پشتپرده بودجه ۸۰۰ هزار دلاری به شیرین عبادی و نرگس محمدی

دسامبر ۲۰۰۳، مراسم اهدای جایزه صلح نوبل با حضور خاندان سلطنتی نروژ و حدود ۴,۰۰۰ کودک پرچمبهدست در بیرون تالار شهر اسلو درحالی تمام شد که شیرین عبادی با قرائت یک بیانیه تنظیمشده درباره برابریهای جنسیتی و حقوق بشر، به عنوان برنده این جایزه سیاسی اعلام شده بود.
جالب آنکه عبادی وقتی در این مراسم بدون حجاب حاضر شده بود و خود را در میان استقبال هواداران سازمان تروریستی منافقین میدید.
بعد از دریافت این جایزه عبادی بلافاصله به این فکر افتاد تا تنور داغ است، موسسهای موسوم درباره مسائل حقوق بشری در ایالت میشیگان تاسیس کند تا از مواهب بودجههای سنگین آمریکایی استفاده کند.
این بنیاد طی ۵ سال به دلیل رفتوآمدهای شیرینی عبادی در ایران، در حال تقویت، عضوگیری و فعالیت پنهانی بوده و در غالب توانمندسازی اقشار فعالیت کرده است.
سال ۲۰۰۹، درست در شب انتخابات ۸۸، عبادی برای همیشه از ایران به لندن مهاجرت کرد. او در ده سال با مصاحبه با رسانههایی نظیر بیبیسی خود را بزک کرد و در بزنگاههای آشوب، با سوءاستفاده از جوایز بینالمللیاش، از براندازی حمایت کرد.
همین سبب شد تا در بین اپوزیسیون جاافتادهتر شود و در ژوئن ۲۰۱۹، بنیاد شیرین عبادی را به عنوان یک سازمان مستقل حقوقی در پنسیلوانیا، ایالات متحده، ثبت رسمی کرده و مستقیما از دولت آمریکا فاند بگیرد.
این سازمان از بدو تأسیس معاف از مالیات بود، اما درآمد آن تا سال ۲۰۱۹ تنها ۹۳ هزار دلار گزارش شد، که نشاندهنده فعالیت محدود علنی آن طی ۱۸ سال است.
اما بررسی ترازنامه مالی این بنیاد در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که پس از آغاز ناآرامیهای ۱۴۰۱، ناگهان ۳۵۰ هزار دلار به این نهاد تزریق شده است؛ رقمی قابل توجه که از این میزان تنها ۵ هزار دلار هزینه شد. نکته جالب اینجاست که در سال ۲۰۲۳ میزان فاند این بنیاد با افزایش ۳۰ درصدی به ۴۵۴ هزار دلار رسیده است.
در حالی که این بنیاد ۱۸ سال غیرفعال بوده و مجموعا ۹۳ هزار دلار درآمد کسب کرده بود، طی دو سال حدود ۸۰۰ هزار دلار از دولت آمریکا بودجه دریافت کرده که بلافاصله تحرکات فمینیستی، گفتمانی و رسانهای شیرین عبادی نیز افزایش پیدا کرده و به یکی از محورهای اصلی اپوزیسیون ضدایرانی تبدیل میشود.
ترازنامه سال ۲۰۲۲ بنیاد شیرینی عبادی
ترازنامه سال ۲۰۲۳ بنیاد شیرینی عبادی
با وجود این که فرم این ترازنامهها با قید تعهد بنیاد به شفافیت مالی و انطباق با قوانین مالیاتی ایالات متحده تنظیم شده، اما اطلاعات محدودی در صفحات درج شده تا تحلیل دقیق کنشهای مالی سانسور شود. بر اساس اطلاعات مندرج در اسناد مالی منتشرشده، بنیاد منتسب به شیرین عبادی در طول این دوره هیچ کارمند رسمی نداشته و تنها سه عضو رأیدهنده در هیئت مدیره آن حضور داشتهاند؛ اعضایی که همگی بهعنوان افراد مستقل معرفی شدهاند. همچنین هیچگونه پرداخت یا جبران هزینهای برای مدیران یا کارکنان گزارش نشده است.
در بخش «مأموریت سازمان» (Organization Mission) این بنیاد، هدف آن «ترویج صلح میان فرهنگهای غربی و شرقی از طریق کمک به افراد نیازمند، بهویژه کودکان مبتلا به ناهنجاریهای ظاهری و والدین آنها، و نیز ترویج آموزشهایی در حوزه حقوق زنان در کشورهای خاورمیانه» عنوان شده است.
