پاسخ به برخی سؤالات درباره شهادت حضرت زهرا و فاجعه حمله به خانه آن حضرت
حضرت فاطمه(س) کسی نیست که نسبت به مبحث خلافت بی تفاوت باشد
وی در پاسخ به این شبهه بیان داشت: در مسائل تاریخی ما تابع نصوص و روایات تاریخی هستیم و در این رابطه هم شیعه و هم اهل سنت دارای روایت است. حضرت فاطمه(س) کسی نیست که نسبت به مبحث خلافت بی تفاوت باشد و طبیعتاً بر اساس تکلیفی که شرعاً در این زمینه بر گردن ایشان بود می بایست تلاش خود را تا حد توان انجام می داد.
حجت الاسلام جباری با اشاره به یکی از اسناد مرتبط با این شبهه که در متون اهل سنت آمده است، اظهار کرد: در صفحه ۴۷ جلد دوم شرح نهج البلاغه نوشته ابن ابی الحدید نامه مشهور معاویه به امیرالمؤمنین(ع) نقل شده و این تعبیر که « و اعهدک امس تحمل قعیده بیتک لیلا علی حمار و یداک فی یدی ابنیک الحسن و الحسین، فلم تدع احدا من اهل بدر و السوابق الا دعوتهم الی نفسک... فلم یجبک منهم الا اربعه او خسمه... » آمده است.
وی ادامه داد: معاویه اساساً این نامه را جهت دهن کجی و شماتت نسبت به امیرالمؤمنین(ع) نوشته و می گوید که یادت هست یک زمانی همسرت را شبانه سوار چهارپایی می کردی و دست حسن و حسین(ع) در دست تو بود، روزی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، هیچ کس را فروگذار نکردی از کسانی که اهل سابقه ای در اسلام بودند بخصوص کسانی که در بدر شرکت کرده بودند مگر اینکه آن ها را به سوی خود فراخواندی؛ و همسرت و دو فرزندت را با خود همراه کردی و اگر تو برحق بودی بیشتر از چهار یا پنج نفر به تو پاسخ مثبت می دادند. از همین اقرار معاویه و نقل آن از سوی ابن ابی الحدید بر می آید که چنین مسئله ای رخ داده و صحنه همراهی حضرت فاطمه زهرا(س) و دو فرزند خردسالشان صحت دارد. این ها همان اهل کسا بودند که آیه تطهیر نیز در مورد پاکی و عصمتشان نازل شد تا برای مردم حجت باشند.
روایت سلمان از همراهی حضرت زهرا(س) با امیرالمؤمنین(ع) در رفتن به در خانه مهاجرین و انصار
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) یکی دیگر از اسناد مرتبط با این شبهه را برشمرد و خاطرنشان کرد: در کتاب سلیم بن قیس هلالی که قدیمی ترین سند تاریخی شیعی است، به نقل از سلمان آورده شده « فلما ان کان اللیل حمل علی (علیهالسّلام) فاطمة (علیهاالسّلام) علی حمار واخذ بیدی ابنیه الحسن والحسین علیهما السلام، فلم یدع احدا من اهل بدر من المهاجرین ولا من الانصار».
وی تلاش حضرت امیرالمؤمنین(ع) برای دعوت مهاجرین و انصار تا چهل شب دانست و بیان داشت: در کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید نیز آمده که امیرالمؤمنین(ع) تا چهل شب به در خانه مهاجرین و انصار می رفت و حجت را بر آن ها تمام کرد. البته لفظ چهل در اینجا می تواند هم معنای کنایی و هم معنای واقعی داشته باشد. زیرا از همان روایت سلمان در کتاب سلیم استفاده می شود که حضرت در دو مرحله این کار را انجام داده اند.
از منظر منابع شیعه و اهل سنت مسئله هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) قطعی است
این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: یکی دیگر از شبهات فاطمیه در مورد اصل هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) و میزان تطابق این مسئله با واقعیات تاریخی و نقلیات شیعه و اهل سنت است. باید دانست که از منظر منابع شیعه و اهل سنت این مسئله قطعی بوده و به وفور در منابع تاریخ و حدیث اهل سنت هم آمده است.
