۰۷ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۷:۱۷
کد خبر: ۱۱۱۷۵۸
در گفت‌وگو با رسا؛

پرداختن به مسأله ارواح و عالم ماورا در صدا و سیما بررسی شد

خبرگزاری رسا ـ رییس پژوهشگاه مطالعات تقریبی مجمع جهانی تقریب مذاهب، مسأله ارواح و موضوعات ماورایی را در صدا و سیما بدون رعایت چارچوب‌ها و حساسیت‌های لازم و توجه به خطوط قرمز آن، مناسب ندانست.
حجت الاسلام و المسلمين احمد مبلغي


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پرداختن به مسأله ارواح و موضوعات ماورایی مدت‌ها است که در فیلم‌های غربی به ویژه از نوع آمریکایی آن به چشم می‌خورد که البته با دیدگاه‌های قرآن کریم متفاوت بوده و بیشتر در تلاش است با خرافات مسیحیت، پدیده روح سرگردان را توجیه کند؛ مدتی نیز می‌گذرد که پرداختن به مسأله ارواح و مسایل ماورایی جای خود را در تلویزیون ایران باز کرده است.

سریال‌سازان با استفاده از روح آدم‌های به کما رفته به عنوان روح سرگردان دست به تولید زده‌اند که نمونه‌های آن در سریال‌ «پنج کیلومتر تا بهشت» (سریالی که در ماه مبارک رمضان از شبکه سه سیما پخش می‌شد) مشاهده می‌شود و البته سریال‌های دیگری هم مانند «سقوط یک فرشته» و «سی‌امین روز» از مضمونی ماورایی برخوردار بودند.

این سریال‌ها البته نقاط مثبتی هم داشتند و تاحدی در ایجاد فضای معنوی و پندآموزی موفق بودند، اما نگرانی آن جا است که به دلیل نبود اطلاعات دقیق و محدودیت‌های فنی، ‌اندک اندک عالم ارواح در نظر بینندگان عادی و حتی غیر واقعی جلوه داده شود.

نوشتار زیر حاصل گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رییس پژوهشگاه مطالعات تقریبی مجمع جهانی تقریب اسلامی و رییس شورای تقریب حوزه علمیه قم است که به سؤالات مطرح شده در این حوزه مانند عادی شدن مسأله عالم ارواح با پخش سریال‌های ماورایی، مطابقت این فیلم‌ها با آیات و روایات و آسیب‌های نمایش ارواح بدین شکل پاسخ گفته است.

وی پرداختن به مسأله ارواح و مسایل ماورایی در صدا و سیما را بدون رعایت چارچوب‌ها و حساسیت‌های لازم و توجه به خطوط قرمز آن، زنگ خطری برای جامعه می‌داند که براساس آن ذهن مخاطب نکات و آموزه‌هایی را در ارتباط با ارواح فرا می گیرد که برخلاف واقعیت است و به تدریج فیلم های ما به ادبیات مسیحیت نزدیک می‌شود.

رسا ـ با تشکر از این‌که وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید؛ در ابتدا بفرمایید دیدگاه شما درباره عالم ارواح و مسایل ماورایی چیست؟

در ارتباط با ارواح حقایق چندی از دین به دست می‌آید و پاره‌ای هم از آنها اموری است که از سوی زندگی بشری تجربه شده است؛ البته امور تجربه‌شده حوزه فراخناکی را تشکیل نمی‌دهد و مجموعه‌های محدود و اندکی را شامل می‌شود.
 
دو منبع در بررسی مسأله ارواح و مسایل ماورایی پیش‌روی ما قرار دارد؛ نخستین آن آیات و روایات و دیگر تجربه‌ شکل گرفته در این حوزه است و البته هر آنچه که به عنوان تجربه در رابطه با ارواح گفته می‌شود صحت ندارد، اما بخشی از آنچه که شیوع پیدا کرده را می‌توان با نگاه قدر متیقن پذیرفت؛ چراکه به یک معنا نه از سوی یک نفر و چند نفر بلکه در گذر زمان همواره تکرار شده و به یک تجربه قابل استناد، تبدیل شده است.
 
