۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۳
کد خبر: ۶۰۴۳۵۴
یادداشت؛

ایمن‌سازی اقتصادی در برابر اراذل آمریکایی

ایمن‌سازی اقتصادی در برابر اراذل آمریکایی
شرط هم‌تراز کردن وجاهت اقتصادی جمهوری اسلامی با جایگاه سیاسی و بین‌المللی آن، چیزی جز فاصله گرفتن از خام فروشی نفت و درآمد‌های حاصل از آن نیست.
به گزارش خبرگزاری رسا، با رونمایی از دور جدید تحریم‌های نفتی آمریکا و عدم تمدید معافیت خرید نفت از ایران توسط هشت کشور، دوراندیشی رهبر معظم انقلاب برای فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی و توصیه‌های مکرر ایشان در خصوص مقاوم کردن اقتصاد، نمایان‌تر و ضرورت اجرای فوری آن‌ها روشن‌تر شده است.
 
ایشان روز گذشته در این خصوص تأکید کردند: «اقتصاد مقاومتی باعث می‌شود جامعه نگران نشود که فلان اراذل آمریکایی یا ... چه تصمیمی مثلاً درباره نفت و اقتصاد ما می‌گیرد. تکیه من روی اقتصاد مقاومتی و کالای ایرانی و تحرک کاری، به‌این‌علت است.» مشابه این فرمایشات را هم در سخنرانی نوروزی سال گذشته ایراد کرده و تأکید کردند: «باید کاری کنیم، تلاشی بکنیم که نفت را مستقل از اقتصاد کشور بکنیم؛ اختیار ما دست نفت نباشد، اختیار نفت دست ما باشد. اختیار ما اگر دست نفت شد -چون قیمت نفت را قدرت‌های دیگرند که معین می‌کنند، گاهی تحریم می‌کنند، گاهی می‌خرند، گاهی میگویند نباید از فلانی بخریم، از این کشور بخریم- این مشکلات وجود دارد. ما باید خودمان را از اقتصاد نفتی خلاص کنیم که البته کار بسیار دشواری هم هست؛ اما بالاخره باید حتماً این کار در کشور انجام بگیرد.»

حالا که چهل و پنجمین مستأجر کاخ سفید عزم خود را جزم کرده که نفت کشورمان صادر نشود و کشور‌ها را تهدید می‌کند که اگر نفت ایران را بخرید، چنین و چنان می‌کنیم، توجه به درمان این بیماری مزمن اهمیت صدچندان پیدا می‌کند، چراکه تنها پاشنه آشیل کشور، اقتصاد نفت‌محور بوده و دشمن در هر برهه‌ای که بنا بر فشار داشته، از حربه تحریم‌ها برای پیشبرد مقاصد خود بهره برده است.
 
درست است که در حال حاضر، به دلیل کاهش فروش نفت فشار‌های معیشتی بر مردم وارد می‌شود، اما با نگاهی دیگر، فرصت بی‌نظیری فراهم آمده تا یک‌بار برای همیشه اقتصاد کشور را از این بلیه نجات دهیم. سیاست غرب پیش از به قدرت رسیدن ترامپ این بود که ما فقط نفت بفروشیم و همه‌چیز را وارد کنیم، اما اکنون که شرایط به این شکل رقم خورده، باید به سمت ایجاد ارزش‌افزوده از طلای سیاه برویم و پایه‌های تولید را چنان مستحکم کنیم که حتی اگر صنایع مرتبط با نفت مثل پتروشیمی هم تحت تحریم قرار گرفت، با خیال راحت بتوانیم چاه‌های نفت را پلمپ کنیم.

از سوی دیگر، برخی به‌اشتباه تصور می‌کنند فروش نفت، منجر به ایجاد اشتغال می‌شود درحالی‌که فارغ از شرایط تحریمی که در آن قرار گرفته‌ایم، شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور، قیمت هر بشکه نفت، تک‌رقمی شود و اگر تا آن زمان به کشوری صنعتی و تولیدی تبدیل نشده باشیم، این منبع عظیم روزی به پایان رسیده و یقیناً آینده اقتصادی کشور به خطر خواهد افتاد.
 
