۰۲ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶
کد خبر: ۷۱۹۷۲۶

آخرین شماره فصلنامه علمی تخصصی «مطالعات ادبی متون اسلامی» راهی بازار نشر شد

آخرین شماره فصلنامه علمی تخصصی «مطالعات ادبی متون اسلامی» راهی بازار نشر شد
بیست و یکمین فصلنامه علمی تخصصی «مطالعات ادبی متون اسلامی» با 6 مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و یکمین فصلنامه علمی تخصصی «مطالعات ادبی متون اسلامی»  به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با مدیرمسئولی سیدعلیرضا واسعی و سردبیری سیدحسین سیدی منتشر شد.

این فصلنامه در 6 مقاله و 142صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

بررسی و تحلیل حذف مقابله‌ای (احتباک) از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان

محمد جواد پور عابد؛ حیدر شیرازی؛ رضا شیروانی

چکیده: احتباک یکی از شیوه‌های بیانی کلام است که با حذف قسمتی از کلام و ذکر قراینی که دلالت بر محذوف دارد، سخن را موجز و مختصر می‌گرداند و معانی گسترده‌ای را در قالبی محدود به وجود می‌آورد. در تفسیر آیات قرآن گاهی برای دوری از ابهام و جلوگیری از تشویش ذهن مخاطب در فهم معنای مقصود نیاز است تا سخن حذف شده ذکر شود. توجه به احتباک می‌تواند راهنمای ما در تشخیص صحیح محذوفات و پاسخگوی برخی از شبهات محتوایی و ناسازگاری ظاهری باشد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر تفسیر المیزان به بررسی آرایۀ احتباک در تفسیر قرآن پرداخته و انواع احتباک را از دیدگاه علامۀ طباطبایی بیان کرده و به این نتیجه رسیده است که میزان توجه و استفاده از احتباک در تفسیر المیزان کم‌تر از تفسیرهایی مانند روح المعانی و التحریر و التنویر است که به این آرایه توجه نموده‌اند و دلیل آن را می‌توان وجود قرینه‌های واضح و آشکار در جملات دارای آرایۀ احتباک دانست که تشخیص محذوف را آسان می‌کند. با این همه از انواع مختلف احتباک در این تفسیر استفاده شده و بیش‌ترین بسامد آن در احتباک مشترک و احتباک ضدی دیده می‌شود.

 

تحلیل محتوایی و ساختاری مدایح نبوی در شعر ابن جنان الأندلسی

راضیه کرد؛ مریم رحمتی ترکاشوند؛ یحیی معروف

چکیده: مدایح نبوی، گونه‌ای خاص از مدح است که با ظهور اسلام پا به عرصۀ وجود نهاد. شاعران متعهد از دیرباز تا کنون ارادت و محبت خود را به ساحت مقدس پیامبر (ص) با سرودن اشعار ابراز داشته‌اند. از سرآمدترین شاعران مدیحه سرای عصر اندلس، ابن جنان اندلسی است. نگارندگان در این جستار به دنبال آن بوده‌اند تا ضمن معرفی ابن جنان اندلسی و بررسی مدایح نبوی در شعر وی با روشی توصیفی-تحلیلی، برجسته‌ترین مؤلفه‌های محتوایی و ساختاری آن را مورد تحلیل قرار دهند؛ بررسی‌ها نشان می‌دهد که مضامین نهفته در این مدایح همان مفاهیمی است که در دوره‌های پیشین مشاهده می‌شود و جز در برخی موارد اثری از نوآوری در مضمون این قصیده‌ها دیده نمی‌شود. شاعر با بهره‌گیری از عاطفۀ صادقانه، واژه‌ها و ترکیب‌هایی ساده را برای القای این مضامین برگزیده‌ است؛ در ضمن این مدایح برای اثرگذاری بر مخاطب از صور خیال گوناگون، هم‌چون تشبیه، کنایه، استعاره، تشخیص را به کار برده‌ است؛ هم‌چنین بهره‌گیری از اسلوب‌های دانش معانی، مانند منادا، استفهام، تمنی، تأکید توانایی ادبی والای او را نشان می‌دهد.

