۰۴ دی ۱۳۸۹ - ۱۸:۰۹
کد خبر: ۹۳۹۴۲
معاون فرهنگی سازمان اوقاف:

باید از کار ویترینی در حوزه قرآن پرهیز کرد

خبرگزاری رسا ـ معاون فرهنگی سازمان اوقاف گفت: برگزاری مسابقات خواهران در سطح بین‎المللی نیاز به ‎کارشناسی دقیق دارد تا هدف آن مشخص شود و مهمتر این‎که آیا شؤون و ساختار مسابقات قرآنی در بخش خواهران، بین کشور‎ها یکسان است یا خیر.
حجت الاسلام احمد شرفخاني


به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حجت‎الاسلام احمد شرفخانی، روحانی خوش‎رویی است که معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه را بر عهده دارد. آن‎چه در این مصاحبه نشریه پنجره با وی بیشتر مورد نظر قرار گرفت، مرور فعالیت‎های قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه بود. در اکثر کشور‎های مسلمان، کلیه امور قرآنی بر عهده سازمان اوقاف آن کشور است و در ایران هم بخش زیادی از این امور را همین سازمان عهده‎دار است. گرچه به‎نظر می‎‎رسد با وجود سازمان‎ها و نهاد‎های گوناگون که در حوزه قرآن فعالیت می‎‎کنند، یک مدیریت واحد و قوی برای اداره امور لازم است تا نتایج بهتری به‎دست آید.

سال‎هاست که برگزاری مسابقات قرآن در ایران هم مانند بسیاری از کشور‎ها بر عهده سازمان اوقاف و امور خیریه است. روند برگزاری این مسابقات از مراحل اولیه تا مرحله بین‎المللی چگونه است؟
یکی از مهم‌ترین وظایف سازمان اوقاف، برگزاری مسابقات قرآنی است که این مسابقات از مرحله شهرستانی شروع شده و بعد از آن مراحل استانی، منطقه‎ای، کشوری و بین‎المللی برگزار می‎‎شود. این مسابقات در دو بخش خواهران و برادران و در مقاطع سنی شکوفه‎‎ها، یعنی افراد زیر 16 سال و بزرگسالان یعنی افراد بالای 16 سال برگزار می‎‎شود.
شروع مسابقات از مرحله شهرستانی است که در 260 شهرستان مسابقات را برای خواهران و برادران برگزار می‎کنیم. هر سال بیش از 30 هزار نفر در این مسابقات شرکت می‎‎کنند و زیرمجموعه های این مسابقات هم متنوع است؛ مثلا در مسابقه حفظ قرآن، حفظ دو، پنج، 10، 20 و 30 جزء قرآن را داریم.
نکته دیگر این‎که برگزیدگان مسابقات قرآنی سازمان‎های دیگر، تنها دارای اعتبار داخلی هستند و نمی‎‎توانند در عرصه بین‎المللی حضور پیدا کنند و در عین‎حال نمی‎‎توانند از امتیازات مسابقات دیگر استفاده کنند. اما اعتبار مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه در سطح داخلی و خارجی است و برگزیدگان مسابقات این سازمان می‎‎توانند در عرصه بین‎المللی هم به رقابت بپردازند.
ظاهرا مسابقات قرآن ایران تفاوت‌‎هایی با مسابقات کشور‎های دیگر دارد و غیر از تلاوت، موارد دیگری هم به آن اضافه شده است.
مقام معظم رهبری در مورد تدبر در قرآن کریم تأکید زیادی دارند و می‎‎فرمایند که قرائت، حفظ و ترتیل لازم است، اما بحث تدبر در مفاهیم قرآنی بسیار مهم است. در این زمینه اقداماتی در سازمان اوقاف و امور خیریه انجام شده است. از جمله این‎که افرادی که قصد شرکت کردن در مسابقات اوقاف را دارند باید در آزمون مفاهیم شرکت کرده و حدنصاب نمره را کسب کنند. حتی اگر کسی بخواهد در آزمون قرائت شرکت کند، باید در آزمون مفاهیم که شامل ترجمه لغات و بخشی از مفاهیم است شرکت کند. نظر ما این است که کسی که می‎‎خواهد در آزمون حفظ و یا قرائت شرکت کند، باید با مفاهیم اجمالی آیات قرآن آشنا باشد و این مفاهیم در نشریه بشیر چاپ شده است. سه شماره از این نشریه، ویژه آزمون مرحله شهرستانی است و در مرحله استانی، دو شماره دیگر هم به آن افزوده می‎‎شود.
آیا این نوع کار‎ها مانند دوره‎‎های تدبر که اشاره کردید، به نوعی موازی‎کاری با فعالیت سازمان‌‎های دیگر که کار قرآنی می‎کنند، مانند آموزش عالی نیست؟ چون آن‎‎ها هم دوره‎‎هایی با عنوان تدبر در قرآن برگزار می‎‎کنند.
نه. این فعالیت‎‎ها در هیچ‎جا به این شکل انجام نمی‎‎شود. در سازمان‎های دیگر، برنامه آموزشی وجود دارد، اما این تعداد مجموعه را تحت پوشش قرار نمی‎‎دهند. اصولا افراد در مسابقات شرکت می‎کنند، چون می‎‎خواهند خود را به‎عنوان نخبه قرآنی معرفی کنند و شرط ورود در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه این است که در آزمون تدبر شرکت کنند. در عین‎حال، سطح مسابقات شهرستانی، استانی و به‎ویژه کشوری در سازمان اوقاف و امور خیریه از بسیاری از مسابقات بین‎المللی کشور‎های دیگر بالاتر است و داوران بین‎المللی هم به این مسأله اذعان دارند.
 
