۰۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۹
کد خبر: ۷۷۳۳۸۶

این یادداشت تیتر ندارد!

این یادداشت تیتر ندارد!
احتمالاً عوامل این مستند توجه نداشتند که همین یک ویدیوی کوتاه دو دقیقه‌ای نقض غرض همین عوامل است و چهره هیولایی از جوانان تصویر می‌کند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، طی چند روز گذشته یک ویدیوی کوتاه دو دقیقه‌ای به اسم "بچه‌های نسبتاً بد" به عنوان ویدیوی معرفی یک مستند اجتماعی در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. مدیر مجموعه سازنده این مستند 20 دقیقه‌ای در حساب اینستاگرامی خود این کار را اینطور توصیف می‌کند:
«اگه می‌خوای تصاویر عجیب اما واقعی از بچه‌های امروزی کشورمون ببینی حتما مستند «بچه‌های نسبتا بد» رو از دست نده چون کمک می‌کنه تصویر واقعی‌تری از نسل جدید پیدا کنی.»

فارغ از تکنیک‌های پیش پا افتاده‌ی به کار رفته برای جذاب سازی این محصول، در بخشی از ویدیوی معرفی، راوی مستند عکس امام خمینی (ره) را به بچه‌های باصطلاح نسل z نشان می‌دهد و مخاطب اظهار بی‌اطلاعی نسبت به نام صاحب عکس می‌کند و با تردید بیان می‌کند که نام او امام خمینی است یا آقای خامنه‌ای. چند ثانیه دیگر، دختر و پسری در قاب تصویر نمایش داده می‌شود که ادعا می‌کنند با یکدیگر رابطه دارند ولی ازدواج نکرده‌اند. در میانه کار هم کاملاً بی‌ربط از سیر مستند، لگدی نثار فیلترینگ اینترنت زده می‌شود، با این جمله راوی:
«اینجا جمهوری اسلامی ایران (است) و بچه‌هایی که با آنها مصاحبه کردیم با این اصطلاحات در فضایی آشنا شده‌اند که اتفاقا فیلترینگ جمهوری اسلامی هم روی آن بوده» (منظور اصطلاحات مرسوم دهه هشتادی‌هاست).
در ادامه هم فقط بخشی از صحبت‌های کارشناس برنامه انتخاب می‌شود که تکمیل‌کننده این کژروایت است.

این یادداشت تیتر ندارد!

پرده دوم:
ابتدا قصدم این بود به دلیل همزمانی انتشار این ویدیوی تبلیغاتی کوتاه با ایام اعتکاف، یادداشتی با تیتر «هنر نسبتاً کور/ رسانه نسبتاً لال» بنویسم و با توجه به رشد دو برابری حضور نوجوانان در مراسم اعتکاف امسال که اتفاقاً هفتاد درصد معتکفین را نیز تشکیل می‌داد از اهالی هنر و رسانه گله کنم که چرا این بخش از واقعیت نوجوانان و جوانان در جامعه را نمی‌بینید و کاری برای انتشار آن انجام نمی‌دهید یا اگر به این موضوع می‌پردازید چرا در جامعه و در افواه مردم چیزی در این خصوص شنیده نمی‌شود؟! در انتهای یادداشت هم از خدا شِکوه کنم که «خدایا چه شد ما این همه کثافت‌بین شدیم و دیگر نمی‌توانیم دارایی‌های خود را ببینیم»؟! اما به جهت اینکه نخواستم از روی شتاب، متنی بنویسم، ابتدا فایل کامل این مستند را دیدم.

جالب اینکه در فایل کامل این مستند، اتفاقاً با دخترخانمی مصاحبه می‌شود که خیلی ظاهر علیه‌السلامی ندارد ولی مشغول پیاده‌روی در مسیر اربعین است و اتفاقاً اذعان دارد که اهل نماز هم هست؛ یا در بخشی دیگر، سوالی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل از جوانان پرسیده می‌شود و اتفاقاً جواب‌هایی شنیده می‌شود که نه تنها روایتِ ویدیوی تبلیغاتی را تکمیل نمی‌کند بلکه این کژروایت را تضعیف هم می‌کند و جالب‌تر اینکه در انتهای این مستند، متن پایانی راوی را جملات زیر تشکیل می‌دهد:
ایرانِ قوی، قشنگ‌ترین هویت مشترک ما با این بچه‌ها بوده!
نفرت از اسرائیل! چیزی بود که ما فکر نمی‌کردیم از دهن بچه‌های دهه هشتادی بشنویم!
اینها واقعا بچه‌های بدی نیستند و این ماییم که از این‌ها هیولا ساختیم و ...!

پرده سوم:
قطعاً حواس سازندگان این مستند نبوده که خیلی از افراد، حال دیدن کل فیلم را ندارند یا آنرا آنقدری ارزشمند نمی‌دانند که بخواهند برای آن پولی هزینه کنند و آنرا بخرند و ببینید!

احتمالاً عوامل این مستند توجه نداشتند که همین یک ویدیوی کوتاه دو دقیقه‌ای نیز نقض غرض همین عوامل است و چهره هیولایی از جوانان تصویر می‌کند!
اما اگر این ویدیوی معرفی به صورت عمدی اینگونه انتخاب شده، جوانمردی ایجاب می‌کند هنرمند و رسانه‌چی حتی اگر بنا دارد بالکل واقعیت را نبیند و به جای روایتگری، روایت‌سازی را مأموریت خود قرار دهد حداقل به اثر خود پایبند باشد و در حد چند ثانیه هم که شده بخش‌های سفید موضوع کاری خود را نیز در تیزر معرفی قرار دهد، نه اینکه در نسخه کامل مستند یک روایتی بسازد اما در معرفی آن به جهت جذب مخاطب فقط بخش‌های سیاه را نشر دهد؛ ریشه این نحوه پرداخت به موضوعات را کجا باید جست؟!

در شرایطی که مردم جامعه بیش از هر چیز نیازمند دیدن و شنیدن خبرهای خوب و امیدوارانه هستند، رسانه‌های غربگرا به نحوی فضای رسانه‌ای کشور را با تیترهای خود سیاه می‌کنند که گویی اگر کسی در گوشه‌ای از کشور خلاف این وضعیت را دید، باید به دیدگان خود شک کند و آن را انکار نماید چرا که حرف از داشته‌ها زدن هزینه‌بر خواهد بود! گویی رسانه هر چه چرک‌تر باشد بیشتر دیده می‌شود و هر چه امیدوارانه‌تر باشد بایکوت بیشتری به همراه خواهد داشت!

حمیدرضا فتحی

ارسال نظرات