۰۴ آذر ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۲
کد خبر: ۹۱۴۱۵

متن کامل پیام آیت الله نظری به مناسبت عید سعید غدیر

خبرگزاری رسا ـ آیت الله عبدالله نظری خادم الشریعه، با صدور پیامی به تبیین موضوع غدیر پرداخت و گفت: غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت، تجلی ولایت، جانشینی و خلافت و آغاز امامت امیرالمومنین با ابلاغ و اعلام پیامبر خاتم است.
آيت الله نظري 
به گزارش خبرگزاری رسا در ساری، آیت الله عبدالله نظری  خادم الشریعه، از علمای برجسته مازندران و بانی غدیر در استان، امروز با صدور پیامی به تبیین موضوع غدیر پرداخت و گفت: غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت، تجلی ولایت، جانشینی و خلافت و آغاز امامت امیرالمومنین با ابلاغ و اعلام پیامبر خاتم است.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین و الائمة(ع)

بمناسبت ایام الولایه دهه خجسته غدیر، ضمن عرض تبریک و تهنیت به عموم طبقات شریف و محترم و مسئلت دوام تاییدات و مزید توفیقات همگان، مطالبی با عنوان تذکرات معروض؛ امید است که ان شاءالله تعالی مفید و موثر واقع شود.

یکم: جهان خدا دارد، بشر ابدیت دارد، عمل عکس‌العمل دارد، انسان عاقل باید همیشه فاعل خیر باشد تا در سایه عکس‌العمل خیرات به عافیت و سعادت برسد.

دوم: جهان بحق آفریده شد. برای حق آفریده شد و حرکت طبیعی انسان به سوی حق است. مگر اینکه انسان با سوء اراده و سوء نیت و سوء تربیت، حرکت به سوی حق را منحرف نماید. پس انسان باید خود را از جهل بیرون بیاورد و به سوی محیط علم، معرفت، دین و اعتقاد به رب حرکت نماید، تا سرمایه وجودی را حفاظت و حراست نموده، به ثمرات مطلوبه تکامل و تعالی برسد.

حق و حقیقت اعتباری و خیالی نیست بلکه واقعی و دارای اصالت است. حق و حقیقت نسبی و اضافی نیست بلکه مطلق و واقعی است. 

مسیر حق شکل دایره نیست که متحرک با خطوط منحی از هر طرف میل به مرکز و نقطه پرگاری را پیدا نماید بلکه خط است و کم متصل، کم دارای نقطه مشترک است، بدایت از یک طرف و نهایت از طرف دیگر، اگر قصوراً یا تقصیراً و بدون جهت‌یابی و اشتباه حرکت نماید بمقصد نمی‌رسد بلکه حرکت او دوری از مقصود نتیجه دارد.

عکس‌العمل این حالت برای انسان، بعد از مرگ غیرقابل جبران است. پس بشر با عقل و تحقیق و استدلال باید سعی نماید تا راه زندگی و بندگی را پیدا نماید و گوهر عمر خویش، که یگانه و بلاعوض است، را در سایه تعلیمات عالیه الهی و با تمسک به قرآن مجید و سنت اهل بیت(ع) در نیل به حیات طیبه مصروف بدارد و به فوز و فیض و رحمت و رضوان اخروی نائل گردد.

سوم: تفکر و تحقیق در مغیبات و امور غیبیه برای هر فرد عاقل و بالغ لازم است. از نظر عقلی انکار غیب غلط است چون غیب ممتنع الوجود نیست بلکه ممکن الوجود است.

وجود قیامت، برزخ، جن، ملک، روح، عالم مجردات و عقول و امثال ذلک را اگر اقرار ندارد و دلیل اثباتی می‌خواهد، لااقل انکار نکند، احتمال وجودش را بدهد و برای دفع ضرر محتمل (که برای هر عاقلی اجتناب‌ناپذیر و در عرف بشر حاکم است) عمل را احتیاطا از دست ندهد. واجبات را انجام و محرمات را ترک نماید اگر حقیقت داشت (که دارد) در آینده ضرر نکرد بلکه از پشیمانی و زیان غیر قابل جبرانی که برای منکرین در پیش است خود را محفوظ نگه می‌دارد.

