مشروح سخنان حسین شریعتمداری در قم
خبرگزاری رسا ـ حسین شریعتمداری در نشست بصیرت در قم با بیان شاخصه‌های خط امام و رهبری به بررسی فتنه سال گذشته و نقش خواص و مردم در آن پرداخت و گفت: دشمن در فتنه 88 با تمام سرمایه خود به میدان آمد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حسین شریعتمداری مدیر مسؤول روزنامه کیهان روز دوشنبه، هفتم تیرماه، در سلسله نشست‌های بصیرت در مسجد اهل بیت(ع) شهر قم حضور یافت.
حسین شریعتمداری در این جلسه با بیان شاخصه‌های خط امام و رهبری به بررسی فتنه سال گذشته و نقش خواص و مردم در آن پرداخت.
متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
شاخصه های امام و رهبری
خداوند تبارک و تعالی را شکر می‌کنم که توفیق حضور در جمع شما عزیزان را به این بنده حقیر عنایت فرمود.
موضوعات این روزها هم بسیار فراوان است و هم بسیار گسترده . به طوری که انتخاب بخشی از آن برای این فرصتی که در خدمت شما عزیزان هستیم، چندان آسان نیست. اما به مصداق«آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشتگی باید چشید» سعی بر این است که در این فرصت، تابلویی از مسائل اصلی این روزها را تصویر کنیم.ان شاءالله
رحلت حضرت زینب (س) را هم تسلیت عرض می کنم. به خصوص که نام این نشست‌ها بصیرت است و حضرت زینب(س) بصیرت بخش و پیام‌آور کربلا بودند. به قول شاعر:
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
در عبور از مصدر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
سالگرد شهادت مظلومانه شهید بهشتی و هفتاد و دو یار حضرت امام را هم تسلیت عرض می کنم. به ویژه اینکه شهید بهشتی هم شهید جنگ نرم است و هم شهید جنگ سخت. دوستان به یاد دارند تبلیغاتی که آن روزها بر علیه ایشان صورت می گرفت؛ تا آنجایی که حضرت امام(ره) در شهادت شهید بهشتی، مظلومیت ایشان را با اهمیت تر از دیگر مسائل دانستند.
جناب آقای ثقفی پیش از صحبت های بنده اشاره به فرمایشان مقام معظم رهبری داشتند مبتنی بر اینکه قطب نماهای ما باید درست کار کند و قبله آمالمان را آن‌گونه که هست نشان دهد. ایشان مخصوصا به شاخصه هایی اشاره فرموند. ان شاءالله در این جلسه به این شاخصه ها خواهیم پرداخت . البته موارد بسیار زیاد است و مجبوریم به موارد مهمتر و مبتلابه بپردازیم. من موارد را به صورت فهرست وار و مختصر عرض می‌کنم. شاید اینها دانه های تسبیحی باشد که در خلال عرایض بنده نخ آن کشیده شود.
اول اینکه فتنه 88 علی رغم تلخی‌هایی که داشت یک موهبت بزرگ الهی بود و خداوند تبارک و تعالی از این رهگذر نعمت ها و هدایای بسیاری به ملت اهدا فرموند که شرح آن حدیث مفصلی می طلبد و مختصرا مواردی را متذکر می شویم. اول اینکه خط چهره خط نفاق فاش شد و پاشنه آشیل خط نفاق این است که هویت واقعی آن بر ملا شود که در این جریان این اتفاق افتاد. «ترس و وحشت منافقین این است که سوره ای نازل شود و آنچه که در دلهای آنها هست بر ملا شود. بگو استهزاء کنید خداوند آنچه را که از آن می ترسید بر ملا می کند.»
دشمن تمام سرمایه خود را به میدان آورد و تمام سرمایه او با هم سوخت و دود شد و به آسمان رفت. حضرت امام (ره) بعد از بیست و یک سال از وفاتشان می گذشت، بار دیگر طلوع کردند و در صحنه حاضر شدند و خط امام و شاخصه های ایشان برای مردم روشن شد. نسل اول و دوم مواردی را از خاطر برده بود؛بار دیگر دشمن را با همان آرایشی که در آن روز ها داشت در صحنه دید. شخصیت ها همان ها بودند، اشخاص عوض شدند.
نسل سوم و چهارم انقلاب تابلویی از انقلاب را پیش چشم خود به وضوح دید. رخدادهایی که درصدر اسلام اتفاق افتاده بود و ما باور داشتیم اما به چشم ندیده بودیم، آشکار شد. امروز روز رحلت حضرت زینب(س) است. ما زیاد شنیده بودیم که زهرای مرضیه(س) کوچه های مدینه را طی می‌کردند و به در خانه خواص از مهاجر و انصار می‌رفتند و به آنها گوشزد می‌کردند آنچه را که رسول الله(ص) سفارش فرموده بودند؛ اما آنها یا سکوت می‌کردند و یا پاسخ دو پهلو می‌دادند. کسی باور نمی کرد به این زودی سخنان پیامبر فراموش شده باشد.