با توجه به نصوص و با توجه به این تجربه حداقلی قدر متیقن می‌توان گفت که چند نکته درباره ارواح وجود دارد که باید به آن توجه داشت؛ نخست این‌که ارواح مردگان همانند ارواح زندگان دارای حالاتی هستند، با این تفاوت که این حالات برای ارواح مردگان محدود و معدود است.

در این‌باره چند نکته را متذکر می‌شود: نخستین نکته در معرض شادی و یا اندوه قرار گرفتن ارواح است؛ ارواح گاه دچار شادی و گاهی دچار اندوه می‌شوند و این بستگی به آن دارد که کار خیری از سوی نزدیکی و یا کاری که در زمره «باقیات‌الصالحات» است انجام و جلب رحمتی را برای آنان به همراه داشته باشد که در این صورت شاد می‌شوند و گاه در وضع اندوه‌باری قرار دارند.

دومین نکته آن است که این اندوه‌باری و یا شادی هم وضع یکسانی ندارد؛ برخی در مرتبه پایینی از شادی و برخی در مرتبه بالایی از شادی هستند و اندوه نیز همین‌طور است؛ اندوه کم، اندوه زیاد.
 
حالت سوم برای ارواح آن است که قادر به برقراری ارتباط هستند؛ این ارتباط در دو قسم ارتباط با خود و ارتباط با ارواح زندگان است. از برخی روایات استفاده می‌شود که ارواح مردگان با یکدیگر ارتباط فی مابین داشته و از حالات هم با خبر هستند. البته از روایات دیگر هم استفاده می‌شود که تنها ارواح مؤمنان از حال هم مطلع هستند و ارواح فاسقان در میان آنها یا در این فضای ارتباط با آنها قرار ندارند.
 
از ارتباط ارواح مرده با زنده، این‌گونه استفاده می‌شود که دست کم پاره‌ای از ارواح قادر به ارتباط با ارواح زندگان هستند و که این ارتباط هم در عالم خواب انجام می‌گیرد و نه در عالم بیداری؛ یعنی انسان در عالم خواب وارد فضای جدیدی می‌شود.

اگرچه خواب نزدیک‌ترین تجربه به تجربه برزخ است؛ اما چون تجربه برزخی را طی نکرده‌ایم و با تجربه خواب مواجه هستیم، روح در یک فضای آزادتر و یک حال آزادتری هست و نوعی از ارتباطات را می‌گیرد؛ در این‌باره از تجارب و نصوص استفاده می‌شود که پاره‌ای از ارواح مردگان در پاره‌ای از شرایط با ارواح زندگان که در خواب هستند ارتباط برقرار کرده‌اند و حقایقی گاه رد و بدل شده است و یا اطلاعاتی از آن طرف به این طرف ارایه می‌شود که بعدها واقعیت پیدا می‌کند.

رسا ـ اینجا سؤالی مطرح می‌شود که آیا نشان دادن این‌گونه ارواح سبب عادی شدن مسأله عالم ارواح نزد بینندگان نمی‌شود؟

البته نباید باب این بحث را باز گذاشت و این را یک امر شایع و رایجی تلقی کرد که بساط خرافه‌گرایی را در جامعه مفتوح می‌کند و هرکس از آن پس ادعا می‌کند من در چنین وضعی هستم؛ این امر مربوط به موارد نادری است، اما نمی‌توان آن را نفی کرد و قابل ادعا هم نیست که هرکس بیاید چنین ادعایی کند.
 
رسا ـ آیا صحت این‌که بیان شود ارواح دارای رأی و آگاهی هستند، ملاک صحیحی برای اثبات اطلاع ارواح مردگان نسبت به حالات خویشان و نزدیکان خود هست؟

از جمله حالات مربوط به ارواح اطلاع از احوال خویشان و نزدیکان است؛ البته نه به شکل یکسان و در یک سطح که به شکل ذومراتبی دارای رأی و آگاهی ویژه‌ای هستند که زندگان از آن بی‌خبرند؛ ارواح مردگان نسبت به حالات خویشان و نزدیکان خود اطلاع دارند و حتی علم‌ها و آگاهی‌های دیگری را دارند اما این‌که بشود به همه چنین نسبتی را داد، اثبات نمی‌شود.
 
