۱۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۵
کد خبر: ۷۶۴۴۹۹
نقدی بر صحبت‌های تقی آزاد ارمکی در برنامه شیوه؛

نقد حضور طلاب و روحانیون در عرصه‌های مختلف با اطلاعات ناقص و عدم مطالعه!

نقد حضور طلاب و روحانیون در عرصه‌های مختلف با اطلاعات ناقص و عدم مطالعه!
آقای تقی آزاد ارمکی بدون ارائه آمار و مستندات دقیق و با کلی‌گویی به مخاطبین خود القاء می‌کند که تعداد روحانیون و طلاب علوم دینی بسیار زیاد است، این در حالی است که طبق اخبار میدانی حتی ما برای پوشش مساجد در شهرها و روستاهای کشور دچار مشکل هستیم.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، آقای تقی آزاد ارمکی در آنتن زنده برنامه شیوه مدعی شد که صدا و سیما ۵۰۰ کانال دارد که ۴۹۷ کانال آن در حال تبلیغ دین و آموزش نماز است و هر کجا که میرویم تعدادی آخوند وجود دارد. او در ادامه افزود، چرا اینقدر آخوند تولید میکنیم؟!

در حقیقت او با این بیان قصد نقد حضور طلاب و روحانیون در عرصه‌های مختلف جامعه را داشت. بدون مقدمه باید گفت، اطلاعات ناقص و عدم مطالعه، ایشان را که یک جامعه‌شناس هستند، دچار تحلیل و برداشت‌های غلط نموده‌است. عجیب این است که دکتر آزاد ارمکی که خود زمانی مدیریت مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌های سازمان صدا و سیما را بر عهده داشته است، تعداد کانال‌های صدا و سیما را ۵برابر بیشتر از آنچه در واقع است، اعلام می‌کند و با ارائه عددی اشتباه از تعداد کانال‌های رسانه ملی آن هم در رسانه ملی، نشان می‌دهد که اطلاعات او در حوزه تخصصی خود نیز ناقص و افراط‌گونه است.

اما ایشان بدون ارائه آمار و مستندات دقیق و با کلی‌گویی به مخاطبین خود القاء می‌کند که تعداد روحانیون و طلاب علوم دینی بسیار زیاد است، این در حالی است که طبق اخبار میدانی حتی ما برای پوشش مساجد در شهرها و روستاهای کشور دچار مشکل هستیم و همچنین در ایام تبلیغ بسیاری از تقاضاها در سراسر کشور برای اعزام مبلغ بی‌پاسخ می‌ماند.

تقی آزاد که به عنوان کارشناس به برنامه شیوه دعوت شده بود با لحنی کوچه‌بازاری میگوید؛ "نمی‌توانید شما جای بروید که آخوند آنجا نباشد... در هر اداره‌ای که میرویم چهارتا آخوند است" و تلاش می‌کند با عوام‌فریبی و بدون ارائه آمار و مستنداتی مشکلات جامعه را به حضور طلاب در ادارات نسبت دهد. اما واقعیت آن است که طلاب در ادارات و مجموعه‌های مختلف، کارهای تخصصی خود را دنبال می‌کنند و در تلاش‌اند که سبک زندگی اسلامی ایرانی را ترویج دهند. به عکس آنچه دکتر ارمکی ادعا میکند،

مردم ایران که به خوبی شهد شیرین حضور مثمرثمر روحانیون متخصص را در عرصه‌های مختلف چشیده‌اند، امروز از طلاب توقع حضور پررنگ‌تری در عرصه‌های مختلف حاکمیت را دارند. سوال اساسی این است که با چه منطقی میتوان طلابی که بدون هیچ امتیازی و مثل همه مردم و فقط بر پایه دانش و توانمندی‌های خود در آزمون‌ها و مصاحبه‌های استخدامی در ادارات مختلف مثل آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه‌ها و ... شرکت می‌کنند و موفق به کسب امتیازات بالا می‌شوند و با حضور خود در مجموعه‌های دولتی و غیر دولتی رضایت عمومی را از آن مجموعه ارتقا می‌دهند، را از خدمت به مردم منع کرد؟!

امروز طیف ‌های مختلف جامعه تشنه و نیازمند حضور طلاب متعهد و متخصص در عرصه‌های علوم اسلامی انسانی مانند؛ روان‌شناسی، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی، آموزش و پرورش، معماری اسلامی، شهرسازی اسلامی، طب اسلامی، مدیریت، فضای‌مجازی، اقتصاد و بانکداری اسلامی و ده‌ها رشته دیگر است.