یکی از با اهمیت ترین نعمت های فتنه اخیر این بود که همه با وضوح دیدند که «خامنه ای خمینی دیگر است ». من نمی گویم که فتنه گران در پی فتنه ای دیگرند. عرض من این است که از این مرحله عبور شده . اما از آنجایی که درگیری ما با دشمن مان (یعنی آمریکا و نظام سلطه) یک درگیری ماهوی است، پس میدان های درگیری عوض می شود، اما اصل درگیری پا برجا خواهد بود. بنابراین همان طور که مقام معظم رهبری (مدظله) از قول حضرت امیر(ع) فرمودند، باید بیدار بود. چرا که دشمن درباره ما به خواب نرفته است.
می گویند یک شیر و یک خروس با هم رفیق شده بودند و یک روزی با هم به صحرا رفتند. شب شد. خروس گفت که من روی درخت می خوابم. شیر گفت من هم که سلطان جنگل هستم و همین پایین می خوابم. نزدیک صبح خروس طبق عادت خودش شروع به خواندن کرد. یک روباهی از انجا رد می شد. صدای خروس را شنید و طمع کرد. به خروس گفت که صدای خیلی خوبی داری و اذان خوبی می گویی. چه خوب است که تشریف بیاورید پایین و ما به امامت شما یک نماز جماعتی بخوانیم و ثوابی ببریم. خروس گفت میدانی که من مؤذن هستم. پیش نماز پای درخت خوابیده است. در همین حین شیر از خواب پرید و غرشی کرد و روباه فرار کرد.خروس به روباه گفت مگر قرار نبود نماز جماعت بخوانیم؟ روباه گفت بله، می‌روم تجدید وضو کنم، بر می‌گردم.
حالا این سر و صداهایی که امروزه برپا است بیشتر از نوع تجدید وضو است. شما وقتی نگاه می کنید به وضوح می بینید که مدیریت اصلی فتنه، یعنی آمریکا، اسرائیل، انگلیس از فتنه گر ها نا امید شده است. نه اینکه از فتنه نا‌امید شده باشد،«بیضه دیگری به حیله در کلاه دارد». تاریخ مصرف اینها گذشته است، اما عبرت های آن باید ماندگار باشد.
سعی من در این است تا آنجایی که وقت اجازه دهد به شاخصه هایی اشاره کنم که بر اساس آنها می توان فتنه و فتنه گران را در هر لباسی که باشند، شناخت. شاخصه ها، شاخصه هایی است که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله) مطرح فرموده اند. عمدتا نوعی در طول فرمایش بزرگواران است.
1- اول اینکه باید سعی کرد اهداف و نقشه راه دشمن را کشف کرد. اگر این نقشه را کشف کنید، فرمولی به دست می آورید که بر اساس آن می توانید ستون پنجم دشمن را در داخل تشخیص دهید. خداوند در مورد یکی از ویژگی های منافقین می فرماید: و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالو انا معکم انما نحن مستهزءون .(بقره 14). می فرماید از ویژگی های منافقین این است که وقتی با مومنین روبرو می شوند می گویند ایمان آوردیم و وقتی با شیاطینشان خلوت میکنند می گویند ما با شما هستیم و ما (مومنان را ) مسخره می کنیم.
در گذشته شناسایی اهداف دشمن به راحتی ممکن نبود تا بتوان از آن طریق کسانی که آن اهداف را دنبال می کنند را بشناسید. اول باید اهداف دشمن را شناخت و بعد از آن باید دید که چه افراد و چه جریان‌هایی آن اهداف را دنبال می کنند. زمان امام علی(ع) کسانی که در کوفه زندگی می کردند نمی دانستند که در شام چه تصمیم هایی گرفته شده است. امروزه عصر ارتباطات و عصر انفجار اطلاعات است. یعنی دشمن با صدها زبان و هزاران رسانه اهداف خود را اعلام می کند. بنابراین هر وقت شما در داخل کشور دید که یک جریان یا گروهی در صدد دنبال کردن اهداف دشمن است، در قدم اول به او شک کنید.چون ممکن است که اشتباه کرده باشد. اما خطا یک بار، دو بار، سه بار،... اگر خطا مکرر شد دیگر نام آن خطا نیست بلکه «خط» است. اینجا است که باید هوشیار باشید. این یک معیار است.
آقای کدیور دو روز پیش در سایت آقای بهاء الله مصاحبه کرده بود و گفته بود که این حرف چیست که کیهان می زند. مگر امام(ره) در عراق و پاریس نبود؟
این چه قیام مع الفارقی است. زمانی که امام(ره) در عراق بودند، حتی یک بار حاضر نشدند از رادیو بغداد استفاده کنند. در پاریس یا نجف در تمام مراحل خط اصلی خودشان را دنبال می کردند و یک ذره هم از خط خود کوتاه نیامدند. شما دربست در اختیار آنها هستید.
