سقوط نخل طلای کن در گرداب سیاسیکاری

جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۲۵ بار دیگر به محلی برای نمایش سیاسیکاری و سیاستزدگی برگزارکنندگان آن تبدیل شد تا تردیدهای باقیمانده درباره ماهیت سیاسی و ناقض حقوق بشری آن بیشتر رنگ ببازد.
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، هفتادوهشتمین جشنواره فیلم کن فرانسه که کار خود را از ۱۳ مه ۲۰۲۵ (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) آغاز کرده بود، در ۲۴ مه (سوم خرداد) در حالی با معرفی برندگان به کار خود پایان داد که باز هم نخل طلای کن خرج سیاسیکاری و سیاستزدگی برگزارکنندگان این رویداد شد.
در مراسم پایان کار این رویداد، «یک تصادف ساده» نخل طلای کن را به خود اختصاص داد؛ رویدادی که سبب اظهارنظرها، واکنشها و موضعگیریهایی در طیفهای مختلف شد.
جشنواره شناختهشده به سیاستزدگی و بیتوجهی به حقوق بشر فرانسه در چارچوب محاسبات پاریس همواره حقوق بشر و مفاهیم اصیل دیگری مانند این را فدای منافع و اهداف نامشروع میکند؛ کن این بار با ایجاد فضایی برای طرح ادعاهای بحثبرانگیز ضدایرانی، ماهیگیری معاندان ایران از آب گلآلودشده را تسهیل کرد.
در نتیجه دومینویی از غرضورزی، عناد و موضعگیری خصمانه از افراد شناختهشده به ضدیت و عناد به ایران به بهانه جوایز کن فرانسه ابراز وجود کردند؛ نقطه اوج این دومینو اظهارات ادعایی ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه است.
این مقام فرانسوی با سوءاستفاده از فضای ایجادشده به بهانه تبریک گفتن به برنده ایرانی جشنواره کن با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، ادعاهای بیاساس و اتهامهای واهی را متوجه ایران کرد؛ موضعگیری خصمانه بارو در همین جا متوقف نشد؛ وی مدعی شد که حرکتی نمادین از مقاومت در برابر سرکوب، موفق به کسب نخل طلای کن شد!
این موضعگیری بارو بخشی از سناریوی سیاسی از پیش طراحیشده در چارچوب جشنواره کن بود که قرار بود با کمک بازیگران ضدایرانی در کن اجرا شود؛ جشنوارهای که سالهاست تاثیرپذیری بیش از حدش از دستور کارهای سیاسی غرب و عدم توجه کافی به پیامدهای حقوق بشری برندگانش مدتهاست که موضوع اعتراضهای جدی قرار دارد..
واقعیت این است که جشنواره کن بهعنوان رویدادی با سابقهای دیرین و گسترده از انتقادهای حقوق بشری بهویژه در موضوع نقض آزادی بیان، به ابزار پاریس برای اهداف و منافع سیاسی تبدیل شده است؛ این موضوعی نیست که فرانسه بتواند آن را زیر ادعاهای همیشگی پنهان کند.
تغییر ماهیت جشنواره فیلم کن فرانسه به ویترینی برای فروش پروژههای خاص واقعیتی غیرقابل کتمان است و دلایل آن نیز کاملا آشکار و عیان شدهاند.
فرانسه چند دهه است که خریدار همه سناریوهای وطنفروشی گروههای معاند و ضدایرانی است؛ میزبانی پاریس از این گروهها و افراد با وجود شواهد و مستندهای بسیار، دلیل محکمی برای این ادعا است.
پاریس با آگاهی از این واقعیت همچنان در حال هزینه کردن مفاهیم و رویدادهای مهمی ازجمله حقوق بشر، جشنوارهها و رویدادهای هنری، ... برای دست یافتن به هدفهای سیاسی است.
ارسال نظرات