شماره 3 دو فصلنامه علمی - تخصصی «معارف حکمی جامعه» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سومین دو فصلنامه علمی - تخصصی «معارف حکمی جامعه» به صاحب امتیازی جامعه الزهرا با مدیر مسؤولی و سردبیری مجید ابوالقاسم زاده منتشر شد.
این فصلنامه در 6 مقاله و 149 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
وجود رابط و دستاوردهای آن از دیدگاه علامه جوادی آملی
مرضیه ورمزیار؛ مجید ابوالقاسم زاده
چکیده: وجود رابط، یکی از ابتکارات صدرالمتألهین است که بهوسیله آن، حکمتش را تعالی بخشیده و تحوّلات شگرفی در نظام فلسفیاش به وجود آورده است. علامه جوادی آملی، بهعنوان یکی از شارحان برجسته حکمت صدرایی، ضمن بیان ارزشمندی این نظریه، با ورود به دو ساحت معناشناسی حقیقت وجود رابط و هستیشناسی آن، گامهای مؤثری در این زمینه برداشته است. در بحث معناشناسی با معنای وجود رابط به حقیقت خارجی که برای پیوند میان موضوع و محمول میآید، آن را از نسبت حکمیّه که جایگاه ذهنی دارد و در تمام هلیات بسیطه و مرکبه جریان دارد، ممتاز میسازد. همچنین در بخش هستیشناسی بحث، وجود رابط را که قسیم وجود نفسی است، امر وجودی و واقعی و از سنخ حقیقتی میشمارد که دارای مراتب مختلف کمال و نقص است. دستاوردهای این نظریه بر مسائل فلسفی، در دو حوزه الهیات بهمعنای اعم همچون برچیدهشدن ماهیت، تحول امکان ماهوی به فقری و ... و الهیات بهمعنای اخص، همچون اثبات وجود حق، تبدیل ساحت امکان به توحید افعالی و ...، بخش دیگری از اقدامات علامه در این نوشتار است. ایشان در خلال این مباحث، ضمن تبیین صحیح وجود رابط و اثبات آن با دو تقریر متفاوت از برهان امکان فقری بر اساس مبانی حکمت متعالیه، ابهامات مشتاقان حکمت صدرایی را در این خصوص پاسخ داده و برخی لغزشها را در این زمینه مرتفع ساخته است. نویسنده با روش توصیفی ـ تحلیلی به دنبال بررسی این مباحث در حوزه وجود رابط از دیدگاه علامه جوادی آملی است.
بررسی معنای حرفی وجود رابط و مبنابودن آن برای وحدت شخصی وجود
محمد سربخشی
چکیده: وحدت شخصی وجود، مدعای عرفان و حکمت متعالیه است. در این ادعا، کثرت وجودی عالم، انکار شده و ماسویالله بهعنوان مظاهر و تجلیات حضرت حق پذیرفته میشوند. عرفا در ادعای وحدت شخصی وجود، رویکرد شهودی دارند و منکران را به سیر و سلوک دعوت میکنند. در عرفان نظری، دلایلی عقلی برای اثبات وحدت شخصی وجود اقامه میشود. در حکمت متعالیه نیز پس از طرح تشکیک خاصی، صدرالمتالهین به وحدت شخصی وجود گرایش پیدا کرده و به اثبات آن دست زده است. در رویکرد فلسفی، دلایلی برای اثبات وحدت شخصی اقامه میشود که مهمترین آنها عین ربطبودن معلول است. این استدلال، دو مقدمه دارد: الف. معلول نسبت به علت، هستیبخش وجود رابط است. ب. نمیتوان از وجود رابط، مفهوم اسمی گرفت. مفهوم موجود، مفهومی اسمی است و ماسویالله بهدلیل رابطبودن، قابلیت انتزاع مفهوم اسمی را ندارند. پس تنها خداوند متعالی است که قابلیت اطلاق عنوان موجودیت را دارد و این یعنی وحدت شخصی وجود. مقدمه اول این استدلال، مورد اتفاق اغلب فلاسفه حکمت متعالیه است، حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه، که منکر وحدت شخصی وجودند، مقدمه اول را قبول دارند؛ اما مقدمه دوم نادرست است و این دلیل نمیتواند وحدت شخصی وجود را اثبات کند.
نقد مسئله اختیاری نبودن دخالت پیشفرضها در هرمنوتیک فلسفی با تکیهبر نظریه ارجاع به علم حضوری
لیلا محسنیان؛ مهدی احمدخانبیگی
چکیده: دخالت پیشفرضها در فرایند فهم، از اساسیترین مسائل هرمنوتیک فلسفی به شمار میرود. در نظر قائلین به هرمنوتیک فلسفی، با توجه به نگاه پدیدارشناسانه و تحلیلی که از نحوه هستی انسان ارائه میدهند، اولاً انسان موجودی پرتابشده در تاریخ و زمان و ثانیاً، سراسر فهم و ادراک است؛ فهمی متأثر از پیشفرضهایی که به دلیل تاریخی بودن انسان، در اختیار و گزینش او نیست. ازاینرو در پژوهشی فلسفی، با رویکردی معرفتشناسانه و با روشی تحلیلی- توصیفی، با تکیهبر نظریه ارجاع به علم حضوری استاد مصباح یزدی نشان داده شد که در بررسی انواع ادراکات انسان و تفکیک بین ادراکات حصولی و حضوری، گرچه یکسری از پیشفرضها درروند فهم دخالت دارند، ولی این دخالتها لزوماً به اختیار انسان است. بدین ترتیب با ارائه تحلیل فرایند فهم انسان به کمک روش ارجاع به علم حضوری، ادعای غیر روشمند بودن فهم و درنتیجه، غیر اختیاری دانستن دخالت پیشفرضها و نتایج حاصل از آن، همچون تعدد قرائتها و نسبیت باطل گردید.
بررسی چیستی حکمت عملی در نظام فکری ارسطو
جمال سروش؛ نعیمه نجمی نژاد
چکیده: یکی از مفاهیم مهم و کلیدی در مباحث اخلاق و فلسفه اخلاق، حکمت عملی است. دانستن چیستی این مفهوم از نظر ارسطو به این جهت اهمیت دارد که وی از طرفی میراثدار اسلاف بزرگی چون سقراط و افلاطون است و از طرف دیگر، کتب و آثارش پس از ترجمه و مطالعه توسط اندیشمندان اسلامی مانند کندی و فارابی، مبدأ و محور علم اخلاق، اخلاق فلسفی و اخلاق اسلامی قرار میگیرد. بدینسان در این نوشتار، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، چیستی حکمت عملی، از طریق مقایسه آن با سایر فضائل عقلی در نظر ارسطو مشخص شده است. نتیجه تحقیق اینکه عقل شهودی، که متکفل بدیهیات است، در کنار شناخت علمی که توانایی بر اقامه برهان است، حکمت نظری با موضوع عالیترین موجودات را تشکیل میدهد و حکمت نظری نیز با مبادی خود، از مبادی توانایی عملی (تخنه یا فن) و حکمت عملی (فرونسیس) بهشمار میرود. حکمت عملی یا فرونسیس از عقل نظری وام میگیرد و به عقل عملی وام میدهد و به تعبیر دیگر، معلول عقل نظری و علت (اعدادی) عقل عملی برای عمل اخلاقی است.
توسعه قلمرو عقلانیت به عقلانیت ارزشی و پیجویی آن در آموزههای اسلامی با تأکید بر نقد دیدگاه هیوم
محمدعلی مبینی
چکیده: دیوید هیوم با درنظرداشتن عقلانیت معرفتی، سخن از عقلانیبودن گرایشها و عواطف انسانی را بیمعنا میداند. حال آنکه عقلانیت صرفاً به عقلانیت معرفتی خلاصه نمیشود و اگر عقلانیت ارزشی را بپذیریم، آنگاه عواطف و اعمال انسانی نیز میتوانند به این معنا، عقلانی یا غیر عقلانی باشند. در عقلانیت معرفتی، هماهنگی و تطابق ذهن و عین، مد نظر است و در عقلانیت ارزشی، هماهنگی و تناسب میان موجودات و بهویژه، بر اساس تبیین الهی، میان موجودات و خدا. اینگونه هماهنگی و سازگاری دارای ارزش بنیادین است و ازاینرو، عقلانیت و ارزش، دو روی یک سکهاند. برخی آموزههای اسلامی، که درباره عقل و تعقل سخن گفتهاند، قابل تفسیر بر اساس این نوع عقلانیت هستند و ازآنجاکه این آموزهها، فهم اینگونه عقلانیت را به قلب نسبت دادهاند و از طرفی، قلب را مرکز عواطف دانستهاند، میتوان قلب را قوّهای معرفتی-انگیزشی دانست که درصورتیکه سالم باشد، هم ارزشهای وجودی را درک میکند و هم انسان را بهسوی آنها سوق میدهد.
کلام فلسفی؛ چیستی و چگونگی
محمدصادق علیپور
چکیده: چگونگی تعامل علم کلام و فلسفه، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده است. دراینمیان، برخی فقط به تعامل در روش اکتفا کرده و گروهی دیگر تا حد جایگزینی فلسفه با کلام پیش رفتهاند. روشن است که آگاهی از حقیقت این امر، میتواند زمینهساز حل بسیاری از اختلافات و ایجاد زمینههای مشترک باشد. بنابراین، مسئله ما در این نوشتار، بررسی نحوه تعامل این دو حوزه معرفتی خواهد بود. بررسیها نشان داد سیر متلاطم و ناموزون رشد مباحث کلامی، مانع از این است که حکمی واحد درباره رابطه علم کلام و فلسفه داشته باشیم؛ چرا که این رابطه در طول تاریخ، پیوسته از ضعف بهسوی قوت در حرکت بوده است و بهجرأت میتوان مدعی شد در دوران متأخر، مرز میان کلام و فلسفه در مسائل مشترک برداشته شده و این دوگانگی، به وحدت تبدیل شده است. وحدتی که برخی از آن به «کلام فلسفی» تعبیر کردهاند. در این نوشته، ضمن توصیف این تحول تاریخی، چگونگی این حرکت، تحلیل و بررسی شده است.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دو فصلنامه علمی - تخصصی «معارف حکمی جامعه» می توانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://mhj.jz.ac.ir/ مراجعه کنند و با تلفن0253211224تماس بگیرند.