۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۹
کد خبر: ۷۹۳۴۲۲
آیت‌الله مدرسی یزدی:

برجام جای افتخار و اعطای جایزه ندارد

برجام جای افتخار و اعطای جایزه ندارد
عضو فقهای شورای نگهبان با بیان اینکه برجام جای افتخار و اعطای جایزه ندارد، تصرح کرد: اگر کسی چنین قراردادی را امضا کند، جای افتخار دارد؟! که برخی پشت تریبون با افتخار بگویند ما چنین قراردادی را امضا کردیم! و به کسانی که متصدّی آن بودند، جایزه و سکّه بدهند! حدّاقل می‌گفتید ما چاره‌ای نداشتیم و مجبور به پذیرش آن شدیم.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، آیت‌الله مدرسی یزدی عضو فقهای شورای نگهبان پیرامون برخی مسائل روز، اسنپ بک و مظلومیت مردم غزه سخنان مهمی ایراد کرد. 

عضو فقهای شورای نگهبان در بخشی از سخنان خود تصرح کرد: فعلاً نمی‌گویم که این قرارداد درست بود یا غلط، ولی واقعاً اگر کسی چنین قراردادی را امضا کند، جای افتخار دارد؟! که برخی پشت تریبون با افتخار بگویند: ما چنین قراردادی را امضا کردیم! و به کسانی که متصدّی آن بودند، جایزه و سکّه بدهند!

حدّاقل می‌گفتید: ما چاره‌ای نداشتیم و مجبور به پذیرش آن شدیم. دیگر افتخار، گردن‌کشی، گردن‌فرازی و جایزه ندارد. چرا مردم را صادقانه در جریان امور نگذاشتید و با غشّ با مردم برخورد کردید؟! من به بقیّه مسائل فعلاً کاری ندارم. حدّاقل این است که این قرارداد، افتخار ندارد.

متن کامل این سخنان آیت الله مدرسی یزدی بدین شرح است:

مروری کوتاه بر تاریخ سیاه استعمار در جهان

در این مقطع تاریخی که ما قرار داریم، جهان درگیر حوادث مهمّی است و این سیّارۀ خاکی در شرایط خاصّ و فوق‌العاده‌ای حدّاقل از‌لحاظ بروز و ظهور قرار دارد، که در تاریخ نظیر آن کمتر دیده شده است. صد‌ها سال غرب طمّاعِ زیاده‌طلبِ متجاوز با انواع شگرد‌ها و نقشه‌ها و با بی‌رحمی خواسته‌های نامشروع خود را بر بیشتر دنیا تحمیل می‌کرد و در این تحمیل، تحمیق ملّت‌ها و خیانت تعدادی نخبگان هم نقش کلیدی داشت.

در این سال‌ها استعمار غرب و در رأس آنها انگلیس، بعد فرانسه و البتّه بسیاری از کشور‌های اروپایی، جهان را چپاول می‌کردند. آنان با روش‌های گوناگون، ملّت‌ها، دولت‌ها و سرزمین‌های پهناور این کره خاکی را در اختیار خود قرار داده بودند. انگلیس که خود یک جزیرۀ کوچک با جمعیّت محدود است، ده‌ها برابر سرزمین خود سرزمین‌های استعماری در اختیار داشت و ده‌ها برابر جمعیّت خود از جمعیّت‌های بشری بر روی کره خاکی در چنبرۀ استعمار او گرفتار بودند. بیشتر نقاط مهمّ و پر‌جمعیّت دنیا از هند و چین با آن پهناوری و آن جمعیّت گرفته، تا آمریکا، سرزمین‌های اسلامی، قارّه آفریقا با آن‌همه وسعت و منابع، و بسیاری از مناطق دیگر دنیا، همه تحت استعمار غرب به‌ویژه انگلیس بودند.

سپس نوبت به آمریکای خبیث رسید که سایه شوم خود را با پیچیدگی بیشتر تقریباً بر همه دنیا گستراند و دولت‌های استعمارگر با تغذیه از منابع و منافع طبیعی و انسانی مردم دنیا هر روز خود را فربه‌تر و فربه‌تر کردند.

تغییر روش استعمار

استعمار همچنان ادامه داشت تا اینکه در دوره‌ای ملّت‌های تحت سلطه، جنبش‌ها و خیزش‌های متعدّدی داشتند و تا‌اندازه‌ای حرکت‌هایی در راستای استقلال خود و باز کردن زنجیر‌های استعمار انجام دادند و فی‌الجمله پیروزی‌هایی هم به دست آوردند.