علاوه بر این که مسائل مذهب و دین برای بشریت در همه مراحل تهذیب نفس، ‌تدبیر منزل و سیاست مدن خیر و مصلحت دارد مثلا دین و عقل حکم به عدالت، امانت، صداقت، احسان؛، خیررسانی، خیرخواهی و و و دارد، و ظلم، تکبر، تملق، دروغ، تهمت، حق‌کشی، مردم‌آزاری و و و را نفی می‌نماید پس مطالب دین و شریعت نفی و اثباتش خیر است و مصلحت، و برای جمع و فرد انسان مفید و لازم است.

و نکته‌ای که باید بیشتر اهل مطالعه و دقت به آن توجه نمایند اینکه: انکار غیب تازگی ندارد و محصول ترقیات علمی امروزی نیست که بعضی‌ها می‌گویند، چون قرآن مجید در چهارده قرن قبل خبر از انکار منکرین می‌دهد، بلکه ترقیات و پیشرفتهای علمی ثابت‌کننده حقایق دین است و احکام و حقوق شریعت را با مصالح عالی سازگار می‌بیند، مراجعه شود به تحقیقات و تصدیقات علمای اقوام مختلف جهان در این باب.

چهارم: تعلیم و تعلم علاوه بر کمال ذاتی که دارد، در اسلام از واجبات است. جهل و نادانی، در دین و مذهب مذمت دارد، امام صادق(ع) می‌فرماید ای کاش دوستانم (حتی با تازیانه) به علم و دانش روی می‌آورند، پس تحصیل علم بر همه واجب است.

در اموری که چرخ حاجت جامعه را می‌چرخاند و در نظام زندگی جمعی و حیات عمومی لازم و قوام و دوام جمع و اجتماع متوقف بر ان می‌باشد، مانند طبابت، فلاحت، تجارت، فلکیات و هندسه، صنعت و علوم مختلفه و دیگر علوم و ابزاری که برای زندگی انسانی مفید و امروزه روبه گسترش است، به قدر رفع نیاز، بر افراد قادر، واجب است بوجوب کفائی.

و در امور عبادی و اعتقادی و ایمانی بر همه افراد واجب است بوجوب عینی، با این تفاوت که در اصل دین باید با اجتهاد و تحقیق باشد و در فروع دین با اجتهاد و تقلید، هر دو کفایت می‌نماید.

روی این اصل باید همه افراد دنبال تعلم بروند تا جاهل و نادان زندگی نکنند و حقایق را تشخیص دهند و در حرکت زندگی از مسیر صحیح حرکت نمایند تا به مقصد برسند و حداقل احتمال وجود قیامت و حساب را بدهند و ضرر احتمالی را از خود رفع نمایند که این عمل سیره عقلانی و عقلا لازم است.

همه همت نمایند تا عقیده حقه را کسب نمایند. با تصدیق و قبول داشتن همه کتب آسمانی و شرایع حقه سالفه، که هر کدام در زمان خود لازم‌الاتباع بودند و بجهت تکمیل ادیان با خاتمیت پیغمبر اسلام(ص) و بخاطر تکمیل کتب و صحف سماوی با نزول قرآن مجید شعار اعتقادی این باشد:

مکتب = اسلام
کتاب = قرآن
معلمین = چهارده معصوم، محمد و آل محمد(ص)

چون طبق تحقیقات واقعی و غیرمتعصبانه:

* اکنون در کره زمین کتاب آسمانی کامل‌تر از قرآن نیست و این کتاب علم الهیست. 
* و تفسیر قرآنی بهتر و بالاتر از سنت اهل بیت(ع) و اخبار و روایات ائمه اثنی‌عشری(ع) وجود ندارد.

چون اهل بیت از نظر علمی علمشان از تعلیمات حضرت ختمی مآب(ص) و علم لدنی و الهیست و از نظر شخصیت انسانی، بخاطر مقام عصمت، برتر و بهتر از همه افراد بشر می‌باشند. و چهارده معصوم چون اعلم و اصلح‌اند، حکمت نظری و حکمت عملی نیز حکم به تقدم آنها در همه امور دارد، چون در غیر این صورت ترجیح و مرجوح بر راجح لازم می‌آید و این امر باطل است.

پنجم: اعتقاد به عوالم هدایت در این جهان لازم است یعنی بعد از اعتقاد به وجود خدای خالق در جهت حدوث عالم، نعمت‌ هدایت در جهت بقاء ضروریست.