می گویند دشمن برای ما را بدنام کند از ما حمایت می کند. اینطور نیست. اگر دشمن از شما حمایت میکند و شما مواضعی متفاوت با دشمن دارید که کسی به شما شک نمی کند. شما در حالی تحت حمایت دشمن هستید که دقیقا مواضع دشمن را دنبال می کنید. این خود یک معیار است . حتما در اینگونه افراد باید تردید کنید. در مرحله اول تردید کنید ولی وقتی که تکرار شد خط است.
2- یک معیار دیگر تفاوت تابلو با عمل کردن است. شما هرگاه دیدید تابلو ها با عملکرد‌ها متفاوت است تردید کنید. چون دشمن و ستون پنجم آن (یعنی خط نفاق) برای اینکه در میان شما باشد نیاز به این دارد که تابلویی را بالای سر خود بلند کند و نامی را برای خود انتخاب کند که آن نام برای شما ارزشمند است. مثلا در دروان جنگ زمانی که بچه‌های اطلاعات عملیات قرار بود در دل دشمن نفوذ کنند، لباس سپاه و بسیج که نمی پوشیدند. چون لو می رفتند. دشمن زیر تابلوهای ارزشمند شما پنهان می شود.
دو روز پیش داریوش همایون (وزیر اطلاعات شاه که صهیونیزم بود) صراحتا از کروبی و موسوی و خاتمی اسم می برد و می گفت درست است که سوابق اینها و گرو های اصلاح طلب با وضع کنونی آنها متفاوت است، اما باید توجه داشت که اینها مقصود اصلی ما نیستنند. اینها دارند در پوشش امام به رهبری حمله می کنند و این ارزشمند است. و همین داریوش همایون می گوید که شما به مواضع اینها نگاه کنید .متوجه می شوید که امام برای اینها پوشش است. وگرنه اینها خود امام را هم قبول ندارند. این مطلب را به عنوان نقاط مثبت اینها ذکر میکند.
«و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون»، از ویژگی های دیگر منافقین در قرآن این است که وقتی به آنها می گویید در زمین فساد نکنید می گویند ما اصلاح طلبیم.
نکته اینجا است که چه کسانی متوجه می شوند که اینها دروغ می گوید که دنبال اصلاح هستند و فسادمی کنند. کسانی که نقشه راه را در دست دارند و معروف و منکر را می شناسند و هویت واقعی طرف را با تابلوی بالای سرش مقایسه می کنند. وقتی در مقایسه ناهمخوانی می بینند به آنها تردید می کنند.
شما باید فرمول دشمن را در اختیار داشته باشید. این که می گویم فرمول دشمن را بدانید منظورم این نیست که بروید تمام نظرات جین شارپ یا ریچارد رورتی یا جرج سورس را بخوانید. کلیات آن کافی است. شما اگر یک نمای کلی از اهداف دشمن در دست داشته باشید ستون پنجم را در داخل راحت شناسایی می کنید.
به عنوان نمونه به موردی اشاره می کنم. وقتی که بین آقای خاتمی و موسوی بحث شد که چه کسی کاندید شود، نهایتا آقای خاتمی اعلام کرد که من کاندیدا هستم. تمام گروه های اصلاح طلب بدون استثنا از ایشان حمایت کردند و حرفشان هم این بود که به هر حال ایشان دو دوره رئیس جمهور بوده و هر دو دوره با رای بالا به رایاست جمهوری نشسته و اگر الان بیاید همان آراء را دارد و همه اینها به آقای موسوی اعتراض می کردند که سریع اعلام کن نیستی. اگر یادتان باشد ما آن موقع یادداشتی داشتیم که کاندیدای اصلی خاتمی نیست. فرد دیگری کاندیدای اصلی است که در راه است. خیلی از دوستان به ما اعتراض می کردند که بر چه اساسی این حرف رامی زنی؟ این که غیب گویی نبود.دلیلش این بود که ما بیرون را رصد می کردیم. چند سال قبل در دانشگاه استنفورد در آمریکا همایشی برگذار شد تحت عنوان آینده ایران. چند تن از سناتور های آمریکایی و شخصیت های استراتژیک آمریکا و تعدادی هم از ایران ( که هویت آنها را نمی دانیم ) در آن همایش شرکت کردند.در آنجا خانم گیل لاپیداس وقتی پشت تریبون می رود می گوید که من می دانم که وقتی وارد جلسه شدم بسیاری از صاحب نظران با تعجب به من نگاه کردند برای اینکه به نظر آنها جای من اینجا نیست . چون من متخصص شوری سابق در سالهای منتهی به فروپاشی هستم . علت اینکه اینجا آمده ام این است که در یکی از کمیته های سنا به این نتیجه رسیده ایم که آقای خاتمی نقشی شبیه گورواچف دارد و باید جای خود را با شخصیتی شبیه یلسین در ایران عوض کند. و درایت مقام معظم رهبری (مد ظله )در آن زمان عجیب بود که فرمودند : آقای خاتمی گورباچف نیست و اینجا هم شوروی نیست. ما از آن جلسه با خبر بودیم .
