۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۵
کد خبر: ۷۴۳۰۳۲

یادداشتی بر کتاب "شبیه" + لینک

یادداشتی بر کتاب
این کتاب خواننده‌ را از خلیج فرشتگان نیس به مکا‌ن‌های مختلف می‌برد؛ به بیدای عربستان، به بستنی‌فروشی‌های تجریش، به بندرلاذقیه سوریه و حتی به آینده و عصر پس از ظهور!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتاب «شبیه» زندگی یک زوج دانشجوی ایرانی است که در شهر «نیس» فرانسه زندگی می‌کنند و دوست دارند فرزند زمانهٔ خودشان باشند، اما به ناگاه اتفاقی مهیب رخ می‌دهد که نظر همهٔ مردم شهر نسبت به آن‌ها تغییر می‌کند.
 
این کتاب خواننده‌اش را از خلیج فرشتگان نیس برمی‌دارد و با خودش به مکا‌ن‌های مختلف می‌برد؛ به بیدای عربستان، به بستنی‌فروشی‌های تجریش، به بندرلاذقیه سوریه و حتی به آینده و عصر پس از ظهور! سوژهٔ بکر رمان و جسارت نویسنده در به‌تصویرکشیدن مکان‌ها و زمان‌های متفاوت و استفاده از شخصیت‌های فرعی عجیب مانند پیامبر و حاج قاسم از عواملی است که به نظر می‌رسد بتواند مخاطبان بسیاری را با این کتاب همراه کند.

فائضه غفار حدادی نویسندهٔ جوان، نهمین کتابش را در قالب یک رمان به نگارش در آورده است. کتاب شبیه در واقع ایده‌اش برگرفته از مظلومیت آخرین پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) شکل گرفته، اما روایت در زمان حال اتفاق می‌افتد و مخاطب را در عصر ظهور و قبل از ظهور با خود همراه می‌کند.

این نویسنده در کارنامهٔ نویسندگی‌اش 5 کتاب با موضوع دفاع مقدس، 2 سفرنامه و یک روزنوشت دربارهٔ کرونا دارد؛ ولی این‌بار قالب رمان را در خدمت قوت قلم و توانایی‌اش در انتخاب سوژه‌های خوب درآورده است؛ رمانی که حول یک هستهٔ جذاب و مستند شکل گرفته و پروبال می‌یابد. حجت‌الاسلام محمدرضا جوان آراسته یادداشتی بر این کتاب نوشته است. این یادداشت که برای انتشار در اختیار قرار گرفته است که در ادامه می‌آید: 

کسی که می‌خواهد بنویسد لاجرم باید از تجربه‌هایش بنویسد. البته باید خاطرنشان کرد نمی‌تواند از تجربه‌های نداشته بنویسد؛ چون اکثراً کم‌تجربه‌ایم و برای نوشتن با چالش مواجه می‌شویم. برخی از اساتید می‌گویند: بروید تجربه کنید و محیط اطرافتان را دقیق‌تر ببنیید، اگر دقیق‌تر ببینید، تجربه‌های تازه به‌دست می‌آورید. یا اگر می‌توانید، مرزهای جدیدی را در زندگی‌تان باز کنید، کارهای نکرده را انجام دهید و چیزهای ندیده را تجربه کنید. بنابراین هرچه که می‌خواهیم بنویسیم باید از ما باشد. درک، لمس و زندگی کرده باشیم. جز این هیچ وقت یک اثر خوب خلق نمی‌شود.

ما اهل بیت را نمی‌شناسیم و جهان ما با جهان آن‌ها منظومه‌ها فاصله دارد. از زندگی آن بزرگواران جز چند نام و چند اتفاق، چیزی دیگری نمی‌دانیم. به‌جهت دانشی چیز خاصی نمی‌دانیم. به‌جهت معرفتی هم احتمالاً همین‌طور است. بنابراین _با این شرایط_ نسبت به ائمه چیزی نمی‌توانیم بنویسیم. باید این مسیر را این‌طوری ببینیم که به‌عنوان یک کار، خودمان را موظف کنیم که یک‌بار در زندگی‌مان درباره یکی از معصومین بنویسیم.

به‌همین خاطر برای اینکه بنویسم، ناچارم آن انسان را بفهمم. ناچارم زندگی‌اش را خارج از احادیث و وقایع تکراری، یک‌بار بازخوانی کنم. ناچارم به وجوه انسانی آن معصوم دقت کنم. به زندگی‌اش با مردم دقت کنم. به جنبه‌های واقعی و قابل روایت زندگی‌اش دقت کنم. همه این‌ها مرا به آن معصوم نزدیک و معرفتم را بالا می‌برد و آن‌وقت می‌توانم ذره‌ای بنویسم.

یادداشتی بر کتاب شبیه/نوشتن از اهل بیت قدم زدن در یک مسیر سلوکی است

فکر می‌کنم برای ما که قلم دست می‌گیریم، این مسیر یک مسیر سلوکی می‌شود. مسیری می‌شود که به‌واسطه آن می‌توانیم اهل‌بیت را بشناسیم. البته تا الان باید به مثابه یک مسلمان آن بزرگواران را می‌شناختیم؛ ولی کم‌کاری کردیم؛ همه این‌ها را گفتم تا به این نقطه برسم که رمان شبیه نوشته خانم فائضه غفارحدادی، ویژگی‌های لازم را برای یک رمان دینی دارد.

این رمان که همزمان با سی‌وچهارمین نمایشگاه کتاب به چاپ دوم رسیده است، توسط انتشارات شهید کاظمی در 272 صفحه در قطع رقعی و با شمارگان هزار نسخه به بازار عرضه شده است؛ علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب ارزشمند، می‌توانند به نشانی اینجا یا از وبگاه من و کتاب manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را تهیه کنند.

ارسال نظرات