حضرت زینب و جهاد تبیین در امتداد عاشورا
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، اگر عاشورا را روز فوران خون و حقیقت بدانیم بیگمان، «زینب کبری سلاماللهعلیها» را باید تداوم آن حقیقت در روزگار سکوت و سیاهی نامید. حادثه کربلا اگر در گودال قتلگاه به پایان میرسید شاید امروز از پیام حسین علیهالسلام جز روایتی تحریفشده باقی نمیماند. اما آنکه نگذاشت روایت دشمن بر افکار عمومی چیره شود بانویی بود که از میان شعلهها برخاست و با زبان روشنگر خود حقیقت عاشورا را جاودانه کرد.
رهبر معظم انقلاب در توصیف جایگاه آن بانوی بزرگ میفرمایند: «نکته مهمّ در زندگی این بزرگوار که نشانه تدبیر است، این است که این بزرگوار جهاد تبیین را، جهاد روایت را راه انداخت؛ نگذاشت روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند؛ کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱) این تعبیر دقیقترین تعریف از نقش تاریخی حضرت زینب است؛ زنی که پس از عاشورا نهتنها راوی مصیبت بلکه راوی حقیقت شد.
اقیانوس بیکران روح زینبی
نخستین جلوه از جهاد زینبی صبر بود. آن صبری که نه سکوت در برابر ظلم بلکه ایستادگی آگاهانه در برابر طوفان حوادث است. رهبر انقلاب، صبر زینب را چنین توصیف میکنند: «زینب کبری دو نکته را نشان داد: یک نکته اینکه زن میتواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمّل؛ دوّم اینکه زن میتواند قلّهی بلندی باشد از خردمندی و تدبیر.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱) صبر زینب، تسلیم در برابر قضا و قدر نبود بلکه انتخابی الهی برای رساندن پیام بود. وقتی بر پیکرهای بیجان شهیدان مینگریست در عین اشک رسالتی را احساس میکرد که باید از دل خون زندگی بسازد. صبر او ستون خیمهی تبیین بود؛ زیرا اگر در طوفان عواطف زبان تبیین بلرزد حقیقت در هیاهوی احساس گم میشود.
در برابر نگاه تمسخرآمیز ابنزیاد زنی ایستاد که فراتر از رنج، زیبایی را دید. پاسخ آسمانی او که فرمود: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»، تنها یک جمله نیست؛ یک مکتب است. زینب با این سخن معادلهی پیروزی و شکست را از نو تعریف کرد. او نشان داد که معیار زیبایی در نگاه مؤمن رضای الهی است نه ظواهر قدرت و پیروزی دنیوی.
تدبیر در لحظهی فروپاشی
دومین ستون شخصیت زینبی خردمندی و تدبیر است. در روزهایی که مدینه خاموش بود و شام در جشن پیروزی میخندید زینب با نگاهی فراتر از لحظهها مسیر تاریخ را دید. او دانست که کربلا آغاز راه است نه پایان. به همین سبب در کوفه و شام نه از سر انتقام که از موضع روشنگری سخن گفت.
خطبهی فراموشنشدنی او در بازار کوفه به تعبیر رهبر معظم انقلاب «تحلیل عظیمی از وضع جامعهی اسلامی در آن دوره است». این خطبه تنها مویه بر شهیدان نبود؛ شکافتن وجدان خفتهی جامعهای بود که از حقیقت فاصله گرفته بود. زینب در آن سخن مردم را از خواب غفلت بیدار کرد و با زبانی آکنده از آیات الهی مسئولیت آنان را در فاجعهی عاشورا یادآور شد.
او با بیانی حسابشده کوفیان را از حاشیهنشینی به متن حوادث کشاند؛ از تماشاگران بیتفاوت به مسئولان شکست اخلاقی جامعه تبدیل کرد. این همان تدبیر است که رهبر معظم انقلاب از آن یاد میکنند؛ تدبیری که اجازه نداد دشمن روایت حادثه را به نفع خود مصادره کند.