بیان این نکته هم ضروری است که این اطلاع، اطلاعی نیست که نیازمند به جابه‌جایی باشد، یعنی روح از جایی به جای دیگر انتقال یابد؛ چراکه روح مجرد است و همچون جسم نیست که اگر بخواهد آگاهی پیدا کند از جایی به جایی رود و یا اگر نرود قادر به آگاهی یافتن نباشد.

رسا ـ با توجه به این‌که فیلمنامه‌نویسان و فیلمسازان ایرانی به این حوزه وارد شده‌اند، آیا این ورود را مؤثر و مفید می‌دانید؟

فیلمنامه‌نویسی و فیلمسازی هنگامی که به حوزه‌های ماوراءالطبیعی و امور دینی نزدیک می‌شود، لازم است که حساسیت‌ها و خطوط قرمز بسیاری را رعایت کند و طبعا چنین رعایتی باید مسبوق به آگاهی و آشنایی نسبت به این خطوط قرمز و حساسیت‌ها باشد.
 
اگر این خطوط و یا حساسیت‌ها شناخته و رعایت نشوند، اگرچه فیلمنامه‌نویس و یا فیلمساز به دنبال خدمتی به جامعه باشد و به رغم داشتن چنین نیتی هم عمل کند، اما عمل او در مسیر ایجاد اختلال در نگاه مردم نسبت به دین و یا امور ماوراءالطبیعی مؤثر می‌افتد و نتیجه معکوسی را به بار می‌نشاند.
 
مناسب است که فیلمسازی درباره ارواح و ورود در چنین حوزه‌ای را مهم برشمرد و از تشویق سازندگان فیلم در این‌باره دریغ نورزید، اما باید به صورتی جدی و اساسی آنها را به رعایت چارچوب‌های حاکم، اصول و نکات اصلی حاکم بر این حوزه دعوت و توصیه کرد.

رسا ـ مدتی است که پرداختن به مسأله ارواح و مسایل ماورایی جای خود را در تلویزیون ایران باز کرده است، پرداختن به این مسأله را در ماه مبارک رمضان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید دید آنچه در ماه مبارک رمضان به عنوان یک فیلم ساخته شده است اصول حاکم و حقایق قابل استفاده مربوط به ارواح و به تعبیر بهتر چارچوب درست را رعایت کرده و در این چارچوب حرکت کرده است یا خیر که به نظر می‌رسد در پاره‌ای از موارد از این چارچوب عبور شده و به درستی رعایت نشده است.

نخستین اشکالی که می‌توان به این فیلم گرفت تصویر نادرست است که از عالم ارواح ارایه می‌دهد؛ مثل این‌که یک نوع جابه‌جایی مدام را برای ارواح که گویی این‌ها هم مثل جسم حرکت می‌کنند، جایی می‌روند، عبور می‌کنند، درون ماشین می‌نشینند و به خانه می‌روند که اگر نروند اطلاعی برای آنان حاصل نمی‌شود که این بر خلاف حقایق و نکات بیان شده است.
 
اشکال دوم آن است که یک حالت سرگردانی و شدت فعل و انفعال‌های حاکم بر انسان‌ها در فضای دنیای مادی و زندگانی دنیوی را به تصویر می‌کشد که این فعل و انفعال‌ها را به این گستردگی نشان دادن، حداقل قابل اثبات نیست.
 
در فیلم پخش شده ارتباط روح در برزخ با روح انسان زنده در خواب انجام می‌گرفت که این نکته خوب و صحیحی است؛ البته در این زمینه اگر چارچوب و حقایق را رعایت نکنیم ممکن است دچار مشکل شویم و از پیش خود چارچوب‌ها و حقایقی را بسازیم که ذهن مخاطب نکات و یا آموزه‌هایی را در ارتباط با ارواح فرو ‌برد که برخلاف واقعیت باشد.

