۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۱
کد خبر: ۷۷۲۷۱۲
گفت‌وگو با خسرو خطیب‌قوامی کارشناس عملیات پدافند هوایی

عملیات کربلای ۵ آغازِ پایانِ جنگ بود

عملیات کربلای ۵ آغازِ پایانِ جنگ بود

خسرو خطیب‌قوامی سرهنگ فرماندهی و کنترل، کارشناس عالی عملیات پدافند هوایی از پژوهشگران با سابقه ارتش و تاریخ دفاع مقدس است که سابقه هفت سال و هفده روز حضور در جبهه دارد.  دوره‌های تخصصی جنگ‌افزارهای زمین به هوا در ایران، موشک زمین به هوای هاوک در آمریکا، موشک زمین به هوای اس - ۲۰۰ در شوروی سابق از جمله دوره‌های نظامی است که سرهنگ خطیب قوامی گذرانده است.

عضویت به عنوان استاد هیات معارف جنگ سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، نگارش مقالات نظامی در فصل‌نامه «الماس ایران»، بیش از پنجاه مقاله در دایره‌المعارف دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران و مقالاتی در «دانشنامه ملی دفاع مقدس» پژوهشکده سپهبد شهید قاسم سلیمانی در دانشگاه عالی پدافند ملی، تالیف کتاب «روایت پدافند» هوایی در هشت سال دفاع مقدس و کتاب شش جلدی «نقش و عملکرد موشک‌های زمین به هوا در دوران دفاع مقدس» از جمله سوابق پژوهشی او به شمار می‌رود.

 در سال‌روز آغاز عملیات کربلای ۵ طی گفت‌وگویی با سرهنگ خسرو خطیب‌قوامی به بازخوانی این عملیات و نقش پدافند هوایی در حراست از امنیت آسمان ایران در آن روزها پرداخته‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرد.

 

نقش پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران را درعملیات کربلای ۵ بفرمایید. 

من ابتدا یک مقدمه کوتاهی را می‌گویم و بعد وارد کارنامه عملیات کربلای ۵ می‌شوم. پدافند هوایی ایران وظیفه‌اش صیانت از آسمان ایران است بنابراین از ۳۱ شهریور ماه یعنی روز اول جنگ نقش‌آفرینی خود را آغاز کرد. البته قبل از شروع جنگ نیز سامانه آماده بود؛ زیرا عراق شیطنت‌هایی داشت. ما توانستیم یکی دوساعت بعد از حمله عراق به ایران در پایگاه هوایی همدان اولین حمله هوایی عراق را منهدم کنیم. پدافند هوایی از همان ابتدا نقشی حمایتی از ۵۱۵ نقطه حیاتی، حساس و آسیب‌پذیر کشور مانند مراکز نفتی،‌ رادیو تلویزیون، سدها و مانند آن را برعهده داشت. از عملیات «بیت‌المقدس»، نیروهای پدافند هوایی احساس کردند که علاوه بر پوشش ارتفاع کم، پوشش ارتفاع متوسط را هم باید داشته باشند؛ به‌ همین منظور طی تدبیری ما از سامانه‌های هاگ برای تامین پوشش ارتفاع متوسط استفاده کردیم و توانستیم آسمان را برای نیروهای سطحی امن کنیم؛ زیرا نیروهای سطحی ما همیشه از حملات هوایی نیروهای دشمن هراس داشتند. این تدابیر در دیگر عملیات‌ها مثل محرم، رمضان و... ادامه پیدا کرد تا رسیدیم به عملیات «کربلای پنج».

در عملیات‌ها و براساس دستورالعمل‌های عملیاتی، همیشه نیروهای سطحی اعلام می‌کردند که در کدام منطقه عملیات دارند. پدافند هوایی نیز براساس نیاز و با توجه به وسعت منطقه عملیاتی، در مورد جنگ‌افزارهای مورد استفاده پیش‌بینی‌هایی را در نظر می‌گرفت و البته در این موارد با توجه به وسعت منطقه تاکید بر گسترش سایت‌های هاگ و آتش‌بارها بود. درعملیات کربلای پنج، ما تجربه بسیار خوب و گسترده عملیات «والفجر هشت» را داشتیم. پدافند هوایی با توجه به تاکتیک‌های عملیات والفجر هشت، تدابیری اندیشید تا بتواند آسمان را برای نیروهای سطحی امن کند. در همین زمان ما معضلات زیادی هم داشتیم؛ چند سالی از شروع جنگ گذشته بود، تحریم اقتصادی ادامه داشت و از نظر تامین قطعات مورد نیاز هاگ، تعداد مهمات و موشک‌های هاگ در مضیقه بودیم. در این زمان با توجه به تدابیر فرماندهان و مسئولین به‌ویژه شهید بزگوار ستاری، امیر غلامی و سایر عزیزان طرحی برای تامین پوشش پدافند هوایی درعملیات کربلای پنج پیاده‌سازی شد که بسیار  دقیق و حساب‌‌شده‌ بود و جواب مثبت داد. بنده افتخار  داشتم که به‌ عنوان یکی از «جی.ای.اس‌»های عملیاتی هاگ وارد منطقه شوم. تجهیزات پشتیبانی، نفرات فنی وعملیاتی را در پایگاه امیدیه و در قرارگاه رعد، سازمان‌دهی کردیم.  شب قبل از عملیات جنگ‌افزارهای ارتفاع کم خود را گسترش دادیم و برای استفاده از سامانه موشکی هاگ، دو سایت را پیش‌بیتی کردیم. سایت‌ها را «فاطمیه» می‌نامیدیم و براساس تعداد آن‌ها اعداد را کنارش اضافه می‌کردیم. فاطمیه یک و فاطمیه دو و... .

