مذاکره با آمریکا برای ایران هیچ فایدهای ندارد

اشاره: مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در پنجمین دور گفتوگوهای مرتبط با برنامه هستهای ایران و خصوصاً مسأله غنیسازی همواره با واکنشها و رهنمودهایی از سوی رهبر انقلاب اسلامی مواجه بوده است. این رهنمودها نه تنها راهبردهای اصلی کشور را تبیین میکند، بلکه رویکرد تیم مذاکرهکننده را نیز شکل میدهد.
رهبر انقلاب با تأکید بر منافع ملی و عزت کشور، بارها نسبت به اعتماد بیجا به طرف مقابل، خصوصاً ایالات متحده آمریکا هشدار دادند و تاکید کردند که تجربه تاریخی نشان میدهد طرف آمریکایی بهدنبال تحقق حداکثری منافع خود است. از نگاه ایشان، مسیر مذاکرات باید بر اساس اصول محکم، رعایت خطوط قرمز و پرهیز از هرگونه وادادگی یا پذیرش تعهدات فراتر از توافقات پیشین باشد.
در این مسیر، حضرت آیت الله خامنه ای توصیه کردند که مذاکرات غیرمستقیم باید با هوشیاری کامل و تحلیل عمیق پیش رود و همه ابزارهای اقتصادی، فنی و حقوقی در اختیار کشور باید برای دفاع از حقوق ملت مورد استفاده قرار گیرد.
از سوی دیگر، تأکید بر استقلال تصمیمگیری تیم مذاکرهکننده و عدم تأثیرپذیری از فشارهای بیرونی یا تبلیغات روانی، از دیگر محورهای راهبردی مطرحشده در رهنمودهای معظمله است. ایشان معتقدند فضای مذاکرات باید شفاف، مستند و مبتنی بر واقعیات صحنه بینالملل باشد.
در مجموع میتوان گفت که رهبر انقلاب همواره با اتکا به منطق مقاومت و عزت ملی، ضمن اجازه مذاکرات معقول و هدفمند، پیشبرد منافع راهبردی ایران را نسبت به هر عامل و ذینفع خارجی اولویت دادهاند. توصیهها و تحلیلهای ایشان همواره راهنمای عملی برای سیاستگذاران و مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی بوده است.
از همین رو، حجتالاسلام حمزه وحیدیمنش عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به تحلیل روند جاری مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا پرداخت.
متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:
رسا ـ با توجه به سابقه تاریخی مذاکرات میان ایران و آمریکا، به نظر شما پیام اصلی این دور جدید گفتگوها برای جهان و منطقه چیست؟
اصل مذاکره میان ایران و آمریکا، پیام روشن آن این است که ایران اسلامی به یک قدرت برتر منطقهای و جهانی تبدیل شده است. به گونهای که ابرقدرت جهان، دست نیاز به سوی ایران دراز کرده تا از طریق مذاکره با ایران، قدرت خود را به رخ جهانیان بکشاند.
ما وارد مذاکرهای شدهایم که نتیجة آن پیشاپیش معلوم است. آمریکا به دنبال حل مسئله با ایران نیست. اختلاف ما با آمریکا اختلاف ایدئولوژیک، بلکه وجودی است. آمریکا با این مذاکرات سیاست لیبیسازی ایران را دنبال میکند. میداند ایران به دنبال بمب هستهای نیست.
آمریکا میخواهد با وارد کردن ایران به سلسله مذاکرات مستمر نخست هستهای، بعد قدرت منطقهای بعد از آن موشکی... ایران را به یک کشور ضعیف بیدفاع و قابل هضم تبدیل کرده و در نهایت کار ایران را تمام نماید. در حالی که ایران از ورود به مذاکرات میخواهد ثابت کند به دنبال بمب هستهای نیست تا از این طریق تحریمها را بردارد و گشایشی برای اقتصاد خود باز کند. به عبارت دیگر ایران دنبال گشایش اقتصادی است در حالی که آمریکا به دنبال گره زدن به اقتصاد ایران و پیچیدهتر کردن شرایط ایران است. بنابراین هدف دو چیز کاملا متناقض است. دل بستن به چین مذاکراتی اصلا منطقی نیست.
این مذاکرات برای آمریکا ممکن است سود داشته باشد، اما برای ایران صد در صد در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زیان آور است.
رسا ـ بر اساس تحلیل جنابعالی از وضعیت فعلی آمریکا، نقاط کلیدی افول این کشور کدامند و چگونه میتوان آن را در روند تصمیمگیری ایران لحاظ کرد؟
توجه داشته باشیم، آمریکا قدرت رو به افول است. شکستها متوالی پی در پی آمریکا در عرصههای مختلف اقتصادی، نظامی، سیاسی و علمی درمقابل رقبا شاهد بر این ادعا است. ما باید از این فرصت استفاده کرده و منافع خود را در عرصههای مختلف در جایی متفاوت از رابطه با آمریکا دنبال کنیم. قدرت رو به افول، دیگر قدرتی دل بستنی نیست. متأسفانه این انتظار نامعقول هماکنون از طرف غربگرایان داخلی دنبال میشود.