آغاز جهاد تبیین
حادثه عاشورا در روز دهم محرم پایان نیافت؛ تازه آغاز نبردی بود میان دو روایت: روایت حق از زبان اهلبیت علیهم السلام و روایت باطل از زبان امویان. در چنین شرایطی حضرت زینب پرچمدار «جهاد تبیین» شد. رهبر معظم انقلاب مأموریت تاریخی او را چنین تبیین میکنند: «نکته مهمّ در زندگی این بزرگوار که نشانه تدبیر است، این است که این بزرگوار جهاد تبیین را، جهاد روایت را راه انداخت؛ نگذاشت و فرصت نداد که روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱) زینب سلاماللهعلیها با اسارت خود، میدان رسانهای دشمن را فتح کرد. او که در بند بود در حقیقت آزادترین انسان زمانه شد. در کاخ ابنزیاد در دربار یزید و در میان جمع مردم شام با صلابت کلامش، نقشهی تحریف را در هم شکست. در زمانی که دستگاه تبلیغاتی امویان میکوشید حسین علیهالسلام را شورشگر و خارج از دین معرفی کند زینب با چند جمله چهرهی واقعی حق و باطل را آشکار ساخت.
کلام او در شام نهتنها قصر یزید را لرزاند بلکه پایههای فکری حکومت اموی را سست کرد. رهبر معظم انقلاب به همین نکته اشاره میکنند که: «روایت زینب کبری از حادثهی عاشورا در همان زمان تأثیر گذاشت در شام، در کوفه، در مجموعه سالهای حکومت اموی و منتهی شد به ساقط شدن حکومت اموی.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱)
پرستاری از اسلام
زینب کبری تنها پرستار امام سجاد علیهالسلام نبود؛ او پرستار اسلام بود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «تلاش حضرت زینب سلاماللَّهعلیها فقط این نیست که از امام بیماری در کربلا حراست و پرستاری کرده است. حضرت زینب از روح کلّی اسلام و جامعه آن روز مسلمین پرستاری کرد.»( ۱۳۸۰/۰۵/۰۳) این پرستاری معنویترین شکل از جهاد است. او از پیکر نیمهجان دین مراقبت کرد، همان دینی که زیر سم اسبان جهل و قدرتطلبی قرار گرفته بود. زینب بانویی بود که در برابر «دنیا» ایستاد؛ در برابر ظلم، بیانصافی و قساوت و با صدای حقطلب خود نگذاشت روح اسلام بمیرد.
در نگاه رهبر انقلاب، این ایستادگی را باید ادامهی خط جهاد دانست: «حضرت زینب در مقابل یک دنیا بدی، ظلم، بیانصافی، حیوانصفتی و قساوت، یکتنه ایستاد. و با این ایستادگی توانست از روح کلّی اسلام حراست و پرستاری کند... میتوانیم دقیقاً ادّعا کنیم که حضرت زینب سلاماللَّهعلیها هم با ایستادگی خود، اسلام را حفظ کرد.»( ۱۳۸۰/۰۵/۰۳)
از کوفه تا امروز
جهاد تبیین مأموریتی بود که از زبان زینب آغاز شد و امروز بر دوش امت مؤمن ادامه دارد. رهبر معظم انقلاب در تفسیر این امتداد میفرمایند: «ببینید! این درس است؛ این همان حرفی است که بنده همیشه میگویم: شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند... با روایتهای دروغ.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱)
امروز نیز دشمنان با همان منطق امویان میکوشند چهرهی حقیقت را وارونه نشان دهند؛ با رسانه، با تحریف، با دروغهای حسابشده. در این میدان پیروان زینب وظیفه دارند صدای حق را به گوش جهان برسانند. اگر آن روز زینب در بازار کوفه و در کاخ یزید سخن گفت امروز جوان مؤمن باید در میدان رسانه، در دانشگاه، در فضای مجازی و در متن جامعه حقیقت را روایت کند.