وی در ادامه این برنامه یادآور شد: در کهن ترین متن تاریخی شیعی یعنی کتاب سلیم بن قیس هلالی به این مسئله تصریح شده است. در منابع کهن اهل سنت نیز این موضوع به وضوح پیداست. به عنوان مثال ابن ابی شیبه در صفحه ۵۷۲ جلد هشتم کتاب المصنَّف نقل می کند که «خبر رسید به دستگاه خلافت که در خانه علی و فاطمه(س) کسانی جمع شده اند و معترض هستند. وقتی این خبر به عمر بن خطاب رسید، به در خانه فاطمه(س) آمد و گفت: این که پدرت نزد ما محبوب بود و تو هم دختر او بوده و نیز ما محبوب هستی مانع برخورد من نمی شود که اگر این افراد از خانه تو بیرون نیایند دستور خواهم داد که خانه را بر آن ها بسوزانند».
نقل واقعه درِ خانه حضرت زهرا(س) از زبان نظّام معتزلی که از علمای اهل سنت در قرن سوم بوده است
حجت الاسلام جباری گفت: یکی از علمای اهل سنت به نام شهرستانی در صفحه ۵۷ جلد اول کتاب «الملل و النّحل» وقتی می خواهد عقاید نَظّام معتزلی از دیگر علمای اهل سنت و متوفای سال ۲۳۱ را مطرح کند، می نویسد: او معتقد بود عمر روزی که برای بیعت گیری رفتند به شکم حضرت فاطمه(س) ضربه زد و جنینی که در شکم آن حضرت بود را سقط کرد و فریاد زد که خانه اش را و هرکس که داخل آن است به آتش بکشید؛ این در حالی بود که جز فاطمه، علی، حسن و حسین علیهم السلام کس دیگری در خانه حضور نداشت.
وی ادامه داد: عده ای می گویند: گفته می شود وقتی به خانه حضرت زهرا(س) حمله شد، آن حضرت آمدند و درب منزل را باز کردند و این در حالی است که باز کردن درب منزل توسط زنان در آن زمان مرسوم نبوده است و این چگونه ممکن است وقتی حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز در خانه بوده اند، حضرت زهرا(س) بیایند و درب را باز کنند؟ البته در ادامه این شبهه می گویند که خانه های مدینه در آن زمان اصلاً درب نداشته و نهایتاً با یک پرده پوشیده می شده است.
چرا حضرت فاطمه(س) برای باز کردن در آمدند؟
عضو هیئت علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: دلیل ایجاد این شبهه که چرا حضرت فاطمه(س) برای باز کردن در آمده اند و حضرت علی(ع) نیامده اند، عدم دقت در نقل تاریخی است. در نقل تاریخی آمده است که هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) در دو مرحله اتفاق افتاده و مرحله اول آن زمانی بود که تعدادی از یاران حضرت امیر مانند سلمان، ابوذر، مقداد، زبیر و عمار به خانه ایشان آمده و در آن جا در باب جریان غصب خلافت مشورت می کردند. خبر این تجمعات به دستگاه خلافت رسید. طی دو نوبت قنفذ و برخی افراد دیگر را فرستادند و در نوبت بعد خود عمر آمد و خانه را تهدید به آتش زدن کرد. در این مرحله تحصن کنندگان جهت حفظ حرمت خانه به بیرون آمده و از این ها به جبر بیعت گرفته شد.
وی با بیان اینکه در مرحله اول عمر دو بار قنفذ را به در خانه حضرت فاطمه(س) فرستاد، خاطرنشان کرد: پس از بیعت گرفتن تحمیلی از یاران امیرالمؤمنین(ع) آن گاه بود که دیدند خود حضرت امیر(ع) در خانه مانده و ایشان هنوز بیعت نکرده و تا ایشان بیعت نکند کار پیش نمی رود؛ در این هنگام بود که قنفذ را مجدداً فرستادند و امیرالمؤمنین(ع) آمدند و در را باز کردند. قنفذ به حضرت علی(ع) گفت که بیا و با خلیفه پیامبر(ص) بیعت کن! حضرت در پاسخ به او فرمودند من چنین خلیفه ای را سراغ ندارم و خودم خلیفه پیامبر هستم. قنفذ بازگشت و برای بار دوم او را فرستادند و مشابه همین اتفاق دوباره تکرار شد.