نکته اینجاست که به مخاطره افتادن اقتصاد فقط به معنی افزایش فقر یا تنگی معیشت مردم نیست، بلکه به این مفهوم است که «عزت ملی» هم در معرض تهدید قرار می‌گیرد. طبیعتاً کشوری که نتواند از جوانان پرتلاش و استعداد‌های فراوان آن‌ها برای رفع تهدیدات بهره گیرد و به نخبگان خود بها نداده و آن‌ها را فراری دهد، به بیگانگان، وابسته باقی خواهد ماند و این وابستگی یعنی پایمال شدن وجاهت و غرور ملی. ملاحظه کنید که رهایی از اقتصاد نفتی و تضمین اقتدار نظام اسلامی چه راه پرافتخار و البته پر زحمتی است و آن را مقایسه کنید با ساده‌اندیشی کسانی که میدان دید آن‌ها بیش از چند قدم نیست و گمان می‌کنند که با افزایش فروش و قیمت نفت، رکود از بین می‌رود و رونق به بازار کساد جامعه بازمی‌گردد!

افزون بر این، تزریق درآمد‌های نفتی به اقتصاد، موجب ایجاد دور باطلی شامل افزایش نقدینگی، تورم و واردات از یک‌سو و کاهش توان رقابتی تولیدات داخل و افول آن از سوی دیگر می‌شود؛ ضمن اینکه پیامد‌های جانبی ایجاد چنین چرخه‌ای، عبارت است از رواج فعالیت‌های واسطه‌گری و دلالی به جهت وابستگی بازار داخل به واردات و درنتیجه نرخ ارز. روشن است که چنین فرایندی جز به ایجاد فشار بر اقشار ضعیف جامعه و افزایش فقر منجر نخواهد شد. در این بحبوحه، دو راهکار اساسی «توسعه صنایع تبدیلی نفت با هدف ممانعت از خام‌فروشی و تبدیل آن به فرآورده‌هایی با ارزش‌افزوده» و نیز «رونق تولید ملی جهت ایجاد بستر مناسب برای درآمد‌های پایدار، به‌ویژه مالیات بر ارزش‌افزوده» می‌تواند مقدمات تغییر ساختار اقتصاد ایران را فراهم آورد.

این امر، بیش از همه مستلزم کار جهادی و شبانه‌روزی و از همه مهم‌تر، باور داشتن این حقیقت است. کسانی که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند بپذیرند که اقتصاد منهای نفت، یک امکان نیست بلکه ضرورتی غیرقابل گریز است، طبیعتاً ترمز پیشرفت کشور هستند؛ هرچند ادعا کنند که هدفشان خدمت است. ملاک ارزیابی ادعای مسئولین، پای‌کار بودن در راستای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است وگرنه همه می‌گویند که خدمتگزار و خادم‌اند! این خدمتگزاری ملاک و چارچوب دارد و نمی‌توان از یک‌سو، نسبت به استخراج نفت حریص بود و از طرفی، برای حل مشکلات کشور داد سخن داد. متأسفانه این سخنان از طرف کسانی بیان می‌شود که یا اغراض جناحی و گروهی دارند و یا واقعاً خود را به خواب زده‌اند.
 
این جماعت افتخارشان این بود که کار‌های بزرگ را که توان انجام آن در داخل با کیفیت بالا وجود دارد را به خارجی‌ها سپرده‌اند، درحالی‌که آن‌ها دلسوز کشور نبوده و نیستند؛ چه در پروژه‌های نفتی که شرکت‌های بین‌المللی با شرایط آسان وارد صنعت نفت ایران شدند، اما به‌محض بروز مشکل، به‌راحتی تعهدات خود را فراموش کرده و از کشور خارج شدند و چه در طرح‌های عمرانی و تولیدی که از ترس تحریم‌ها کار را متوقف کردند و رفتند. همه این تدابیر اشتباه، اقتصاد کشور را به نفت وابسته‌تر کرد و شرایط موجود را پدید آورد. رهبر حکیم انقلاب، پنج سال پیش به این طیف از مسئولین انتقاد کرده و فرمودند: «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سرکار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم در چاه‌های نفت را ببندیم. آقایان به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟» (۱ فروردین ۹۲)

گرچه در حال حاضر شرایط ایجاب می‌کند که برای تحدی در مقابل زیاده‌گویی آمریکا، به هر ترتیب ممکن و به هر میزان که اراده کنیم نفت بفروشیم، اما راهکار بلندمدت را باید در «امنیت اقتصادی» جستجو کرد چراکه شرط هم‌تراز کردن وجاهت اقتصادی جمهوری اسلامی با جایگاه سیاسی و بین‌المللی آن، چیزی جز فاصله گرفتن از خام فروشی و درآمد‌های حاصل از آن نیست. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: حمایت
ارسال نظرات