آدرسی که گیل لاپیداس می دهد با آدرسی که بعد ها ریچارد هاس می دهد( رئیس شورای روابط خارجی آمریکا) با آقای خاتمی نمی خواند . با موسوی می خواند. (البته ما آن موقع نگفتیم که نفر بعد موسوی است ، گفتیم خاتمی نیست ) شما اگر آن حرف ها را رصد کنید این طرف را به راحتی می توانید ببینید.
3- معیار بعد اعتلاف است. وقتی که می بینید یک جمعی با هم اعتلاف کرده اند، باید به گروه ها و اشخاصی که در اعتلاف شرکت کرده اند توجه کنید وهویت آنها را بررسی کنید. از بررسی هویت اعتلاف کنندگان می توان هدف اصلی اعتلاف چیست، ولو اینکه تابلو دیگری بلند کرده باشند. شما وقتی می بینید گروه های اصلاح طلب، منافقین، بهایی ها، مارکسیست ها، سلطنت طلب ها، سرویس های موساد ، ام آی سیکس انگلیس ، سی آی ای، روسای کشور های اروپایی و آمریکا ، همه در این اعتلاف حضور دارند باید حدس بزنید هدف این اعتلاف چیست . راهت می توان حدس زد. کمی دقت لازم دارد.
اینها وقتی که اعتلاف کردند ادعا کردند که ما می خواهیم از شرایط موجود عبور کنیم واصلاحاتی در نحوه عملکرد نظام پدید بیاوریم. حالا شما باور می کنید که منافقین و اسرائیل با این هدف آمده باشند، شما باور می کنید که بهایی ها دنبال این هستند؟ آنها اصلا اساس را قبول ندارند. نتیجه اینکه هدف اعتلاف آن چیزی نیست که اعلام می شود. هدف اعتلاف بیرون از دایره نظام است . چون اعتلاف کنندگاه اصلی کسانی هستند که اساس نظام و اسلام را قبول ندارند.
بزرگانی که در صدر اسلام بودند چگونه باید در جریان جنگ جمل حق را تشخیص می دادند؟ در جنگ جمله تلحه و زبیر و مروان حکم هستند. تابلوی که در جنگ جمل بلند کردند، خون خواهی عثمان است. حالا از چه کسی خونخواهی می کنند؟ از حضرت امیر(ع) که تا آخر به دفاع از عثمان برخواست و حسنین (ع) را به دفاع فرستاد. طلحه و زبیری که خودشان متهم به قتل هستند در کنار مروان حکمی که اصلا در اسلامش تردید است خونخواهی می کنند. مشخص است که خونخواهی بهانه است و هدف چیز دیگری است. با بررسی افراد اعتلاف کننده هدف اعتلاف مشخص می شود.
ریچارد هاس سه دستیار اصلی دارد . یکی فرید زکریا است.(همین فرید زکریا چند روز پیش اعلام کرد که سید علی خامنه ای از محبوب ترین اشخاص در ایران است. او از طرفداران سفت و سخت فتنه بود.) یکی ولی رضا نصر (که پسر دکتر نصر است) و یکی هم ریتکیه. اینکه یک دکترین دارند که از آن با عنوان اعتلاف سفید یاد می کنند. (گفت وارونه نهند نام زنگی کافور) می گوید اعتلاف سفید باید روی یک نقطه باشد. اگر محور اعتلاف بیش از یک نقطه باشد تعداد اعتلاف کنندگان کمتر می شود. نسبت محیط دایره با شعاع دایره . نسبت مساحت دایره با شعاع دایره . هرچه که شعاع دایره بیشتر باشد هم محیط و هم مساحت بیشتر می شود. پس اعتلاف باید روی یک نقطه باشد که آن را اعتلاف سفید می خوانند.
وقتی تازه زمزمه های انتخابات در حال شکل گرفتن بود ، آقای کرباسچی مصاحبه ای انجام داد و گفت که ما قصد داریم روی یک نقطه اعتلاف کنیم و آن خروج از وضع موجود است. من نمی گویم که ایشان دقیقا از ریچارد هاس گرفته است، ولی آنها این طرف ها زیاد گشت و گذار دارند. کرباسچی توضیح می دهد که اگر موارد دیگر را پیش بکشیم ممکن است خیلی ها از محور آن دایره بیرون باشند ولی اگر بگوییم خروج از وضع موجود، خیلی از اصولگرا ها هم وضع موجود را قبول ندارند. باز من نمی گویم که اینها از آنها گرفته اند. ولی بالاخره حرف ها به هم شبیه است. بنده خدایی می گفت همسایه های ما هر وقت چیزی گم می کنند می آیند منزل ما و دنبال آن می گردند. رفیقش گفت خوب یک بار بگذار بیایند بگردند تا خیالشان راحت شود. گفت مشکل این است که هروقت می آیند و میگردند، پیدا می کنند. شبیه بودن حرف های این آقایان با دشمن هم تصادفی باشد یا غیر آن خدا می داند.