رسا ـ سیاست «مرد دیوانه» ترامپ چه تاثیرات استراتژیکی بر روند تعاملات بینالمللی و مشخصا بر رفتار ایران در مذاکرات داشته است؟
آمریکا تصمیم گرفت با آوردن ترامپ بر سر قدرت و اتخاذ سیاست «مرد دیوانه» رقبا را به وحشت بیندازد و از این طریق کسب امتیاز کند. شاخ و شانه کشیدنهای ترامپ در مقابل چین، اروپا، کانادا، تهدید به اشغال پاناما و تهدید غزه و گروههای مقاومت به نابودی، همه و همه با این هدف انجام شد که قدرت رو به زوال و نداشته آمریکا به رخ جهانیان کشیده شود و همچنان در جنگ جهانی، این شیر پیر و بی یال و کوپال همچنان سلطان جنگل باقی بماند.
با این حال نعرههای شیطانی ترامپ نتوانست اهداف مورد نظر را تأمین کند. ترامپ تقریبا در تمام عرصهها شکست خورد. در مواجهه تعرفهای با چین، کانادا، اروپا، در مواجهه با پاناما و دانمارک، در مسئله فلسطین، در مسئله اوکراین. در چنین شرایطی که یأس دولت آمریکا را فرا گرفته است.
به نظرم ادامه مذاکرات، باز نفعی برای ایران حاصل نمیشود. اگر سودی باشد، یکسره به حساب آمریکا واریز میشود.
ما مذاکره را در بدترین زمان، بدترین شرایط، با بدترین طرف، در بدترین موضوع شروع کردیم. در عین حال یقین داریم هیچ نتیجهای برای ما نخواهد داشت.
رسا ـ تجربه برجام و دریافت نکردن امتیازات وعده داده شده، چه عبرتهایی برای تیم مذاکرهکننده فعلی و سیاست خارجی ایران به ارمغان آورده است؟
این مذاکرات با بدترین طرف در حال انجام است؛ از آن جهت که طرف مذاکره شخصی پست و غیرقابل اعتماد مثل ترامپ است. کسی که برجام امضا شده، توافق شده و مورد تأیید قرار گرفته شورای امنیت سازمان ملل را مثل آب خوردن زیر پا گذاشته و از آن خارج شده، ما رفتیم با چنین شخصیتی داریم مذاکره میکنیم. ما با شخصی مذاکره میکنیم که قرار بود، به خاطر جنایتی که در شهادت سردار دلها قاسم سلیمانی انجام داده، مجازات کنیم. الان به جای مجازات داریم مذاکره میکنیم. ما آمریکا را طرف مزاحم برجام خوانده بودیم، خروجش از برجام را به فال نیک گرفته بودیم، حال رفتیم با همان به گفتگو نشستهایم. ما باید از موضع طلبکاری وارد مذاکره بشویم. ما همه تعهدات و بیشتر از آن را انجام دادهایم. این طرف غربی است که به هیچ یک از تعهدات عمل نکرده، حال که باید بدهکار باشد، طلبکار شده و این طلبکاری را ما به حساب او واریز کردهایم.
افسوس مضاعف آنجا است که تیم مذاکره کننده ایرانی همان تیمی است که برجام را باعث شد. برجامی بدون آورده و با خسارت محض بود. برجامی که قرار بود، تحریمها را بردارد، نه تنها بر نداشت، بلکه تحریمها را دو برابر کرد. برجامی که در آن مکانیسم ماشه گنجانده شده و طرف ایرانی، نمیدانم با چه توجیهی آن را قبول کرده بود. برجامی که طرف ایرانی هر گونه حق اعتراضی را از خود سلب کرده بود و بابت این سلب همچنان دارد عذاب میکشد.
برجام برای ما درسهای فراوان داشته، به قول مقام معظم رهبری عبرت بزرگ است اما گویا نمیخواهیم از آن عبرت و پند گیریم، تصمیم گرفتهایم مجددا آن را تکرار کنیم و این البته چیز عجیبی است.
رساـ ایران تا چه اندازه میتواند و باید بر ظرفیتهای داخلی تمرکز کند و راه برونرفت از بنبست تحریمها را مستقل از مذاکرات با آمریکا دنبال کند؟
ایران میبایست از ضعف آمریکا، از انزوایی که برایش حاصل شده، از اختلافاتی که با چین، روسیه، و حتی اروپا برایش ایجاد شده و به ضعفش افزوده، استفادة بهینه بکند. باید امکاناتی که دولت شهید رئیسی ایجاد کرده استفاده کند. شانگهای، بریکس، بهسازی روابط با کشورهای منطقه، با آفریقا، آمریکای لاتین، ایجاد هاپهای گازی، کریدورهای شمال به جنوب، شرق به غرب. باید این توانمندیها را فعال کند. باید به فکر تقویت ارتباط خود با چین، با روسیه، با کشورهای عربی منطقه با همسایگان بیندیشد، قدرت از حال اننقال از غرب به شرق است.
