نفت از روزی که در ایران کشف شد، تأثیرات مهمی در ساحتهای مختلف زندگی مردم ایران گذاشت و رد پای آن را در سیاست، اقتصاد و حتی در فرهنگ میتوان دید. نفت نخستین بار در مسجدسلیمان کشف شد و بعدها انگلیسیها تمام عیار به ایران آمدند و با تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس، بخش مهمی از درآمد ایران از این ماده حیاتی را به جیب میزدند.
شهرهای خوزستان بخصوص مسجد سلیمان و آبادان که تأسیسات شرکت نفت در آنجا بیشتر مستقر بود، اندک اندک تحت تأثیر حضور خارجیها و نیاز به کارگر برای استخراج نفت قرار گرفت و سیمای این مناطق، از اساس دیگرگون شد.
اثرگذاری نفت بر داستاننویسی و شعر
طبیعی بود که انگلیسیها، همزمان با ورود به ایران به هوای نفت، فرهنگ خود را به کشور ما انتقال دهند. محصولات فرهنگی انگلیسی زبان در شهرهای نفتی ایران به عنوان نخستین محل مصرف، وارد میشدند. این محصولات از کتاب و رمان گرفته تا فیلم برای کارگران و کارمندان شرکت نفت و نیز مردم این شهرها در دسترس بود، ضمن اینکه وجود چندین کارشناس و مهندس و تکنسین انگلیسی، باعث رواج این زبان در سطح این شهرها میشد.
به همین دلیل نسل جوانی در این شهرها رشد کرد که به واسطه دسترسی به محصولات فرهنگی کشورهای انگلیسی زبان و نیز توانایی قابل توجه در درک و مکالمه زبان، با ادبیات روز جهان پیوند خوردند. گروهی از این جوانان خود بعدها در حوزههای مختلف وارد تولید آثار ادبی و هنری شدند.
بی دلیل نیست که در صف اول داستاننویسان ایران در دهههای 30 تا 50 گروه زیادی از داستاننویسان خوزستانی بخصوص آبادانی دیده میشوند. فقط کافی است به این فهرست نگاهی بیندازیم: ناصر تقوایی، احمد محمود، زویا پیرزاد، نسیم خاکسار، محمد ایوبی، صفدر تقیزاده، کورش اسدی، احمد بیگدلی و... البته این فهرست بسیار طولانیتر از این حرفها است و نوشتن درباره داستاننویسان آبادانی، خود یک مقاله مفصل میشود.
تأثیر نفت بر عرصه فرهنگ بر داستاننویسی، محدود نمیشد و حتی حوزه شعر را هم دربر میگرفت. شاعران مسجدسلیمانی در دهه 1350 جریانی در شعر ایران ایجاد کردند که به موج ناب مشهور شد. آنان که تحت تأثیر ادبای خارجی و آثار ترجمه قرار داشتند،
جریانی راستگرا و تعهدگریز را در شعر ایران پایهگذاری کردند که با شاعرانی چون هوشنگ چالنگی، هرمز علیپور، سیدعلی صالحی و یارمحمد اسدپور شناخته میشد. این جریان اگرچه زمانی طولانی دوام نیاورد اما در زمان خود و بخصوص با نقش هدایتگر منوچهر آتشی در فضای ادبی ایران تأثیرگذار بود.
یکی از مهمترین تأثیرات فضای فرهنگی جنوب کشور تحت تأثیر شرکت نفت، رواج ترجمه در ایران بود. در آن زمان مترجمان زیادی برای ترجمه آثار نویسندگان آمریکایی و انگلیسی در جنوب تربیت شدند که از مهمترین این افراد میتوان به نجف دریابندری اشاره کرد که خود زاده آبادان بود.
او در نوجوانی مترجمی فیلمهای شرکت نفت را برای پخش در سینمای این شرکت برعهده گرفت و همین باعث شد به ترجمه علاقهمند شود و خیلی زود با ترجمه آثار نویسندگان بزرگ و مشهوری چون برتراندراسل، ارنست همینگوی، مارک تواین و ویلیام فاکنر به یکی از مهمترین مترجمان ادبی ایران تبدیل شود.
جذب روشنفکران ایرانی
شرکت نفت ایران و انگلیس و بعدها شرکت نفت ایران، توجه خاص و مهمیبه حوزه روابط عمومی داشت. آنها درپی این بودند که افکار عمومی ایران را در قضیه نفت، مدیریت کنند و به همین دلیل با جذب نیروهای برجسته ادبی و هنری ایران و سفارش پروژههای کاری به نویسندگان و فیلمسازان و شاعران سعی داشتند، تصویر خوبی از خویش در ذهن مردم کشور ایجاد کنند. به همین دلیل است که در فهرست کارکنان این شرکت به نامهای مهم و مشهور بر میخوریم.
برای مثال ابراهیم گلستان سالها برای شرکت نفت کار کرد و بسیاری از آثار سینمایی او به سفارش و سرمایهگذاری این شرکت چه قبل از ملی شدن و چه بعد از ملی شدن صنعت نفت بود. صادق چوبک که یکی از مهمترین داستاننویسان ایران در دوران خود بود، سالها به عنوان مسئول کتابخانه شرکت نفت کار میکرد و هم او بود که اسماعیل فصیح را در سال 1342 برای کار در بخش مناطق نفتخیز جنوب معرفی کرد و او هم سالها کارمند بخش آموزش این شرکت بود.
چنانکه میبینیم تأثیرگذاری صنعت نفت بر فرهنگ و بخصوص ادبیات ایران چنان گسترده بوده است که نمیتوان از آن چشم پوشید و کسانی که نفت را تنها بر اقتصاد ایران، تأثیرگذار میدانند، بخش مهمیاز این اثربخشی را نادیده گرفتهاند.