برای نمونه در چند سال اخیر که با همراهی دولت شهید دکتر رئیسی درخواست برای حضور طلاب در آموزش و پرورش جدی‌تر شده بود، آنها بدون هیچ امتیاز ویژه‌تری توانستند در آزمون و مصاحبه ورودی موفق شوند و با حضور خود فضای منفعلانه آموزش و پرورش را تا حدود زیادی فعال کنند و رضایت دانش‌آموزان و والدین را کسب نمایند، به طوری که گزارشات نشان میدهد، والدین اصرار دارند که فرزندان خود را تحت آموزش یک معلم طلبه قرار بدهند و خودشان میگویند، اگر یک طلبه معلم دانش‌آموزشان باشد خیالشان از تربیت آسوده‌تر است.

به واقع باید گفت اسلامی‌سازی آن چیزی است که دکتر تقی آزاد ارمکی و همه غربگرایان از آن هراسانند و ما بعد از گذشت حدود ۵دهه از پیروزی انقلاب اسلامی چاره‌ای جز ایجاد تحولی عمیق بر پایه مبانی اسلامی در عرصه حاکمیت نداریم. امروز جامعه حق دارد که از حوزه‌های علمیه سوال کند، اسلام ناب و تمدن بی‌نظیر اسلامی که قرار است سعادت دنیا و آخرت ما را تامین نماید، در کجای حاکمیت جمهوری اسلامی است؟! و ما به این مهم دست نخواهیم یافت، مگر با حضور پررنگ طلابی که هم متخصص علوم اسلامی هستند و هم در عرصه‌های دیگر تحصیل کرده‌اند و تخصص دارند.

قطعا اگر دکتر ارمکی اطلاع دقیقی از متون درسی مراکز تخصصی حوزه داشت و با طلاب فاضل عرصه‌های مختلف علوم انسانی حشر و نشر بیشتری می‌نمود، نگاهی بسیار متفاوت‌تر و منصفانه‌تری به حضور طلاب در عرصه‌های حکمرانی پیدا می‌کرد. امروز غرب نیز پس از سالها سرگردانی در نظریات و مکاتب مختلف فلسفی، اجتماعی و حکمرانی به مسیر جدیدی دست یافته‌است.

برای مثال، دانشگاه ریجنت در ویرجینیا ایالات متحده آمریکا برای رهبری مسیحیان بر تغییر جهانی پایه گذاری شده، این دانشگاه در بیش از ۱۵۰ زمینه از جمله تجارت، ارتباطات، هنر، امنیت سایبری و فناوری، الهیات، آموزش، دولت، قانون، رهبری، پرستاری و مراقبت های بهداشتی و روانشناسی دروس مسیحی ارائه می‌کند. آیا لازم است ما هم ابتدا از نشخوارهای غرب تغذیه کنیم و بعد از سالها اتلاف عمر و انرژی، به مسیر حقیقی، که بر پایه فرامین بدون خدشه قرآن و روایات حضرات معصومین علیهم السلام است، بازگردیم؟!

آقای آزاد ارمکی که قصد داشت با وصله ناجور، ضعف در جاده‌سازی را به روحانیون پینه کند، هرگز نخواست قتل، خونریزی، جنایت، خودکشی، اعتیاد، رانت، اختلاس، خیانت، تجاوز، گسست خانوادگی و اجتماعی و صدها مشکلات عدیده‌ای که جامعه غرب در لجنزار آن دست و پا می‌زند را ببیند. تقی آزاد نخواست برای مخاطبان برنامه شیوه بگوید، امروز جامعه‌شناسان غربی که او نشخوار کننده علوم پوسیده صدسال پیش آنها شده است، خود معترفند که سالهاست ماتریالیسم و لیبرالیسم مرده است و آنها با جنازه بدبوی این مکاتب عشق‌بازی میکنند و افکار عمومی را فریب می‌دهند.

امروز معضل بزرگ مستکبران غربی، توجه ویژه و گرایش روز افزون اندیشمندان و دانشجویان‌شان به مکتب نجات بخش اسلام است، لذا با دست پاچگی مرکز اسلامی هامبورگ و صدها مرکز دیگر در اورپا و آمریکا را تعطیل می‌کنند و در اینستاگرام و پلتفرم‌های خود هر حقیقتی را سانسور میکنند که مبادا روحانیون متعهد و متخصص شیعه بتوانند تعالیم روح‌بخش و متناسب با فطرت آدمی را به گوش مردم جهان برسانند.

در پایان از جناب تقی آزاد ارمکی دعوت می کنم، برای تکمیل اطلاعات خویش سری به مراکز تخصصی حوزوی بزند و گفت‌وگویی با طلاب و اساتید حوزه داشته باشد و آمارهای بر پایه واقعیت از تاثیر شگرف طلاب در عرصه‌های مختلف به دست آورد و از رسانه ملی هم توقع داریم همانطور که آنتن در اختیار مخالفان نظریه اسلامی سازی علوم انسانی و حکمرانی می دهد، زمانی هم در اختیار طرفداران این نگاه بگذارد تا مردم با مقایسه هر دو دیدگاه، خود انتخاب کنند.

محمدصادق‌ناطقی

ارسال نظرات