۲۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۸
کد خبر: ۴۳۲۸۷۶
درباره ضیافت تبیین شد؛

سیره عملی عالم متواضع و رزمنده‌‌ انقلابی

مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی برای امام خمینی احترام بسیاری قائل بودند، اطاعت از ایشان را واجب و هر انتقادی را حرام می‌دانستند و معصیت اعلام می‌کردند.
آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) در جبهه آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) در جبهه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سید ابوالحسن خاموشی، خواهر زاده آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) شب گذشته در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما به بیان سیره عملی این عالم پرداخت و خاطرنشان کرد: اخلاص در تمامی جزئیات رفتاری این عالم دیده می شد؛ به عنوان مثال هنگامی که ایشان در جلسه ای حضور داشتند و از ایشان تجلیل می شد، ناراحت می شدند و تذکر می دادند که نام مرا ببرید و «آیت الله» نگویید؛ همچنین اجازه دست بوسی نمی دادند.

 

خواهرزاده آیت الله تهرانی(ره) به بیان خاطره ای درباره عکس انداختن از این عالم اشاره و اظهار داشت: تمام تلاششان بر این بود که کار را برای خدا انجام دهند و شبهه غیر خدایی در کارهایشان ایجاد نشود؛ فرزند ایشان می گفت که پدرم نمی گذاشتند که دوربینی بیاوریم و از او عکس بگیریم، اما بعد از مدت ها او را راضی کردیم که از ایشان عکسی بگیریم، این عالم در آن لحظه در اتاق نشسته بودند و نور کافی وجود نداشت و به او گفتم که در ایوان خانه قرار بگیرید که نور باشد، ایشان فکری کردند و گفتند که پسرم از اینجا که می خواهیم به ایوان بیایم، اگر اجلم برسد، به خدا بگویم که قصدم از این کار چه بوده است، و به این دلیل منصرف می شوند؛ بسیار به مسأله اخلاص مقید بودند؛ توجه داشتند که شهرت پیدا نکنند و این نشان از اخلاص این عالم بود.

 

وی ضمن بیان داستانی، درباره نحوه برخورد آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) با خانواده شان اشاره و تصریح کرد: این عالم تلاش می کرد که هیچ برتری جویی نسبت به دیگران از جمله خانواده و غیر نداشته باشد و در رابطه با خانواده احساس وظیفه می کردند؛ شخصی می گوید در یک شبی از ماه رمضان آمدم و دیدم که میرزا جواد آقا پشت در نشسته است و گفتم چرا اینجا نشستید؟ گفتند که من جایی دعوت بودم و برگشت و دیدم که کلید همراهم نیست؛ نگاه کردم و دیدم که چراغ ها خاموش است و خود را مجاز ندانستم که مزاحم خانواده شود و تا هنگام سحر می نشینم، هنگامی که خانواده برای سحری بیدار شدند، آن موقع در می زنم و تا آن موقع نشستند؛ یعنی تا این حد هم حاضر نبودند که ظلم کنند.

 

نظر آیت الله تهرانی درباره ولایت فقیه

خاموشی درباره عقیده آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) به ولایت فقیه گفت: ایشان برای امام خمینی(ره) بسیار احترام قائل بودند و اطاعت از امام راحل را واجب و انتقاد از ایشان را حرام می دانستند و معصیت اعلام می کردند؛ اما در تبعیت از ولایت امام راحل مقید بودند و توصیه می کردند.

 

خواهرزاده آیت الله تهرانی(ره) به سیره عملی این عالم در برخورد با مردم اشاره کرد و یادآور شد: علما تمام درس ها را به دو منظور هدایت و آشناکردن مردم با خدا، قیامت و احکام الهی و دیگری، احترام به مردم می خوانند و مردم را عیال الله و مخلوق خدا می دانستند و به اعتبار خدا برای همه مخلوقات احترام قائل هستند و خدمت به خلق را بالاترین ارزش برای خود می دانند؛ ایشان شخصا میهمان را از ورودی درب منزل به اتاق دیدار خود راهنمایی می کردند و مقید بودند که هر مراجعه ای را جواب دهند.

 

وی به تلاش های این عالم درباره دعوت مردم به انقلاب خاطرنشان کرد: در مقدمات اعتصابات قبل از انقلاب شخصاً شرکت می کردند تا دیگران نیز تشویق شوند و خودشان برای انجام وظیفه شخصی حضور پیدا می کردند.

 

خاموشی با اشاره به تلاش های آیت الله تهرانی برای حضور مردم در جبهه های حق علیه باطل اظهار داشت: ایشان برای تشویق رزمندگان، جلساتی را با آنها در مشهد داشتند و نوارهای آن موجود است و بسیار آموزنده است و با بیان آیات و روایات، ضرورت دفاع را بیان می کردند و خودشان هم در جبهه های دفاع مقدس حضور پیدا می کردند.