پس از بررسی اجزاء یک اعتلاف می توان هدف اعتلاف را تشخیص داد. هدف اعتلاف باید نقطه مشترک همه اعتلاف کنندگان باشد. نقطه مشترک فتنه 88 نفی نظام و نفی نظام بود.اول می گفتند نه ولی بعد کم کم به این سمت رفت.
سوفی قرابه بر دوش زاهد پیاله پیما/ ای کوته آستینان تاکی دراز دستی
در خلوت مغانم دوش آن صنم چه خوش گفت/ با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
4- نفوذ یکی از راهکارها است . خیال نکنید که نفوذی همیشه دنبال بمب گذاری و ترور است. یکی از اهداف اصلی نفوذیان در جنگ نرم و حتی سخت دور کردن افراد موثر و کارساز و متعهد از اطراف مسئولان اصلی است. این شگرد را «در کناری و برکناری » می نامند. یعنی اول در کنار شما به عنوان یک مسؤول قرار می گیرند و بعد از یک مدت شما را برکنار می کنند. از این طریق که دلسوزان را از کنار شما دور می کنند و وقتی روز حادثه فرا می رسد، دلسوزی در کنار شما نیست و متحیر می مانی این فردی که تا دیروز از شما تملق می کرد و بدون اجازه شما آب نمی خورد، الان مقابلت ایستاده است.
چگونه می توان آنها را شناخت؟ راه آن «مقایسه عملکرد با ادعا است ». بعضی وقت ها خیلی سخت است ولی ومن یتق الله فهو حسبه . شما زیاد شنیده اید کشمیری که فاجعه 8 شهریور را پدید آورد یکی از ویژگی های او این بود که دو عدد خودکار توی جیب کتش قرار می داد و طوری پیش می آورد که توجه افراد جلب شود و او به این نکته اشاره کند. می گفت یکی از اینها برای این است که برای بیت المال بنویسم و یکی هم برای خودم. این دلیل با تقوای او نمی شود. خودکار بیک آن زمان یک تومان بود . می توانست یک خودکار بیک با پول خودش بخرد، هم رای خودش بنویسد و هم برای بیت المال .می شود شک کرد.شما وقتی نگاه می کنید می بینید اصرار دارد نیروهای اصیل ترد شوند.
5- یکی دیگر از معیار ها استکبار ستیزی و ظلم ستیزی است که بحث بسیار مهمی است و مقام معظم رهبری( مد ظله ) 14 اسفند به آن اشاره کردند. موضوع این است که یکی از خطوط فاصل و یکی از معیار های تعیین کننده برای شناخت عوامل میدانی دشمن این است که ببینیم استکبار ستیز هستند یا نه. در دوران اصلاحات قرائت های جدید بسیاری از اسلام را ارائه کردند. ما همه آنها را بررسی کردیم و دیدیم که تمام آنها در یک نقطه مشترک هستند و آن این است که هیچ کدام از آنها ظلم ستیز نیستند. این دقیقا همان اسلام آمریکایی است که مخصوصا در اواخر عمر شریفشان در مورد آن هشدار می دادند. اسلام آمریکایی همه چیز ظاهر اسلام را دارد. خمس و نماز و روزه و حج و ... فقط ظلم ستیز نیست. چگونه می توان آن را متوجه شد ؟ از مرز بندی با دشمنان .
6- معیار بعدی مرز بندی با دشمنان است . عده ای از کفار قریش خدمت حضرت ابوطالب (یا عبدالمطلب) رسیدند و گفتند به نحوی جلوی برادر زاده ات را بگیر. ابوطالب گفت مگر چه می گوید ؟ گویا پیامبر( ص) هم آنجا حضور داشتند . فرمودند می گوییم قولوا لا اله الله تفلحوا. گفتندالله آن را ما قبول داریم. مشکل ما سر لا اله است . این خیلی مهم است و در فرمایشات امام و فرمایشان مقام معظم رهبری( مدظله) این را می توان دید. «و اذا سالتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله» اینها در الله حرفی ندارند، مشکل این است که الهه ها را نمی خواهند کنار بگذارند. آنها می گویند خط امام اما مرز بندی های خط امام را قبول ندارند. کی حضرت امام با منافقین هم کاسه می شد یا به بهایی ها و آمریکایی ها و انگلیس بهاء می داد؟ روز قدس را حضرت امام وضع کردند برای مقابله با اسرائیل ، شما در این روز به نفع اسرائیل شعار دادید. امام می فرمایند هرچه فریاد دارید به سر آمریکا بزنید ، شما به نفع آمریکا شعار دادی. همه چیز ما حضرت اباعبدالله (ع) بود ، شما به ساحت مقدس ایشان در روز عاشورا اهانت کردید و شما از آنها به عنوان مردم خداجوی یاد کردید. مگر نکردید؟! مگر هم پالکی شما که الان در اطاق فکر شما در حلقه ماسون لندن است(من به جرات می گویم که اینها با ماسون ارتباط دارند. بعضی از اینها که من اسم نمی برم در دوران اصلاحات سفر با ویزای تک ورقه بدون اینکه در پاسپورت ثبت شود به اسرائیل داشتند) وجود مقدس امام زمان (عج) را نفی نکرد ؟ اینها خط امام است ؟ پس مرز بندی ها را فراموش نکنید.