امّا جبهۀ استعمار روش‌ها و راهکار‌های خود را تغییر داد و با نفوذ در میان دولت‌ها و ملّت‌ها و با تبلیغات خاصّ و تغییر فرهنگ‌های مردم به‌طور غیر آشکار و پنهان، همچنان سلطه خود را بر اغلب همان مناطق و مکان‌هایی که تحت استعمارش بود، حفظ کرد. در واقع، زیاده‌خواهی غربی با تغییر راهکار‌ها و روش‌ها و با استفاده از مهره‌ها و اهرم‌هایی که از قبل تعبیه کرده بودند، همچنان ملّت‌ها و دولت‌ها را در بند داشته و دارند و با ترکیبی از القای شناخت‌های غلط، تهدید، نفوذ و عملیّات نظامی و اقتصادی خواسته‌های وحشیانۀ خود را به گردن ملّت‌ها و دولت‌ها می‌گذارند.

گرچه امروز غرب مستکبر و به‌خصوص دولت ایالات متّحده آمریکا وارث این‌همه ستم و تسلّط بر جهان، همچنان در بسیاری از نقاط جهان مسلّط‌اند، ولی ملّت‌ها به‌تدریج بیدار و بیدارتر می‌شوند و ظلم و تحمیق مردم نقطۀ پایانی دارد. ممکن است بتوان مردم را ۲۰ سال یا ۱۰۰ سال، کم و بیش در نادانی و جهالت نگه داشت، امّا بالأخره زمانی می‌رسد که مردم بیدار می‌شوند.

ریشه‌یابی حماسۀ «طوفان الأقصی»

فشارها، ظلم‌ها و تاب‌آوری مردم در مقابل چپاول‌ها تا‌حدّی ادامه می‌یابد، ولی بالأخره زمانی طاقت مردم تمام می‌شود؛ زیرا احساس می‌کنند دیگر زنده ماندن با این شرایط اسفناک ارزشی ندارد و مردن با آزادگی از زنده ماندن با ذلّت بهتر است، و این شرایطی است که امروزه در بسیاری از جا‌های دنیا به‌ویژه در غزّه و فلسطین پدید آمده است.

مردم غزّه دریافتند زندگانی کردن دیگر معنا ندارد؛ زنده بودن یعنی مرگ تدریجی همراه شکنجه، دربه‌دری، آوارگی و بیچارگی. به‌همین‌جهت حماسۀ «طوفان الأقصی» و نظایر آن پدید آمد. در واقع «طوفان الأقصی» باز کردن راه تنفّسی برای مردم غزّه و واکنشی در برابر جنایات غاصبان بود، امّا غربِ نامرد از طریق حیوان وحشیِ درندۀ هار خود به جان این مردم افتاد و چقدر جنایت تا به امروز انجام داده‌اند.

جنایت‌های عجیب آمریکا و اسرائیل در غزّه با هدف خلع سلاح مقاومت

واقعاً شگفت‌آور است! نزدیک ۷۰ هزار انسان بی‌گناه را در بدترین وضع، در حال تشنگی و گرسنگی، در بیمارستان، مسجد و مدرسه به شهادت رساندند و بدترین جنایات را که قلب هر انسان سالمی را به درد می‌آورد، در حقّ این مردم مرتکب شدند؛ و الآن ببینید این استعمار مسلّط چه افکار خطرناکی دارد.

امروزه کاری که رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهد انجام دهد، امتداد آشکار همان سیاست‌های استعماری گذشته است و چقدر شرم‌آور، ظالمانه و رسواست، امّا کشور‌ها را به آن مجبور می‌کند، ولی آن‌قدر افتضاح است که هیچ کشوری و یا سازمانی ـ حتّی اگر مایل باشد ـ به اختیار خود جرئت به اقدام بر آن نمی‌کند. با‌این‌حال، آمریکا می‌خواهد آنها را هماهنگ و همه را وارد این چرخه کند. رئیس‌جمهور آمریکا درصدد است دولت‌هایی را که تسلیم او یا شبه‌تسلیم او هستند، هماهنگ کند و به آنها می¬گوید: بیایید کاری کنیم که فلسطین دیگر نتواند مقاومت کند. بیایید سلاح را از دست مظلوم بگیریم، امّا ظالم مُجاز است هر کاری می‌خواهد، انجام دهد!

بسیار شگفت و عجیب است! رژیم صهیونی، این حیوان درندۀ وحشی و عامل کشتار ده‌ها هزار نفر و آوارگی و دربه‌دری میلیون‌ها انسان باید هر روز از جهات سیاسی، اقتصادی و نظامی تقویت شود، ولی مردم و رزمندگان غزّه که از خود دفاع می‌کنند و در مقابل این تجاوزات بی‌حدّ‌و‌حصر ایستادگی می‌کنند، خلع سلاح شوند! وقتی نتوانستند با یورش نظامی، نسل‌کشی مستمرّ و محاصرۀ دارویی و غذایی این مردم را تسلیم کنند، اکنون می‌خواهند این هدف پلید را از طریق دیگر و حتّی با استمداد از کشور‌های عربی و اسلامی عملی کنند.

