۱۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۰
کد خبر: ۷۶۰۹۰۱

روایتی از نجات زندگی کشاورز بوشهری با یک رأی

روایتی از نجات زندگی کشاورز بوشهری با یک رأی
در نخلستان‌های تنگستان کنار عمو علی نشسته‌ام و از پرباری نخل‌هایش بعد از تحقق وعده صادق شهید رئیسی می‌شنوم.
فاطمه مظفری‌پور: اصرار داشت یک روز ناهار به خانه‌شان بروم و دست‌پختی که می‌گفت محشر است را امتحان کنم، از خوابگاه بیرون آمدم و با صدای بوق‌های ممتد آن‌ سوی خیابان راضیه را همراه با پدرش در خودرو دیدم. بعد از یک ساعت بالاخره به روستای‌شان در کنار شهر رسیدیم، زیر هرم گرما دوان دوان خود را زیر کولر رساندیم، بوی قلیه ماهی‌ای که راضیه از اول صبح گویا درگیر پختنش بود، زیر خنکای هوای اتاق، پخش شده بود.

عمو علی: می‌خوان مردم رو پای صندوق رای بیارن

پای سفره غذا نشستیم و هنوز بسم الله نگفته عمو علی به تلویزیون اشاره کرد و گفت: این چند روز توی تلویزیون دارن خودشون رو می‌کشند که مردم رو بیارن پای صندوق رای، مردم انقدر درد کشیدن که دیگه خسته‌ان، بیان رای بدن که چی بشه با این وضع مملکت داریشون. خاله زهرا با چشم و لب گزیدن به او اشاره کرد که چیزی نگوید، این وسط راضیه با لبخند گشاده‌ای گفت: بابا، فاطمه خبرنگاره، جلو اینا نباید این چیزا رو بگی، فردا یهو دیدی تیتر یک اخبار شدیا.

جدول‌بندی خاموشی برق رو فراموش کردید؟

طعم قلیه‌ماهی و للک راضیه زیر زبانم بازی می‌کرد که همه با حرف او زیر خنده زدیم. _عمو، من پای سفره شما دارم نون و نمک‌تون رو می‌خورم پس قصد دعوا ندارم اما نمیشه از حق هم بگذریم، شما همونی هستی که زمان شهادت آقای رئیسی اشک می‌ریختید! حالا یادتون رفته قبل دولت ایشون مدام جدول ‌ساعت‌های خاموشی رو چک می‌کردید و منتظر بودید ببینید کی برق قطع میشه! ولی حالا توی این خاموشی، زیر کولری که برقش مدام وصله و گرما بهتون تحمیل نمیکنه، زندگی می‌کنید.

تامین ۶۹۰ دستگاه سلول خورشیدی برای عشایر

راضیه گوشی‌اش را بیرون آورد و خبری که دو روز پیش منتشر کردم را سر سفره خواند؛ واگذاری ۳۸ هزار اشتراک با اعتبار ۶۰۰ میلیارد تومان، احداث نیروگاه برق در شهرک صنعتی بوشهر، تامین ۶۹۰ دستگاه سلول خورشیدی برای عشایر، راه‌اندازی ۶ واحد نیروگاه خورشیدی.وسط کلام راضیه پریدم و گفتم عمو‌ علی، اینا فقط بخشی از کارایی هست که دولت سیزدهم انجام داده، بعد باز می‌گید رای بدیم که چی بشه؟ خاله زهرا که گویی وظیفه تلطیف اوضاع را بر جان خریده بود همه را به خوردن ادامه قلیه ماهی دعوت کرد و این همراه با پایان بحث من و عمو‌ علی شد.

کشاورز تنگستانی: شهید رئیسی نخلستان‌های ما را زنده کرد

عصر که شد با قولی که از عمو‌ علی گرفته بودم، ما را به نخلستانش برد، زیر سایه نخلی که به گفته عمو، پربار‌ترین نخل امسال بود روی زیلویی نشستیم و گیلاس‌های سرخی که به آدم چشمک می‌زد را وسط آن گرما خوردیم. _گمان کنم امسال پربارتر شده نخل‌هاتون، دوسال پیش انگار همه‌ خارک‌های نخل‌هاتون از آب شور داشت می‌سوخت نه؟ _آره، از تابستون سال قبل آب شیرین به نخلستون‌های منطقه رسیده، خدا رحمتش کنه، شهید رئیسی رو، وقتی اومد تنگستان به نخل‌دارها قول داده بود که سد خاییز رو برای احیای نخل‌هامون سرپا کنه، تابستون سال پیش بالاخره آب شیرین به نخلستون‌ها رسید، چون طبق قولی که داده بود، آب سد خاییز تنگستان رهاسازی شد. من که از شنیدن تحقق وعده صادق شهید رئیسی آن هم از زبان عمو، به ذوق آمده بودم از آبگیری سدهای اخند و باغان‌ هم که توسط دولت شهید رئیسی انجام شده بود و به‌عنوان مهم‌ترین طرح‌های تامین آب شرب برای مشاغل اقتصاد محور شهرستان‌های دشتی، جم و عسلویه به‌شمار می‌رفت به او گفتم.

افزایش ۵۰ درصدی ظرفیت تولید آب در دولت سیزدهم

وقتی از افزایش ۵۰ درصدی ظرفیت تولید آب در آب‌شیرین‌کن‌های استان بوشهر گفتم گویی تیر خلاصی هم زده شد که عمو لب گشود: می دونم شهید رئیسی واقعا دلش برای خدمت به مردم بود، ولی دخترم می‌دونی که چقدر اذیت هستند مردم این روزا، ولی خب نباید کارایی که شده هم نادیده بگیریم‌. راضیه که از حرف‌های پدرش تعجب کرده بود اما همچنان در دلش پایکوبی‌ بود گفت: باید کسی رو انتخاب کنیم که مثل رئیسی توی روستاها و استان‌ها رفته باشه و دردهای مردم رو از نزدیک دیده باشه‌. همانجا با گذاشتن دانه‌ای گیلاس در دستان راضیه از او قول گرفتم که بقیه دستاوردهای دولت شهید رئیسی را برای عمو بفرستد تا ببیند که رای او می‌تواند منجر به انتخابی شود که در نیروگاه‌ها را تخته کند یا مثل شهید رئیسی نیروگاه احداث کند. برای مردم خدمت کند یا برای آقازاده‌هایش. آن روز زیر نخلستان‌های عمو علی، نگرانی برای آینده مملکت را از چشمانش می‌توانستم ببینم.
منبع: فارس
ارسال نظرات