابل است و زنان را در عرصه هایی که معلوم نیست به سودش باشد وارد می کند.
جامعه اسلامی جامعه تکمیل و تتمیم است نه تقابل و تضاد، در سوره زخرف آیه 32 می خوانیم: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخد بعضهم بعضا سخریا» می فرماید خداوند استعدادها را مختلف خلق کرد تا برخی دیگران را به استخدام گیرند؛ استعداد های زن و مرد با یکدیگر متفاوت است و این دو جنس با تعامل سازنده با یکدیگر است که می توانند رشد و پرورش داشته باشند و به سعادت حقیقی برسند.
پس دانستیم که در فرهنگ اسلامی، باید سرمایه ها را به استخدام درآوریم بدون اینکه هیچ طرفی به تقابل و درگیری طبقاتی کشیده شود. اسلام نمی خواهد جامعه کشاورزی با صنعتی جنگ کند، کارگر با کارفرما مقابله داشته باشد و زن و مرد در مقابل یکدیگر صف آرایی کند، اسلام می خواهد زن و مرد مکمل یکدیگر باشند و این تفاوت جوهری نگاه اسلامی در احقاق حقوق زنان با فمینیسم است.
اگر این مساله فهمیده شود دیگر با چشم اعجاب به جنبش فمنیستی در غرب که یک جنبش ناقص و دارای پیش بینی های غیر حکیمانه است و از فقدان پایه های استوار انسان شناختی، هستی شناختی و جامعه شناختی رنج می برد، نمی نگریم.
رسا – به نظر شما وضعیت موجود برای زنان جامعه چگونه است و جامعه اسلامی تا چه اندازه توانسته است تا هر کدام از زن و مرد را در جای حقیقی خود قرار دهد؟ آیا قبول دارید که کم کاری هایی از سوی عالمان دینی در این بخش وجود دارد و به درستی نظام و جایگاه زنان تبیین و توصیف نشده است؟
به هر حال اگر آسیب شناسی کنیم و از موضعی بی طرف به مساله نگاه کنیم، بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود در جامعه اسلامی فاصله معنا داری وجود دارد که ناشی از یک سری آسیب ها است که بخشی به عالمان اسلامی برمی گردد که نقش زنان را در پاره ای از زمان ها همچون جایی که طراحی نظام اسلامی می کردند درست تعریف نکرده اند و فهم کاملی را ارائه نداده اند.
بخش دوم ناشی از آفت قدرت است که مردان چه مسلمان و چه غیر مسلمان، جریان قدرتمندی در طول تاریخ هستند و به دلیل سوء استفاده از قدرت، حق زنان نادیده گرفته شده است و در نتیجه سطح عمل به آموزه های اسلامی هم تقلیل پیدا می کند. شما ببنید، ما روایتی از نبی مکرم اسلام(ص) داریم که هیچ فردی زنش را نمی زند مگر انسان لعین؛ حال ما مسلمانانی را مشاهده می کنیم که این کار ناشایست را انجام می دهند که این رفتار ریشه در شعور اجتماعی فرد دارد و اینکه او قدرت توجه و تلاش برای رفتار کریمانه ندارد. این مشکل عمل است که برای رفع آن باید امر به معروف ونهی از منکر کرد.
درک این نکته مهم است که علاوه بر مسائل معرفتی که باید تبیینی روشن داشته باشند، عرصه های عملی هم بسیار مهم است؛ برخی بافت های سنتی قبل از اینکه با مولفه های اجتماعی دینی شکل گیرد با مولفه های قومی، خانوادگی، قبیله ای و غریزه ای شکل گرفته است، پس مجموعه ای از عوامل در جامعه تاثیر گذار است که گزاه های دینی آن را اصلاح می بخشد و برخی جوامع این گزاره ها را دیر می پذیرند و غلظت برخی از عادت ها و رسوم نمی گذارد اندیشه های دینی سرعت مطلوب را داشته باشد.
برخورد پیامبر(ص) با حضرت زهرا(س) به عنوان یک دختر و تکریم خداوند از او به عنوان یک دختر و ملقب کردن به کوثر و اینکه نسل نبی مکرم اسلام(ص) به وسیله یک زن ادامه پیدا می کند و ویژگی ام ابیها(س) روشن می کند که بخش زیادی از حقوق و ارزش های زن به مراقبت های اجتماعی و تواصی به صبر و تواصی به حق برمی گردد.
جامعه اسلامی باید حقوق زنان را مطالبه کند قبل از اینکه خودشان مطالبه کنند، و این می طلبد عالمان در بعد معرفتی و مردان در بعد عملی برای تحقق حقوق زنان اقدام کنند.
رسا – شما بیان داشتید که عالمان در بخش معرفتی باید مسئولیت خود را انجام دهند و از سوی دیگر مردان به عنوان اعضای جامعه باید حقوق زنان را رعایت کنند و از ظلم و ناعدالتی پرهیز کننند، حال سوال این است که سیاستمداران و مدیران بخش های مختلف نظام اسلامی چه وظیفه ای در این ساحت دارند، به عبارت دیگر افرادی که در نظام مند کردن جامعه دخیل هستند، چه نقشی را باید متکفل شوند؟
نقش سیاستمداران در بعد عملی می گنجد، به عبارت دیگر رفتار جامعه قدرتمند دارای لایه های گوناگونی است یعنی یک مرد در محیط خانواده، یک مرد در جامعه، یک مدیر بستر جامعه که رفتارها باید بازنگری کلی شود.
انبیاء الهی قیام کردند برای اینکه همه مردم برای تحقق عدالت قیام کنند و تحقق عدالت مساله یک فرد نیست، بلکه من به عنوان عنصر اجتماعی و من به عنوان سیاستمدار و مدیر در این قبال وظیفه داریم.
امروز مدیران نظام باید برای تحقق فهم نظام زنان در اجتماع تدبیر کنند و موانع را از بین ببرند و فرصت ها را مهیا کنند. اگر لازمه تحصیل زن این است که در نزدیک ترین مکان، دانشگاه ایجاد شود یا دانشگاهی اختصاصی تاسیس شود و یا دانشگاه مجازی برای بانوان تعریف شود. تاکید می کنم که نظام اسلامی باید برای جلوگیری از فساد و از سوی دیگر تحصیل و پژوهش زنان، زمینه های لازم را فراهم آورد که در خانه در چهار راه آموزش و تحصیل قرار گیرند و فرصت هایی روان تر از مردان داشته باشد.
در پایان لازم می دانم که به زندگی بانو مجتهد امین اشاره کنم که دارای شوهری تاجر بود و او بهترین اساتید را برای همسرش به منزل می آورد و زمینه رشد و پیشرفت علمی همسرش را فراهم آورد.
رسا – از شما استاد بزرگوار که وقت خود را به ما اختصاص دادید، تشکر می کنم. /909/گ402/ر