 

از لحاظ تجهیزات جدید چه تدابیری اندیشیدید؟

تعدادی سایت‌های جدید تاکتیکی را در مناطق مختلف پیش‌بینی کردیم؛ زیرا هدف‌مان این بود که عملیات خود را براساس تاکتیک‌ها انجام دهیم و اگر مورد شناسایی قرار گرفتیم و ما را منهدم کردند سایتی جایگزین داشته باشیم. وقتی مورد شناسایی قرار می‌گرفتیم سایت را ترک می‌کردیم، در آن تجهیزات فریب می‌گذاشتیم و به سایت دیگری که پیش‌بینی کرده بودیم، منتقل می‌شدیم.  تعداد هفت عدد سایت با نام فاطمیه یک تا هفت پیش‌بینی کردیم که عزیزان مهندسی رزمی قرارگاه رعد برای‌مان ساخته بودند. در موقع جابجایی مهندسین رزمی رعد تجهیزات فریب را برجای می‌گذاشتند.

 

جابجایی سایت‌ها با چه چالش‌ها و بحران‌هایی مواجه بود؟

بعد از عملیات والفجر هشت، تجربه‌های زیادی در جابجایی پیدا کرده بودیم؛ اما با توجه به تحریم‌ها کمبودهای زیادی در زمینه تجهیزات، قطعات و... داشتیم. جابجایی‌‌ها متخصصین خاص خودش را می‌خواست که در ابتدا بسیار سخت بود؛ اما به‌مرور بچه‌ها علاوه بر تخصص خودشان که نشستن پشت سیستم بود، جابجایی را نیز یاد گرفتند. ولی همین جابجایی هاگ در حدود ۴۰ عدد کامیون نیاز داشت. البته ما چابک‌سازی کرده بودیم که چه تجهیزاتی را ببریم و چه تجهیزاتی را نبریم. بعضی وقت‌ها رادار جستجوکننده کشف هدف خودمان را نمی‌بردیم.  از سویی نقل و انتقال تجهیزات آتش‌بار هاگ، که قسمت‌های مختلف و متنوعی دارد بسیار بسیار سخت بود؛ اما هدف و روحیه عالی، دلاوری و شجاعت بچه‌ها باعث می‌شد که مشکلات را نبینند و مشتاقانه و از جان و دل کار کنند. ولی در عین حال مشکلات بالا بود در یک جابجایی سایت ما از گروه‌های مختلف پدافندی از تبریز تا چابهار، بندرعباس تا مشهد نفرات را باید می‌آوردیم چون نیروی متخصص نداشتیم. این جابجایی نفرات و دستگاه‌ها مشکلات عدیده پیش‌روی ما می‌گذاشت. مشکلات دیگرمربوط به مناطق بود؛ مثلا منطقه خوزستان یک منطقه باز بود که دشمن با یک پرواز کاملا آن را شناسایی می‌کرد. با تمام مشکلات  گفته و ناگفته، ما در عصر ۱۸ دی‌ماه جابجایی خودمان را انجام دادیم و سایت‌های فاطمیه یک در کشتی‌سازی خرمشهر و فاطمیه سه در ده سلمانیه را آماده کردیم. از نیمه‌های شب عملیات را آغاز کردیم و صبح نوزدهم دی‌ماه ۱۳۶۵، دقیقا ساعت ۷:۱۰، دو فروند از هواپیماهای دشمن را زدیم. ما در عملیات کربلای ۵، و از روز ۱۹ دی دفاع از آسمان نیروهای سطحی را آغاز کردیم. نیروهای سطحی به دلیل وجود  آتش‌بار هاگ و جنگ‌افزار ارتفاع کم در منطقه که آسمان را برای آن‌ها امن کرده بود، با یک آرامش خاطری به اهداف خود دست پیدا کردند. در طراحی عملیات کربلای ۵، طراحی نیروهای زمینی با سپاه بود و پدافند هوایی تمامی نیروها با رهبری پدافند نیروی هوایی ارتش آسمان را برای عملیات بسیار امن کرده بود.

عملیات کربلای 5 یکی از عملیات‌هایی بود که پدافند هوایی به بهترین شکل ممکن در آن نقش آفرینی داشت. در حقیقت پدافند هوایی تجربیات چندساله‌ای که در جنگ کسب‌ کرده بود  در طول عملیات کربلای ۵ پیاده کرد.

