چگونه انصارالله از آمریکا پیشی گرفت؟

در پی یک دوره طولانی از حملات هوایی شدید علیه بیش از هزار هدف مختلف، کمپین بمباران دولت ترامپ علیه انصارالله در یمن به یکباره و بدون پیشبینی پایان یافت. در ۶ مه، پرزیدنت ترامپ در جلسهای در کاخ سفید با مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، به طور ساده اعلام کرد که انصارالله که حمایت ایران را دارند "دیگر تمایلی به ادامه جنگ ندارند" و ایالات متحده "این امر را میپذیرد" و "بمبارانها را متوقف خواهد کرد". بدر بن حمد البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، از طریق شبکه ایکس (X) اعلام کرد که کشورش نقش میانجی در توافق آتشبس بین ایالات متحده و انصارالله داشته است که در آن طرفین توافق کردند که یکدیگر را هدف قرار ندهند.
این توافق به وضوح اقدامات انصارالله را محدود به مقابله با ایالات متحده و به ویژه اسرائیل نکرده است و موضوع قابل توجه، نبود اشارهای به حضور اسرائیل و کشتیهای "مرتبط با اسرائیل" است که انصارالله در گذشته تفسیرهایی خاص از آن داشته است.
آنچه در مورد این اعلامیه کاخ سفید گیجکننده است این است که مواضع انصارالله اساساً از زمانی که دولت ترامپ کارزار هوایی گسترده خود را آغاز کرده بود، تغییر نکرده بود. عملیات "رافر رایدر" که به نام کمپین آمریکا شناخته میشد، قرار بود آزادی ناوبری در دریای سرخ را تأمین و بازدارندگی در برابر ایران و نیروهای نیابتی آن ایجاد کند. در حالی که این عملیات آغاز شد، انصارالله همچنان بر اهداف خود – به ویژه اسرائیل و کشتیهای مرتبط با اسرائیل – تأکید داشت.
در طول این مدت، رهبران انصارالله به وضوح اعلام کردند که اگر ایالات متحده بمبارانها را متوقف کند، حملات به کشتیهای آمریکایی متوقف خواهد شد، اما حملات علیه اسرائیل ادامه خواهد یافت. پس از اعلام توافق آتشبس در ۶ مه، سخنگوی انصارالله، محمد عبدالسلام، این موضع را دوباره بیان کرد و نشان داد که گروه هنوز بر سر مسائل خود با اسرائیل ایستاده است.
اگرچه ترامپ ادعا کرد که انصارالله "تسلیم شدهاند"، اما واقعیت این است که انصارالله همچنان قدرت خود را حفظ کرده و این توافق را "پیروزی برای یمن" دانستهاند. این گروه اکنون میتواند به عنوان یک نیروی مقاوم در برابر یک ابرقدرت، به راحتی ادعا کند که در برابر فشارهای آمریکا ایستادهاند.
برای دولت ترامپ، این آتشبس به نوعی پایان کارزار نظامی پرهزینه بود که از همان ابتدا در موقعیتی دشوار قرار داشت. این حملات نه تنها هزینههای سنگینی داشت، بلکه نگرانیهایی را در میان سیاستگذاران واشنگتن به همراه داشت که مبادا ایالات متحده به یک جنگ دیگر در خاورمیانه کشیده شود. این نگرانی بهویژه در میان اعضای انزواطلب دولت که از همان ابتدا نسبت به مداخلات نظامی آمریکا تردید داشتند، بازتاب یافت.
این آتشبس بهویژه برای دولت ترامپ گامی به سوی پایان دادن به یک کارزار نظامی پرهزینه و غیرقابل دفاع بود. اما سوال این است که آیا این پایان دادن، به طور کامل، برای واشنگتن منجر به رهایی از مشکلات یمن خواهد شد؟ به نظر میرسد که انصارالله، فعلاً، از حملات به داراییهای ایالات متحده خودداری خواهند کرد، اما هنوز مشخص نیست که آیا این توافق پایان نهایی بحران است یا خیر.
یکی از مشکلات اساسی این است که دولت ترامپ در این شرایط، نمیتواند به راحتی از فشارهای وارد شده به انصارالله اجتناب کند. در صورتی که واشنگتن به سرعت با متحدان خود در منطقه، بهویژه عربستان سعودی، همکاری نکند تا فشارها را حفظ کند، احتمال دارد که انصارالله بتوانند همچنان ویرانیهایی را در یمن و منطقه به وجود آورند.
در غیاب چنین تلاشهایی، انصارالله احتمالاً قدرت خود را بازسازی کرده و ممکن است تهدیدات جدیدی را بهویژه در برابر منافع آمریکا و کشورهای غربی ایجاد کنند. در عوض، بهترین راهحل این است که با حمایت از سازمان ملل و میانجیگران منطقهای مانند عمان، آمریکا و متحدانش میتوانند برای دستیابی به یک توافق سیاسی بزرگتر در یمن تلاش کنند؛ توافقی که هم توان نظامی انصارالله را مهار کرده و هم مسیر سیاسی آینده یمن را روشنتر سازد. چنین رویکردی ممکن است دشوار باشد، اما به مراتب به صرفهتر از ماندن در مسیر نظامی خواهد بود.
اگر به عقب نگاه کنیم، ایالات متحده نخستین حملات هوایی خود را در زمان ریاستجمهوری جو بایدن آغاز کرد که به طور محدود، برای مقابله با حملات انصارالله به کشتیها و حملات به یک کشتی جنگی آمریکایی صورت گرفت. بایدن در این راستا استراتژی دقیقتری در نظر گرفت که هدف آن تلافی حملات انصارالله بدون افزایش تنشهای غیرضروری و ایجاد تلفات غیرنظامی بود. اما دولت ترامپ بر آن شد که به شدت این وضعیت را تشدید کرده و به اقدامات تهاجمیتری بپردازد.
در نهایت، دولت ترامپ برای افزایش فشار بر انصارالله، عملیات "رافر رایدر" را آغاز کرد که بزرگترین مداخله نظامی تا آن زمان بود. این عملیات با هزینههای سنگین، شامل حملات به اهداف استراتژیک انصارالله، مانند تأسیسات فرماندهی و انبارهای تسلیحات، همراه بود. همچنین ایالات متحده فشارهای اقتصادی و سیاسی را افزایش داد و انصارالله را دوباره به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد که موجب تحریمهای شدید مالی و دیپلماتیک شد.
اما مهم این است که رغم تمامی این فشارها، انصارالله همچنان به اهداف خود ادامه دادند و به ادعای آنها، توانستند حتی برخی از حملات ایالات متحده را به تأخیر بیندازند و بر بسیاری از عرصههای نظامی و اقتصادی خود فائق آیند. در نهایت، اگرچه آمریکا از ظرفیتهای نظامی خود استفاده کرده، اما به نظر میرسد که انصارالله همچنان قدرت مانور دارند و به راحتی میتوانند بر این فشارها غلبه کنند.