حجت الاسلام جباری ادامه داد: بار سوم بود که خود عمر غضبناک و همراه با عده ای و با هیزم هایی آمد و آن هیزم ها را پشت در خانه حضرت فاطمه(س) ریخت. سپس مانند تهدیدی که در نوبت قبل برای خروج یاران حضرت امیر(ع) از خانه ایشان کرده بود، فریاد زد که ای علی یا برای بیعت بیرون بیا یا خانه را با اهلش به آتش می کشم.
بلکه حیا کنند!
وی با برشمردن یکی از اصلی ترین دلایل آمدن حضرت زهرا(س) به پشت در خانه اظهار کرد: وقتی حضرت فاطمه(س) تهدید عمر را شنیدند برای اینکه بلکه حیا کنند، جهت اتمام حجت به پشت در آمدند. لذا حضرت زهرا(س) وقتی این تهدید را شنیدند و به پشت در آمدند فرمودند: من قومی بدتر از شما سراغ ندارم که با اهل بیت پیامبرشان اینچنین رفتاری کرده باشند. آن گاه حتی برخی از همراهان عمر هم به او گفتند تو که چنین تهدیدی می کنی بدان که در این خانه فاطمه است. عمر در پاسخ به آن ها گفت: حتی اگر لازم باشد او را هم می سوزانم!
این پژوهشگر تاریخ اسلام بیان داشت: این موضوع نه فقط در کتاب های شیعی بلکه در کتاب های اهل سنت نیز آمده است. مثلاً در اوایل کتاب «الامامة و السیاسة» ابن قطیبه دینوری که از علمای اهل سنت در قرن سوم هجری است، آمده که عمر گفت من حتی اگر فاطمه باشد من خانه را به آتش می کشم. لذا در همین گیرودار بود که عمر داشت سخن می گفت و فاطمه(س) در مقابل او احتجاج می کرد هیزم ها آتش زده شد و درب خانه آتش گرفت.
وی افزود: سپس درِ نیم سوخته با لگد باز شد و حضرت زهرا(س) به طور ناگهانی با این صحنه مواجه گشته و در پشت در مضروب شدند. اینجا بود که امیرالمؤمنین(ع) که با این صحنه ناگهانی مواجه شده بودند به بیرون آمدند. بنا به نقل سلیم بن قیس در همان هنگام ورود عمر به خانه حضرت علی(ع) غلاف شمشیر را بالا برد و با آن به پهلوی حضرت فاطمه(س) زد.
واکنش حضرت امیرالمؤمنین(ع) نسبت به مضروب ساختن حضرت زهرا(س) چه بود؟
عضو هیئت علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به واکنش حضرت امیرالمؤمنین(ع) نسبت به مضروب ساختن حضرت زهرا(س) توسط عمر گفت: حضرت علی(ع) با شنیدن صدای ناله حضرت زهرا(س) آمد و یقه عمر را گرفت و قصد قتل او را کرد. اما در همان حال یاد وصیت پیامبر(ص) افتاد که فرمودند: اگر یار پیدا نکردی صبر کن، و الّا حرکت کن. آنگاه حضرت امیر(ع) خطاب به عمر فرمودند: ای فرزند صحاک! قسم به خدایی که پیامبر را تکریم کرد، اگر آن عهد بین من و خدا و پیامبر نبود، می دانستی که تو کسی نبودی که داخل این خانه شوی.
وی خارج کردن حضرت امیرالمؤمنین(ع) از منزلش را به شکل ناگواری عنوان کرد و بیان داشت: این گونه بود که عمر و یارانش به داخل خانه ریختند و حضرت علی(ع) را به طرز ناگواری برای اخذ بیعت به مسجد بردند. در هنگام خروج نیز حضرت فاطمه(س) تلاش کردند تا مانع از این اتفاق شوند، اما در همان حال نیز مجدداً مضروب گشتند.
خانه های آن زمان اصلاً درب نداشته اند!
حجت الاسلام جباری در پاسخ به اینکه ادعا می شود خانه های آن زمان اصلاً درب نداشته اند، تصریح کرد: این سخن بسیار عجیب است و یا ناشی از اوج بی اطلاعی نسبت به فضای صدر اسلام بوده یا ناشی از غرض ورزی و بیماری دل است. در جلد اول کتاب «مَأَساة الزهرا(س)» نوشته مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی ای شبهه مطرح شده و پاسخ آن حدود ۶۰ صفحه را به خود اختصاص داده است. در روایاتی مرتبط با این موضوع مسئله «سدّ ابواب» را داریم و همین امر یکی از شواهد تاریخی قطعی در مورد وجود درب در آن زمان است.
