تحول پژوهش در حوزه علمیه و رسالت آن در گام دوم انقلاب

اشاره: در سالهای اخیر حوزههای علمیه با تأسیس نهادهای پژوهشی، برگزاری جشنوارهها و آموزش روش تحقیق بستری فراهم کردهاند تا طلاب بهصورت تخصصی به پاسخگویی به شبهات و نیازهای فکری جامعه بپردازند. تعامل سازنده حوزه و دانشگاه، ورود ابزارهای فناورانه نیز این تحول را شتاب داده است. از سوی دیگر توجه جدی به فقه حکومتی و مسائل نظام اسلامی وظیفهای خطیر بر دوش حوزه نهاده است تا در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی نقشآفرینی کند.
امروز وظیفه حوزه تنها حفظ میراث گذشته نیست بلکه باید با بهرهگیری از ظرفیت علمی و انسانی خود دین را بهمثابه راهحل مسائل حکمرانی به جامعه امروز معرفی کند. این رویکرد گامی استوار در جهت تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب و زمینهسازی برای ظهور است.
در همین راستا خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام عبدالرضا حسناتی مدیر مدرسه علمیه شهید صدوقی واحد ۲ قم گفتوگویی انجام داده است که در ادامه آن را می خوانید:
رسا ـ با توجه به گذشت یک قرن از تأسیس حوزه علمیه قم مهمترین دستاوردهای علمی و پژوهشی این نهاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر فعالیتهای علمی و پژوهشی در حوزههای علمیه از یک نظم و سامان قابل توجه برخوردار شدهاند. به عنوان نمونه امروزه آثار علمی و کتبی که تولید میشوند به شکلی منظم، دستهبندیشده و شستهرفته منتشر میگردند؛ بهگونهای که برای طلاب و نیز مجامع علمی و مذهبی قابل استفاده و بهرهبرداری هستند در حالیکه در گذشته چنین نظم و انسجامی وجود نداشت.
اکنون روشهای نوین پژوهش در حوزه رواج یافتهاند. تولید مقالات، تألیف و تدوین کتب و نیز تصحیح متون علمی با رویکردی نظاممند صورت میپذیرد. در گذشته پژوهشهایی که انجام میشدند عمدتاً بر پایهی متن و محتوای مطلب استوار بودند و پژوهشگر ناچار بود برای یافتن منابع و اسناد مطالب به جستوجویی گسترده بپردازد. اما امروز این منابع و اسناد بهصورت منظم گردآوری و عرضه شدهاند و فرآیند پژوهش در قالبی منسجم و سامانیافته انجام میشود.
بهطور کلی کارهای علمی و پژوهشی در حوزه علمیه ساختارمند شدهاند و این تحول مرهون تأسیس و توسعهی نهادهای پژوهشی در حوزههای علمیه است.
رسا ـ جایگاه پژوهش در ساختار فعلی حوزه علمیه قم را چگونه میبینید و چه موانعی پیش روی آن وجود دارد؟
در گذشته آموزش در حوزههای علمیه همواره بر فعالیتهای پژوهشی غلبه داشت. به تعبیر دقیقتر پژوهش با آموزش درهمآمیخته بود و استقلالی از آن نداشت. برای مثال استادان در خلال درس از طلاب میخواستند که درباره یک روایت تحقیق کنند، سند یک مطلب را بیابند یا ریشه یک واژه را بررسی نمایند. بنابراین پژوهش صرفاً در خدمت آموزش بود و بهعنوان یک فعالیت مستقل، برنامهریزی نمیشد.
برنامهریزیهای رسمی حوزه نیز بیشتر آموزشی بودند و پژوهش در ذیل آنها قرار میگرفت. اما طی یکیدو دهه اخیر بهویژه در سه دهه گذشته پژوهش در حوزه علمیه رفتهرفته استقلال یافته و جایگاه مستقل خود را بازیافته است. امروزه شاهد برگزاری کلاسهای مستقل آموزش روش تحقیق، نگارش پایاننامه، ارائه مقالات پژوهشی و مشارکت در جشنوارههایی مانند جشنواره علامه حلی و دیگر رویدادهای علمی داخلی مدارس هستیم.
این استقلال باعث شده پژوهش بهتر دیده شود به آن بیشتر پرداخته شود و ساختار منسجمتری پیدا کند. اکنون پژوهش به عنوان یک رکن اساسی در تربیت طلاب در نظر گرفته میشود؛ بهگونهای که هر طلبه به نحوی با فعالیتهای پژوهشی درگیر است و این برخلاف گذشته است که تنها تعداد محدودی از طلاب به صورت موردی به انجام تحقیق علمی میپرداختند.
پیشتر پژوهش نه از نظر محتوایی و نه ساختاری جایگاه مستقلی نداشت و زیرمجموعه برنامههای آموزشی تلقی میشد، اما امروزه با نگاه مستقل به پژوهش این عرصه جایگاه قابل توجهی پیدا کرده است. بهنحویکه در برخی موارد از لحاظ ساختار و زمان اختصاصیافته با آموزش برابری میکند. برنامههای پژوهشی در همه پایهها دیده میشود و پژوهش همتراز با آموزش پیش میرود.
رسا ـ ارزیابی حضرتعالی از توانایی حوزه در پاسخگویی به شبهات و مسائل جدید چیست؟
ارزیابی میزان موفقیت حوزههای علمیه در پاسخ به شبهات دینی از منظر کمی نیازمند بررسی دقیق آماری و تحلیل جامعهشناختی است. باید با رجوع به جامعه آماری مشخص شود که چه تعداد شبهه به حوزهها ارائه شده و در چه سطحی به آنها پاسخ داده شده است. این آمار میتواند میزان اثرگذاری حوزه در میدان پاسخگویی به پرسشها و چالشهای فکری را بهروشنی نشان دهد.
