گنجخانه ۲ کارمند مفسد با ۷۰۰ سکه طلا
به تازگی خبر عجیبی از لابهلای پرونده فساد قاچاق سوخت در یک شهرستان جنوبی منتشر شد.
حجتالاسلام ابراهیم حمیدی، رئیس کل دادگستری استان کرمان در این رابطه گفته است: اخیراً گزارشهایی مبنی بر فساد تعدادی از مسئولان شرکت نفت، کارمندان و کارشناسان اداره صنعت، معدن و تجارت و جایگاهداران سوخت در بحث اخذ رشوه و قاچاق مواد سوختی از جمله گازوئیل در حوزه شهرستانهای جیرفت، کهنوج و رودبار جنوب دریافت شده بود که تحقیقات قضائی در ارتباط با این موضوع انجام شد.
وی افزود: در حال حاضر ۷ نفر از عوامل دولتی در اداره صنعت، معدن و تجارت، شرکت نفت شهرستان کهنوج، رودبار جنوب و جازموریان به اتهام اخذ رشوه در بحث قاچاق سوخت دستگیر شده و تحقیقات اولیه از آنها انجام شده است.
حمیدی در ادامه با تشریح فرایند رسیدگی به این پرونده با بیان اینکه در بازرسی از منازل ۲ نفر از متهمان این پرونده، بیش از ۷۰۰ سکه طلای تمام بهار کشف شده است، گفت: در منزل یکی از متهمان ۴۰۰ سکه و در منزل متهم دیگر ۳۰۰ سکه کشف شده است. همچنین یک کیلو طلای آب شده، حدود ۵۰ ربع سکه و نیم سکه از منازل متهمان پرونده کشف شد که این اموال از طریق رشوه به دست آمده بود.
رئیسکل دادگستری کرمان تصریح میکند: هر فردی از جمله مسئولان دولتی و غیر دولتی که در تحقیقات و بررسیها مشخص شود در این پرونده نقشی دارد مورد بازجویی قرار خواهد گرفت و اقدامات قانونی جهت رسیدگی به پرونده انجام خواهد شد. [۱]
*آنچه که ضرورت خوانش و تأمل بیشتر در قبال این خبر را ایجاب میکند؛ دهانهای بزرگ و اشتهای سیرناپذیری دو مفسد این پرونده است.
دو مفسدی که از منزل یکی از آنها ۴۰۰ سکه تمام بهار و از خانه دیگری ۳۰۰ سکه کشف شده است.
دقت شود که در مسئله فساد و خاصّه مفاسد مالی؛ اعداد و ارقام لزوما موجب تعجب نیستند و در مقوله فساد هر عددی ولو کم هم زیاد است.
لکن در اینجا و در این مقوله ما با یک فساد ظاهرا خرد که در یک گوشه نادیدنی از کشور بروز یافته مواجهیم نه با یک پرونده ملی! یعنی در حال خوانش پروندهای از چند مدیر شهرستانی، چند کارمند و چند جایگاهدار خرد هستیم نه پرونده سلطان فلان و شبکه فلان و ابر بدهکار فلان.
و حال میبینیم که در همین پرونده فساد خرد؛ کسی ۴۰۰ سکه طلا و دیگری ۳۰۰ سکه را بیهیچ خوف و هراس و خجالتی در خانهشان انبار کردهاند!
و مسئله خوانش ما از اینجا آغاز میشود...
این مفسدین از چه چیزی مطمئن بودهاند یا از چه چیزی نمیترسیدهاند که اینچنین خانه خود را به گنجخانه تبدیل کرده بودند!؟
سیستم رسانهای آیا عزمی برای هشدار درباره فساد داشته است؟
سیستم حراستی ادارات دولتی که این فساد در حیطه آنها رخ داده آیا کار نکردهای داشتهاند که میتوانسته جلوی این فساد را بگیرد؟
امید آنکه این سؤالات پاسخ اقناعی داشته باشند.
دقت شود که این سؤالات هرگز برآمده از تندرویهای عدالتخواهانه نیست چه اینکه ما وقوع فساد در هر سطحی را به دلیل نفسانی بودن مسئله یک امر ممکن ولو در حکومت معصوم میدانیم و در ادامه نیز معتقدیم همین که سیستم فاسد نیست و دستگاه قضایی و امنیتی با مفاسد در هر سطحی برخورد میکند؛ عزیمت جامعه به سمت عدالت اتفاق افتاده است. همچنانکه در نظام اسلامی شاهد وقوع این فرایند مبارک هستیم.
لکن طرح سؤالات مذکور از باب کمک به جمع کردن مصادر و بسترهای فساد هم یک ضرورت است.