گزارش ویژه ساواک درباره ابعاد سیاسی جشنهای نیمه شعبان

سند پیش رو یک گزارش امنیتی ویژه راجع به وجوه سیاسی مراسم مذهبی نیمه شعبان است که از سوی گروه تحقیق ساواک در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تهیه و به شاه ارائه شده است. این گزارش میکوشد نشان دهد که چگونه تبلیغات مذهبی و فعالیتهای روحانیون در مراسم مذهبی نیمه شعبان به عنوان ابزاری برای موضعگیری علیه دولت وقت به کار گرفته شده است. در این گزارش بهصراحت اشاره شده که روحانیون و گروههای مذهبی، بهویژه پس از تأسیس حزب «رستاخیز»، مواضع مخالف خود را آشکارتر کرده و حتی گرایشهای ضدحکومتی در میان برخی مراجع و حوزههای علمیه افزایش یافته است.
بخش مهمی از این گزارش به تحلیل چگونگی نزدیکی جناحهای مذهبی به یکدیگر در واکنش به سیاستهای دولت پهلوی اختصاص دارد. بهویژه از نزدیکی گروههای مذهبی سنتی با نیروهای اسلامگرای رادیکال (که در گزارش با عنوان «مارکسیستهای اسلامی» از آنها یاد شده) به عنوان یک روند خطرناک یاد شده است. همچنین، نام چند تن از مراجع شناختهشده ازجمله آیتالله گلپایگانی، آیتالله نجفی مرعشی، آیتالله شریعتمداری و آیتالله خوانساری در گزارش ذکر شده و ادعا شده که برخی از آنها مواضع انتقادی شدیدتری نسبت به دولت اتخاذ کردهاند.
یکی دیگر از بخشهای مهم سند به تجلیل مردمی از آیتالله میلانی پس از درگذشت او و بیتفاوتی دولت نسبت به این رویداد اشاره دارد. این مسئله به عنوان نشانی از شکاف میان دولت و مذهب در نظر گرفته شده است، هرچند گزارش در تلاش است نشان دهد که میلانی در سالهای آخر عمر خود به سیاستهای دولت نزدیکتر شده بود.
این گزارش در بخش پایانی به مسئله افزایش تعداد طلاب علوم دینی در حوزههای علمیه قم و مشهد و پیامدهای منفی آن برای دولت اشاره میکند.
متن سند
سری ۱
تاریخ: ۵۴/۶/۲۴
بولتن: ویژه
درباره: گزارش گروه تحقیق سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران که از شرف عرض مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر گذشته است.
این بولتن شامل ۳ برگ است.
سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران گزارشی پیرامون وجوه سیاسی مراسم مذهبی نیمه شعبان سال جاری (سالروز میلاد حضرت امام زمان) به پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر معروض داشته است. در این گزارش به عرض رسیده که شعارهای مورد استفاده مذهبیون افراطی اکثراً جنبه سیاسی داشته و به طور کلی مشاهده میشود که از طرف روحانیون و عوامل مذهبی در قبال دولت و اقدامات آن ازجمله حزب رستاخیز ملت ایران جبههگیری شده است.
در این گزارش اضافه شده که وسعت تبلیغات انجامشده از طرف دولت علیه مارکسیستهای اسلامی و سایر اقدامات دولت موجب گردیده که جناحهای موافق و مخالف مذهبی به یکدیگر نزدیکتر شده و این نزدیکی یکی از عکسالعملهایی را در میان مردم به دنبال داشته که یکی از وجوه آشکار این عکسالعملها، تجلیل از مرحوم آیتالله میلانی در هنگام مرگ و تدفین او بوده و به علاوه آیتالله خوانساری نسبت به روحانیون تندرو گرایش یافته و آیات دیگر از قبیل نجفی مرعشی، گلپایگانی و شریعتمداری مخالفت خود را با دولت آشکارتر نمودهاند.
مراتب از شرف عرض پیشگاه مبارک ملوکانه گذشته و معظمله ضمن ابراز تردید در مورد قسمتهایی از گزارش، اوامری صادر فرمودهاند که از طرف رئیس کل تشریفات شاهنشاهی ابلاغ شده تا در مورد صحت و سقم گزارش مراتب به خاکپای همایونی معروض گردد. اینک نتیجه بررسیهای انجامشده در این مورد به شرح زیر به استحضار میرسد:
۱- استفاده از شعارهای سیاسی در پوشش شعائر مذهبی مطلب تازهای نیست. بسیاری از شعارهای مزبور با ویژگیهای خاص مذهب شیعه ارتباط پیدا میکنند و اینگونه شعارها از سالها قبل مورد استفاده بود و در سنوات بعد از انقلاب شاه و مردم بهتدریج استفاده از اینگونه شعارها از طرف گروههای مذهبی که اصول انقلاب به منافع مادی و معنوی نامشروع آنها لطمه زده بیشتر معمول شده که عاملین بیان و انتشار اینگونه شعارها در زمان انتشار و یا بعدها شناخته و دستگیر و تحت تعقیب قرار گرفتهاند و طبیعی است که هنوز هم بیان و انتشار اینگونه شعارها وسیله عناصر دیگری انجام مییابد که آنها نیز تحت تعقیب خواهند شد.