باید از تجربیات گذشته درس بگیریم، که قدرت ایران داخلی است. باید به توانمندیهای داخلی خود اکتفا کنیم. هیچ کشوری با اتکا به بیگانگان به جایی نرسیده است.
در هر صورت بنده، در این مذاکرات هیچ گونه خیری نمیبینم. با نگاه اسلامی و اعتقادی اگر بخواهیم مسئله را دنبال کنیم، الان باید به فکر مقابله با نقشههای شیطانی آمریکا و اسرائیل در منطقه و جهان اسلام باشد. باید به داد مردم مظلوم غزه برسیم، اجازه ندهیم جبهة مقاومت بیش از این آسیب ببیند. متأسفانه باید صحنه را مدیریت کند. نه این که به جای مدیریت صحنه خود در حال مدیریت شدن قرار دهیم از نظر اعتقادی باید ایمان داشته باشیم، حمایت از مظلومین گرهگشای مشکلات است. اگر میخواهیم مشکلات اقتصادی، اجتماعی .... خودر ا حل کنیم، به داد مظلومنین غزه برسیم، با تمام قدرت، خداوند خودش وعده داده ان تنصر الله ینصرکم.
رسا ـ شما شرایط را چگونه ارزیابی میکنید: آیا ورود به مذاکرات منجر به گشودن گرههای اقتصادی کشور میشود یا برعکس، زمینه پیچیدهتر شدن تحریمها و فشارها را فراهم میکند؟
موضوع مذاکره هم چیز عجیبی است. موضوع مذاکره حق هستهای ایران است.
با قدرت جنایتکار بالفطرهای که هزاران بمب هستهای دارد و عملا از آن برای قتل عام انسانها استفاده کرده و دائم زبان تهدیدش فعال است، داریم مذاکره می کنیم، و این خیلی عجیب است. مثل این است که آدم شیاد و از خدا بیخبری که جامع تمام رذایل است به خانه شخصی سنددار من طمع کند. زور بگوید بخواهد از چنگ من در آورد. من مقاومت کنم و از واگذاری امتناع کنم. مقاومت من باعث میشود طرف دست از خشونت بردارد ولی از در مذاکره وارد شود و بخواهد از این طریق منزل شخصی مرا از چنگم در بیاورد.
در پشت میز مذاکره تلاش میکند، تمام خانه را تصاحب کند، نمیتواند در نهایت قانعم میکند به این که درصدی از خانه برای او باشد. در این جا اگر هفتاد درصد برای من و سی درصد برای طرف مقابل باشد، من نباید تصور کنم که پیروز شدهام. من در هر حال بازنده هستم. به دلیل این که این خانه من است که در حال تقسیم شدن است. این جا برای من هیچ بردی وجود ندارد. من در هر صورت بازنده هستم. برنده شدن من تنها در صورتی اتفاق میافتد وارد چنین مذاکرهای نشوم. با قدرت از حق مسلم خود دفاع کنم. مخصوصا زمانی که قدرت در اختیار من است، باید توان استفاده از قدرت خود را بالفعل کنم.
ایران همچنان از اهرمهای قدرت فراوانی بهرهمند است. ایران به لحاظ جغرافیایی، در بهترین جا قرار گرفته، بیش از 40 درصد نفت جهان از تنگه هرمز عبور میکند. این برای ایران قدرت است. ایران قدرت مطرح موشکی و پهپادی و نظامی جهانی است. این را در سالهای اخیر به رخ جهانیان کشیده است. ایران جبهة مقاومت را در اختیار دارد. یمن، لبنان، فلسطین. چرا از این اهرمها استفاده نکند. اگر الان زمان استفاده نیست، پس کی هست؟ ایران باید به خود بیاید. بخش اعظم مشکلات ما داخلی است ما مشکل مدیریتی، ضعف اداری داریم، فسادهای در هم تنیده داریم، باید اینها را حل کنیم. اینها هستند که انرژیهای ایران رامستهلک میکنند.
خلاصه کلام این که در مذاکره با شیطان بزرگ، به ویژة از نوع ترامپیاش، هیچ گونه خیری برای ایران وجود ندارد. این مذاکرات یکسره شر است. ترک امروزش، از ترک فردایش بهتر است. هر لحظه مذاکره با انبوه خسارت همراه است.
رسا ـ ممنون از وقتی در اختیار ما قرار دادید.
موفق باشید.