 

حضور آیت الله تهرانی در جبهه های حق علیه باطل و فرمانبرداری از فرمانده خود

خواهرزاده آیت الله تهرانی(ره) به حضور این عالم در دفاع مقدس اشاره و تصریح کرد: به ایشان تذکر داده می شود که با توجه به شرایط جسمانی تان، نمی توانید در جبهه حضور پیدا کنید؛ این عالم می گوید می دانم اما همانطور که پرستویی در به آتش افتادن ابراهیم منقار خود را آب کرده بود تا آتش را خاموش کند و به او گفتند که منقار تو نمی تواند آتش را خاموش کند، گفت می خواهم مرا ابراهیمی بشناسند؛ ایشان گفته بودند که من هم می خواهم به عنوان مدافع نظام جمهوری اسلامی شناخته شوم.

وی به تبعیت آیت الله تهرانی از فرمانده خود در جبهه ها اشاره کرد و گفت: ایشان وقتی به جبهه می رفتند، خود را تابع فرمانده می دانستند؛ فرمانده برای این که رزمنده ها را عادت دهد، عملیات فیزیکی(از جمله بخواب بلند شو) انجام می داده و ایشان هم مثل سایر رزمنده ها خود را بر روی زمین می انداختند و بلند می شدند و می گفتند که تبعیت از ایشان واجب است و به عنوان اطاعت یک امر وجوبی این کار را انجام می دهم.

 

خاموشی به وصیت آیت الله تهرانی درباره سنگ قبرش پرداخت و یادآور شد: ایشان تأکید داشتند که بر روی سنگ قبرم چیزی ننویسید و سؤالاتی یپش آمده بود که در این راستا برای شناخته شدن قبر ایشان، تابلو و عکسی از این عالم نزد قبرشان است.

 

در این برنامه، سید ابوالحسن خاموشی، خواهر زاده آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) و همچنین پخش مستندی از زندگی آن عالم و سخنانی از علما و بزرگان به زندگی نامه و شخصیت این عالم پرداخته شد که در ادامه به بخشی از این مطالب اشاره می کنیم:

 

آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) سعی می کرد که موضوعاتی را برای تدریس انتخاب کند که مورد نیاز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد؛ هم ردیف شاگردان بر روی زمین می نشست و هیچ گاه برای خود جای خاصی را در نظر نمی گرفت.

 

احترام آیت الله تهرانی به شاگردان خود

او با فروتنی تمام دو زانو می نشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسم آمیخته با ادب و احترام درس می داد؛ همین احترام به شاگردان و حفظ شخصیت آنها، سبب رونق درسش می شد.

 

آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی(ره) بسیار متواضع بودند که این ویژگی این عالم، زبانزد عام و خاص است و در جهات اخلاقی بسیار موفق بودند و به فکر جامعه بودند و کارهای اجتماعی که پیش می آمد و لازم بود دخالت کند، وارد می شد؛ تا جایی که جنگ و جبهه جزو برنامه های مرحوم میرزا بود و مکررا به جبهه می رفتند و در ارتباط با مسائل اجتماعی بسیار فعال و کوشا بودند.

 

از نظر جهات رفتاری و اخلاقی تا آنجا در ایشان قوت داشت که دوست نداشتند که کسی نام ایشان را با عنوان ببرد و حتی پشت کتابش، نام خود را تحت عنوان جواد تهرانی آورد.

 

با وجود اشتغالات علمی، هرگز از توجه به مردم و مسؤولیت های اجتماعی دوری نماند؛ تأسیس نخستین صندوق قرض الحسنه در ایران در سال 1342 با تأیید و همکاری این بزرگوار در مشهد صورت گرفت.

 

از نظر تألیفات، آثاری دارند که به حقیقت فوق العاده است که بخشی حوزوی است و رعایت تواضع را در تمام نوشته های خود کرده اند که به خوبی استفاده می شود که هیچ گونه تعصبی در مطالب نداشته است و هر چه بیشتر اثارشان دیده شود، حالت ادب و توج به مسائل اخلاقی در عین مسائل دینی مشاهده خواهد شد.

 

هر گاه احساس می کردند که در جامعه خلأیی از لحاظ مطلبی است که مطلبی به اشتباه در جامعه تزریق شود یا مطلب نا درستی گسترش پیدا کند، همت می کردند تا آن خلأ را پر کنند.

 

در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سال های آخر زندگی و با همان قد خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد؛ بار سوم که در جبهه رفته بودند بودند، فرمودند که می خواهم به جماران بروم، به این مکان رفتیم و در زدیم و خادم امام راحل گفت چه کسی است؟ گفت جواد هستم و هر چه این خادم فامیلی ایشان را می پرسید، این عالم فقط نام خود را مطرح می کرد؛ این خادم رفت و به امام راحل گفت و امام متوجه شدند و در دَم درب خانه حاضر شدند و تعارف کردند و وارد شدند و کنار امام راحل نشستند؛ وقتی می خواستیم بیاییم امام راحل کفش های این عالم را جفت کردند؛ این عالم بلافاصله خم شد و کفش های خود را بوسید و زیر بغل خود گذاشت و امام گفتند که اینجا سنگلاخ است و پاهایتان خونی می شود؛ میرزا جواد  آقا گفت این کفشی که دست امام به آن خورده را نمی توانم به پا کنم.

 

آیت الله تهرانی سه شنبه دوم آبان ماه ۱۳۶۸ بر اثر بیماری در مشهد در گذشت و طبق وصیت خود، در بهشت رضا، قبرستان عمومی مشهد، به خاک سپرده شد./822/پ201/ی

ارسال نظرات