اما از جنبه کیفی اگر بخواهیم داوری کنیم میتوان گفت وقتی ما معتقدیم دین اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشر در ابعاد مختلف زندگی است بهتبع آن حوزههای علمیه بهعنوان مرجع تبیین، ترویج و تحقیق درباره اسلام از توان نظری و روشی لازم برای پاسخگویی به انواع شبهات برخوردارند. این ظرفیت بالقوه در صورتیکه با برنامهریزی، روششناسی دقیق و بهرهگیری از نیروی انسانی متعهد و متخصص همراه باشد، میتواند بهصورت بالفعل نیز در عرصه پاسخگویی علمی و مستدل به شبهات ظهور یابد.
در واقع حوزههای علمیه از منظر ابزار، منابع و ظرفیت علمی و انسانی توان پاسخگویی به تمامی شبهات مطرحشده در حوزه دین و معارف اسلامی را دارا هستند؛ هرچند ارزیابی میزان تحقق این توانمندی، نیازمند تحلیل آماری جامع و نظاممند است.
رسا ـ تعامل حوزه با دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور در این سالها چگونه بوده است؟
بحث وحدت حوزه و دانشگاه فراتر از تعامل صرف میان این دو نهاد علمی است و ناظر به نوعی همافزایی راهبردی و عمیق میان ظرفیتهای فکری، روشی و ساختاری آنان است. در عرصه علوم اسلامی شاهد شکلگیری مؤسسات علمی فراوانی در دل حوزه هستیم که چه از سوی نهادهایی چون مؤسسه امام خمینی(ره) و چه تحت اشراف مراجع بزرگی نظیر حضرت آیتالله سبحانی و حضرت آیتالله وحید خراسانی به تولید و ترویج علم دینی با بهرهگیری از روشهای نوین میپردازند.
ورود ابزارهای روزآمد مانند نرمافزارهای تخصصی، محصولات چندرسانهای و شیوههای نوین ارائه محتوا موجب شده پیوند میان حوزه و دانشگاه بیش از پیش تقویت شود. حوزههای علمیه در عین حفظ اصالت و عمق علمی خود، از روشهای رایج در نظام دانشگاهی همچون نگارش مقاله، تدوین پایاننامه و ارتقای جایگاه پژوهش به صورت ساختاریافته و مستقل بهرهبرداری کردهاند و این نشان از یک تعامل مؤثر و دوسویه دارد.
در مقابل دانشگاه نیز از عمق و غنای علمی حوزه بهویژه در زمینههای دینی و فلسفی بهرهمند شده است. حضور اساتید برجسته حوزوی در محافل دانشگاهی خود یکی از عوامل ارتقای سطح علمی دانشگاهها بوده است. به تعبیر دیگر حوزه با استفاده از ابزارهای فناورانه دانشگاه و دانشگاه با بهرهگیری از عمق اندیشهای حوزه، نوعی توازن و همافزایی علمی را رقم زدهاند که میتوان آن را تجلی واقعی وحدت حوزه و دانشگاه دانست.
رسا ـ حوزه علمیه در گام دوم انقلاب چه مأموریتهای علمی و پژوهشی ویژهای برعهده دارد؟
یکی از اهداف مهم حوزههای علمیه در دوره معاصر پرداختن به فقه حکومتی و مسائل مرتبط با نظام اسلامی است. بسیاری از دروس خارج فقه نیازمند بهروزرسانی هستند تا بتوانند مسائل روز جامعه همچون قانون اساسی، ساختارهای حکومتی و الزامات اجرایی دولت را در محور تحقیق و پژوهش قرار دهند. این موضوع ضرورتی است که مستقیماً با نیازهای کشور در سطح حکمرانی مرتبط است.
همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید کردهاند یکی از ثمرات مهم انقلاب اسلامی فراهم شدن بستر فرهنگی و اجتماعی برای حضور پررنگ علما و روحانیون در رسانهها و فضای عمومی جامعه است. برای مثال وقتی یک روحانی در تلویزیون برنامهای را اجرا میکند، میلیونها نفر به آن گوش فرا میدهند. این نشان میدهد که زمینه برای ارائه نظریهپردازیهای دینی در حوزه حکمرانی بهخوبی مهیاست.
در چنین فضایی حوزه باید نقش علمی و فکری خود را ایفا کرده و مسائل مربوط به نظام اسلامی را در قالب پژوهشهای بنیادین بررسی و نظریهپردازی کند. اگر چنین فرآیندی با جدیت دنبال شود گامی اساسی در مسیر تحقق بیانیه گام دوم انقلاب برداشته خواهد شد. بیانیهای که هدف نهایی آن، حرکت از «حکومت اسلامی» به سوی «جامعه اسلامی» و در نهایت «تمدن اسلامی» است.
برای تحقق این مراحل ضروری است که قوانین جاری کشور و نیز مقرراتی که در آینده باید کشور را اداره کنند از صافی فقه و اندیشه اسلامی بگذرند و با تحلیل، نقد و تدوین دقیق در حوزه، به جامعه عرضه شوند. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود ساخت تمدن نوین اسلامی و زمینهسازی برای ظهور حضرت ولیعصر(عج) بهصورت واقعی و عینی ممکن شود.