اسلامیسازی علوم انسانی فاقد پشتوانه معرفتی عمیق است

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیژن عبدالکریمی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در نشست علمی آسیبشناسی اسلامیسازی علوم انسانی که با هدف بررسی ابعاد مختلف اسلامیسازی علوم انسانی و چالشهای آن روز جمعه به صورت برخط و به همت انجمن فلسفه اسلامی حوزه علمیه و با همکاری موسسه پژوهشی امام علی(ع) برگزار شد بیان کرد: ایده اسلامیسازی علوم بیشتر از آنکه بر مبانی فکری استوار باشد حاصل ارادهای معطوف به قدرت است و دلیل اصلی طرح این ایده بحران فروپاشی سنت در جوامع اسلامی است.
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال افزود: پس از رویارویی اسلام با تمدن غرب ساختارهای تمدنهای سنتی در میان مسلمانان دچار فروپاشی شد و در واکنش به این بحران، ایده اسلامیسازی علوم مطرح شد، این در حالی است که همزمان با انقلاب اسلامی در جامعهای که بخش بزرگی از آن سکولار شده بود چنین گفتمانی برای بازتعریف شناخت اسلامی به وجود آمد.
عبدالکریمی تاکید کرد: با گذشت نزدیک به هفتاد سال از شکلگیری این ایده هنوز نتوانسته نتیجهای ملموس به دست آورد، این مفهوم فاقد پشتوانه معرفتی حقیقی است و بر پایه ظن و گمان شکل گرفته است تا جایی که خود را در تناقضات درونی از بین میبرد.
وی تصریح کرد: در علوم انسانی با شبکهای پیچیده از مفاهیم مواجه هستیم به عنوان مثال اقبال لاهوری از اندیشهای سخن میگوید که با مدرنیزه شدن همراه است؛ ایده "علوم انسانی اسلامی" تأثیر عملی ویژهای بر دینداری ندارد
عبدالکریمی پرسشهایی همچون "چه چیزی را واقعاً میتوان دینی دانست؟" یا "آیا هر آنچه از قرآن برآمده باشد اسلامی است؟" را مطرح کرد و بیان کرد: این مباحث تعریف مشخصی از علم یا دین ارائه نمیدهند.
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران علم را به معنای دانشی دانست که مفهوم خاصی طی دو یا سه قرن گذشته یافته و بهویژه در شکل علم تجربی نوین یا همان ساینس ظهور کرده و دانشی که مبتنی بر فناوری غربی بنا شده است.
عبدالکریمی دو معنا برای دین قائل شد و گفت: یکی دین به عنوان تجربه حضور و شهود در رویارویی با حق متعال که فراتر از تجربه حسی است و دیگری دین به عنوان نظامهای الهیاتی شکلگرفته از تجربههای دینی است.
عبدالکریمی در ادامه به رابطه میان دین و معرفت نفس اشاره کرد و اظهار داشت: دین نوعی خودآگاهی است، همانگونه که علم نوعی آگاهی محسوب میشود، حقیقت علوم انسانی جدید بر نظریههای موقتی و قابل ابطال استوار است و نمیتوان آنها را به شکل ساده با مفاهیم دینی سازگار کرد، چنین تلاشی برای اسلامی سازی علوم انسانی فقط باعث محدود شدن علم و سکولاريزه شدن آگاهی دینی میشود.