پس چرا قاریان برجسته مصری یا کشور‎های دیگر، زیاد در مسابقات کشور ما شرکت نمی‎‎کنند؟
ما معتقدیم که سطح مسابقات قرآنی در کشور ما از سطح مسابقات سایر کشور‎ها بالاتر است. این تنها یک ادعا نیست، چون من شخصا در مسابقات قرآنی کشور مالزی حضور داشتم و در کنار آن با مسئولان برگزاری مسابقات قرآن این کشور به گفت‎وگو نشستیم و به‎طور مفصل در این مورد بحث و گفت‎وگو کردیم. سئوال ما این بود که چرا در کشور مالزی که برای پنجاه و دومین سال متوالی مسابقات قرآنی برگزار می‎‎شود، فقط 37 کشور در مسابقات شرکت می‎‎کنند؟ در این شرایط به‎نظر می‎‎رسد که این کشور نتوانسته است جایگاه مسابقات خود را در عرصه بین‎الملل گسترش دهد. اما سطح مسابقات ما خیلی بالاست و همیشه رتبه‎‎های اول و یا دوم را در سطح بین‎المللی کسب کرده‎ایم و جالب این‎که نفرات دوم یا سوم کشور ما در مسابقات مالزی رتبه اول را کسب می‎‎کنند.
اهتمامی که در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه از نظر مسئولین و مردم وجود دارد بسیار ویژه است، ولی در مالزی چنین اتفاقی نمی‎‎افتد چون آن‎‎ها تنها در رشته قرائت، مسابقات را برگزار می‎‎کنند. در حالی‎که در ایران مسابقات حفظ و مقاله‎نویسی هم وجود دارد و بخش مقاله‎نویسیمعنایش این است که ما می‎‎توانیم از طریق قرآن، پاسخگوی شبهات و مسائل جهان اسلام و سایر ادیان باشیم. به این روش که مدتی پیش از برگزاری مسابقات، رئوس موضوعات را به سایر کشور‎ها اعلام می‎‎کنیم و هر سال حدود 500 مقاله در موارد متنوع که سطح 70 درصد از نویسندگان این مقالات فوق‎لیسانس و دکترهستند، به‎دست ما می‎‎رسد. چون در بخش بین‎المللی، آزمون تفسیر و مفاهیم نداریم، از طریق مقالات قرآنی این خلاء را پر می‎‎کنیم. از طرف دیگر در بحث داوری، اکثر داوران بین‎المللی از کشور ما هستند و داورانی هستند که درعرصه بین‎المللی شناخته شده‎اند، یعنی در سطح بالایی هستند.

شاید دلیل استقبال از مسابقات قرآنی مالزی، مدل برگزاری مسابقات این کشور باشد. نظر شما چیست؟
با این نظر موافق نیستم، چون معتقدم که مسابقات قرآنی کشور مالزی از مسابقات ما ضعیف‎تر است. آن‎‎ها تبلیغات شهری گسترده‎ای ندارند، یعنی مردم در جریان نیستند که یک اتفاق قرآنی در کشورشان می‎‎افتد. آن‎‎ها یک شبکه پخش مستقیم دارند که هر شب دو ساعت فیلم مسابقات را پخش می‎کند اما ما از صبح تا شب مسابقات را به‎طور زنده پخش می‎‎کنیم.