۲- گرایش آیتالله خوانساری به سمت روحانیون افراطی به هیچ وجه صحت ندارد و آیتالله مذکور کماکان رویه سابق خود را که توجه به امور مذهبی با رعایت مصالح مملکت است ادامه میدهد.
۳- برخلاف آنچه که در گزارش سازمان رادیو تلویزیون اشاره گردید که از آیتالله میلانی توسط دولت تجلیل نشده و در عوض مردم با استقبال و تجلیل پرشور خود این بیاعتنایی دولت را پاسخ گفتهاند، میلانی گرچه در گذشته برخی رویههای مخالفتآمیز به کار برده، لیکن در چند سال اخیر با توجیه نسبت به مسائل مملکتی، به کلی موضع خود را تغییر داده و در اعداد خادمان بوده و بارها نیز مورد مرحمت ذات ملوکانه واقع و پس از مرگ نیز از طرف دولت از وی تجلیل فراوان صورت گرفته است.
۴- در مورد سایر آیات و تشدید مخالفت آنان با دولت مسئله به صورتی که در گزارش سازمان رادیو تلویززیون مورد بحث قرار گرفته صحت ندارد.
به طور کلی سیمای کنونی جامعه روحانیت در قبال دولت سهگونه است:
الف- روحانیون موافق که کلا برنامهها و اقدامات دولت مورد تایید آنها میباشد.
الف- روحانیون مخالف که نسبت به خمینی اظهار وابستگی مینمایند و اقدامات آنها عموما در جهت مخالفت با دولت است و پس از تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران، فتوائیه [امام] خمینی در زمینه تحریم عضویت و مخالفت با این حزب را تکثیر و توزیع نمودهاند و طرفداران گروه به اصطلاح مجاهدین خلق (مارکسیست اسلامی) نیز با طرفداران خمینی هماهنگیهایی نشان میدهند.
ب- روحانیون میانهرو که حد واسط دو گروه فوق بوده و در اکثر زمینهها حالت تقریباً بیطرفی نسبت به امور سیاسی دارند. اگرچه این عده در برخی زمینهها برای آنکه از طرف مخالفین طرفدار دولت قلمداد نشوند با گروه مخالف هماهنگیهایی دارند، ولی عمدتاً کوشش آنها مصروف امور مذهبی است.
آیاتی از قبیل گلپایگانی و نجفی مرعشی در وضعیت اخیر هستند و آیتالله شریعتمداری بیشتر در صف گروه موافقین است و این مطلب که این سه نفر مخالفت خود را صریحتر نمودهاند نمیتواند صحیح باشد.
آنچه که در تحلیل نهایی میتوان به آن اشاره کرد مسئله عدم وجود انضباط مطلوب و ضوابط معقول و قابل کنترل در جامعه روحانیت شیعه ایران و از هم پاشیدگی و پراکندگی آن است که صرف نظر از عدم امکان کنترل روی روحانیت و گردانندگان امور مذهبی، افزایش بیرویه طلاب علوم دینی را در حوزههای علمیه موجب شده است. به ترتیبی که در حوزههای علمیه قم و مشهد افزایش تعداد طلاب از سال ۴۸ تاکنون به دو برابر بالغ شده است.
این افزایش بیرویه و عدم کنترل منظم به طور خودبهخود زمینههایی را فراهم میآورد که در شرایط مختلف افراد بتوانند از این وضع سوءاستفاده نمایند.
نظریه
سری ۴
نظریه:
قبلاً در مورد افزایش بیرویه طلاب علوم دینی و وضعیت کلی حوزههای علمیه و بینظمی در این حوزهها و بالاخره تأثیر این وضعیت در به وجود آمدن کانونهای جدید خلاف مصالح مملکتی گزارشاتی تقدیم و شرح لازم به نخستوزیری، وزارت آموزش و پرورش و سازمان اوقاف ارسال شده است تا با بررسیهای لازم ضوابط منطقی و قابل اجرایی در جهت تنظیم آئیننامه برای قبول طلاب علوم دینی و رسیدگی درست به وضعیت آنان برقرار سازند.
به نظر میرسد موقع آن رسیده که برای خاتمه دادن به این وضعیت، تشکیل حوزههای علمیه در سطوح مختلف تحت نظم خاصی درآید و یا تشکیل یک دانشگاه بزرگ و چند دبستان و دبیرستان اسلامی از طرف دولت بهتدریج به وضع نابسامان فعلی پایان بخشیده شود.