 

میزان تلفات نیروی پدافند هوایی ارتش در عملیات کربلای ۵  چه میزان بود؟

نیروهای پدافند هوایی باید با فاصله بسیار زیاد از نیروهای سطحی و در جایی بایستند که عملکرد عالی داشته باشند و به‌راحتی مورد هدف قرار نگیرند تا بتواند اهداف و اقدامات تاکتیکی خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند؛ بنابراین تعداد شهدای آن کم و به‌ویژه از بچه‌های جنگ‌افزار ارتفاع کم بود، چون این‌ها مقداری جلوتر عمل می‌کردند. هدف‌ ما از گسترش جنگ‌افزارهای ارتفاع کم این بود که اگر هواپیمای دشمن بخواهد در ارتفاع کم حمله کند و مخصوصا سایت‌های هاگ را از بین ببرد و یا در اثر جابجایی هاگ‌ها، آن‌ها را مورد شناسایی قرار دهد (که البته گاهی نیز شناسایی شدند و به آن‌ها حمله شد) با آن مقابله کنیم. بنده نیز در همین جابجایی‌ها مجروح شدم. 

درمجموع شهدای پدافند نیروی هوایی ارتش نسبت به نیروی زمینی ارتش و یا برادران سپاه و بسیج بسیار کم بود. در عملیات کربلای پنج، ایران قرار بود از طریق شلمچه، بصره را محاصره کند. عراق هم به کمک آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی سنگرهایی در این مناطق ساخته بود که سه‌ضلعی بودند و در بالای آن‌ها تیربار و ادوات پیشرفته تجهیز کرده بود. عزیزان ما را از همان نقاط مورد هدف قرار می‌دادند، به‌ طوری که ما در عملیات کربلای ۵ شهدای زیادی  تقدیم کردیم.

 

اخیرا ماهیت عملیات کربلای ۵ به دلیل تلفات بسیار بالای آن زیر سوال رفته و دست‌آورد آن در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است. نظر شما در این خصوص چیست؟

سیستم‌های دفاعی ایجادشده توسط عراق در مرز شلمچه، بسیار مجهز  بود. عراق در آغاز جنگ نیز حمله خود را از این نقطه شروع کرده بود، و این نقطه یک مکان راهبردی برایش به شمار می‌رفت. به تبع این تجهیزات، بله ما شهدای زیادی را از دست دادیم؛ اما از آن طرف ه ما ۳۰ هزار نفر نیروی عراقی را در این عملیات به هلاکت رساندیم و ۲۶۵۰  عراقی را به اسارت درآوردیم. عراق با ۴۰ هزار نیرو  وارد میدان نبرد شده بود و ده‌ها تیپ مکانیزه داشت. صد درصد پس گرفتن اراضی اشغالی ایران در حالی که دنیا عراق را پشتیبانی می‌کرد بسیار سخت بود. در این عملیات تعداد شهدای نیروی زمینی سپاه و بسیج بسیار زیاد بود و ما به هدف اصلی خود یعنی محاصره بصره نرسیدیم؛ ولی ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی را آزاد کردیم. می‌توان گفت عملیات کربلای ۵ علیرغم تعداد تلفات بالا یکی از بهترین عملیات‌های پیش‌بینی‌شده توسط سپاه بود. کربلای ۵ آغاز پایان جنگ بود. ما علاوه بر گرفتن تعداد بالایی تلفات و اسیر از عراق، ۶۹ فروند هواپیمای آن را ساقط کردیم (جدا از هواپیماهایی که در عراق سقوط کردند و هزینه هنگفتی روی دست این کشور و هم‌پیمانانش گذاشتند)، ۶۳ بالگرد دشمن را مورد هدف قرار دادیم و از بین بردیم. انهدام ۶۹ فروند هواپیما و دیگر تلفات و خسارات وارده بر دشمن، نشان از ایجاد امنیت بالا در منطقه برای نیروهای سطحی است.

 

هماهنگی بین سپاه و ارتش در عملیات چطور بود؟

هماهنگی بین سپاه و ارتش در ابتدای جنگ بسیار بالا نبود؛ اما به‌مرور این هماهنگی خیلی دقیق شد و توسعه یافت. در عملیات کربلای پنج اگر هماهنگی بین پدافند و درخواست سپاه برای گسترش سایت‌های هاگ نبود، اگر پشتیبانی توپخانه ارتش نبود هیچ‌گاه و هیچ‌گاه این ۱۵۰ کیلومتر اراضی اشغالی ایران آزاد نمی‌شد. سپاه از پدافند هوایی حمایت می‌خواست که به‌خوبی اجرا شد.  پشتیبانی در منطقه هم به همین صورت بود. ما ابراز خوشحالی بسیجی‌ها به هنگام سرنگونی هواپیماهای عراقی توسط پدافند هوایی را می‌دیدیم. این رضایت که نشان از امنیت آسمان داشت در نتیجه هماهنگی بسیار تنگاتنگ ارتش و سپاه بود.

ارسال نظرات