هوش مصنوعی و استنباط حکم شرعی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نشست علمی «هوش مصنوعی و استنباط حکم شرعی» با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید صادق محمدی، رئیس انجمن اصول فقه حوزه علمیه قم و حجت الاسلام مهدی داودآبادی، مدیر گروه هنرهای رسانهای دانشکده دین و رسانه، دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ در دانشکده دین و رسانه قم برگزار شد.
این استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه حکمرانی فضای مجازی مورد تاکید رهبر انقلاب، بدون هوش مصنوعی امکانپذیر نیست، گفت: برای تحقق این حکمرانی باید از این فناوری پیچیده دانش بشری استفاده شود.
مشرح این نشست به شرح ذیل است:
قبل از ورود به بحث اصلی به موضوع شناسی هوش مصنوعی میپردازیم:
هوش مصنوعی شاخهای از علوم رایانه ای است که هدف از آن شبیه سازی هوش انسانی است؛ فکر کردن منطقی و انسانی ویژگی هوش مصنوعی می باشد؛ باید توجه داشت که هوش مصنوعی سختافزار نیست بلکه الگوریتم و برنامه ای است که دادهها را بر اساس الگوریتم تحلیل می کند، بنابراین یک نوع تولید را محقق می کند.
هوش مصنوعی به چهار دسته واکنشی، با حافظه محدود، با تئوری ذهن و خودآگاه تقسیم میشود؛ هوش مصنوعی خودآگاه در حال حاضر به صورت یک فرضیه مطرح شده است و مشخص نیست که به نتیجه برسد یا نه؟؛ هوش مصنوعی در زمینههایی مانند سازگاری محیط، خودآگاهی، کارکردهای همزمان، سرعت، دقت، ظرافت، خطهای محاسباتی،محدودیت زمانی و مکانی و خلاقیت با هوش انسانی تفاوت دارد.
در حال حاضر هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را ندارد، اما در آینده ممکن است هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را پیدا کند، بحث اصلی ما این است که بر فرض وجود این قدرت، آیا استنباط هوش مصنوعی حجیت دارد و مقلد جایز به تقلید از آن است؟؛ ممکن است برخی جواب این سوال را به سادگی بدهند که اگر هوش مصنوعی استنباط کند حجیت هم خواهد داشت، اما در پاسخ این شبهه، باید پرسید: آیا مطلق کشف گزاره دینی حجیت دارد یا کشف خاص مورد تایید است؟ پاسخ این است که مطلق کشف، ملاک نیست، یکی از شواهد آن نیز عدم جواز تقلید ابتدایی است.
همچنین این مسئله مطرح میشود که آیا قطع قَطّاع حجت است؛ قطاع کسی است که قطع خود را از راههای غیر متعارف به دست آورده باشد؛ در این خصوص سه قول مطرح است: کاشف الغطا مطلقا حجت نمیداند، شیخ انصاری حجت میداند و صاحب فصول تفصیل میدهد؛ حال این سوال مطرح است که در مواجهه با هوش مصنوعی که میخواهد کاشف گزارههای دینی باشد، قطع حجت است یا نه؟؛ باید به این نکته توجه داشت که حجیت استنباط هوش انسانی در برخی از موارد، مورد بحث است چه برسد به حجیت استنباط هوش مصنوعی غیر ذیشور، بنابراین این مسئله نیاز به بحث دارد.