با این‎که شما معتقدید سطح مسابقات ما از بقیه کشور‎ها بالاتر است، پس چرا قاریان مصری کمتر به‎عنوان مسابقه دهنده در مسابقات کشور ما شرکت می‎‎کنند؟
شاید یکی از لایل اش تفاوت در سطح جوایز باشد. البته جوایز ما و مالزی در حال حاضر در یک سطح است، اما قبلا پایین‎تر بودیم و من به این مسأله انتقاد دارم. امسال جوایز شهرستانی و استانی را 100 درصد افزایش دادیم و معتقدم که این میزان هنوز کم است. چون برای نخبه قرآنی در کشور ما که یک کشور اسلامی قرآنی است، دولت و نظام باید با تمام وجود سرمایه‎گذاری کند. اما این اتفاق نیفتاده و ما به‎عنوان مشوق باید جوایز را افزایش دهیم چون معتقدم در کشوری زندگی می‎‎کنیم که حکومت، نظام و دولت قرآنی هستند و قانون کشور ما برگرفته از قرآن است؛ ما به این سمت و سو حرکت می‎‎کنیم. اما این‎که چرا نتوانستیم جایگاه خود را پیدا کنیم؟ یک بخش به افرادی برمی‎گردد که در عرصه قرآنی فعال هستند و مرغ همسایه را غاز می‎‎بینند و کشور‎های دیگر را برتر و بالاتر می‎‎دانند. در عین‎حال در عرصه قرآنی سرمایه‎گذاری درستی انجام نشده است. البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم و دهم فعال شده است، اما پیش‎تر این‎طور نبود. و لازم است که این وزارتخانه بیش از این در این عرصه فعال باشد. اما به‎نظر من بعضی از کشور‎ها از روی عمد در مسابقات بین‎المللی شرکت نمی‎‎کنند. برخی به‎دلیل مسائل سیاسی است و برخی می‎‎ترسند که ابهت‎شان در ایران شکسته شود، یعنی می‎‎دانند که در ایران نفر اول نمی‎‎شوند. شما می‎‎دانید که قاریان مصر، قاریان مجلس خوان هستند و در مسابقات فنی امتیاز چندانی کسب نمی‎‎کنند. امسال نفر اول مسابقات مالزی از قاریان مصری بود، اما اگر امروز با قاریان نفراول کشور ما رقابت کند، یقینا رتبه کمتری کسب می‎‎کند.

آیین نامه‎‎های داوری هم در این مورد نقش دارند. شاید آن‎‎ها بر طبق آیین نامه مالزی می‎‎خوانند که با آیین نامه داوری ایران متفاوت است. داوران ما آزادانه امتیاز می‎‎دهند و امسال هم امتیازدهی رایانه‎ای بود. در حالی‎که در مالزی امتیازدهی به‎طور دستی انجام می‎‎شود. آن‎‎ها خودشان اعلام کرده‎اند که آیین نامه داوری قرآنی جمهوری اسلامی ایران، یکی از آیین نامه‎‎های قوی در جهان است.
نکته بعدی در بحث مسابقات بین‎المللی ما این است که هم کمیت برای ما اهمیت دارد و هم کیفیت. 95 نفر از برادران در بیست و هفتمین دوره مسابقات ما شرکت کردند، اما مجموع تعداد شرکت‎کنندگان در دو بخش خواهران و برادران در کشور مالزی، نصف شرکت‎کنندگان مسابقات ایران بود. در عین‎حال اهتمامی که ما نسبت به مسابقات داریم در مالزی تا این حد نیست. در ایران رؤسای سه قوه در مسابقات حضور دارند، اما در آن‎‎جا فقط در مراسم افتتاحیه و اختتامیه، دولت‎مردان‎شان حضور دارند. در واقع مسابقات بهانه‎ای است که وارد بطن قرآن شویم، اما مراسم آن‎‎ها به‎سمتی می‎‎رود که خلاف قرآن عمل می‎‎کنند.
مسابقات بین‎المللی تنها یک مسابقه است. اما سازمان اوقاف و امور خیریه در کنار مسابقات، نمایشگاه‎‎های متنوع، همایش بزرگ بانوان فعال قرآنی، جشنواره قصه‎‎های قرآنی و نشست‎‎های تخصصی برگزار می‎‎کند. همچنین در این مسابقات اساتیدی حضور دارند که بلافاصله نکات را به شرکت‎کنندگان اعلام می‎‎کنند. نگاه به ارتقای مسابقات در عرصه بین‎المللی این است که از این فضای قرآنی، برای ترویج قرآن هم استفاده کنیم. مثلا قصه‎‎های قرآنی یکی از ابعاد فعالیت‎‎های قرآنی است و دبیرخانه دائمی آن در اوقاف است که از سال 1374 فعالیت خود را شروع کرده و امسال سومین دوره آن برگزار می‎شود. منظور این است که برخی کشور‎ها تنها مسابقه برگزار می‎‎کنند، اما مسابقات قرآنی در ایران به‎نوعی جشنواره است و بهانه‎ای است تا بتوانیم اتفاقات قرآنی دیگری را هم در کنار آن بگنجانیم و به‎نظر می‎‎رسد که اقدامات خوبی در این راستا صورت گرفته، هرچند که هنوز به نقطه مطلوب که شأن قرآن است، نرسیده‎ایم.

