حسنبن علی نخستین فرزند حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(ع) و نخستین نوه حضرت پیامبر اکرم(ص) است. بنابر گزارشهای تاریخی، نام «حسن» را پیامبر(ص) برای او برگزید و او را بسیار دوست داشت. او 7 سال از عمر خود را با پیامبر(ص) همراه بود و در بیعت رضوان و ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشت.
فضایل امام حسن(ع) در منابع شیعه و اهلسنت آمده است. او یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و شیعیان آنان را معصوم میدانند. آیه اطعام و آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره او و پدر و مادر و برادرش نازل شده است.
در منابع تاریخی آمده است که او دو بار تمام داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد، بهسبب همین بخشندگیها، او را «کریم اهلبیت» خواندهاند.
همزمان با ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام، اشعاری از شاعران آیینی کشورمان منتشر میشود.
قاسم نعمتی
باران گرفت و کوچهی دنیا صفا گرفت
دریا بهیُمن نورِ وجودش شفا گرفت
روحِ کرم ز فیض قدومش جلا گرفت
سائل همیشه رزق خود از مجتبی گرفت
زیباترین ترانهی لبها خوش آمدی
اول امامزادهی دنیا خوش آمدی
ماهِ خدا ز برکت تو اینچنین شده
عشقت دلیل هر نفس مؤمنین شده
زلف کمند توست که حبلالمتین شده
اصلاً کَرَم به نام تو آقا عجین شده
سنگ تو را به سینه زده جانم از ازل
ای آبروی شعر و ادب، قطعه و غزل
احسانِ بیکرانِ تو در هر زبان مَثَل
شد قاسم تو وارث "احلی من العسل"
بی حب تو عسل به دهانم هلاهل است
آخر بهجز حسن چهکسی یار سائل است؟
ذکرِ گرهگشا، حسنبن علی مدد
فرزند مصطفی، حسنبن علی مدد
ای مروه و صفا، حسنبن علی مدد
ای نورِ کبریا، حسنبن علی مدد
هفت آسمان بهحیرتِ ذکرِ سجود تو
عزت گرفته پرچم دین با وجود تو ...
سر تا به پایت آیه به آیه پیمبری
تو اولین سلالهی آیات کوثری
آقا میان معرکه کردی چه محشری
دیدند در جمل که تجلّیِ حیدری
جانم به ضربِ دستِ تو ای تیغِ صیقلی
ای فاتح جمل پسر مرتضی علی
مرضیه عاطفی
پیغمبران دورِ پیمبر جمعشان جمع است
خیلِ ملائک دورِ حیدر جمعشان جمع است
مادر شده زهرا و آمد ساره با لبخند
حوّا و مریم؛ دورِ مادر جمعشان جمع است
نوزاد نه! نورِ کرامت! حُسنِ نامحدود
در دستهایش درّ و گوهر جمعشان جمع است
یا مجتبی گفتند و بوسیدند پایش را
خورشید و ابر و ماه، دیگر جمعشان جمع است
حاتم به بازو بسته حرزِ یاحسن را و
در خانه، سائلهایِ مضطر جمعشان جمع است
لبریزِ روزهدارها شد امشب این خانه
وقتِ اذان از قبل، بهتر جمعشان جمع است
دارند میگیرند از چشم حسن حاجت
سلمان و مالک، حُجر و قنبر جمعشان جمع است
شخص کریم اهلبیت آمد؛ بهشت اینجاست
اینجا که اهلِ دل، سراسر جمعشان جمع است
وعّاظ، قاری، مستمع، مداح، شاعرها
اطرافِ حیدر خیلِ نوکر جمعشان جمع است
با، یاحسن دل میبریم از پنج تن هر آن
روزی که دورِ حوض کوثر جمعِمان جمع است!
محسن ناصحی
شعرِ من، واژهی من، لُبِّ کلامم حسن است
شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است
با حسن زنده و با عشقِ حسن خواهم مُرد
حُسنِ مَطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است
هرکسی زنده بهعشق است نَمیرد هرگز
زندهی عشقم اگر، رمزِ دوامم حسن است
مثلِ رودم که حَسن ذکرِ قعود است مرا
مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است
پدرم هرچه مرا نام نهادهست گذشت
من از این لحظه، از این ثانیه، نامم حسن است
سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود
ایُّهاالناس بدانید: امامم حسن است
رضا احدزاده
نیمهی ماه خدا ماه به دنیا آمد
اولین گل پسر حیدر و زهرا آمد
غرق لبخند و چه آرام در آغوش نبی...
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی...
صف به صف فوج ملائک همه در حال نزول
شادمان است دل حیدر و زهرا و رسول
نام نیکوش حسن جلوهی رحمان و رحیم
من غلامبن غلام، اوست کریمبن کریم
کرم و جود و سخا، مات کرامات حسن
همه عالم شده مبهوت کمالات حسن
مادرش فاطمه و باب گرامیش علی
سبط اکبر نوهی پاک و گرامی نبی
قلم از مدح و ثنای تو شده سرگردان
بنویسد زکدامین کرمت آقا جان... .