یکی از دلایلی که برای حجیت استنباط استفاده میشود، آیات قرآن کریم هستند؛ یکی از این آیات آیه نفر است که دلالت بر وجوب تحذر عملی میکند، این آیه اطلاق دارد و شامل انذر قطعآور و غیر قطع آور میشود پس این آیه دلالت بر حجیت استنباط فقیه میکند؛ از آنجا که در وجوب تحذر، فرقی میان هوش انسانی و هوش مصنوعی نیست، این سوال مطرح است که آیا این وجوب شامل هوش مصنوعی هم میشود؟
توضیح اینکه ادله استصحاب مربوط به شبهه موضوعیه است اما از آنجا که علت باعث تعمیم میشود، گفته شده که علت، شامل شبهه حکمیه هم میشود؛ این اشاره به امر ارتکازی عقلانی است یعنی یقین وامر مستحکم با شک وامر سست از بین نمیرود، وقتی علت به امر ارتکازی عقلایی اشاره میکند، تعمیمش بیشتر میشود پس لاینقض الیقین بالشک شامل شبهه حکمیه هم میشود بنابراین اگر کسی بگوید تحذر علت است و علت عمومیت میدهد، هوش مصنوعی را هم فرا میگیرد؛ در پاسخ باید گفت بله علت عمومیت دارد اما شاید تحذر خاص و ناشی از فقیه باشد، چرا که علت در اینجا نه علت ارتکازی عقلایی بلکه علت تعبدی است و فقط در فضای خود آیه عمومیت دارد پس بر فرض حجیت این آیه شامل هوش مصنوعی نمیشود.
آیه دوم آیه ۴۳ سوره نحل است، قرآن در این آیه میفرماید: سوال از اهل ذکر واجب است و یکی از مصادیق اهل ذکر، میتواند هوش مصنوعی باشد، اما این آیه هم برای حجیت استنباط هوش مصنوعی کافی نیست چرا که عرفاً از آنجا که هوش مصنوعی ذی شعور نیست، جزو اهل ذکر نیست.
دلیل دوم حجیت استنباط، روایاتی مانند روایت ابان و مقبوله عمر بن حنظله هستند، بنا بر فرض تسلیم به حجیت قول مجتهد، این دلیل هم، شامل هوش مصنوعی نمیشوند چرا که این روایات برای حجیت فتوای انسان فقیه و ذی شعور است.
دلیل بعدی به سیره عقلا در رجوع جاهل به عالم برمیگردد و در این میان فرقی بین هوش مصنوعی و هوش انسانی نیست؛ دراینجا باید گفت سیره عقلا به تنهایی حجیت ندارد بلکه باید در کنار آن امضای شارع نیز وجود داشته باشد یعنی اگر در مرعی و منظر معصوم، از سوی معصوم ردعی صورت نگرفته باشد، کشف از حجیت میکند اما از آنجا که هوش مصنوعی و حتی تصور آن، در زمان معصومین وجود نداشته، کشف امضای شارع امکان ندارد.
اگر گفته شود که ارتکاز رجوع جاهل به عالم در زمان معصوم بوده و همین مقدار که شارع ردعی نکرده، کفایت میکند، در پاسخ باید گفت این مطلب هم برای حجیت کافی نیست چرا که ارتکاز به معنای عدم رسیدن به عمل و باقی ماندن در ذهن است؛ با وجود ادله، حتی در خصوص حجیت فقیه انسانی هم اشکال وجود دارد، چرا که استنباط در زمان معصوم ساده بوده ولی پس از آن پیچیده گردیده است و اگر ما امروز را در نظر بگیریم سیره عقلا ربطی به استنباط بسیط زمان معصوم ندارد، بنابراین با عدم الردع معصوم، نمیتوانیم بگوییم استنباط از طریق هوش مصنوعی حجیت دارد.
دلیل دیگر سیره متشرعیه است؛ با توجه به اینکه مسلمانان در زمان معصوم به مجتهدین مراجعه میکردند، حجیت فتوای مجتهد روشن میشود اما باید توجه داشت که سیره متشرعیه نیاز به عدم الردع از سوی معصوم دارد و همچنین در فضای فقیه ذی شعور است، بنابراین شامل جیت استنباط هوش مصنوعی نمیشود.