ما در رشته‎‎های گوناگون قرآنی مانند حفظ، شرکت‎کنندگان خانم قوی‎ای داریم. برای بانوان شرکت‎کننده در این مسابقات چه برنامه‎ای دارید؟
مسابقات خواهران از مرحله شهرستانی شروع شده و تا مرحله کشوری ادامه دارد. اما برخی کشور‎ها این مراحل را ندارند و ساختار آن‎‎ها کاملا با ساختار مسابقات خواهران در ایران متفاوت است. در کشور ما مسابقات خواهران تا مرحله کشوری ادامه دارد و طبق احکام شرعی، هیأت داوران هم از خانم‎‎ها هستند و سطح مسابقات هم خوب است. چون وقتی در مسابقات کشور‎های دیگر شرکت می‎‎کنند، رتبه‎‎های خوبی را کسب می‎‎کنند. البته ما خانم‎‎ها را به کشور‎هایی می‎‎فرستیم که شئونات و ساختار شرعی ما را مراعات کنند.
سال گذشته در دیداری که تعدادی از پژوهشگران قرآنی با مقام معظم رهبری داشتند، یکی از خواهران بحث برگزاری مسابقات بین‎المللی ویژه خواهران را مطرح کرد و رهبری فرموند که باید مورد بررسی و کارشناسی قرار بگیرد. سازمان اوقاف و امور خیریه از آن زمان، فعالیت کارشناسی در این زمینه را آغاز کرد تا مشخص شود که این مسابقات به چه شکلی برگزار شود، تعداد کشور‎هایی که می‎‎توانند در این مسابقات شرکت کنند چندتاست و زیرساخت‎‎های موردنیاز چه چیزهایی است.
امسال هم با همین بهانه همایش بانوان فعال قرآنی در سالن اجلاس سران و هم‎زمان با مسابقات بین‎المللی برگزار شد، که در آن 20 نفر از بانوان فعال قرآنی مورد تکریم و تجلیل قرار گرفتند.
اما برگزاری مسابقات خواهران در سطح بین‎المللی نیاز به‎کارشناسی دقیق دارد تا هدف آن مشخص شود و مهمتر این‎که آیا شئونات و ساختار مسابقات قرآنی در بخش خواهران، بین کشور‎ها یکسان است یا خیر. پس از انجام کار کارشناسی، باید نتایج را خدمت مقام معظم رهبری ببریم تا به یک جمع بندی دقیق برسیم.

معمولا در روز‎‎هایی که وی‍ژه زنان و دختران است، برنامه‎‎های متنوعی در محیط مخصوص خانم‎‎ها برگزار می‎‎شود و تبلیغات و بازتاب زیادی هم دارد. اما در برگزاری مسابقات کشوری قرآنی ویژه بانوان، این اتفاق نمی‎‎افتد و به نوعی غریبانه برگزار می‎‎شود. چرا در این زمینه تبلیغات بیشتری انجام نمی‎‎شود؟
این را قبول دارم و معتقدم در این زمینه کم لطفی شده است. در مورد بازتاب خبری مسابقات قرآنی بانوان با مشکل مواجه هستیم. چراکه مسابقات برادران پخش مستقیم دارد و در سال گذشته هم که این مسابقات در استان لرستان برگزار شد، از زمان شروع تا پایان کار و اعلام نتایج، پخش مستقیم از شبکه قرآن و رادیو قرآن داشتیم. اما مسابقات خواهران قابل‎پخش نیست و بعضا در بازتاب خبری با مشکل مواجه هستیم. در بخش رسانه‎ای و اطلاع‎رسانی معتقدیم که باید فعالیت بیشتری صورت گیرد. برای حل این نوع مشکلات، امسال ساختار زمانی برگزاری مسابقات را تغییر دادیم. به‎طوری که از امسال قرار است مسابقات خواهران و برادران با فاصله زمانی در یک استان اتفاق بیفتد تا ظرفیتی که تا به حال برای برادران سرمایه‎گذاری می‎‎شد، برای خواهران هم اتفاق بیفتد.

