۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۶
کد خبر: ۷۹۰۶۳۴
یادداشت؛

تحریف یک‌جانبه سیره پیامبر توسط مدعیان نواندیش حوزوی

تحریف یک‌جانبه سیره پیامبر توسط مدعیان نواندیش حوزوی
برخی مدعیان نواندیش حوزوی با تمرکز صرف بر جنبه‌های اخلاقی پیامبر اکرم(ص) و نقد گزینشی حاکمیت اسلامی، تصویر ناقصی از سیره رحمانی، حکومتی و انقلابی ایشان ارائه می‌دهند. این رویکرد می‌تواند فهم عمومی از اسلام و نقش پیامبر(ص) در هدایت جامعه را تحریف کند و نسل جوان را از آموزه‌های کامل دینی دور سازد.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، بی‌شک پیامبر عظیم‌الشأن اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) مظهر رحمت و اسوه‌ی اخلاق و عدالت است. قرآن کریم ایشان را «رحمة للعالمین» معرفی می‌کند و سنت و تاریخ زندگی ایشان سرشار از آموزه‌های اعتدالی، رحمانی و حکومتی است. با این حال در دهه‌های اخیر برخی مدعیان نواندیشی در حوزه‌های علمیه با رویکردی گزینشی و یک‌جانبه به سیره پیامبر (ص) پرداخته‌اند. چهره‌هایی همچون سروش محلاتی، ایازی، فاضل میبدی و یوسفی در آثار و مصاحبه‌های خود تلاش کرده‌اند تصویری صرفاً اخلاقی و نرم از پیامبر(ص) ارائه دهند و همزمان نقدهای گزینشی و اغلب تند علیه حاکمیت اسلامی و نهادهای دینی مطرح کنند. این رویکرد اگرچه در سطح ظاهر ممکن است حامی تقویت چهره رحمت و اخلاق پیامبر(ص) نشان داده شود اما در واقع به تحریف جامع و کامل سیره ایشان و اختلال در فهم عمومی از اسلام منجر می‌شود.

یکی از نقاط مشترک این مدعیان تأکید افراطی بر جنبه‌های رحمانی پیامبر (ص) و انکار یا کم‌اهمیت جلوه دادن جنبه‌های حکومتی، سیاسی و انقلابی سیره ایشان است. برای مثال سروش محلاتی بارها بر «چهره اخلاقی و صلح‌جوی پیامبر(ص)» تأکید کرده‌اند و در مصاحبه‌ها خود، جنگ‌ها، حکومت‌داری و سیاستمداری پیامبر(ص) را یا نادیده می‌گیرند یا به‌صورت یک پدیده تاریخی صرف تحلیل می‌کنند. این نوع نگاه علاوه بر آنکه با واقعیت‌های تاریخی مغایرت دارد به نسل‌های جدید این برداشت را القا می‌کند که اسلام و پیامبر(ص) آن تنها محدود به اخلاق فردی است و نسبت به مدیریت جامعه، سیاست و عدالت اجتماعی نقش مهمی نداشته‌اند.

میبدی و ایازی نیز در آثار خود با تکیه بر فهم‌های معرفتی و فلسفی سعی کرده‌اند چهره‌ای تقریباً صرفاً معنوی و انسانی از پیامبر(ص) ارائه دهند. این گزینش گزینشی به جای آنکه تصویری واقعی از پیامبر(ص) ارائه دهد فهم عمومی را از جامعیت و واقعیت حکمرانی اسلامی منحرف می‌کند. پیامبر اکرم (ص) در عین رحمت و اخلاق نظام حقوقی و سیاسی برقرار کرد که امروز نیز آموزه‌های آن می‌تواند مبنای اداره جامعه اسلامی باشد. نادیده گرفتن این بعد مصداق تحریف و تصویرسازی یکجانبه است.

نکته دوم و بسیار مهم نحوه برخورد این نواندیشان با حاکمیت و نهادهای دینی است. در آثار آنان همواره تأکید بر نقد شدید و یک‌طرفه نسبت به حاکمیت و مسئولان دینی دیده می‌شود. در حالی که نقد منصفانه و علمی بخشی از سنت فکری اسلامی است و در تاریخ علمای گذشته نیز سابقه دارد اما نقد این گروه غالباً با غرض‌ورزی و تعمیم نادرست همراه است. آنان با ارائه نمونه‌های محدود یا تحریف‌شده از عملکرد برخی مسئولان کل نظام و چارچوب حکومتی اسلام را زیر سؤال می‌برند. این اقدام نه تنها کمکی به اصلاح و ارتقای نظام نمی‌کند بلکه زمینه‌ساز تردید و سستی باورهای دینی مردم می‌شود.

