۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۲
کد خبر: ۷۸۶۰۶۹

شعری که شاعرش را هم به گریه انداخت

شعری که شاعرش را هم به گریه انداخت
از نخستین مجموعه‌اش که به شهدای غواص تقدیم شد تا امروز که «راز سرخ» را با بغض و اشک به مادر شهید علی هاشمی تقدیم می‌کند، میلاد عرفان‌پور شاعری است که شهادت، درد وطن، و روایت حقیقت، همواره مضمون شعرهای او بوده است.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «صبح دیدار است، می‌وزد عطر شهادت در خیابان‌ها» این مصرعی از شعر میلاد عرفان‌پور است که موسیقی آن با نام «راز سرخ» اخیرا با صدای محمد معتمدی برای فیلم «اشک هور» منتشر شده است.

میلاد عرفان‌پور، شاعر دغدغه‌مند ایرانی، سال‌هاست که با اشعاری پر احساس و عمیق، موضوعات مختلفی از جمله ادای دین به شهدای ایران را در مرکز توجه خود قرار داده است و در بزنگاه‌های مهم کشور، دست به قلم برده است.

انتشار قطعه موسیقی «راز سرخ» و تقدیم آن به شهدا، بازتاب گسترده‌ای داشت و به همین بهانه با میلاد عرفان‌پور را درباره این اثر و نگاهش به شعر و هنر سخن گفته‌ایم.

وی گفت: قطعه «راز سرخ» بخشی از منظومه موسیقایی بود که به پیشنهاد امیرحسین سمیعی تولید شد. قرار بود برای شهدا یک منظومه موسیقایی ساخته شود و با صدای محمد معتمدی همراه شود. این سابقه همکاری بین بنده و آقای معتمدی و سمیعی بود و با رغبت از این جهت که کار برای شهدا بود قبول کردم تا سهمی داشته باشم.

شاعر کتاب «بی‌خبری‌ها» افزود: شعری که برای این قطعه سروده شد، از نظر دلی و عاطفی جزو شعرهایی است که خودم دوستش دارم و با آن حتی اشک ریختم. دوستان شاعر همواره می‌گویند که اثری که توسط شاعر خلق می‌شود اگر بتواند خود شاعر را منقلب کند، می‌تواند مخاطبان دیگر را هم تحت تأثیر قرار دهد. این اتفاق در این شعر افتاد و در نهایت این شعر به شهدا تقدیم شد.

عرفان‌پور اشاره کرد که پس از تماشای فیلم «اشک هور» غرابت آن را با حال و هوای این شعر حس کردم و به همین جهت  این قطعه را به مادر بزرگوار شهید علی هاشمی و فیلم «اشک هور» تقدیم کردم.

او گفت: امیدواریم که این قطعه و چنین کارهایی ادای دین کوچکی از ما برای شهدایی باشند که بر گردن ما حق دارند و مادران آنان که سال‌ها صبر و رنج دوری از عزیزان را تحمل کردند و این داغ را به جان خریدند، تا ما امروز سرمان را بالا بگیریم و ایران محفوظ باشد و پرچم ایران و اسلام بلند باشد.

این شاعر بیان کرد: در عمر شاعری خودم، خدا نصیبم کرده، اولین شعرها و آثار رسمی که از من منتشر شده را به شهدا تقدیم کردم. سال ۱۳۸۵ کتابی را به عنوان اولین اثر حرفه‌ای به نام «از شرم برادرم» به چاپ رساندم  و این مجموعه‌ رباعیات را به شهدای غواص تقدیم کردم و خوشحالم که این شروع حرفه‌ای من بود. اگر برکتی نصیب من شده و اگر افتخاری پیدا کردم از لطف شهدا و امام حسین(ع) بوده است.