نظرتان درباره منشور توسعه فرهنگ قرآنی چیست؟ آیا فکر می‎‎کنید که کارآیی لازم را دارد و آن اهدافی که در آن پیش‎بینی شده، قابل‎دسترسی است؟
منشور توسعه فرهنگ قرآنی اتفاق میمون و مبارکی برای نظام جمهوری اسلامی است و به‎نظر می‎‎رسد که چهارچوب ساختاری خوبی دارد که اگر نظام جمهوری اسلامی ایران و مجموعه دولت طبق آن عمل کنند، می‎‎توانند به نتایج مطلوبی برسند. چون در آن، بحث آموزش همگانی قرآنی دیده شده است. و همچنین بهتر است که در اختصاص بودجه‎‎ها، به‎جای جزیره‎ای عمل کردن، بر طبق منشور عمل شود.
البته معتقدیم که در مورد سازمان اوقاف و امور خیریه، کم لطفی شده است. البته شاید دلیل آن، این باشد که سازمان اوقاف و امور خیریه در آن دوره، این منشور را چندان پیگیری نکرده است. در حالی‎که تمام مکاتبات قرآنی میان کشور ما و سایر کشور‎ها از طریق سازمان اوقاف و امور خیریه انجام می‎‎شود و کل فعالیت های قرآنی در اختیار این سازمان است و تمام کشور‎ها اوقاف را با فعالیت قرآنی می‎‎شناسند.
در منشور توسعه فرهنگ قرآنی، تنها دو فعالیت را برای اوقاف در نظر گرفته‎اند: چاپ قرآن و برگزاری مسابقات. اما ابعاد دیگر را ندیده‎اند در حالی‎که فعالیت‎‎های اوقاف ابعاد زیادی دارد. در عین‎حال منشور باید در تقسیم بندی وظایف به‎طور بازتری عمل کند و نباید ظرفیت‎‎ها را حذف کند. بلکه باید با کنار هم قرار دادن ظرفیت‎ها، هم‎افزایی شود تا به نتایج مطلوبی برسیم. به‎هرحال به‎نظر می‎رسد که این منشور تا یک زمانی می‎‎تواند جوابگوی فعالیت‎‎های قرآنی در کشور ما باشد.

با توجه به این‎که ظرفیت‎‎های سازمان اوقاف و امور خیریه را بسته‎تر از توانایی‎‎های آن دیده‎اند، و به‎هرحال منشور تصویب شده است آیا سازمان اوقاف، خود را محدود به همان ظرفیت‎‎ها می‎‎کند و در چهارچوب منشور حرکت می‎کند یا مانند گذشته، کار خودش را انجام می‎‎دهد؟
ما نمی‎‎توانیم فعالیت‎‎های خود را محدود کنیم. یکی از فعالیت‎‎های قرآنی در کشور ما، چاپ و نشر قرآن کریم است. بزرگترین چاپخانه قرآن کریم در ایران، در اختیار سازمان اوقاف و امور خیریه است. جدا از این، یک سازمان چاپ و انتشارات داریم که قبلا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و سازمان اوقاف آن را خریداری کرد. همچنین بیشترین اهدای قرآن از سوی همین سازمان انجام می‎‎شود. دانشگاه علوم قرآن و معارف اسلامی، امام‎زادگان و... ابعاد دیگری از فعالیت‎‎های سازمان اوقاف و امور خیریه هستند. در حالی‎که برای این سازمان، در منشور، فقط بخش مسابقات را در نظر گرفته‎اند.

به‎نظر شما این نوع برنامه ریزی کردن یعنی بدون هماهنگی و به‎قول شما جزیره‎ای عمل کردن، به‎کار لطمه نمی‎‎زند؟
در کشور ما هر اندازه فعالیت قرآنی انجام شود، باز هم کم است و هیچ‎کدام اضافی نیست و به‎نظر من موازی‎کاری نیست. اما زمانی‎که فعالیت‎‎ها یکدیگر را خنثی کنند، موازی‎کاری اتفاق افتاده است. اما اگر این مجموعه‎‎ها هدایت شوند، منجر به هم افزایی ظرفیت‎‎ها می‎‎شود، مثلا مجموعه‎‎های گوناگون مسابقات قرآنی را برگزار می‎‎کنند که برای ترغیب و تشویق و انتخاب قاری یا حافظ برتر آن صنف بسیار مفید است و موجب ایجاد موج قرآنی در مجموعه‎‎های گوناگون می‎‎شود، مشروط بر این‎که فعالیتی انجام نشود که مجموعه ای دیگر همان را اجرا می‎‎کند. بنابراین لازم است که استاندارد فعالیت قرآنی تعریف شود و یک مرکز بر تمام این فعالیت‎‎ها نظارت داشته باشد. در این شرایط هر اندازه فعالیت قرآنی انجام شود، بازهم جا برای فعالیت وجود خواهد داشت.