همچنین ممکن است با آزاد گذاشتن زمام امر در این زمینه و فیلمسازی بدون توجه به چارچوب‌های اصلی به ادبیات مسیحیت نزدیک شویم. رعایت نکته دوم بسیار ضروری است چراکه آموزه‌هایی را باید در ارتباط با ارواح ارایه کرد که ذهن مردم آن را بپذیرد و از آنجا که امور ماوراءالطبیعی امور جدی است، نمی‌شود جامعه را با آنچه مسلم نیست و آنچه اثبات نشده است، مواجه کرد.
 
رسا ـ شما عملی شدن توصیه برخی از بزرگان مبنی بر تشکیل ستاد معارف صدا و سیما شامل اساتید و اندیشمندان حوزه برای بررسی مسایل اعتقادی و دینی که در قالب‌های مختلف (مصاحبه، میزگرد، فیلم و سریال) از رسانه ملی پخش می‌شود را چقدر ضروری می‌دانید؟
 
پیشنهاد بسیار اساسی و مناسبی است؛ به شرط این‌که کمیته در شرف تشکیل متشکل از افرادی توانمند، مسلط و متخصص به مهارت‌های چندگانه‌ در این حوزه باشند؛ در مواردی از کارشناسان عام استفاده شده و یا استفاده‌رسان وقت چندانی برای بررسی مسایل اعتقادی و دینی در قالب‌های مختلف نگذاشته که مشکلاتی را به دنبال داشته است.
 
بحث فیلم را باید به صورت تخصصی مورد مطالعه قرار داد؛ فیلم یک تخصص ویژه است و این حوزه یک موضوع‌شناسی ویژه‌ای را می‌طلبد؛ برخی ممکن است اساس فیلم را که برپایه ذوق و تخیل بنا شده است، مورد توجه قرار ندهند و یا ندانند و حتی ممکن است بدانند اما جاذبه‌هایی که باید در فیلم ایجاد کرد را ندانند، در نتیجه فیلم در یک سطح پایینی قرار بگیرد.

کسی که می‌خواهد کمکی را در این زمینه ارایه کند، حتماً باید به موضوع فیلم و همچنین به مسایل و معارف دینی کاملا آشنا باشد و این‌که بداند چگونه این اصول را در قالب فیلم تعبیه کند به‌گونه‌ای که آن ذاتیات و خصوصیت‌های فیلم و تخصص‌های فیلم ضربه نخورد و حقایق دینی هم تحریف نشود و تغییر پیدا نکند که فقدان این مهارت ایجاد دردسر می‌کند.

اگر بتوان این سه ضلع یعنی آشنایی کامل با موضوع فیلم، آشنایی کامل با معارف دین و تعبیه مناسب آن دو در قالب فیلم را رعایت کرد، می‌شود میان آن کمیته‌ای که تشکیل می‌شود با متخصصان هنرمندی که به فیلمنامه‌نویسی یا ساختن فیلم  مبادرت می‌کنند ارتباط برقرار کرد و مدلی را ارایه کرد که خالی از عیوب بوده و در عین حال سازنده و پرجاذبه باشد.
 
رسا ـ در بخش دیگری از این گفت‌وگو می‌خواهیم گریزی به ایفای نقش روحانیت در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی بزنیم؛ این نقش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا هر بازیگری اجازه پوشیدن لباس روحانیت را دارد؟

در اینجا اصلی مطرح است و آن این‌که حرمت روحانیت نه به عنوان اشخاصی که این لباس را بر تن دارند بلکه به عنوان یک نهاد، دقیقا باید حفظ شود؛ چراکه روحانیت منتسب و مرتبط با دین است و اگر حرمت این نهاد مقدس حفظ نشود، ضربه و آسیبی که پدید می‌آید متوجه خود دین و قداست‌های دینی می‌شود.
 