عرفان‌پور درباره شکل‌گیری کتاب «از شرم برادرم»  گفت: این کتاب هم خود محصول مطالعه کتاب دیگری  به نام «حماسه یاسین» بود که درمورد خاطرات شهدای غواص و گردان یاسین بود؛ کتابی کم حجم و بسیار خواندنی و تکان‌دهنده. با آن که سال‌ها پیش آن را خواندم اکنون هم که از آن یاد می‌کنم، تنم می‌لرزد و هنوز تحت تأثیر هستم. در آن سال‌ها همین تاثیر موجب نوشته شدن مجموعه رباعیات شد.

 

شعری که شاعرش را هم به گریه انداخت

 

وی افزود: تا امروز هم هر زمان توفیق نوشتن برای شهدا را پیدا کردم، با سر دویدم و قدر دانستم. مثلاً رباعی «از آخر مجلس شهدا را چیدند» از آن دسته آثاری است که توجه مخاطبان به آن کاملاً لطف خدا بود. این رباعی را همان شب که خبر شهادت شهدای سال ۸۷ در حسینیه سیدالشهدا(ع) شیراز بر اثر بمب‌گذاری عوامل ضدانقلاب شنیدم برای شهدای همشهری و هم‌هیئتی دوران جوانی خود سرودم.

او ادامه داد: با اینکه خودم این اثر را به عنوان یک اثر ادبی جدی نمی‌گرفتم و حتی این شعر تا مدت‌ها از خاطر رفته بود، اما این رباعی کنار عکس شهیدی به دست رهبر معظم انقلاب رسید و ایشان تحت تأثیر این شعر قرار گرفتند. من هم این درس را گرفتم که اگر قرار باشد یک اثر هنری تاثیری ایجاد کند و ماندگار شود، هنرمند باید خودش را حذف کند. تنها وظیفه‌ای که دارد این است که از جان و دل بنویسد؛ بدون در نظر گرفتن اینکه برای شعر چه اتفاقی خواهد افتاد. تاثیر دست خداست و ما باید کار خودمان را انجام دهیم.

این روزها با توجه به حمله آمریکا به نیروگاه هسته‌ای فردو، قطعه شعر دیگری از عرفان‌پور بر سر زبان افتاد. وی درباره قطعه «فردو» گفت: این اثر که به نوعی «نیمایی‌واره» است ،نزدیک به ۹ سال پیش زمانی که بحث انرژی هسته‌ای مطرح شده بود و اهمیت دفاع از کیان و حق مسلم ایران در پیشرفت هسته‌ای بالا بود، با پیشنهاد حامد زمانی تولید شد. این قطعه بنا بود تقدیم به شهدای روستای فردو و دانشمندان علمی ما شود.

عرفان‌پور درباره همکاری با خوانندگان گفت: در این سال‌ها که با خواننده‌ها و آهنگسازان متعددی کار کردم، نظرم این است که محمد معتمدی شخصیتی بسیار دوست‌داشتنی، صادق و هنرمندی دارد که از جا و دل ایران را دوست دارد. اگر درباره چیزی حرف می‌زند به آن باور دارد؛ مانند محسن چاوشی و علیرضا افتخاری که با جان و دل به سمت خلق اثر هنری می‌روند. این هنرمندان قابل تقدیر هستند و باید جایگاه این هنرمندان پاس داشته شود.

او در پایان، در اشاره به واکنش‌هایش در بزنگا‌ه‌های مهم کشور به زبان شعر، بیان کرد: شعر در حوادث مهم در تببین، دفاع ازحق و حقیقت  و ظلم‌ستیزی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. همیشه تلاش کرده‌ام در تشخیص حقیقت و بیان آن به زبان شعر در حد وسع خودم تلاش کنم به ویژه در بزنگاه های مهم و تقابل های جدی حق و باطل.  شعر هویت‌ساز است و بنیان ذهنیت و فرهنگ را شکل می دهد،  عواطف و اندیشه ها را جهت می دهد و روایت‌های غالب را می سازد.

ارسال نظرات