مثلا نکته‎ای که نسبت به آن کم‎توجهی می‎‎شود، تدبر و تفسیر قرآن است. تقریبا تمام سازمان‎ها، نهاد‎ها و تشکل‎‎ها در بحث آموزش همگانی قرآنی به‎طور جدی وارد می‎‎شوند؛ اما تدبر و تفسیر قرآن چندان پیگیری نمی‎‎شود. و یا رسم الخط قرآنی که استفاده می‎‎شود، در هر مجموعه‎ای یک نوع ساختار متفاوت با دیگران دارد. در حالی‎که این روند، تداوم فعالیت قرآنی نیست.
 
بهتر آن است که در منشور، استاندارد سازی شود. یعنی تعیین شود که حمایت، اجرای دولتی و سیاست گذاری تا چه اندازه انجام شود. چراکه یک مؤسسه از چندین نقطه کمک می‎‎گیرد، درحالیکه به یک مؤسسه هیچ کمکی نمی‎‎شود. بنابراین باید مؤسسات تأثیرگذار و الگو را بیشتر تربیت و حمایت کنیم. مثلا جامعه القرآن با 407شعبه، بیشترین شعبه را در سطح کشور دارد و زیرمجموعه سازمان اوقاف و امور خیریه است که نماینده ولی فقیه یکی از اعضای هیأت مدیره آن است و اموالی که به آن هدیه می‎‎شود، خودبه‎خود وقف می‎‎شود. این مؤسسه با مؤسسه‎ای که شعبات کمتری دارد باید از نظر میزان حمایت تفاوت داشته باشد. در جامعه القرآن وجود کتب درسی مشخص، تربیت مربی در بخش‎‎های کودک و نوجوان و بزرگسال بسیار فعال است، بنابراین به محض فراهم شدن زمین و ساختمان، شعبه جدیدی از جامعه القرآن تأسیس شده و مدارس تخصصی قرائت راه‎اندازی می‎‎شود. در بعضی جا‎ها باید از کار‎های ویترینی که سرو صدای زیاد و بازدهی کمی دارد، جلوگیری شود. یعنی اگر فعالیتی هزینه بالا، اما بازدهی کمی دارد، کاری ویترینی است. مثلا به‎نظر من بخشی از نمایشگاه قرآن در واقع بازارچه قرآنی است، چون در بخش کتاب و نرم افزار، کتاب‎هایی مانند تعبیر خواب و استخاره با قرآن که هنوز تأیید نشده‎اند، و یا کتاب‎های زرد و سطح پایین عرضه می‎‎شوند. اما در دو سه سال اخیر، یعنی از زمان آقای خواجه پیری تا به حال، اقدامات خوبی انجام شده است. اما چون زیرساخت آن تغییر نکرد، هنوز هم جای کار دارد. مثلا در یک تابلوی قرآنی می‎‎بینیم که یکصد بسم اللـه با شکل‎‎های مختلف نوشته شده است، و باید مشخص شود که برای انجام این کار چقدر هزینه انجام شده و این کار چقدر توانسته مفهوم قرآنی را برساند. در این زمینه می‎‎توان به هنرمندان خط داد که برای سال آینده چه کاری را تهیه کنند، در این صورت می‎‎توان از هنر به‎خوبی استفاده کرد. البته بخش پرسش و پاسخ در نمایشگاه قرآن، یکی از بخش‎‎های موفق آن است که با استقبال زیاد مردم مواجه شده است. به همین دلیل معتقدم که در بعضی بخش‎‎ها، مانند بخش مفاهیم و تدبر در قرآن باید به‎خوبی سرمایه‎گذاری شود. همچنین می‎‎توان بخشی به نام جوان و قرآن و یا بخش خانواده را راه‎اندازی کرد و یا موارد قرآنی مربوط به افراد و مشاغل مختلف را در نمایشگاه قرآن به افراد ارائه داد.

منظورتان از کار ویترینی دقیقا چیست؟
کاری که ظاهر زیبا و جذابی دارد، اما در بطن آن، مفهومی دیده نمی‎‎شود. مثلا بعضی نرم افزار‎ها که تماما کپی شده هستند. اما ممکن است یک کارتون قرآنی برای کودکان که آداب اسلامی را با یک ایده نو به آن‎ها بیاموزد و تقلید از کار دیگری نباشد، دیده نشود.
به هرحال قرآن کتابی برای زندگی ما و پاسخگوی نیازهای ما در تمام ابعاد است. گاهی به اشتباه تصور می‎‎کنیم که خواندن قرآن فقط ثواب دارد. البته قرائت آیات قرآن ثواب دارد، اما قرآن به ما درس زندگی را می‎‎آموزد. چقدر ما تدبر کرده‎ایم که دستور قرآن در مورد نیاز امروز ما چیست؟ و تا چه اندازه به دستورات قرآن عمل می‎‎کنیم؟ در حالی‎که تدبر در قرآن یعنی چگونه فرهنگ قرآن را در جامعه نهادینه کنیم. در این زمینه کار‎هایی انجام شده، اما کار‎های ویترینی هنوز هم وجود دارند.