6- معیار بعدی: ما یک مشکلی داریم به نام خواص آلوده و یک مشکلی داریم به نام بچه های آلوده خواص خوب. راه آن خیلی راحت است. مخصوصا امروز که از یک نعمت بزرگ برخورداریم. آن نعمت چیست؟ یادتان است که امام(ره ) می‌فرمودند من با جرأت می گویم که مردم زمان ما از مردم مدینه و حجاز در زمان پیامبر(ص) و از مردم کوفه زمان امام علی(ع) بهترند.
من دو نمونه عرض می کنم. در مدینه نماز جمعه به امامت رسول الله(ص) برپا شده است و ایشان در حال خطبه خواندن است. ناگهان جارچی صدا می زند و از ورود یک کاروان تجاری از یمن خبر می دهد. عده ای نماز رسول خدا را ترک می کنند و به دنبال تجارت می روند. این قضیه یکی از مصادیق سوره جمعه است:«و اذا راوا تجاره او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجاره و الله خیر الرازقین». هزار و چند صد سال بعد در تهران هم نماز جمعه ای به امامت مقام معظم رهبری(مد ظله) که آن موقع امام جمعه تهران و رئیس جمهور بودند. در نماز جمعه بمب منفجر می شود و قطعات ریز پوست و خوب بردران شهید به صورت نمازگذاران چسبیده بود. هیچ کس از جایش بلند نمی شود و صدای الله اکبر همه جا را فرا می گیرد. رهبری (مدظله) که از همه بیشتر در معرض خطر است نماز را ترک نمی کند.
از قنوت نمار عصر به بعد هواپیماهای عراقی آدمند و بمباران ها شروع شد. آن زمان هم مثل امروزه نبود که (به برکت امام زمان عج) تجهیزات زیادی داشته باشیم. فقط ضد هوایی ها کار می کردند. آن سر وصدای آتش باری ضد هوایی ها و بمباران هواپیما هیچ کس از جایش تکان نخورد و امام همان روز گفتند که من دیدم که هیچ کس از جایش نجنبید.
مقایسه کنیم با زمان امام علی(ع) که چقدر به امام خون دادند. گفت تابستان بجنگیم گفتند گرم است و در زمستان گفتند سرد است. در جنگ ما وضع اینگونه بود؟! اینجا شناسنامه ها را دستکاری می کردند. طرف 4 تا از بچه هایش کشته شدند خودش هم به جبهه می رود. می گویند برای چه می روی؟ می گوید آنها برای خودشان رفته اند و من هم برای خودم می روم.
یک تفاوتی هست در این عرصه بین زمان ما و زمان صدر اسلام . تعداد خواص آلوده در دوران ما بسیار کمتر است . تمام خواص امام زمان امام حسن(ع) از گرد ایشان پراکنده شدند. زمان امام علی(ع) هم همینطور .
نکته بعد این است که در آن موقع نگاه مردم به خواص بود . پس اگر یکی از خواص می لغزید، عده ای را هم با خود می لرزاند. امروزه نگاه مردم به رهبر است . پس اگر خواص بلغزند سقوط می کنند.
البته مقام معظم رهبری( مد ظله) روی این نکته خیلی تاکید کردند که خیلی آسان نمی توان تصمیم گرفت. اینکه یکی، یک اشتباه کرد شما سریع بگویید این از خواص آلوده است، نمی توان به این سرعت تصمیم گرفت. هیچ کس نمی تواند جلو تر از رهبر برود.
چو پرده‌دار به شمشیر می زند همه را / کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
7- اصلی ترین معیار خود رهبری است . ما اینجا بحث دو دو تا چهار تا می کنیم . بحث عقیدتی هم مطرح نمی کنیم ( آن به جای خود که از او به یک اشاره از ما به سر دویدن) .اینجا بحث دو دو تا چهار تا است . گفت:
قطع این مرحله بی همرهی خضر نکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی
من اصرار دارم که در مراحل مختلف راهبری ایشان را نگاه کنید. هر جا که همه در آینه چیزی را نمی دیدند ایشان در خشت خام دیده اند و همه آنهایی که در این رکاب قدم زده اند به سلامت عبور کرده اند. مثلا از همین ولایت مطلقه چند بار استفاده شده است؟ این چند دفعه را هم آنهایی استفاده کرده اند که با آن مخالف اند. اگر قرار بود دست آنها باشد ما باید در جریان حمله آمریکا به افغانستان می رفتیم و در کنار طالبان قرار می گرفتیم . طالبانی که اصلا ساخته آمریکا است یا باید صدام را خالد ولید می دانستیم .از همه مهمتر باید از حرکت علیه آمریکا و از فناوری هسته ای دست می کشیدیم. باید در مقابل آمریکا به زانو در می آمدیم . همه اینها خواست آن بقیه بود. نبود؟خیلی ها بدون اینکه بداند ماجرا چیست نجات یافتند برای اینکه پیگیر بودند.