علی علیه السلام وقتی می دانست خداوند او را خلیفه قرار داده است، چرا با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت نمود؟
وی ادامه داد: یکی دیگر از شبهاتی که بویژه از سوی وهابیت در جهت به زیر سؤال بردن عقاید شیعه مطرح می شود، این است که علی علیه السلام وقتی می دانست خداوند او را خلیفه قرار داده است، چرا با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت نمود؟ اگر بگویید قدرت و توانایی نداشت، پس کسی که قدرت ندارد صلاحیت امامت را ندارد؛ چون فقط کسی می تواند امام گردد که توانایی به دوش گرفتن بار امامت را داشته باشد. و اگر بگویید امام توانایی داشت اما او خودش از تواناییش استفاده نکرد، پس این خیانت است و شخص خائن نمی تواند امام باشد و برای رهبری مردم نمی توان به او اعتماد کرد.
عضو هیئت علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: در پاسخ به این شبهه باید گفت که اگر بخواهیم بر این اساس پیش برویم باید نبوت بسیاری از انبیا را زیر سؤال ببریم؛ زیرا بسیار از انبیای الهی با مخالفت امت هایشان مواجه شدند. قوم عاد، قوم ثمود و قوم یونس مثال های بارز این امت ها بودند که پیامبرانشان محبور شدند از میان آن ها خارج شوند.
وی با تأکید بر اینکه افرادی که چنین شبهه ای را مطرح می کنند یا متوجه نیستند یا خودشان را به جهالت زده اند، افزود: این افراد تصور کرده اند انبیا و اوصیا باید دارای قدرت تکوینی ماوراء الطبیعه ای باشند که از آن هر وقت لازم شد به اعجاز استفاده کنند و مقاصد خود را با آن پیش ببرند. این در حالی است که سنت الهی بر این نبوده و خداوند می خواهد بشر راه حق را بوسیله قدرت اختیار و فهمی که به او اعطا شده است و از طریق راهنمایی های پیامبران تشخیص داده و انتخاب نماید.
در مورد خلافت پیامبر اسلام(ص) مردم راه حق را انتخاب نکردند
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در مورد خلافت پیامبر اسلام(ص) مردم راه حق را انتخاب نکردند و به دلیل عدم معرفت یا تبعیت از هوای نفس با اختیار خودشان راه اشتباه را انتخاب نمودند و این امر به هیچ وجه نمی تواند حقانیت امیرالمؤمنین(ع) را دچار چالش کند.
وی در ادامه به تشریح یکی دیگر از شبهات فاطمیه پرداخت و گفت: شبهه می شود که چرا درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) اختلاف وجود دارد؟ شاید مراد مستشکل این باشد که چرا دو فاطمیه مطرح است؟ مگر حضرت فاطمه(س) چند بار به شهادت رسیده اند؟
حتی در مورد ولادت و شهادت پیامبر(ص) نیز اختلاف وجود دارد
حجت الاسلام جباری با اشاره به اینکه در مسئله تاریخ شهادت حضرت فاطمه(س) مانند بسیاری دیگر از رخدادهای صدر اسلام اختلاف وجود دارد، اظهار کرد: به عنوان مثال در مورد تاریخ وقوع جنگ احد نیز اختلاف جدی وجود دارد. از جهت سال و ماه وقوع این جنگ اختلافی وجود ندارد، اما از جهت روز وقوع بین دو سیره نویس معروف و کهن یعنی ابن اسحاق و واقدی اختلاف است. یکی از آن ها می گوید این جنگ در هفتم شوّال بوده و دیگری می گوید در پانزده شوّال به وقوع پیوسته است. حتی در مورد ولادت و شهادت یا رحلت پیامبر(ص) نیز اختلاف وجود دارد. همه این ها ناشی از فضای بد و نادرستی است که در اثر اختلافات بعد از پیامبر(ص) پیش آمد و منجر به این شد که از یک آبشخور، آب به جامعه اسلامی نرسد و اختلافات فکری و مذهبی موجب چنین اختلافاتی حتی در قرائت های تاریخی گردد.
