۲۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۸
کد خبر: ۸۴۰۹۸
روحانی آزاده:

بعثی‌ها درصدد ایجاد انحراف فکری در بین اسرا بودند

خبرگزاری رسا ـ امام جمعه موقت کوت عبدالله اهواز به بیان خاطراتی از زمان اسارت 77 ماهه خود در زندان‌های بعث عراق پرداخت.
حجت الاسلام و المسلمين جلال جابريان، امام جمعه موقت اهواز، مسؤول دفتر نماينده ولي فقيه در خوزستان
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جلال جابریان، امام جمعه موقت کوت عبدالله اهواز و روحانی آزاده، در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، گفت: از همان ابتدای آغاز جنگ تحمیلی و در سی و یکم شهریور ماه 1359 به عنوان روحانی در حالی که پسرم چهل روز بیشتر نداشت و خانواده ام نزد پدر و مادرم در روستای «قضاویه کوچک» بودند، وارد جبهه های جنگ تحمیلی شدم.

این روحانی آزاده با بیان این که در عملیات های حصر آبادان، بیت المقدس، فتح المبین، طریق القدس و خیبر شرکت کردم اظهار داشت: عملیات حصر آبادان نخستین عملیاتی بود که در آن حضور داشتم.

وی سربازان ارتش عراق را سربازانی بسیار خشن و جنگجو توصیف کرد که همواره تا آخرین فشنگ خود مبارزه می کردند و افزود: رزمندگان ایران اسلامی با وجود عدم تجیزات ولی تنها با اتکا به خداوند متعال توانستند در برابر ارتش تا دندان مسلح و سربازان آموزش دیده و جنگجوی عراقی ایستادگی کردند.

مسؤول دفتر نماینده ولی فقیه در استان خوزستان با اشاره به چگونگی اسارت خود بیان داشت: در عملیات خیبر، نخستین عملیاتی که خارج از مرزهای ایران اسلامی و رژیم بعثی عراق از بمب‌های شیمیایی استفاده کرده بود، تنها راهی که می توانستیم به عراق نفوذ کنیم هور بود؛ چرا که رژیم عراق به سبب شرایط خاص هور احتمال نفوذ از این منطقه را نمی داد؛ از این رو تنها راه برای نفوذ همین مسیر بود.

حجت الاسلام و المسلمین جابریان با اشاره به روستاهای هور گفت: به سبب این که فاصله روستاها در هور را آب تشکیل می دهد، بنابراین باید فاصله بین این روستاها ‌با قایق تردد شود.

امام جمعه موقت کوت عبدالله اهواز خاطرنشان کرد: نیروهای خودی که در روستای الصخره بودند به سب پاتکی که از سوی سربازان رژیم بعثی خورده بودند به روستای دیگری به نام البیضه عزیمت کردند.

وی افزود: وضعیت ما در روستای البیضه به گونه ای بود که از سه جهت در محاصره نیروهای دشمن و از جهت چهارم در محاصره آب قرار داشتیم و به سبب این که قایق جهت فرار نداشتیم از طریق بی سیم با مرکز تماس رفتیم و تقاضای کمک کردیم که آنها نیز قول فرستادن بالگرد دادند، اما پس از مدتی و طی تماس مجدد ابراز داشتند که نمی توانند بالگرد اعزام کنند؛ چرا که از سوی دشمن مورد هدف قرار می گیرد.

حجت الاسلام و المسلمین جابریان ادامه داد: نهایت امر این شد که خود بایستی بر می گشتیم اما به سبب نداشتن قایق، قادر به انجام این کار نبودیم و تنها با یافتن یک قایق مقداری از مجروحان را به عقب بازگشت دادیم و خود به مدت دو تا سه روز در آنجا ماندیم و در این مدت خوراک ما آب و ریشه های نی بود.

مسؤول دفتر نماینده ولی فقیه در استان خوزستان یادآور شد: پس از این مدت که مصادف با دهم اسفند ماه 1362می شد به روستای الصخره بازگشتیم که سبب شد تا در این روستا از سوی نیروهای عراقی اسیر شویم.

امام جمعه موقت کوت عبدالله با اشاره به برخورد نیروهای رژیم بعثی با روحانیان بیان داشت: برخورد آنها با روحانیان به شکلی بود که اگر در خط مقدم جبهه روحانی را اسیر می کردند، به سرعت او را اعدام می کردند و در اسارت نیز، بدترین سختی ها و آزار و اذیت را به او اعمال می کردند.

این آزاده به عملکرد خود در اردوگاه موصل2 عراق که محل اسارت او بود اشاره و خاطر نشان کرد: به سبب این که روحانی اردوگاه بودم، دیگر اسرا حرف شنوی خاصی از ما داشتند؛ از این رو با تمام توان تلاش داشتیم تا با ایجاد برنامه هایی از انحرافاتی که دشمن برای ما در نظر گرفته بود، اسرا را مصون کنیم و برای این مسأله با کمک دیگر دوستان افزون بر برنامه های فرهنگی، نهضت سواد آموزی و تدریس دروس حوزه را آغاز کردیم.

وی ادامه داد: در حقیقت آنجا جنگی از نوع فرهنگی برقرار بود و برنامه هایی که در اردوگاه انجام دادیم علاوه بر این که سبب اتحاد اسراء ایرانی شده بود به شکلی بود که به اعتراف فرمانده اردوگاه، تنها نصب یک پرچم ایران کم بود؛ چون افزون بر عکس امام خمینی(ره)، رادیو نیز داشتیم.

امام جمعه موقت کوت عبدالله اهواز در بخش دیگری از سخنان خود به رابطه خود با حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی خبر داد و ابراز داشت: عراق برنامه ای را در نظر گرفته بود تا تمامی رهبران اردوگاه ها را در اردوگاه تکریت 5 جمع و آنها را در کنترل خود داشته باشد و در آنجا بود که با حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی آشنا شدم و این آشنایی نزدیک و صمیمی، سه سال به طول انجامید.

حجت الاسلام و المسلمین جابریان افزود: در طول مدت آشنایی خود با حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی تمام کارهای او را انجام می دادم، به شکلی که هنگام انتقال او به اردوگاه دیگر، تصمیم گرفته بود تا بنده را جانشین خود معرفی کند اما با مقاومتی که از خود نشان دادم شخص دیگری را انتخاب کرد.

گفتنی است، این روحانی آزاده به مدت 77 ماه در چنگ رژیم منحوس بعثی‌ها گرفتار بود./945/ت301/س
ارسال نظرات