اینها مطالب دودو تا چهارتایی است. مثلا از اخبار محرمانه استفاده نکردیم. مثلا نگفتم که در جلسه پنجشنبه ها تحت عنوان جلسه صبحانه چه بود؟ یا مثلا نگفتیم که آقای فلان شبی دو میلیون می گرفت برای اینکه فلان منطقه را به آتش بکشد. نگفتیم که خانم شیرین عبادی از چه کانالهایی پول می فرستد یا اینکه آقای ملک عبدالله پادشاه اردن چطور نقش داشت و کدام صرافی پول ها را تبدیل می کرد؟
سوالات:
1 ـ جریان حضور خلاف قانون موسوی در جلسه هیئت موسس دانشگاه آزاد و استقبال گرم جاسبی و هاشمی از او چیست ؟ چرا اعضای شوراعکس العملی نشان داده نشد.
این خبر را امروز جزو خبرهای ویژه در روزنامه آورده ایم که تیتر خبر ویژه صفحه اول روزنامه هم هست. دیروز متوجه شدیم که روز دوم تیر ماه در جلسه هیئت موسس دانشگاه موسوی هم حضور دادشته است . ولی اینکه آنجا چه کسی حرف زده است مهم نیست. وقتی جلسه تشکیل می شود و موسوی وارد می شود. آقای قمی اعتراض می کنند که مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شما عضو نیستید ولی نباید شکرت کنید. می گوید می دانم ولی به اصرار آقای جاسبی آمده ام . هاشمی می گوید حالا که آمده بگذارید بماند و به طور ضمنی تقدیری هم از ایشان انجام می دهد. از جمله مسائلی که مطرح می شود این است که هاشمی می گوید ما آن زمان که پنج شش نفر بودیم که رفتنیم دانشگاه آزاد را ثبت کنیم طوری ثبت شده که مالکیت آن با ما است . بنابر این اگر وقف دانشگاه محقق نشود وضعیت به گونه ای است که طوری است که حتی بعد از ما فرزندان ما می تواند دنبال کنند و مالکیت آن را داشته باشند.
آقای جاسبی پیشنهاد می دهند که به همان تعداد که شورای عالی انقلاب فرهنگی هیئت امنای جدید ارائه کرده است، ما هم به عنوان یک راهکار خودمان افرادی را به عنوان هیئت امنا معرفی کنیم تا بتوانیم اکثریت را به دست بیاوری.
2 ـ نظرتان در رابطه با سید حسن خمینی وحادثه 14 خرداد بفرمایید و حرکت مردم را چطور تحلیل می کنید و عکس العمل مراجع و برنامه ریزی برای آینده ایشان را چطور می دانید؟
ملاک ما خود حضرت امام و راه ایشان است . پس به قول امام علی(ع) افراد با حق سنجیده می شوند نه برعکس. در کلام خداوند هم هست که «ان اولی الناس به ابراهیم للذین التبعوه» پس رابطه نسبی ایشان محترم است. امام(ره) در ژرفای دل مردم جای گرفته است و روز به روز شیفتگی آنها نسبت به امام (ره) بیشتر می شود.معیار اصلی خود امام است و خط امام کاملا روشن است . نگاه امام به آمریکا و اسرائیل مشخص است . می فرمایند هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. تاکید می کنند بر محو شدن اسرائیل. در جغرافیای سیاسی جهان کشوری به نام اسرائیل نداریم .یا نگاهشان به دشمنان تابلو دار اسلام مثل منافقین وبهایی ها و سلطنت طلب ها. اگر کسانی مثل سران فتنه در این اردوگاه قرار گرفته باشند که قرار گرفته اند، حشر و نشر با آنها نمی تواند مورد قبول باشد.بلکه انتظار این است که افراد هم با آنها مرز بندی داشته باشند و هم آنها را نفی و طرد کنند. خوب وقتی اینطور نبود طبیعی است که مردم احساس خطر می کنند و روز 14 خرداد درواقع پیامی دادند. همه هم این نظر را دیدند.امّا بعضی از مسائلی که در حواشی آن مطرح شد، مسائل واقعی نبود . اینکه عده بسیار قلیلی بودند، نه قلیل نبودند. یا اینکه خدایی ناکرده مردم قصد اهانت به بیت حضرت امام(ره) داشته اند درست نیست.همه چیز مردم حضرت امام(ره) است.
