۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۸
کد خبر: ۷۹۶۹۸۷

شبکه ایران‌اینترنشنال چگونه با یک تیتر جهانی، ذهن مخاطب ایرانی را هدف می‌گیرد؟

شبکه ایران‌اینترنشنال چگونه با یک تیتر جهانی، ذهن مخاطب ایرانی را هدف می‌گیرد؟
وقتی کار رسانه‌ای را خوب بلد باشی، حتی بدون اینکه مستقیم حرف بزنی، می‌توانی ذهن مخاطب را دقیقاً به همان جایی ببری که می‌خواهی.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، وقتی کار رسانه‌ای را خوب بلد باشی، حتی بدون اینکه مستقیم حرف بزنی، می‌توانی ذهن مخاطب را دقیقاً به همان جایی ببری که می‌خواهی. در روزهایی که مردم ایران با گرانی افسارگسیخته مواد غذایی، دست و پنجه نرم می‌کنند، شبکه معاند ماهواره‌ای ایران اینترنشنال با انتشار تیترهایی به ظاهر بی‌طرف و خبر جهانی، اما در واقع دارای جهت‌گیری روانی و سیاسی هدفمند، تلاش می‌کند افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد.

به عنوان نمونه، این شبکه بدون آنکه صراحتاً از وضعیت اقتصادی ایران سخن بگوید، با انتشار خبری درباره افت قیمت مواد غذایی در سطح جهانی، چنین القا می‌کند که در سراسر جهان قیمت‌ها رو به کاهش است، اما زمانی که این داده جهانی — مبنی بر کاهش قیمت مواد غذایی در جهان — در ذهن مخاطب با تجربه زیسته او از گرانی در بازار داخلی ترکیب می‌شود، نتیجه ذهنی ناگزیر چنین خواهد بود که: «در تمام دنیا قیمت‌ها پایین می‌آید، اما فقط در ایران اوضاع برعکس است و ما درگیر بحرانیم.»

این دقیقاً همان نقطه هدف عملیات رسانه‌ای است؛ یعنی بدون نیاز به گفتن جمله‌ای درباره ایران، حس مقایسه و نارضایتی در ذهن مخاطب ایجاد شود. رسانه در اینجا نه دروغ می‌گوید و نه ظاهراً قضاوتی می‌کند، اما با انتخاب هوشمندانه تیتر، زمینه روانی برای نتیجه‌گیری خاصی را فراهم می‌کند؛ نتیجه‌ای که مخاطب به گمان خود به‌طور «استقلالی» به آن رسیده است، در حالی‌که در واقع حاصل هدایت شناختی و مهندسی ادراک توسط رسانه است.

این نوع عملیات رسانه‌ای، که در ظاهر «اطلاع‌رسانی عمومی» جلوه می‌کند، در واقع نمونه‌ای از تکنیک‌های اقناع غیرمستقیم و مقایسه القایی است؛ به‌گونه‌ای که مخاطب ناخودآگاه به نتیجه‌گیری مدنظر رسانه می‌رسد، بدون آن‌که مستقیماً چنین گزاره‌ای در متن خبر ذکر شده باشد.

شبکه ایران‌اینترنشنال چگونه با یک تیتر جهانی ذهن مخاطب ایرانی را هدف می‌گیرد؟

این روش از جنگ شناختی و عملیات روانی رسانه‌ای، سال‌هاست در دستور کار رسانه‌های معاند قرار دارد؛ یعنی به جای آنکه با تیتر صریحی همچون «گرانی در ایران بی‌سابقه شده است» مواجه شویم، رسانه‌ای مانند ایران اینترنشنال تنها با چند عدد و نمودار از افت جهانی قیمت مواد غذایی، زمینه ذهنی مخاطب را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند که خود او چنین قضاوتی را در ذهنش شکل دهد.

هدف این رویکرد، چیزی فراتر از اطلاع‌رسانی است؛ در واقع، نوعی بازی دقیق با ادراک جمعی است تا حس نارضایتی و ناکارآمدی در ذهن جامعه تقویت شود، بدون آنکه رسانه مجبور شود به‌صورت علنی موضع بگیرد یا پاسخ‌گو باشد.

چنین تیترهایی مصداق روشن دستکاری شناختی هستند؛ ابزارهایی که در جنگ رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران، نقش پررنگی در شکل‌دهی به افکار عمومی و القای ناامیدی و بی‌اعتمادی ایفا می‌کنند.

این همان چیزی است که پاشنه آشیل رسانه‌های داخلی است — و باید با صدای بلند گفته و درمان شود.

مشکل فقط در «ضعف خبری» نیست؛ مسئله این است که رسانه‌ها غالباً در زمینه‌های زیر آسیب‌پذیرند و این آسیب‌ها به‌راحتی فضای معنایی را به نفع رسانه‌های معاند واگذار می‌کند:

  • فقدان فریم‌سازی پیش‌دستانه: وقتی یک بازیگر خارجی موضوعی را با یک قاب ساده و دقیق در فضای خبری می‌گذارد، رسانه داخلی نباید منتظر واکنش بماند بلکه باید پیش‌فکرانه قابِ خودش را بسازد.

  • کندی در پاسخ‌گویی و فقدان واحد پیگیری سریع: اخبار جهت‌دار ظرف چند ساعت می‌توانند ویروسی شوند؛ اما اغلب رسانه‌های داخلی ساعت‌ها یا روزها طول می‌دهند تا پاسخ دهند یا زمینه‌سازی کنند. این فاصله فرصتی طلایی برای شکل‌گیری برداشت‌های غلط است.

  • ضعف در روزنامه‌نگاری داده: در بسیاری موارد، رسانه‌ها آمار جهانی را بدون بومی‌سازی، تحلیل آماری یا ارائه نمودارهای مقایسه‌ای منتشر می‌کنند؛ در نتیجه مخاطب خود به‌صورت صوری «مقایسه» را انجام می‌دهد و به نتیجه‌ای می‌رسد که سازنده پیام می‌خواهد.

  • جای خالی روایت‌های انسانی و محلی: رسانه‌های معاند با ذکر یک آمار کلی و سپس نمایش مصداق‌های محلی (یا حتی اشاره ضمنی) می‌توانند احساس بی‌عدالتی و تبعیض را القا کنند؛ رسانه داخلی اگر نتواند روایت انسانی مقابل بسازد — که نشان دهد چه کسانی آسیب دیده‌اند، چه اقداماتی در جریان است و چه راه‌حل‌هایی هست — نمی‌تواند مخاطب را قانع کند.

رشیدیان
ارسال نظرات