هدایت ایجادی و تکوینی در عالم انجام شد و طبق نظام حکیمانه الهی موجودات در حال حرکت و اثر بخشی می‌باشند و تخلف و اختلاف ندارند چون این حرکت محصول اراده الله است. و هدایت ارشادی و تشریعی نیز از سوی خدای منان با اعطاء دو نعمت عقل و شرع به بشر، صورت پذیرفت.

عقل در مستقلات عقلیه بالاستقلال هدایت و حکم دارد (و احکام شرعی در این موارد ارشادی است). و شرع از طریق پیغمبر و کتاب آسمانی، در حفظ مصالح و رفع و دفع مفاسد، امر و نهی دارد.

خداوند حکیم به افراد قابل بشر، بعنوان واسطه در فیض و عامل هدایت، موهبت نبوت و امامت را عطا و عنایت فرمود. همانگونه که نبوت مقام الهیست و اکتسابی نیست، امامت هم افاضی است و از راه کسب حاصل نمی‌شود پس باید گفت: النبوه و الامامه موهبتان سماویتان.

در میان انبیاء عظام ختم الانبیاء محمد مصطفی(ص) علاوه بر رتبه نبوت به مقام رفیع خاتمیت ممتاز است.
رسالت (به تعبیر مرحوم علامه حلی) لطف خاص است، لذا پس ازتکمیل دین، یعنی اعلام خاتمیت، انقطاع دارد به این معنا که ارسال رسل و انزال کتب تعطیل می‌شود ولی امامت بعنوان لطف عام، تا قیام قیامت ادامه دارد و امام رفع نیاز جامعه بشری را عهده‌دار و حافظ و مبین دین و احکام است.

ششم: در موضوع خاتمیت باید گفت: انقطاع نبوت یکی به خاطر تکمیل دین است با آمدن اسلام، (که در جای خود مدلل و مبرهن است)، چون تکمیل کامل مانند تحصیل حاصل بدون وجه و بی‌معناست. و دیگر از باب عدم حاجت و بی‌نیازی جهان به دستور و قانون دیگری با وجود جامعیت شریعت اسلام است.

و یا (به تعبیر لطیف مرحوم علامه لاهیجی) کاملیت دین اسلام، قابلیت عالم و آدم را به اتمام رساند، یعنی ظرفیت ممکنات به نهایت رسیده، راه نیل به رتبه بالاتری از معنویات و کمال وجود ندارد.

با عنایت ذات الهی و با توجه به آخرین درجه استعداد جهان امکان، خداوند حکیم قرآن و محمد(ص) را به جهانیان عطیه و هدیه فرمود. این نعمت عظمی و موهبت کبری بر عالم امکان و جهان بشری گوارا باد که سبب خیر دارین و موجب سعادت نشأتین است.

هفتم: شاید بعضی‌ها همانند بر همن و براهمه که در گذشته ادعا داشتند) بر این باور باشند که بشر می‌تواند با عقل و خرد جمعی بدون حاجت به دین و شریعت، نیاز تربیتی خود را رفع نماید. جواب آنست که انسان گرچه موجود دراک و عاقل است و محسوسات و بدیهیات را درک می‌کند و صاحب نظر در مستقلات عقلیه است، ولی بدون مدد و یاری خدا عاجز از اداره خویش می‌باشد.

همانگونه که در جسم وجهات طبیعی احتیاج به سفره طبیعت دارد، ابر و باد و مه و خورشید و فلک باید بگردد و بچرخد تا بشر زندگی نماید، در امور معنوی و تربیتی نیز باید سفره شریعت گسترده شود.

پس انسان از نظر پرورش جسم و روح چون کلیم‌الله نیست که بلاواسطه از جانب خدا مصالح و مفاسد خود را فراگیرد و از طرفی خود به تنهائی قادر به تربیت صحیح و وضع احکام سعادتمندانه کامل برای زندگی خویش نیست، لذا حاجت به قوانین الهی و هدایت تشریعی دارد که به چند دلیل آن اشاره می‌شود.

1. بشر دارای علم محیط نیست یعنی علم به تمام مصالح و مفاسد و خیرات و شرور و ملاکات و مناطات امور ندارد، پس محتاج به علم محیط است که منحصر به خدا می‌باشد.