چقدر دنیا عجیب شده است! دولتی که غاصب و جنایتکار است و جنایت برای او عادی و جزء سرشت اوست و این‌همه قتل و جنایت حتّی جنگی انجام داده و می‌دهد، به‌گونه‌ای که حدّاقل در این مدّت جنگ اخیر، بیش از ۶۵ هزار انسان بی‌گناه را به قتل رسانده و میلیون‌ها انسان را آواره کرده است، آزاد باشد و رئیس‌جمهور آمریکا افراد و دولت‌ها را جمع کند و بگوید: بیایید آن کسانی را که از خودشان دفاع می‌کردند، خلع سلاح کنیم و دشمنان سابقه‌دار آنان را بر آنها مسلّط نماییم! کجای انسانیّت این را اقتضا می‌کند؟! و تازه افتخار هم بکند و چنان ارعاب ایجاد کند که حتّی اگر یکی از این دولت‌ها هم نخواهد با او همکاری کند، جرئت مخالفت پیدا نکند!

البتّه دولت‌های آزاده‌ای که به وعدۀ نصرت الهی ایمان دارند یا حدّاقل آزادگی دارند، زیر بار اینها نمی‌‌روند، امّا می‌بینید وقتی رئیس این جنایتکاران در سازمان ملل سخنرانی می‌کند، عدّه‌ای از کسانی که از او آسیب ندیده‌اند، از روی صندلی‌ها برمی‌خیزند و می‌روند، امّا عدّه‌ای که در معرض خطرند و از این دولت آسیب دیده‌اند، با بی‌تفاوتی آنجا می‌نشینند! اینها خیلی مسائل عجیب و غیر عادی است که انسان واقعاً نمی‌تواند آن را تحمّل کند.

شش کار ظالمانه غرب در جریان اسنپ‌بک

قضیّه اسنپ‌بکی که امروزه درست کرده‌اند نیز واقعاً امر عجیبی است. من روی کار اینها نسبت به اسنپ‌بک تأمّل مختصری کردم. ببینید اینها شش کار ظالمانه انجام داده‌اند و بعد هم طلبکار هستند!

۱) اوّلین کار ظالمانه آنها این بود که آمدند قراردادی را به نام «برجام» به دولت ایران تحمیل کردند. انعقاد این قرارداد در شرایط عادی نبود، بلکه دولت به‌واسطه تحریم‌ها، تهدید‌ها و فشارها، درست یا نادرست ـ فعلاً در مقام ارزیابی از این جهت نیستم ـ با اینها قراردادی را امضا کرد. پس امضای این قرارداد قطعاً تحت فشار و تهدید بود و قراردادی که با فشار و تهدید منعقد شود، ارزش حقوقی ندارد.

۲) پس از آنکه این قرارداد تحمیلی امضا شد، یک طرف که جمهوری اسلامی باشد، به قرارداد خود کاملاً پایبند بود و به آن عمل کرد، ولی طرف دیگر تقریباً به هیچ‌کدام از مفاد آن عمل نکرد. این در‌حالی است که در بند ۲۸ این قرارداد تحمیلی تصریح شده است: گروه ۵+۱ و ایران متعهّد هستند که این برجام را با حسن نیّت و در فضای سازنده بر مبنای احترام متقابل اجرا نمایند و از هر‌گونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف این برجام که اجرای موفّقیّت‌آمیز آن را مختل سازد، خودداری کنند. مقامات ارشد دولتی در گروه ۵+۱ و ایران تمام تلاش خود را برای اجرای موفّقیّت‌آمیز این برجام، از‌جمله در بیانات عمومی خود، به کار خواهند بست.

۳) این نامرد‌ها با استفاده از یکی از بند‌های این قرارداد تحمیلی که به‌طور مضاعف ظالمانه در آن گنجانده بودند، به سازمان ملل شکایت کردند.

۴) فرایند پیش‌بینی‌شده در این قرارداد را رعایت نکردند؛ زیرا در همین قرارداد تحمیلی، در بند‌های ۳۶ و ۳۷ سازوکاری برای ارسال به شورای امنیّت در نظر گرفته شده است که اگر دولتی بخواهد از آن استفاده کند ـ به تعبیر من سوء‌استفاده کند ـ فرایند خاصّی خواهد داشت؛ از‌جمله اینکه باید ادّعای طرف‌ها به کمیسیون مشترک ارجاع داده و ظرف ۱۵ روز بررسی شود، امّا آنها این فرایند را انجام ندادند.