چرا دو ایام فاطمیه داریم؟
وی ادامه داد: درباره حضرت زهرا(س) روایاتی بیان کرده اند که آن حضرت بعد از رحلت پدر گرامیشان ۷۵ روز در قید حیات بوده اند. در بعضی از روایات ۹۵ روز آمده است. بنابراین اگر ما بر اساس ۷۵ روز از ۲۸ صفر این تاریخ را محاسبه کنیم، می شود همین سیزدهم جمادی الاولی و اگر بر پایه ۹۵ روز آن را حساب کنیم، سوم جمادی الثانی روز شهادت آن حضرت است. از آنجا که چنین اختلافی وجود داشته است لذا علمای شیعه این اختلاف را فرصتی برای ایجاد زمینه بیشتر در جهت بیان معارف اهل بیت و حفظ حرمت حضرت زهرا(س) دانسته و از قدیم دو فاطمیه را مرسوم نموده اند.
این پژوهشگر حوزوی سوم جمادی الثانی را قول معتبرتر برشمرد و خاطرنشان کرد: فاطمیه دوم که بر اساس قول ۹۵ روز می باشد، معتبرتر و قوی تر است. در کتاب دلائل الامامة طبری امامی روایت معتبری داریم که در آن حضرت امام صادق(ع) با صراحت روز و ماه را هم ذکر فرموده اند.
چرا پیکر حضرت فاطمه(س) شبانه دفن شد؟
وی دفن شبانه در صدر اسلام را امری عادی از نگاه وهابیت عنوان کرد و بیان داشت: جریان وهابیت مطرح می کنند که مسئله دفن شبانه در دوران صدر اسلام امری عادی بوده، حضرت فاطمه(س) نیز بر همین اساس دفن شده اند و چنین نبوده که این یک مسئله اعتراضی نسبت به دستگاه خلافت بوده باشد و آن حضرت چنین وصیتی نداشته است.
حجت الاسلام جباری افزود: در پاسخ به این شبهه باید دانست که تاریخ عادی بودن دفن شبانه را تأیید نمی کند. زیرا در کتب تاریخی در مورد بسیاری از یاران پیامبر آمده است که در روز دفن شده و حضرت رسول(ص) در مراسم دفن آن ها شرکت نموده اند.
این پژوهشگر حوزوی دفن شبانه را حامل پیام و دارای دلیل خاص دانست و گفت: در صدر اسلام اگر کسی شبانه دفن می شد، دلیل خاصی داشت. مثلاً در بحث دفن عثمان وقتی مردم به او شوریدند و او را کشتند، مسلمانان بخاطر اعتراضاتی که به او داشتند اجازه دفن بدن او در بقیع را ندادند و جنازه او تا سه روز در خانه اش افتاده بود. لذا خانواده عثمان به حضرت امیرالمؤمنین(ع) متوسل شدند تا مسلمانان اجازه دفن او در بقیع را بدهند. پس از وساطت حضرت امیر(ع) بدن عثمان را شبانه به جایی خارج از بقیع که بعداً توسط معاویه به بقیع ملحق شد، منتقل کردند و در آنجا دفن نمودند.
وی در ادامه این برنامه یادآور شد: دفن حضرت زهرا(س) به صورت شبانه بر اساس متون متعدد شیعه و اهل سنت دارای سبب خاص است. بر پایه این متون حضرت فاطمه(س) از روی قهر و غضب و اعتراض نسبت به جریان خلافت وصیت نمودند که من را شبانه غسل و کفن و دفن کنید و راضی نیستم هیچ کس از کسانی که در ظلم و اذیت نسبت به من سهیم بوده اند، شرکت داشته باشند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پایان خاطرنشان کرد: در صفحه ۸۲ جلد پنجم کتاب «صحیح بخاری» آمده است که حضرت زهرا(س) نزد ابوبکر آمده و میراث خودش، آن اموالی را که از ایشان تصاحب شده بود همچون فدک، طلب کردند. اما ابوبکر از دادن چیزی از آن ها به فاطمه(س) ابا کرد و در نتیجه حضرت فاطمه(س) با ناراحتی و غضب با ابوبکر قهر نموده و آنجا را ترک کردند و زمانی که از دنیا رفتند به دلیل همین قهر بودن آن حضرت با ابوبکر، همسرشان علی(ع) ایشان را شبانه دفن کرده و ابوبکر را خبر نکردند.