نمی‌خواهم بگویم روحانیت قداست ذاتی دارد، اما قداست عرضی و انتسابی دارد؛ چون به دین منتسب است حرمتی دارد که باید تأمین و رعایت شود. این‌که آیا پوشیدن لباس روحانیت در فیلم مجاز است، باید گفت به شرطی مجاز است که در مقام یک بازی ایجابی و اثباتی باشد و اگر در نقشی منفی حضور یابد، مسلم است که صحیح نیست.

اما اگر بازیگری بخواهد در نقش مثبت، ایجابی و اثباتی از روحانیت بازی کند، آیا پوشیدن لباس به معنای هتک حرمت هست یا در حد مقام و جایگاه این نهاد مقدس است را بیشتر باید به نظر عرف موکول کرد؛ شاید به ذهن آید که چنین هتکی را به دنبال ندارد و آن در صورتی است که بازیگر حداقل خطوط قرمز را رعایت و وزانت روحانیت را حفظ کند.

شاهد مثال این گفته آن است که مواردی پیش آمده و بازی‌هایی صورت گرفته که چنین تصور و چنین نگاهی را نسبت به بازیگر به دنبال نداشته است؛ البته در مواردی ممکن است به دلیل خاصی این امر صورت گرفته باشد؛ اما ما با قطع نظر از دلیل خاص صحبت می‌کنیم.
 
رسا ـ اگر در این حوزه نقدی علمی و ساختاری به سریال‌های تلویزیونی دارید، و یا گفتن نکته‌ای را ضروری می‌دانید، بفرمایید؟

ضرورت آشنایی با جایگاه روحانیت بیش از رعایت تخصص‌ها و مهارت‌های لازم در حوزه فیلم دینی است؛ یعنی بازیگرانی که به حوزه‌های دینی نزدیک می‌شوند باید فراتر از تخصص‌ها و مهارت‌هایی که رعایت می‌کنند، به جایگاه روحانیت، وزانت روحانیت و خصایل اصلی روحانیت آشنا باشند، تا این جایگاه به درستی حفظ شود.
 
فرض کنید کسی در کسوت فردی روحانی یک بازی را شکل ‌دهد و آیه‌ای را غلط بخواند، اگرچه این اشتباه در خواندن آیه منسوب به روحانیت نمی‌شود و به آن بازیگر نسبت داده می‌شود، اما این امر فراخور جایگاه روحانی نیست؛ یا فرض کنید در یک بازی کسی که نقش یک روحانی را ایفا می‌کند، آن جامعیت مطلوب از او دیده نشود و یا تک بعدی و تک نگری در رفتار و در ارتباط‌گیری‌ها و مناسبات اجتماعی مشاهده شود که همه این‌ها سبب خدشه وارد کردن به نهاد مقدس روحانیت می‌شود.

بازیگران این حوزه باید جامعیت و آن خصلت‌های ذاتی و اصلی روحانیت رعایت کنند و این امر به معنای آن نیست که کار سختی انجام می‌شود، به معنای آن است که یک گام به سمت جلو باید بردارند و آشنایی‌های بیشتر و دقیق‌تری را جامعه روحانیت پیدا کنند که البته در مجموع ایفای نقش‌هایی که شده، جز مواردی چندان با مشکل مواجه نبوده است.
 
رسا ـ ایفای نقش مأموران نیروی انتظامی در سریال‌ها و فیلم‌ها مستلزم اخذ مجوز از شورایی ویژه در نیروی انتظامی است، آیا برای حوزه علمیه هم شایسته است که چنین شورایی داشته باشد؟

شورا در این زمینه‌ها که بحث‌های مهارتی و تخصصی در میان است، راه به جایی نخواهد برد؛ مناسب است یک کمیته ناظری تشکیل شود مشروط به این‌که اعضای آن وقت کافی بگذارند، سخن هنرمند را کامل بشنوند و به صورت جامع و پویا نظارت کنند و نه این‌که بخشی را بگیرند و بخشی را واگذار کنند. /920/گ402/ر

ارسال نظرات