مقام معظم رهبری در جلسه‎ای فرمودند که اگر مردم با قرآن انس بگیرند، نیاز به سیاست‎گذاری و فشار نیست. این انس با قرآن چطور باید انجام شود؟
تعبیر مقام معظم رهبری این است که تدبر در قرآن نیاز است تا به آن انس بگیریم. ما می‎‎دانیم که تعدادی از آیات قرآن، به سئوالات جوان‎ها پاسخ می‎‎دهد. اما ما جواب سئوال جوان‎ها را از قرآن نگرفته‎ایم. درعین حال بعضی از ترجمه‎ها، ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه هستند و ترجمه روان کم است. نکته دیگر این است که بهتر است آیات تخصصی را در دروس قرآنی مدارس قرار بدهند. این اتفاق در جامعه القرآن روی داده است، یعنی یک کودک هفت ساله می‎‎تواند مکالمه قرآنی انجام دهد و به پرسش‎ها، با آیات قرآنی جواب بدهد، چون به‎طور موضوعی با آیات قرآن آشنا شده است.
در حالی‎که ما مقدمات کار را طولانی کرده‎ایم؛ به‎نظر می‎‎رسد که قرائت، تجوید و روخوانی دروازه‎‎های بوستان قرآن هستند و ما آن‎قدر به دروازه پرداخته‎ایم که هنوز واردبوستان نشده‎ایم تا بتوانیم از آن میوه بچینیم. در این بین، نگاه و نظر بعضی افراد این است که قرآن کتابی در کنار زندگی ماست که در مواقعی از زندگی، آن را می‎‎خوانیم و ثواب می‎‎بریم. اما این نگاه، نگاهی سکولار است که هنوز در کشور ما حاکم است. اما نگاه دیگر این است که قرآن، کتاب زندگی و حاکم بر تمام ابعاد زندگی ماست. در این حالت، قرآن در کنار کتاب‎‎های دیگر قرار نمی‎‎گیرد، بلکه به‎عنوان اصل قرار می‎‎گیرد. زمانی کشور ما قرآنی می‎‎شود که به اصل قرآن اعتقاد داشته باشیم. ببینید در آموزش و پرورش هم همین نگاه وجود دارد، یعنی به دانش‎آموز تلقین می‎‎کنند که کتاب اصلی تو فیزیک و ریاضی است، و قرآن کتاب جنبی توست. نمی‎‎گوییم آن‎‎ها را کنار بگذارند، اما قرآن باید بر آن‎‎ها حاکم باشد.

در قرآن‎‎هایی که سازمان اوقاف و امور خیریه (در چاپخانه اسوه) به چاپ می‎‎رساند، قرآن‎‎های چاپ بیروت، قابل‎توجه است که ظاهرا خیلی هم مورد استقبال قرار گرفته. سازمان اوقاف در چاپ قرآن چه سیاستی را دنبال می‎کند؟
در زمینه چاپ قرآن اقدامات خوبی را در سازمان اوقاف و امور خیریه شروع کرده‎ایم و مدتی است که انواع مختلفی از قرآن با قطع‎‎ها و ترجمه‎‎های گوناگون در حال چاپ هستند. در سازمان، بیشتر پیگیر ترجمه روان هستیم و به این نتیجه رسیدیم که ترجمه آیت‎الله مکارم شیرازی ترجمه خوبی است و در مورد رسم‎الخط هم که در حضور مقام معظم رهبری مطرح شد، به این نتیجه رسیدیم که خط نیریزی با ساختاری که قرآن‎‎های پالتویی دارد، متناسب است.
در عین‎حال سازمان اوقاف و امور خیریه برای داخل و خارج از کشور، قرآن‎‎هایی را چاپ می‎‎کند و قصد داریم که قرآنی چاپ کنیم که زمینه انس بیشتر برای مردم ایجاد کند و تلاش می‎‎کنیم که حتما همراه با ترجمه باشد، مگر برای ترتیل خوانی روز یا قرآن‎‎هایی که به خارج از کشور فرستاده می‎‎شوند.
قرآن حکیم هم مورد استقبال قرار گرفت که دارای فهرست موضوعی اجمالی نکات و توضیحات و شرح آیات بود و تفسیر آیت‎الله مکارم شیرازی در آن وجود دارد. حدود 70 هزار جلد از آن برای حرم امام‎زادگان علیهم السلام فرستاده شد. در این قرآن مردم می‎‎توانند در کنار قرائت آیات، از مفاهیم هم استفاده کنند. در عین حال قرآن‎‎هایی با قطع‎‎های جدیدی که جذابیت ایجاد کند، مانند قطع پالتویی هم در دستور کار هست و حدود 50 هزار جلد از این قرآن چاپ شد، اما به‎دلیل نوع کاغذ ویژه‎ای که در آن به‎کار می‎‎رود، امکان چاپ آن در ایران وجود ندارد.