در بخش دیگری از گزارش، «کمک به ترویج حقوق زنان» بهعنوان یکی از دستاوردهای اصلی بنیاد ذکر شده، اما در ادامه بهصراحت اعلام شده که نه تنها هیچ بازبینیای از این دستاورد انجام نشده، بلکه در آینده نیز بازبینیای صورت نخواهد گرفت. افزون بر این، هیچ سند یا مدرکی برای اثبات چنین فعالیتهایی بهصورت عمومی ارائه نشده است.
با توجه به این روند، بنیاد عبادی با ارائه گزارشهایی فاقد مستندات کافی و دستاوردهای مشخص، بدون آنکه گزارشی شفاف و قابل راستیآزمایی از عملکرد واقعی خود ارائه کند، در تلاش برای جذب منابع مالی بیشتر از سوی دولت ایالات متحده، بهویژه در دوره دولت بایدن، بوده است. در صورتی که ترازنامه سال ۲۰۲۴ این بنیاد منتشر شود، باید دید که آیا عبادی به این بهانههای واهی و جعلی، فاندهای تازهای هم دریافت کرده یا خیر.
نشست جرج توان در سال ۲۰۲۳ با حضور رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مصی علینژاد و نازنین بنیادی برگزار شد؛ افراد دیگری نظیر شیرین عبادی، عبدالله مهتدی و علی کریمی نیز به صورت آنلاین حاضر بودند. اما شیرینی عبادی یکی از محورهای اصلی هماهنگی این نشست در دانشگاه جرج تاون بود. همچنین کمپین «پایان آپارتاید جنسیتی» (End Gender Apartheid) در سال ۲۰۲۳ با هدف به رسمیت شناختن جنبشهای فمینیستی و مقابله با تبعیض جنسیتها در کشورهایی مانند ایران و افغانستان راهاندازی شد. محوریت اصلی برپایی این کمپین نیز با شیرین عبادی بود که ملاله یوسفزی یکی از برندگان جایزه صلح نوبل و دیگر کنشگران برجسته حقوق زنان در این کمپین همکاری کردند.
ماجرا از آنجایی جالبتر میشود که در همان سال ۲۰۲۳، نرگس محمدی، بهعنوان برنده جایزه نوبل صلح معرفی میشود و کمیته نوبل او را به همراه شیرین عبادی و ملاله یوسفزی، بهعنوان چهرههای اصلی کمپین «پایان آپارتاید جنسیتی» معرفی میکند؛ کمپینی که محمدی چند روز بعد با انتشار نامهای از زندان اوین به حمایت از آن پرداخت. محمدی در زمانی که با مرخصی پزشکی برای مدتی از زندان آزاد شد، در اولین ویدیوی که از خود منتشر کرد، با حالات روانی غیرعادی با پسرش تماس تلفنی گرفت و فقط بر موضوع آپارتاید جنسیتی، تاکید کرد!
اصطلاح «آپارتاید جنسیتی» یکی از کلیدواژههای پرتکرار بیانیهها و پیامهای نرگس محمدی و شیرین عبادی پس از جایزه صلح نوبل شده بود و این دو فعال ضدانقلاب دین خود را به خوبی به فاندهای ۸۰۰ هزار دلاری دولت آمریکا ادا کردند. در دو سال گذشته، فعالان فمینیست و نهادهای مرتبط با دریافت فاند نیز این اصطلاح را با هماهنگی هدفمند، در گفتمانهای حقوق بشری برجسته کردهاند و از آن برای جلب توجه نهادهای بینالمللی و رسانهها استفاده میکنند.
اما پس از شکست اغتشاشات و پروژه براندازی، دونالد ترامپ روی کار آمد و در یک ارزیابی اولیه، کلیه فاندهای پرداختی به نهادهای ضدایرانی را بیاثر دید و تا اطلاع ثانوی مسدود کرد. نهادهایی که بودجه بسیاری از شبکههای ضدانقلاب نظیر، بیبیسی فارسی، ایرانوایر، رادیو فردا و صدای آمریکا را تامین میکرد. در جمع این شبکهها، فعالیت ایرانوایر و رادیو فردا محدود شده و صدای آمریکا به طور کلی تعطیل شد.
برخی از عناصر این شبکهها به «اطلاع ثانوی» دل نبستند و از شبکه استعفا دادند. مهدی فلاحتی، مجری سابق صدای آمریکا، درباره خروج خود از این شبکه توضیح داد: «در بیانیه کاخ سفید آمده است که صدای آمریکا بودجه را بهصورت نادرست هزینه میکند. ما کارکنان این شبکه نیز به همین دلیل کنار گذاشته شدیم. من منتظر اطلاع ثانوی نماندم و در فروردین ۱۴۰۴ از صدای آمریکا خارج شدم و ترجیح دادم با هیچ رسانهای که ارباب دارد، همکاری نکنم.»