2. بشر تضاد در افکار دارد، از علماء سفسطی گرفته تا علماء فلسفی، و پیداست که در محیط تضاد (که نوعا در افراد اجتماع پیدا می‌شود)، واقعیت مطلب مجهول است.

3. بشر تناقض در حکم دارد یعنی یک فرد انسان نظرش در مسئله‌ای گاهی فرق دارد، قبلا چیزی گفته و امروز مطلب دیگری می‌گوید و این امر حجیت نظر را از بین می‌برد و معلوم نمی‌شود که حق کدام است.

4. بشر شهوت و غضب افراطی و تفریطی دارد و بخاطر غرائز طبیعی حیوانی که در وجود او نهفته و لازمه زندگی طبیعی اوست، مصونیت از لغزش و گناه ندارد بجای غیر بینی خود بین و بجای خیرخواهی بد خواه می‌شود، بجای آینده‌نگری و دفع ضرر محتمل غرور پیدا نموده عمل به احتیاط نمی‌کند، این حالت بشر، نواقص وصفی، درکی، غریزی و ادراکی انسان است که او را نیازمند به قانون عادلانه و حاکم عادل می‌نماید و در سایه دین و شریعت باید تعدیل گردد.

5. تمام افراد و مصادیق نوع واحد باید با شرایط مناسب واحد بکمال برسند یعنی برای به فعلیت رسیدن استعداد افراد و مصادیق در یک نوع، شرط مناسب واحد لازم است، اینطور نیست که هر فردی یک شرط داشته باشد مثلا نوع نبات (گل و سنبل و غنچه و لاله) در هر زمان و مکانی برای رشد و ادامه حیات نیاز به آب و خاک دارد اگر بجای آن از نفت و آهک استفاده شود از بین می‌رود و خشک می‌شود. همه افراد حیوان احتیاج به جذب اکسیژن و دفع کربن دارند تا حیات طبیعی داشته باشند و این عوض‌بردار نیست.

لذا افراد نوع بشر اگر بخواهند به کمال مطلوب برسند مخصوصا در معنویات و آثار روحانی و انسانی، فطری و فکری همه بلااستثناء نیاز به ایمان و عقیده و معرفه الرب و عبادت خدا و خدمت به مخلوق دارند. اگر شرط تغییر کند اثر نیز تغییر می‌نماید، یعنی افراد انسانی اگر به ایمان و عقیده و عمل صالح بی‌توجهی کنند تخلف از شرط نموده، همانند گلی که بی‌آب و خاک می‌خشکد، از بین رفته نابود می‌شوند. پس زندگی بدون شریعت نمی‌شود و دستورات دین برای همه بشر لازم و ضروری و غیرقابل انکار است.

هشتم: در هدایت تشریعی و بعد از خاتمیت نبوت، مسئله امامت تجلی دارد و ضروریست. زیرا خاتمیت بدون امامت ناقص است، نه از حیث نقص قانون قرآن بلکه قانون کامل است و وحی تعطیل و تنزیل ممنوع، ولی برای حفاظت از کتاب و شریعت و توضیح و تاویل متشابهات و مجملات کتاب و جواب‌گوئی بندگان خدا در جزئیات و دیگر مصالحی که ذکر آن در پیش است، وجود امام لازم است تا عهده‌دار این امور باشد.

به عبادت دیگر، پس از خاتمیت قرآن، به عنوان آخرین و کاملترین و جامعترین کتاب آسمانی و منشور سعادت انسانی در میان کتب و صحف نازله از سماء، تمام امور و موارد مورد نیاز بشریت از جهات روحی، جسمی، فردی، جمعی، دنیوی و اخروی را تامین و کفایت می‌نماید ولی بشرط ضمیمه نعمت امامت ائمه دوازده گانه وجود پاک و تابناک حضرت امیر و اولاد طاهرینش(ع) که از جانب خدای علیم حکیم تعیین و با نص صریح و نصب جلی حضرت ختمی مآب صلی‌الله علیه و آله به طور مکرر اعلام گردید و بهترین و بالاترین و زیباترین و عمومی‌ترین و رسمی‌ترین آن در روز هیجدهم ذی‌الحجه الحرام سنه دهم هجری در راه بازگشت از حجه الوداع در غدیر خم بوقوع پیوست.