یعنی قطع و اندازه شکیل تا این حد در انس و ارتباط گرفتن مردم با قرآن مؤثر است؟
استقبال زیاد مردم پاسخ این سئوال را می‎‎دهد. آن‎‎ها می‎‎توانند این قرآن را همیشه همراه داشته باشند. کتاب‎های همراه که در کشور‎های دیگر استفاده می‎‎شوند، همین قطع پالتویی هستند که به‎سادگی قابل حمل و نقل هستند. به‎نظر می‎رسد که اگر قرآن با جذابیت‎‎های خاص و همراه با ترجمه روان و مفاهیم قرآنی باشد، کاربرد زیادی خواهد داشت. البته بحث مالی آن هم از اجرای نیت واقفین است، یعنی واقفینی داریم که درخواست چاپ قرآن را برای ترویج قرآن داشتند.
پیشنهاد می‎‎دهم که بعد از اهانتی که توسط صهیونیسم جهانی به کتاب مقدس قرآن انجام شد، مسلمانان مخصوصا در ایران فقط با شعار وارد نشوند، بلکه اگر هر نفر یک قرآن بخرد و وقف کند، می‎‎توانیم یک موج قرآنی در جهان ایجاد کنیم. افرادی که توان مالی بهتری دارند، قرآن بیشتری وقف کشو‎های اسلامی و غیر‎اسلامی کنند. سازمان اوقاف و امور خیریه هم آمادگی دارد تا این قرآن‎‎ها را با ترجمه‎‎های گوناگون چاپ کند. چراکه در کل کشور، ترجمه قرآن به زبان‎های مختلف، با عنوان «ترجمان وحی» در اختیار سازمان اوقاف و امور خیریه است.

آیا در ترجمه قرآن، به یک ترجمه واحد و ملی فکر کرده‎اید؟
به یک ترجمه فارسی واحد نمی‎‎توان رسید و این کار بسیار مشکل است

به‎نظر من بعضی از کشور‎ها از روی عمد در مسابقات بین‎المللی شرکت نمی‎‎کنند. برخی به‎دلیل مسائل سیاسی است و برخی می‎‎ترسند که ابهت‎شان در ایران شکسته شود، یعنی می‎‎دانند که در ایران نفر اول نمی‎‎شوند. شما می‎‎دانید که قاریان مصر، قاریان مجلس خوان هستند و در مسابقات فنی امتیاز چندانی کسب نمی‎‎کنند. امسال نفر اول مسابقات مالزی از قاریان مصری بود، اما اگر امروز با قاریان نفراول کشور ما رقابت کند، یقینا رتبه کمتری کسب می‎‎کند

به هرحال قرآن کتابی برای زندگی ما و پاسخگوی نیازهای ما در تمام ابعاد است. گاهی به اشتباه تصور می‎‎کنیم که خواندن قرآن فقط ثواب دارد. البته قرائت آیات قرآن ثواب دارد، اما قرآن به ما درس زندگی را می‎‎آموزد. چقدر ما تدبر کرده‎ایم که دستور قرآن در مورد نیاز امروز ما چیست؟ و تا چه اندازه به دستورات قرآن عمل می‎‎کنیم

قرآن کتاب زندگی و حاکم بر تمام ابعاد زندگی ماست. در این حالت قرآن در کنار کتاب‎‎های دیگر قرار نمی‎‎گیرد، بلکه به‎عنوان اصل قرار می‎‎گیرد. زمانی کشور ما قرآنی می‎‎شود که به اصل قرآن اعتقاد داشته باشیم. ببینید در آموزش و پرورش هم همین نگاه وجود دارد، یعنی به دانش‎آموز تلقین می‎‎کنند که کتاب اصلی تو فیزیک و ریاضی است، و قرآن کتاب جنبی توست. نمی‎‎گوییم آن‎‎ها را کنار بگذارند، اما قرآن باید بر آن‎‎ها حاکم باشد/916/د102/ع

ارسال نظرات