۵) پس از شکایت، خودشان حکم صادر کرده و طرفِ ملتزم به تعهّد را محکوم کردند.

۶) در‌نهایت هم خودشان می‌خواهند حکم را به گمان باطل خود به مرحله اجرا بکشانند.

ببینید چه فرایند عادلانه‌ای! اوّل قرارداد را به ایران تحمیل کنند، بعد بندی را که به‌طور ویژه به نفع خودشان است، در این قرارداد به‌نحو مضاعف تحمیل کنند، سپس طرف قرارداد به آن عمل کند و آنها عمل نکنند، بعد خودشان شکایت کنند و حتّی فرایند شکایت را که خودشان نوشته‌اند، رعایت نکنند، آنگاه خودشان بررسی کنند، خودشان حکم صادر کنند و خودشان هم با توهّمات خود به اجرای آن بنشینند! چنین فرایندی را چه‌کسی در دنیا می‌پذیرد؟! کدام عاقلی چنین اعمالی را حقوقی می‌داند؟! در برابر این همه ظلم و ستم بی‌مهار چه باید کرد؟! واقعاً این مسئله امر عجیبی است.

سخنی هم درباره حقیقت برجام

من در اینجا فعلاً نمی‌خواهم درباره برجام داوری داشته باشم، بلکه تنها یک کلمه می‌خواهم بگویم. اگر بخواهم این قرارداد را به چیزی تشبیه کنم، لباب آن چنین است که می‌گوید: اگر شما بخواهید از یک جادۀ عمومی که همه می‌توانند از آن استفاده کنند، عبور کنید، منِ قلدر سر جاده و سر گردنه در‌صورتی به شما اجازۀ عبور می‌دهم که این محدودیّت‌ها را داشته باشید؛ مثلاً حدّاقلِّ بار را داشته باشید، حدّاقلِّ مَرکب را داشته باشید و... و من هم باید بتوانم دائم بر شما نظارت کنم!

بعد هم در این قرارداد تحمیلی یک بند (بند ۳۶) بگنجانند که هر‌وقت ما خواستیم ـ البتّه با یک مهلت ۱۵ روزه ـ می‌توانیم قرارداد را کلّاً باطل کنیم و از بین ببریم! خلاصه‌اش این است که شما می‌توانید از این جاده که عمومی است و همه مُجازند بروند، با این محدودیّت‌ها بروید و هر‌وقت ما ۵+۱ بخواهیم می‌توانیم شما را از این حقِّ مضیَّق نیز محروم کنیم!

برجام جای افتخار و اعطای جایزه ندارد!

فعلاً نمی‌گویم که این قرارداد درست بود یا غلط، ولی واقعاً اگر کسی چنین قراردادی را امضا کند، جای افتخار دارد؟! که برخی پشت تریبون با افتخار بگویند: ما چنین قراردادی را امضا کردیم! و به کسانی که متصدّی آن بودند، جایزه و سکّه بدهند!

حدّاقل می‌گفتید: ما چاره‌ای نداشتیم و مجبور به پذیرش آن شدیم. دیگر افتخار، گردن‌کشی، گردن‌فرازی و جایزه ندارد. چرا مردم را صادقانه در جریان امور نگذاشتید و با غشّ با مردم برخورد کردید؟! من به بقیّه مسائل فعلاً کاری ندارم. حدّاقل این است که این قرارداد، افتخار ندارد.

ایستادگی و مقاومت، تنها راه چاره

اکنون دشمن از این اختیاری که خودش در این قرارداد تحمیل کرده بود ـ آن‌هم برخلاف خود همین قرارداد که باید به کمیسیون مشترک ارجاع بدهد ـ سوء‌استفاده کرد؛ یعنی دشمن هر تیری که در کمان داشت، ضدّ این ملّت به کار گرفت. ولی بدانید همان‌گونه که دشمن تمام نیروهایش را برای مهار و به گمان باطل خود، فروپاشی نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته، ما نیز باید تمام قدرت خود را به کار بگیریم و در مقابل آنها بایستیم؛ و به حول و قوّۀ الهی، این ملّت با رهبری‌های مقام معظّم رهبری و با انسجام و اتّحاد، پوزۀ دشمنان را به خاک خواهد مالید. البتّه بدانید انجام هر کار بزرگی در دنیا هزینه دارد. اِن‌شاءاللّه با برنامه‌ریزی مدیران، دولت، ارتش، سپاه و... و حضور مسئولانه مردم کمترین هزینه را خواهیم داد، ولی به‌هر‌حال ما در این امتحان الهی، به حول و قوّه الهی و با توکّل بر خدا پیروز خواهیم شد، اِن‌شاءاللّه.

ارسال نظرات