در اثبات وجود مبارک امام و شرائط امام و ضرورت امامت (علاوه بر دلائل و عواملی که در باب لزوم نبوت و رسالت موجود و در خصوص امامت نیز استفاده می‌شود، و نیز وجود تقریبا جمیع شرائط پیغمبر در امام بجز وحی و تنزیل)، دلائل عقلی و نقلی فراوانی اقامه شده است که به بعضی از آن به طور اختصار اشاره می‌شود.

الف) امام باید از حیث حکمت نظری در همه علوم و فنون اعلم افراد زمان خود باشد لرفع الحاجه، تا در هر زمینه جوابگوی نیاز جامعه باشد.

ب) امام باید از بعد حکمت عملی در تمامی جهات افضل و اصلح افراد امت باشد تا مورد قبول قرار بگیرد و ترجیح راجح بر مرجوح که حکم عقل و مطابق با سنت طبیعت و تربیت است عملی گردد.

ج) امام باید معصوم و منزه از معصیت و گناه باشد للقرار فی القلوب تا بتواند در جامعه غیر معصوم عدالت را رواج دهد و امت از او تبعیت نماید و اطاعت قلبی داشته باشد والا اطاعت همراه با اکراه و اجبار قسر است و القسر لایدوم، اعتباری ندارد.

د) امام باید تا دامنه قیامت وجود داشته باشد تا از کیان و هویت دین صیانت و حفاظت نموده، احکام اسلام را از تحریف غالین و انتحال مبطلین و تاویل جاهلین محفوظ بدارد.

هـ) امام باید بعد از پیغمبر در جامعه باشد تا بیان و تاویل مشابهات قرآن و توضیح و تبیین مجملات احکام را (چون بتعلیم من النبی دارای علم الهی است) بر عهده بگیرد.

و) امام باید مبری و معری از عیوب خلقی و خلقی و حسبی و نسبی باشد تا مایه وهن و مانع از تاثیر در نفوس نگردد.

ز) امام باید انتخابش با وصیت پیغمبر(ص) باشد تا این سنت انتخاب وصی که در انبیاء الهی یک شیوه و رویه مستمره بود، در شریعت اسلام نیز رعایت و محترم شمرده شود.

ح) امام باید بعنوان واسطه فیض الهی، در عالم تکوین تا انقراض جهان وجود و حضور داشته باشد تا مایه دوام و نظام کائنات شود (چون انسان کامل است و سفره طبیعت برای او و در اختیار اوست و باقی طفیل‌اند که لولاالحجه الساخت الارض با هلها. اگر حجت خدا نباشد. ممکنات از تاثیر و تاثر باز می‌مانند و اختلال در وجود و آثار وجود لازم می‌آید:

ط) امام باید انتخابی نباشد چون:

اولا - از آنجائیکه بشر عادی علم به باطن امور ندارد، احتمال اشتباه در انتخاب او وجود دارد، بنا به نص صریح قرآن "و اختار موسی قومه سبعین رجلا" این اشتباه در انتخاب، در قصه حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام با آنکه پیغمبر اولوالعزم الهی بود، واقع گردید تا چه رسد به افراد عادی و آن هم در مسئله خطیر امامت.

ثانیا - انتخاب یا با اجماع است یا با شور است و یا با قهر و غلبه.
اگر انتخاب امام اجماعی باشد تمام نیست چون اجماع محقق نبود و نشد و نمی‌شود.
اگر انتخاب امام شورائی باشد کامل نیست چون شورا اکثری نیست و واقع را درک ندارد.
اگر انتخاب امام قهری باشد نافذ نیست چون با غلبه و زور و زار حاکم شدن باطل و لزوم اطاعت ندارد.
نتیجه آنکه تنها راه مصون ماندن از آفات و خطرات، تنصیص از طرف خدا و اعلام از جانب رسول الله(ص) است. این همان امریست که در غدیر با فرمان الهی یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک و بیان نبوی من کنت مولاه فهذا علی مولاه انجام پذیرفت.