در مورد مراجع عظام ما اول مطلبی که نوشتیم متذکر شدیم که انکار نمی کنم که دستم می لرزد از نوشتن. اینکه کسانی رفته باشند و اطلاعات غلطی داده باشند دور از انتظار نیست. می شود از این بزرگواران محترمانه خواست که به این نکات توجه نمایند و حتی اطلاعات دقیق تری در اختیار آنها قرار داده شود. ولی باید توجه داشت که این یک اصل غیر قابل انکار است که مراجع عظام ستون های دین و حوزه هستند و حتما باید حرمت و احترام آنها حفظ شوند. حتی ما در اصرار داشتیم که عنوان یاد داشتمان «واگویه نیاز به محرمان راز » باشد.گفتیم که امام (ره) فرمودند باید از نوع برخورد دشمن متوجه برخی واقعیات شد و خط حرکت را دقیق ترسیم کرد.الان دشمن خیلی اصرار دارد که بگوید مراجع عظام اصرار دارند که کم کم از نظام کنار بکشند.قطعا چنین نیست و باید مواظب باشیم که دشمن چنین تصوری پیدا نکند. البته شما هر کاری کنید دشمن حرف خودش را می زند ولی ما باید مراقب حرکات و رفتار خود باشیم
3 ـ ما با رئیس جمهور محبوبمان و این حرف های جدیدشان چه کنیم . حجاب و مشائیی ...
معیار اصلی و همیشگی ما رهبر است . و همه با این معیار سنجیده می شوند. اما اینکه به مجرد اینکه اگر کسی یک حرفی زد ما احساس کنیم که این در مقابل قرار گرفته است صحیح نیست . حرف احمدی نژاد در مورد حجات صحیح نیست . البته بعدا اشاراتی داشته اند که به نظر می آید تصحیحاتی کرده اند. اما اینکه اگر یک نفر یک خطا کرد کلا نگاه عوض شود نه . هر کس در همان اندازه خودش است. به قول بابا طاهر :
تو خود گر بی گناهی رو ملک شو و از حوا و آدم ریشه دیرو
آدم ها مطلق نیستند. معیار اصلی ولی امر است . اگر با آن راه روید بیراهه نمی روید . در مرود مشایی من نمی دانم چه عرض کنم.
4 ـ هاشمی گفته است که اگر تلقی قهر سیاسی نباشد کناره گیری می کنم . قصد ایشان از این صحبت چیست ؟
ما در اسلام بازنشستگی به آن معنا که نداریم. تعهد داشتن و مسئولیت داشتن نسبت به مسائل نظام و اسلام تا آخرین نفس با انسان هست و کسی نباید کنار رود. فکر هم نمی کنم ایشان دنبال کنار رفتن باشد.
5 ـ چرا نسبت به اظهارات آقای علی مطهری در مجلس برخورد نمی شود؟
در مجلس نسبت به صحبت های اخیر ایشان موضعی گرفتند و بعد از آن نائب رئیس مجلس که آقای ابوترابی بودند از آقای کوچک زاده خواستند که از تذکرشان صرف نظر کنند وایشان هم صرف نظر کردند.
باز هم بر می گردیم به همان معیار های اصلی . باید ببییم دیدگاه علی مطهری با دیدگاه های پدرش همخوانی دارد یا نه ؟ مواضع ایشان را با کتابهای شهید مطهری مقایسه کنید. فرزند کسی بودن دلیل نمی شود که همراه با افکار پدرش هم باشد. رابطه نسبی نیازی به اثبات ندارد و شناسنامه و عرف آن را نشان می دهد . ولی رابطه معنوی نیاز به اثبات دارد و باید در عمل دیده شود. بهترین راه سنجس معیار هاست . مخصوصا کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری راه را روشن کرده است.
6 ـ تحلیل خود را از انتخابات بعدی مخصوصا شورای شهر بفرمایید.
مجلس تصویب کرده است که انتخابات شورای شهر همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگذار شود.البته هنوز قانون نشده و باید مراحل خود را طی کند. در این موقعیت ها خیلی باید مراقب بود.. اولا خبر داریم که یکی از خطوطی که دنبال می شود این است که افرادی را بفرستند که به قول خودشان سفید باشند . یعنی سوابق آنچنانی نداشته باشند و به راحتی قابل شناسایی نباشند. ما هم یکی از راهکار هایمان این است که سوابق افراد را ببینیم و چشم بسته وارد جریان نشویم. شما در جریان فتنه شما افرادی را شناختید که در گذشته آزمایشی پیش نیامده بود که ببینید چند مرده حلاج هستند. باید سراغ اینها رفت که تعداد آنها هم کم نیست. به همان اندازه که پرده از چهره دوروها کنار رفت، به همان اندازه برخی از آدم های شایسته که گمنام بودند شناخته شدند. باید سراغ آنها رفت. البته افرادی که توبه می کنند هم خوب هستند و باید در امور اجتماعی شرکت کنند تا طرد نشوند؛ ولی هیچ وقت کفش دزد را امام جماعت نمی کنند. نباید این طور افراد را در مراکز حساس از جمله مراکز تصمیم ساز مثل مجلس و شوراها فرستاد.
والسلام/914/پ201/س
ارسال نظرات