 

بررسی سبک شناسی لایه ای اشعار علوی پس از انقلاب اسلامی

سکینه مهدوی کلاته نو؛ محمود فیروزی مقدم؛ مهیار علوی مقدم؛ علی صادقی منش

چکیده: شعر علوی یکی از شاخه‌های شعر آیینی است که به توصیف شخصیت و فضایل حضرت علی7 و اظهار ارادت شاعران نسبت به ایشان می‌پردازد و به لحاظ الگوسازی از یک انسان کامل اهمیت زیادی دارد. بررسی لایه‌های سبکی این گونه شعر ما را به درک و تفسیری بهتر از آن می‌رساند. کاربرد واژگان دینی و تازه، عینی بودن واژگان، ساخت سادۀ جملات در اغلب موارد از ویژگی‌های برجستۀ زبانی این اشعار است. آهنگ و تناسب موسیقیایی واژه‌ها و نشان‌دار بودن آن‌ها و هم‌چنین ساختار تعابیر و پویا بودن از دیگر ویژگی‌های این نوع شعر به شمار می‌آید. بنابراین برای تبیین گسترۀ سبک، مشخصه‌های زبانی همراه با ویژگی‌های بلاغی و قلمرو اندیشه‌های شاعران به طور موازی در خدمت اهداف کلی شعر بررسی می‌گردد. این مقاله به شیوۀ توصیفی، تحلیلی لایه‌های سبکی اشعار علوی بعد از انقلاب اسلامی را بررسی می‌نماید و تکامل اشعار را در چهار لایۀ آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی نشان می‌دهد. بر اساس یافته‌های این پژوهش این اشعار در حوزۀ واژگان و تصاویر دارای برجستگی است.

 

واکاوی روابط واژگانی مناجات المحبین با قرآن کریم

منصوره بزرگی؛ فاطمه السادات ارفع

چکیده: یکی از مطالعات نوین که در عرصۀ زبان وادبیات علوم دینی مطرح گشته، پژوهش‌های بینامتنی است که به بررسی تعامل متون با یکدیگر می‌پردازد و روابط واژگانی از اقسام مطالعات بینامتنی به شمار می‌آید. این مقاله با نگرش بینامتنی و به انگیزه بازنمایی واژگان قرآنی در مناجات المحبین امام سجاد7، نگارش یافته است. مناجات المحبین نهمین دعا از مجموعۀ ارزشمند مناجات خمسه عشر است و هم‌چون سایر ادعیۀ مأثوره از ائمه:، منبعی مطمئن برای ارتباط معنوی بنده با معبود و در راستای تبلیغ و تبیین کلام وحی می‌باشد؛ لذا برای درک ملموس‌تر مفاهیم آن‌ ضرورت دارد میزان سازش آن با کلام وحی مورد واکاوی و تبیین قرار گیرد. این پژوهش از نوع بنیادی و به روش توصیفی- تحلیلی می‌باشد. محقق درصدد است واژگانی که در متن حاضر به‌طور مستقیم یا آیه یا آیاتی را از قرآن کریم به عنوان متن غایب اخذ شده است، احصا و تبیین نماید. دراین دعا، برای بیان مفاهیم محبت الهی، برگزیدگان خداوند، اخلاص، خشیت و عصیان، واژگانی به‌طور مستقیم از کلام وحی اخذ شده است و برای احیای آموزه‌های قرآنی در زمینۀ رضایت پروردگار، شکرگزاری و سجده در پیشگاه الهی الفاظی به‌کار برده شده که فرآورده و برآیند واژگان قرآنی می‌باشند.