نهم: واقعه غدیر از مسلمات تاریخ اسلام است و جای هیچ گونه شک و شبهه‌ای در اصل آن نیست.
لحن آیه شریفه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و‌الله یعصمک من الناس» و سبک عمل پیغمبر(ص) در آن هوای گرم و بیابان سوزان، و امر اکید به اجتماع و تجمع همه حجاج و زائران و حتی بازگرداندن پیش افتادگان و در انتظار نشستن برای رسیدن بقیه افراد کاروان و ایراد خطبه غراء و حماسی، و بلند نمودن دست امیر المومنین علی(ع) پس از معرفی و اعلام، بمنظور مشاهده حاضران و بیان صریح و جلی و تاریخی من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم و ال من والاه و عاد من عاده و انصر من نصره و اخذل من خذله و بلافاصله نزول آیه شریفه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» و سرانجام اقامت سه روزه در وادی غدیر و صحرای جحفه، بجهت اخذ بیعت برای حضرت امیر و اتمام حجت، همه و همه دلالت بر اهمیت مسئله امامت دارد.

امر خطیری که عدم ابلاغش به نص قرآن، رسالت بیست و سه ساله پیغمبر(ص) را کان لم یکن و بی‌اثر می‌سازد و پیک وحی، پیغمبر(ص) را به انجام این عمل از جانب خدا ملزم می‌دارد، قطعا مصلحت دین و مسلمین در این نهفته و حفظ و بقاء شریعت و امت به این مطلب مهم و حیاتی بستگی دارد که بعضی از دلائل آن بیان گردید.

پس نتیجه می‌گیریم که:

غدیر روز اکمال دین است.
غدیر روز اتمام نعمت است.
غدیر روز رضای خدای بزرگ از مسلمین است.
غدیر عیدالله الاکبر است.
غدیر عید آل پیغمبر است.
غدیر در آسمان بنام عهد معهود است.
غدیر در زمین بنام میثاق ماخوذ و جمع مشهود است.
غدیر روز تجلی ولایت است.
غدیر روز جانشینی و خلافت است.
غدیر روز آغاز امامت امیرالمومنین با ابلاغ و اعلام خاتم النبیین است.
الحمدلله الذی جعل کمال دینه و تمام نعمته بولایه امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع)

دهم: حفظ واقعه برکت بار غدیر و تکریم از نام و یاد امیرالمومنین یک وظیفه عمومی است.
آنچه که از اخبار و روایات و سیره اهل بیت (ع) استفاده می‌شود آنست که عید غدیر در میان اعیاد اسلامی از اهمیت و فضیلت خاصی برخوردار است. دلیلش هم واضح است چون علت مبقیه دین است، و به همین جهت باید پرشکوه و با عظمت و در طول چند روز و یک دهه برگزار شود.

دهه غدیر فرصت مبارک و مناسبیست که همه طبقات محترم، با همت بلند و ایمانی کامل و بذل مال و صرف وقت، ادب و ارادت بیشتر و بهتر خویش را به ساحت اقدس مولی الموحدین امیر المؤمنین علیه السلام عرضه بدارند.

با آذین بندی ده و شهر و کوچه و بازار و با حضور چشمگیر در مساجد و پای منابر و اقامه محافل جشن و سرور شرعی، بدون ساز و آواز و کف و دف، که لهو و لعب و دور از شان مجلس علی است، و با رسیدگی به امور فقرا و ضعفا و مستمندان و انفاق و اطعام و انجام خیرات و مبرات آنچه در امکان و قدرت و وسع و توان و اقتدار و امکانات دارند کوشش کنند و به اولین مظلوم عالم حضرت امیر علیه السلام خدمت نمایند و خیر دنیا و آخرت خود را فراهم سازند.

* امام باید انتخابش با وصیت پیغمبر (ص) باشد تا این سنت انتخاب وصی که در انبیاء الهی یک شیوه و رویه مستمر بود، در شریعت اسلام نیز رعایت و محترم شمرده شود.

* امام باید از حیث حکمت نظری در همه علوم و فنون، اعلم افراد زمان خود باشد تا در هر زمینه جوابگوی نیاز جامعه باشد. همچنین باید از جنبه حکمت عملی در تمام جهات افضل و اصلح افراد امت باشد.

* امامت، امر خطیری است که عدم ابلاغ آن، به نص قرآن، رسالت پیامبر اکرم(ص) را بی‌اثر می‌کرد و به همین دلیل پیک وحی، پیغمبر(ص) را به انجام این عمل از جانب خدا ملزم می‌دارد.

* غدیر، روز اکمال دین، اتمام نعمت، تجلی ولایت، جانشینی و خلافت و آغاز امامت امیرالمومنین با ابلاغ و اعلام پیامبر خاتم است./950/د101/الف
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۴
ایشان از علمای خدمتگذار است
0
0