آخرین دلیل انسداد است، از طریق باب انسداد حجیت قول مجتهد استفاده شده اما از این طریق هم به طور مطلق، نمیتوان حجیت هوش مصنوعی را اثبات کرد؛ نهایتاً بر اساس دلایلی که از آیات و روایات، سیره عقلا، سیره متشرعیه و باب انسداد آورده شد و با توجه به اینکه شک در حجیت هم برای عدم حجیت کافیست، حجیت استنباط هوش مصنوعی ثابت نمیشود اما هوش مصنوعی در مرحله، فحص نقش ویژهای را میتواند ایفا کند.
با توجه به ضرورت مسئله، اهمیت آینده حوزه علمیه و فرمایشات رهبر انقلاب از مسئولین حوزه علمیه، مدیر حوزههای علمیه آیت الله اعرافی و سایر اساتید، فرهیختگان و اهل تحقیق تقاضای ورود به بحثهای هوش مصنوعی را داریم؛ از آنجا که سرعت پیشرفتهای علمی در هوش مصنوعی بسیار بالاست اگر دیر ورود کنیم، فاصلهمان با دیگران بیشتر خواهد شد؛ البته حوزه علمیه در این زمینه تلاشهای خوبی را انجام داده که امیدواریم با تلاشهای بیشتر همراه شود؛ در پایان از همه دستاندرکاران این نشست خصوصا مسئولان دانشکده دین و رسانه تشکر میکنم.
در ادامه جلسه، حجت الاسلام دکتر داودآبادی، به بیان نکاتی در خصوص حجیت استنباط هوش مصنوعی پرداخت و افزود: بحث در خصوص، گسترده شدن دامنه تقلید از مجتهد زنده به هوش مصنوعی نیازمند توجه به معنای تقلید، احتیاط، اجتهاد و شرایط مجتهد است.
بنابر کلام مشهور فقها، مکلف به دو دسته مقلد و مجتهد تقسیم میشود، البته شیخ انصاری سنخ سومی به نام محتاط را هم اضافه کرده که در واقع این سنخ به یکی از دو سنخ اول برمیگردد؛ اجتهاد به معنای تلاش برای اقامه دلیل، تحصیل حجت شرعی و اعلام فتواست، بدون حجت شرعی، اجتهاد تبدیل به اجتهاد شخصی و فتوای به غیر علم شده و حالت حرام به خود می گیرد.
تقلید نیز به معنای عمل به قول دیگری بدون درخواست حجت از اوست، این کار باعث بری الذمه شدن انسان میشود؛ سیره عقلا و اجماع از مهمترین ادلهای هستند که برای آن اقامه شده است؛ محتاط نیز کسی است که فعل را به گونهای اتیان میکند که مجموع چیزهایی که در عمل شرعی مدخلیت دارد را فرا میگیرد، مثلاً وقتی نمیداند قبله کدام طرف است نماز را به هر چهار طرف میخواند.
ممکن است در ابتدا پاسخ به سوال حجیت استنباط هوش مصنوعی ساده و روشن به نظر برسد، چون ملاک عمل به حکم شرع است مه هوش مصنوعی آن را کشف می نماید، اما سوالاتی از این دست به وجود میآید که چگونه میتوان شرایط مجتهد جامع شرایط مانند زنده بودن، شیعه ۱۲ امامی بودن و غیره را در مورد هوش مصنوعی تطبیق داد؟ شرایطی که در تقلید باید احراز شود.
اما به طور کلی میتوان گفت به دلیل پایین بودن درصد خطای هوش مصنوعی و مجهز بودن به مقدمات علمی اجتهاد میتوان از این تکنولوژی در داده کاوی اجتهاد استفاده کرد، چنانکه فقیه از علم رجال یا درایه و ادبیات عرب استفاده مینماید. اتفاقا استفاده از هوش مصنوعی می تواند فرایند حصول به حکم شرعی را تسریع بخشید. به عنوان یک احتمال قابل بحث نیز میتوان گفت شخص محتاط ممکن است از طریق هوش مصنوعی نزدیکترین حالت حکم شرعی به صواب تشخیص دهد و هوش مصنوعی در عمل شخص محتاط نیز کار آمد باشد.