نقد دیگر روش‌شناسی این گروه در تحلیل متن دینی و تاریخی است. آنان غالباً با برداشت‌های گزینشی و تأویل‌های شخصی، برخی آیات و روایات را برگزیده و باقی منابع تاریخی و حدیثی را کنار می‌گذارند. این روش نه تنها با اصول علم رجال، تفسیر و حدیث‌پژوهی مغایرت دارد بلکه باعث ایجاد فهم تحریف‌شده در مخاطب می‌شود. به‌عنوان مثال تمرکز صرف بر اخلاق و رحمت پیامبر(ص) بدون در نظر گرفتن احکام، قضاوت‌ها و مدیریت سیاسی ایشان، تصویری یک‌سویه و ناقص ارائه می‌دهد که با واقعیت تاریخی و قرآنی هماهنگ نیست.

همچنین این مدعیان در ارائه تصویر خود از پیامبر(ص) و نقد حاکمیت اغلب از زبان جامعه‌شناسی بهره می‌برند و آموزه‌های دینی را با معیارهای غربی سنجش می‌کنند. این امر موجب می‌شود که ارزش‌های دینی و تاریخی اسلامی به‌طور نسبی تحلیل شوند و از معیارهای خود اسلام جدا شوند. در نتیجه پیامبر(ص) به یک شخصیت صرفاً انسانی و اخلاق‌مدار کاهش یافته و نقش انقلابی، اجتماعی و سیاسی ایشان به حاشیه رانده می‌شود.

با نگاهی انتقادی می‌توان گفت که این گونه تحلیل‌ها به چند آسیب جدی منجر می‌شوند:

  1.  تحریف جامعیت سیره پیامبر(ص): ارائه تصویری صرفاً اخلاقی و نرم از پیامبر، واقعیت‌های سیاسی، حکومتی و انقلابی سیره ایشان را کم‌رنگ می‌کند.
  2. تقلیل آموزه‌های اسلامی به اخلاق فردی: وقتی پیامبر(ص) تنها مصلح اخلاقی معرفی شود آموزه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اسلام به حاشیه می‌روند و فهم عمومی از اسلام ناقص می‌شود.
  3. ضعف در نقد منصفانه حاکمیت: نقد یک‌طرفه و اغلب احساسی از نظام و مسئولان دینی زمینه‌ساز تضعیف اعتماد عمومی و کاهش انسجام اجتماعی می‌شود.
  4. تأثیر منفی بر نسل جوان: ارائه تصویری ناقص از اسلام و پیامبر(ص) نسل جوان را از فهم صحیح دین و اهمیت حکمرانی دینی محروم می‌کند و باعث ایجاد فاصله بین آموزه‌های دینی و زندگی واقعی جامعه می‌شود.

در مقابل فهم متعادل از پیامبر رحمت و حکومت‌دار نه تنها آموزه‌های اخلاقی ایشان را برجسته می‌کند بلکه ابعاد سیاسی، اجتماعی و انقلابی سیره ایشان را نیز حفظ می‌کند. پیامبر (ص) در عین برخورد رحمانی با دشمن و دوست، قوانین اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وضع کرد، جامعه اسلامی نوپا را هدایت نمود و عدالت و امنیت را برقرار ساخت. این جامعیت می‌تواند الگویی ارزشمند برای مدیریت و حکمرانی امروز جامعه اسلامی باشد.

بر این اساس رسانه‌ها، پژوهشگران و نهادهای آموزشی حوزوی وظیفه دارند با تحلیل دقیق و علمی تصویر واقعی و متعادل از پیامبر(ص) ارائه دهند. نقد مدعیان نواندیش باید با دقت و مستند انجام شود و اهداف فرهنگی، اجتماعی و دینی را در نظر بگیرد. ارائه گزینشی پیامبر(ص) نه تنها خدمت به دین نیست بلکه موجب تحریف تاریخ و آموزه‌های دینی می‌شود.

در پایان باید تأکید کرد که مدعیان نواندیش اگرچه ممکن است با انگیزه اصلاح و تطبیق دین با عصر جدید حرکت کنند اما رویکرد یک‌جانبه آنان به پیامبر(ص) و نقد حاکمیت نتیجه‌ای جز تحریف و کاهش اعتماد عمومی ندارد. پیامبر رحمت، جامع و کامل، الگویی است که اخلاق، عدالت، حکمرانی و سیاست را همزمان در خود دارد. هر تحلیلی که یکی از این ابعاد را حذف یا کمرنگ کند تصویر نهایی را ناقص و گمراه‌کننده می‌سازد.

بنابراین نقد جدی، علمی و مستند نسبت به آثار و مواضع این گروه ضروری است. پژوهشگران حوزوی باید با ارائه شواهد تاریخی و قرآنی جامعیت سیره پیامبر(ص) را نشان دهند و مخاطب را از تصویر یک‌جانبه و محدود به درک صحیح و متعادل از پیامبر رحمت هدایت کنند. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که آموزه‌های پیامبر (ص) در جامعه امروز اسلامی، هم اخلاقی و هم حکومتی، به‌طور کامل و صحیح منتقل شود و نسل جدید از رحمت و عدالت ایشان بهره‌مند گردد.

ارسال نظرات