 

نقد هادیان دین‌گرا و دنیاگرا در تفکر عرفانی جامی

رویا احمد امرجی

چکیده: عنایت و توجه پادشاهان قرن هشتم و نهم به پیران و مشایخ بزرگ و تکریم آنان و هم‌چنین اظهار ارادت و تعلق خاطر فراوان سلاطین و شاهزادگان تیموری نسبت به خانقاهیان و بزرگان صوفیه، یکی از دلایل بسیار مهم رواج عرفان و تصوف در این ادوار بوده است. در قرن نهم، شاهد ظهور شاعران عارفی هستیم که در آثار خود به سلوک معنوی پرداخته و به لزوم هادی و راهنما اشاراتی مستقیم داشته‌اند؛ و از آن‌جا که هیچ سلوکی بدون راهنما محقق نمی‌شود، جامی نیز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شعرای عارف قرن نهم در دیوان اشعارش از هادیان و راهبران طریقت با عناوین گوناگون نظیر «پیر»، «مرشد»، «شیخ»، «ساقی»، «مراد»، «رند» و«قطب» و غیره یاد کرده و وجود آنان را اصل بلافصل دانسته است. هدف این پژوهش، نقد و بررسی و تبیین اهمیت جایگاه پیر و شیخ و مرشد در دیوان اشعار مولانا عبدالرحمن جامی است. با توجه به فراوانی کاربرد واژه‌های مذکور در دیوان اشعار جامی مقالۀ حاضر، رویکردی به دیدگاه جامی درباره پیران و مشایخ قرن نهم و نقد آنان دارد. دیدگاه مثبت جامی نسبت به پیران که آنان را انسان کامل می‌داند، موجب شده است که واژۀ پیر در دیوان اشعار او در مقایسه با سایر واژه‌های مترادف از بسامدی بیش‌تر برخوردار باشد.

 

دلالت‌های بیانگرانۀ رنگ‌ها در قرآن کریم

رضا رفیعی راد

چکیده: رنگ در فیزیک نور، محصول جذب طول موج‌های رنگ‌های دیگر و بازتاب طول موج نوری خاص است، اما همین بازتاب، در ذهن بشر، معناها و مفاهیمی متنوع تولید می‌نماید. در هنرهای تجسمی، نظریۀ بیانگری رنگ به کارکردهای رنگ‌ در بیان ارزش‌های ذهنی و احساسی انسان، می‌پردازد. قرآن کریم، به اشکالی گوناگون رنگ‌ها را به کار گرفته و معناهایی متفاوت را به وسیلۀ آن‌ها انتقال داده است. این پژوهش با جمع‌آوری، دسته‌بندی و تحلیل و تطبیق معانی رنگ‌ها در جستجوی جنبه‌های بیانگرانۀ رنگ در قرآن کریم ‌است. یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که بیانگری رنگ سفید در آیۀ 106 سورۀ آل‌عمران بر استقامت و پایداری، زرد روشن در آیۀ 69 سورۀ بقره، فرح بخشی و القای حس شادی، کبود (آبی پررنگ) در آیۀ 102 سورۀ طه، حس گناهکاری و سیاه در آیۀ 106 سورۀ آل‌عمران و آیۀ 187 سورۀ زمر، به القای احساسی که کفرگویی و دروغگویی در چهرۀ انسان تولید می‌کند و نیز در آیۀ 17 سورۀ‌ زخرف به خشم و هم‌چنین آیۀ 41 سورۀ‌ عبس، به جنبه‌های بیانگرانۀ رنگ سیاه دال بر غم و اندوه اشاره دارد.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی ترویجی «سیره پژوهی اهل بیت علیهم السلام» می توانند به نشانی مشهد، چهار راه خسروی ، خیابان شهید رجایی، دفتر تبلیغات اسلامی،پژوهشکده اسلام تمدنی با  تلفکس: 2218103-0513 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://jrla.isca.ac.ir/ مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات