شوالیه غائلهها
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در طول تاریخ، فعالیتها و حرکتهایی که از سوی جمعی آغاز شده، به دلایل مختلفی ناکام مانده و عمدهترین دلیل شکستها و ناکامیها، جهل خود افراد بوده است. کم فهمی و اندیشه سطحی افراد بلای جان پیشرفتها بوده که امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند: «لاتری الجاهل الا مفرطا او مفرّطا»؛ جاهل را همیشه در حال تندروی و کند روی میبینی. افراط و تفریط ناشی از جهل در انقلاب اسلامی و فعالان دوران انقلاب نیز به وضوح نمایان است. تغییر موضعها، دفاعها و انتقادهای احساسی و اقدامهای عملی علیه اندیشههای قبلی خود، نشان از جهل همین افراد دارد.
این گردش 180 درجهای که در برخی از افراد و جوانان رخ داده و منجر به پشیمانی آنان از مسیرشان شده، عدم وجود مبنای ذهنی و اندیشه صحیح در بین آنان بوده است و یکی از شاخص ترین این افراد که به علت جهل خود در افراط و تفریط غرق شده، سید مصطفی تاج زاده است. وی هرچند از ابتدا با کاروان انقلاب همراه بود اما با توجه به جریانات چپ آن زمان، او بیشتر به آن سمت گرایش داشت و حتی خود او نیز بر این نکته تصریح کرده که «نسلی تک بعدی بودیم...اصلا ما تحت تاثیر گفتمان بین المللی بودیم و تا حدودی هم گفتمان چپ مارکسیستی»! وي همچنین علاقه افراطي به شريعتي داشت و تحت تأثير سازمان مجاهدين خلق نيز بود و میگوید: «به شدت تحت تأثير شريعتي بوديم و همين طور تحت تأثير مجاهدين خلق».
ادامه این مسیر امروز او را یک لیبرال به تمام عیار کرده که بارها و بارها به طرفداری از اپوزیسیون و نقد غیر معقولانه انقلاب پرداخته است؛ تا جایی که گفته طاغوت پهلوی را به جمهوری اسلامی ترجیح میدهد. سیر تطور او و هم فکرانش را بارها در یادداشتهای مختلفی بیان کردیم که از مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری شروع شد و چه فتنهها که از سوی این تیم پدیدار نگشت و چه بسیار هزینههایی که این گروه برای انقلاب به بار آوردند؛ چه در زمان چپ گرایی و چه در زبان غرب گراییشان! نقش آفرینی مهم تاج زاده در بحرانهای متعددی که ایجاد میشد، باعث شد تا از او به عنوان شوالیه غائلهها یاد شود.
فعالیتهای بی مبنا
حسن حمیدزاده از دانشجویان فعال و مبارز قبل از انقلاب است که در دانشگاه علم و صعنت فعالیت داشته و بعد از پیروزی انقلاب نیز با عضویت در گروه منصورون، به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیوست و به همین خاطر، خاطرات جذاب و ناگفته های فراوانی از جریان ها و گروه های سیاسی و مبارز دهه 60 دارد. وی درباره تفکرات تاج زاده و دوستانش این چنین میگوید که: «وقتی من با بهزاد نبوی بحث میكردم، او یک جمله به من گفت که اینجا (سازمان مجاهدین انقلاب) کمیتهی امداد امام خمینی نیست. به اینجا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی میگویند که برای خودش دارای تفکر و ساختار عقیدتی و سیاسی خاص است. یعنی آنها خود را جدا از امام میدانستند.
وی همچنین تأکید کرده: «حتی من در پاسخ به طرفداران سازمان که به طور مستمر از ما سؤالات عقیدتی میپرسیدند و ابهام داشتند، آثار شهید مطهری را پیش رو میگذاشتم و خودم مسئول پاسخگویی به آن سؤالات بودم و از آثار استاد مطهری پاسخ سؤالات طرفداران سازمان را میدادم، اما آقای مصطفی تاجزاده روی اینها خط میکشید و میگفت این ایدئولوژی سازمان نیست! به او میگفتم امام در مورد استاد مطهری فرمودند آثار ایشان بیاستثناء آموزنده و روان بخش است، برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست شما چرا اینها را خط میزنید؟ مگر شما جایگزین دارید؟ و استدلال او این بود که سازمان برای خودش دارای تفکری مستقل است».
این نوع نگاه منجر به فعالیتهایی شد که هزینههای بسیاری را برای انقلاب و مردم به بار آورد. تاج زاده در جمهوری اسلامی صاحب مسئولیتهای متعدد و بالایی بود که اتفاقا در مسئولیتهایش بارها و بارها مشکلاتی به وجود آورده و به علت این مشکلات چندین بار محکوم و حتی محبوس شده است. حالا عجیب این است به جای اینکه مردم و نظام از او به خاطر اشتباهاتش گله مند باشد، او از نظام و مردم گله دارد و انتقاد میکند. در ادامه به بررسی برخی از اشتباهات وی خواهیم پراخت.
میدان داری تاج زاده در کوی دانشگاه
فتنه
تاج زاده مورخ ۱۷ تیر ۷۸ یک روز قبل از از واقعه کوی دانشگاه در سخنانی در جمع اعضای دفتر تحکیم وحدت روزنامه سلام را خط قرمز خواند و از اعضای این تشکل دانشجویی خواست که برای رفع توقیف این نشریه اقداماتی را صورت دهد حال این که در آن زمان معاون وزیر کشور بود همچنین در روز اغتشاش یعنی ۱۸ تیرماه در جمع اغتشاشگران حاضر شد و با استفاده از آن فضا سخنانی را علیه نیروهای انتظامی بیان کرد. همچنین گفتنی است تاج زاده در سال 79 در اردوی دانشجویی تحکیم وحدت در خرم آباد نیز غائلهای به پا کرد که بیان آن در این مجال نمیگنجد.
همچنین در اواخر همان سال که انتخابات مجلس ششم نیز درحال برگزاری بود، در پي اين تخلفات گسترده كه «مغايرت تعداد تعرفهها و برگهاي رأي، وجود آرايي كه داراي مهر نظارت نيستند، آرايي با دو خط، مغايرت تعداد آراي مردم داخل صندوق با بازشماري مجدد، فقدان فرم كه بايد داخل صندوق باشد، پارگي لفاف صندوقها، نبودن لاك و مهر بر روي برخي از صندوقها» را شامل ميشد و در بررسي 867 صندوق مورد بازشماري توسط شوراي نگهبان كشف شده بود، دبير شوراي نگهبان در نامههايي از محضر مقام معظم رهبري (مدظله العالي) تقاضاي دستور حكومتي و مصلحتانديشي در اين زمينه نمود. حضرت آيتالله خامنهاي نیز در حكمي حكومتي دستور دادند تا ضمن آنكه شوراي نگهبان با ابطال صندوقهاي مخدوش نتيجه انتخابات حوزه انتخابيه تهران را اعلام كند، دستگاه قضايي و سازمان بازرسي كل كشور، عاملان تخلف در صندوقهاي مخدوش را شناسايي و تحت تعقيب قانوني قرار دهند. طی این فرایند تاج زاده محکوم به مدتی حبس و انفصال از خدمت شد.
در ماجراهای فتنه 88 نیز که کاملا مشخص است و نیاز به بیان ندارد. تاجزاده به مثابه ذرهبینی عمل میکند که تنها بر روی سیاهیها متمرکز میشود و صرفاً لکههای سیاه و نقاط ضعف را شناسایی میکند. این نکته که وی صرفا در توییتر و فضای مجازی حرافی میکند، خوب نیست بلکه باید مناظره کند و رو در رو و کامل حرفش را بزند؛ افکار عمومی وقتی منطق و نوع نقّادی اپوزیسیون نظام را میبینند، به قضاوت درستتری نسبت به وقایع دست مییابند. اتفاقاً شفاف شدن نظرات و دیدگاهها، به سود نظام است نه اپوزیسیون؛ چنانچه غول دروغینی بهنام حقایق گفتهنشده وجود داشته باشد و اینطور القا شود که نظام را تاب شنیدن آنها نیست، افکار عمومی بیشتر به خطا میرود.
بالاخره باید در دهنش بسته میشد که الحمدلله شد