این یعنی امتداد جهاد زینبی در زمان ما؛ یعنی هر قلمی که در راه تبیین حق بنویسد در ادامهی خط زینب است. هر زنی که در عرصه اجتماع با وقار و بینش خود حقیقت را دفاع کند ادامهدهندهی راه زینب است. هر مردی که در میدان تبلیغ و اطلاعرسانی، با صداقت بگوید «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»، در جبههی زینب میجنگد.
الگوی اقتدار زن مؤمن
یکی از درسهای جاودانه زینب کبری برای عصر ما تعریف دوبارهی جایگاه زن است. در جامعهای که زن را یا به حاشیه میراند یا به ابزار نمایش بدل میکند زینب با رفتار و گفتار خود نشان داد که زن میتواند «مظهر اقتدار روحی و عقلانی» باشد.رهبر انقلاب میفرمایند: «در برابر حکّام مغرور و متکبّر، مظهر ایستادگی و اقتدار روحی است... این، قدرت روحی یک زن را نشان میدهد؛ این چه قدرتی است؟ این چه عظمتی است؟ [اینها] نشاندهندهی تدبیر و خردمندی است.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱)
در منظومه فکری انقلاب اسلامی زن زینبی کسی است که در عین عاطفه و لطافت، عقلانیت و صلابت دارد. چنین زنی نه در حاشیه سیاست بلکه در قلب فرهنگ و جامعه میدرخشد. اگر امروز زنان مؤمن در عرصه علم، رسانه، آموزش و جهاد فرهنگی فعالاند همه وامدار آن الگوی جاودانهاند که نشان داد میتوان در عین حجاب و حیا، پرچمدار روشنگری بود.
اکنون در قرنی که تحریف و دروغ به سرعت برق منتشر میشود، رسالت ما همان است که زینب کبری آغاز کرد: روایت حق، مبارزه با تحریف و دفاع از حقیقت. جهاد تبیین تنها وظیفه روحانیت یا رسانه نیست؛ وظیفه همه امت است.در میدان رسانهای امروز، هر نوشته، هر سخن و هر تصویر میتواند یا در خدمت حقیقت باشد یا ابزار تحریف. رهبر معظم انقلاب با الهام از سیره زینب، خطاب به جوانان فرمودهاند:«شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و انقلابتان را... اگر شما روایت نکنید، دشمن روایت میکند.»( ۱۴۰۰/۹/۲۱)پس جهاد تبیین تداوم عاشورا در قالب زبان است؛ جهادی بیخون اما پرخطر که از ما ایمان، بصیرت و صبر زینبی میطلبد.
چراغی که خاموش نمیشود
کربلا صحنهای بود که در آن حسین علیهالسلام با خون خود حقیقت را نوشت و زینب سلاماللهعلیها با زبان خود آن را خواند. اگر عاشورا پیام دارد بهخاطر زنی است که اجازه نداد پیام در خاک دفن شود. او بود که شب تار تاریخ را با مشعل تبیین روشن کرد.
امروز هر که در مسیر آگاهی، بصیرت و دفاع از حقیقت گام بردارد، در امتداد همان جهاد مقدس حرکت میکند. جهاد زینبی یعنی «گفتنِ حق» در روزگار وارونگی معناها؛ یعنی روایتِ زیبا دیدنِ مسیر الهی حتی در میان مصیبتها؛ یعنی ایستادگی در برابر موج دروغ، تحریف و سکوت.
زینب کبری سلاماللهعلیها بانوی صبر و خرد بانوی روشنگری و روایت است؛ بانویی که با زبان خود انقلاب حسینی را از کربلا تا امروز امتداد داد. و اینک هر صدای حقطلب، هر قلم روشنگر و هر قلب بیدار، پژواک همان نداست که از ویرانه شام برخاست: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً.»
مهدی الهی