از بریکینگ بد تا ارمغان تاریکی؛ سهگانهسازی در کجای تلویزیون قرار دارد؟
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در ساختار سریال سازی در تلویزیون فرمهای مختلفی برای ارائه یک اثر نمایشی وجود دارد که میتواند مخاطب را نسبت به خود جذب کند. برای مثال ساخت فصلهای متعدد برای آثار نمایشی میتواند سبب تداوم و ماندگاری یک اثر در اذهان مخاطبان باشد و حتی به روال و پخته شدن فیلمنامه اثر کمک کند.
یکی دیگر از مولفههای ساخت سریالهای تلویزیونی که بعضا نادیده گرفته میشود، سه گانه سازی از آثار است. مفهوم سه گانه سازی نوعی از تولیدات رسانهای است که با مفهوم فرنچایز مرتبط است. فرنچایز رسانهای به یک مجموعه از آثار هنری-سرگرمی مانند فیلم، سریال تلویزیونی، رمان و ... گفته میشود که مفهوم و محتوای آن حول محور یک داستان یا شخصیتهای آن ساخته میشود.
این نوع از تولیدات رسانهای بیشتر حول محور فیلمهای سینمایی میچرخد و در این خصوص آثار متعددی چون سه گانه بتمن ساخته کریستوفر نولان، پدرخوانده و ... ساخته شده است. در دنیای سریالهای تلویزیونی نیز مفهوم سه گانه سازی به نوعی توانسته همچون فیلم سینمایی جای خود را باز کند و محبوب واقع شود. سریال بریکینگ بد مثالی از این نوع ساختار است که توانست با ساخت یک سه گانه، در نزد مخاطب محبوبیت ایجاد کند. به دنبال سریال بریکینگ بد سریال بهتر است با سال تماس بگیری و فیلم ال کامینو در قالب سینمایی ساخته شد.
در سریالهای تلویزیونی ایرانی نیز مفهوم سه گانه سازی به نوعی وجود داشته است و آثاری در این زمینه ساخته شده است. یکی از مطرحترین آثار در این زمینه سه گانهای است که جلیل سامان با محوریت تاریخ انقلاب و مجاهدین خلق به پخش در تلویزیون رسانید. «ارمغان تاریکی» که عنوان اولین مجموعه از این سه گانه است، در بستر تاریخ انقلاب و با داستانی عاشقانه بوده است که آرش مجیدی و لیلا زارع در آن ایفای نقش کردند. دومین مجموعه با این مضمون سریال «پروانه» است که مقطعی از فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق و تغییر گرایش آنان را به تصویر میکشاند.
در نهایت قسمت سوم از این مجموعه روایت سریال «نفس» است که با بازی علیرضا کمالی و ساناز سعیدی رقم خورد. این سه گانه به نوعی با یک مضمون و در بستر داستانی عاشقانه روایت میشوند که برای مخاطبان سیما نیز قابل توجه بودهاند. حتی در قسمتی از سریال نفس به شخصیتهای سریال پروانه اشارهای شد و سبب یادآوری شخصیتهای این مجموعه تلویزیونی گردید.
سه گانه سازی که از جمله نمونههای ساختار تولیدات نمایشی است، به نظر میآید در حوزه سریال و تلویزیون دچار فراموشی شده است. در حالی که میتواند منجر به تداوم یک مضمون و مفهوم در ذهن مخاطب شود. به ویژه مفاهیم و داستانهای خاص چون تاریخ، میتواند مضمون قابل توجهی برای سه گانه سازی در دنیای سریالهای تلویزیونی باشد. سه گانه آثار جلیل سامان به نوعی نمونه موفقی بر این امر به ویژه در حوزه تاریخ بوده است که میتواند از هر زاویه و ابعادی، از آن اثر نمایشی برای سه گانه سازی تولید شود.
این گونه از ساختار سریال سازی همانند تداوم ساخت فصلهای بعدی و حتی اسپین آف به گونهای میتواند گزینه جالبی برای فیلمنامه نویسان باشد. برای مثال سریال سرزمین سبز به دنبال خانه سبز ساخته شد که فضایی متفاوت با آن را در پیش گرفت یا در خصوص سریالهای شبکه نمایش خانگی عنوان شده است که به دنبال سریال پوست شیر، اسپین آفی از آن ساخته خواهد شد. این روال ساخت آثار نمایشی میتواند محوریت کلی داستان را گسترش دهد و از ابعاد متفاوت به محتوا پرداخته شود.